نویسنده: صالح اسکندری
در قسمت گذشته این نوشتار دو ویژگی از« شاخصه های دهگانه عقل» در روایت شریف ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(علیه السلام) را به منظور باز تعریف «مبانی عقلانیت سیاسی در مردمسالاری دینی» عنوان کردیم. در این بخش دو ویژگی دیگر در این حدیث شریف را مورد امعان نظر قرار میدهیم.
3ـ خیر اندک دیگری را بسیار شمارد
آنچه میتوان از این ویژگی مصرح در حدیث شریف امام رضا(علیه السلام) متناسب با موضوع بحث برداشت کرد، پرهیز از اندک بینی داشتههای دیگران و به رسمیت شناختن ظرفیتهای طرف مقابل است.
هابرماس معتقد است سیاست محلی پر از منازعه است که تنها با گفتگو میتوان منازعات را حل و فصل کرد. وی بر این باور است تا در عرصه عمومی، عقلانیت تفاهمی شکل نگیرد نمیتوان امیدی به ختم بی دردسر منازعات سیاسی داشت.
عقلانیت تفاهمی که هابرماس از آن دم میزند در واقع پذیرش واقعیت داشتهها و ظرفیتهای دیگران است. عنصر اطلاعات ناقص یکی از متغیرهایی است که همواره در بازیهای سیاسی نقش بازی میکند. در سیاست نیز مانند یک بازی شطرنج نمیتوان لزوما حرکت بعدی رقیب را پیش بینی کرد. لذا باید برای هر اقدام و جابجایی هر مهره از قبل برنامه داشت. به خصوص که منابع مورد نیاز در بازیهای سیاسی در دورهای مختلف به تناوب تغییر میکند و استراتژی جدیدی میطلبد. منابع حیات سیاسی متنوع، پیچیده و گاهی غیر ملموسند. اندک شمردن داشتههای دیگران هیچ نفعی جز راحت طلبی برای یک کنشگر فعال ندارد.
به طور مشخص در بین اصولگرایان اگر این فرهنگ جا بیفتد که خیر سایر گروههای اصولگرا اندک شمرده نشود و به داشتههای جریانات خرد و کلان اعتماد شود بسیار راحت تر میتوان مسیر شکل گیری عقلانیت تفاهمی را پشت سر گذاشت و بر ظرفیت های تعامل افزود.
4 ـ خیر بسیار خود را اندک شمارد
اندک شمردن خیر بسیار خود به معنای خود کم بینی نیست بلکه نوعی خضوع و فروتنی مثبت است که ضمن باز کردن مسیر تعامل با سایر گروهها و جریانات مانع از تبختر و خودخواهی های سیاسی میگردد. منشا بسیاری از سهم خواهیها و زیاده خواهیها حس مذموم تکبر و تبختر است. امام علی(ع) تکبر و تعصب نابخردانه را دو درد بزرگ دنیای اسلام معرفی نمودهاند. تکبر قدرت طلبان و مستکبرانی را که فقط خودشان را میبینند به انحطاط میکشاند. مرض تکبر موجب آلودگی فکر و فاصله گرفتن از عقلانیت در تصمیم گیری ها و اولویت بندی ها میگردد.
افتادگی آموز اگر طالب فیضی/هرگز نخورَد آب زمینی که بلند است
یکی از نتایج محتوم استکبار ادبار عمومی و رویگردانی مردم از شخص متکبر است. انسانهای متکبّر در هر جامعهای منفورند و بر عکس آنان همة انسانها اشخاص متواضع را دوست دارند و نتیجة تکبّر تنهایی است ، امام المتّقین علی (ع) میفرمایند : لَیسَ لِمُتَکبّرٍ صَدیقٌ : برای انسان متکبّر دوستی باقی نمیماند. ( میزان الحکمه، ح 17405 )
5ـ هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود
سرپل عقلانیت سیاسی را باید بین نخبگان یک جامعه جستجو کرد و سیاست ورزی عقلانی چیزی نیست به جز هنر زیست با مخالف. و الا حیات سیاسی در کنار عدهای که هیچ خواسته و تقاضایی بر خلاف منویات و مکنونات قلبی کنشگر فعال ندارند که از هر عوامی بر میآید. هنر جذب حداکثری و دفع حداقلی است و گرنه به سادگی میتوان کلیه منتقدین را حذف کرد. هنر تبدیل منتقد به موافق و یا حداقل زیست مسالمت آمیز با منتقدین است. به تعبیر شهید مظلوم دکتر بهشتی:«گاهی دافعه خیلی قوی است اما جاذبه چندان قوی نیست. مسلمان، هم دافعه دارد و هم جاذبه. شما باید جاذبه تان زیاد باشد. باید کلامتان و رفتارتان چنان باشد که اطرافیانتان را یکی یکی جذب کنید.
اصلاً باید برنامه داشته باشید برای جذب آنها. مبادا فکر کنید که اینهایی که با ما مخالف هستند دیگر کارشان خراب است و درست شدنی نیستند. خیر، انسان تغییر میکند. خیلیها آدمهای خوبی هستند، میلغزند و بد میشوند. خیلیها آدمهای بدی هستند و در اثر ارشاد و معاشرت خوب میشوند. تعالیم اسلام یادتان نرود. اسلام میگوید تا آخرین لحظات حیات، درِ توبه باز است.» تاکید رهبر معظم انقلاب بر جذب حداکثری و دفع حداقلی در فتنه سال گذشته نمود عینی این عقلانیت سیاسی متکامل در نظام مردمسالاری دینی است. تقاضاهایی که بر خلاف میل حکومت گران هستند اگر بر خلاف مصالح شرع و کشور نباشند نباید سیاست ورزان را دلتنگ و ناراحت سازد. مدیریت این تقاضای مخالف میتواند به نوبه خود برای جامعه فرصت آفرین باشد و حتی گره از برخی مشکلات دیگر که به ظاهر ربط مستقیمی با این خواستهها ندارد بگشاید.