سیده فاطمه حبیبی
چکیده
از دیدگاه قرآن انسان موجودی است که از روح خدا در او دمیده شده است،انسان از آنچنان گوهر وجودی برخوردار است که خداوند، دیگر موجودات جهان را به گونه ای آفریده که بتواند در جهت رشد وتوسعه خود واجتماع از آن استفاده نماید.جهان هستی در دست خداوند بی همتاست، مدیریت دستگاه عظیم افلاک و کهکشانها ،فرشتگان و ملائک ناپیدای جهان و میلیاردها مخلوق این عالم را با نظمی خاص و بدون هیچ کم و کاست و اختلافی بر عهده دارد: أفِی اللهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمَوَاتِ وَالأرْضِ . خدایی که اگر تدبیر امور جز از جانب او بود جهان را اختلافهای فراوان بزرگی پر کرده بود و همه چیز به فساد و تباهی میرفت. هدف در این پژوهش بررسی ویژگی های اخلاقی مدیر در قرآن بوده که به شکل های مختلف به آن اشاره شده است ..این تحقیق بصورت مطالعه کتابخانه ای وبا رویکرد توصیفی- تفسیری بوده که ابتدا معنای اخلاق از دیدگاه قرآن سپس خصوصیات اخلاقی مدیر و موارد مرتبط با آن درمتون دینی ورهاورد آن مورد بررسی قرار گرفته است . لذا در این راستا به نظر میرسد مدیریت با اخلاق نیکو رابطه ای تنگاتنگ داشته و به بهینه سازی عملکرد، تعهد، روابط، منابع انسانی و...تاثیر مثبت ومستقیم دارد.
کلمات کلیدی: قرآن ،اخلاق مدیریت، فضایل اخلاقی
مقدمه
حسن خلق و گشاده رویی از برجسته ترین صفت هایی است که در معاشرت های اجتماعی، موجب جلب محبت می شود و در اثربخشی سخن فرد بر دیگران، اثری شگفت انگیز دارد. از این رو، خدای مهربان، پیامبران و سفیران خود را از میان انسان های عطوف و نرم خو برگزید تا بتوانند بهتر در مردم اثر بگذارند و آنان را به آیین الهی جذب کنند. این مردان بزرگ، برای تحقق بخشیدن به اهداف الهی، با بهره مندی از حُسن خلق و شرح صدر، چنان با ملایمت و گشاده رویی با مردم رفتار می کردند که نه تنها هر انسان حقیقت جویی را به آسانی شیفته خود می ساختند و او را از زلال هدایت سیراب می کردند، بلکه گاهی دشمنان را نیز شرمنده و دگرگون می کردند .بهترین و مهمترین منبع که بتوان حقیقت وجودی انسان را از آن استخراج کرد قرآن مجید است چرا که هیج کس بهتر از خداوند متعال که خالق انسان است نمیتواند معرف شناخت انسان و موجودیت او باشد. صلاحیتهای اخلاقی برای مدیران در قرآن جایگاه ارزشمند و رفیعی دارد.اسلام بر این باور است که خصوصیّات اخلاقی و معنوی، در کنار عوامل مادّی و علمی و مهارتی میتواند موجبات استحکام یا ویرانی حکومت و رهبری را فراهم آورد. مدیران،که در رأس اداره، مؤسّسه یا نهادی هستند، باید تمامی ارکان اخلاقی موجود در حیطه¬ی وظایفشان را به خوبی اِعمال کنند و چه خوب است در این زمینه از رهنمودها، فرمایشات و احادیث ائمّه و پیشوایان معصوم هم مدد جویند. مدیرانی که با اخلاق و با روح توکل برخدا و اعتقاد بر قدرت بی نهایت الهی تربیت یافته اند هنگام بروز خطرها و بحرانها خود را نمی بازند و متانت و آرامش خود را از دست نمی دهند و طبعاً چنین مدیرانی تصمیمهای عاقلانه تر و سنجیده تر اتخاذ می کنند و بهتر می توانند روحیه کارمندان و زیر دستان را تقویت کنند و ایشان را به فرجام نیک امیدوار ساخته از یاس و نا امیدی و خودباختگی نجات دهند ،رفتار متواضعانه ، فروتنانه و با دلسوزیها و مهربانیهای مخلصانه علاقه کارمندان را جلب میکند و در نتیجه بازده کار افزایش می یابد بدون اینکه نسبت به کسی ستمی روا داشته باشند .از دید اسلام ارزش شخصیتی یک انسان میتواند با ارزش جامعه بشریت برابر باشد در این مکتب حیات بخش انسان به مقام جانشینی خداوند نایل آمده است( هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: همانا من بر روی زمین جانشینی خواهم گماشت)
آیا اخلاق حسنه در مدیریت بهتر سازمان نقش مهمی را ایفا میکند؟
تعریف اخلاق
كلمه اخلاق فقط در دو سوره از قرآن و به صورت مفرد آن يعني «خُلُق» بكار رفته است، لازم به ذكر است كه اخلاق جمع دو كلمه «خَلقْ» و «خُلقْ يا خُلُق» ميباشد. آنچه در علم اخلاق بحث ميشود كلمه «خُلق» است و تفاوت دو كلمه «خَلق» و خُلق» به صورت زير است :خَلق يعني شكل ظاهري انسان، بعد جسماني و صورت انساني كه اين بُعد از اخلاق ، غيراختياري و غير قابل تغيير است و در دست خود آدمي نميباشد.خُلق يا خُلُق يعني شكل يا حالت نفساني و صفات معنوي و باطني، سيرت و خوي آدمي كه اين بُعد از اخلاق ، قابل تغيير و تبديل و در اختيار انسان ميباشد و در علم اخلاق نيز اين بعد مطرح است كه در دو جاي قرآن يعني در سوره شعراء و سوره قلم بكار رفته است كه مراد از آن در سوره مباركه شعراء آيه 137 « ان هذا الاّ خُلُق الأولين » اخلاق نكوهيده ميباشد، در صورتي كه در سوره مباركه قلم، آيه 4 « انّك لَعلي خُلُقٍ عظيم » مراد، «اخلاق حميده» ميباشد كه خداوند پيامبر اكرم را با آن وصف ميكند.لازم به ذكر است كه اگر چه خود اخلاق در دو مورد از قرآن به كار رفته است، اما مفاهيم اخلاقي، چه اخلاق خوب و چه اخلاق زشت، در سرتاسر قرآن، با بيانهاي مختلف واضح و روشن است، به طوري كه يكي از بزرگان(آیت اله مظاهري ) به نقل از امام خميني (ره) ميفرمودند: آيهاي از قرآن نميتوان يافت كه رنگ اخلاقي نداشته باشددر اسلام موضوع اخلاق از اهمّ مسائل بوده و تزكيه نفس و تخلّق به اخلاق حميده، از عوامل سعادت ذكر شده است. در اسلام قيمت و ارزش يك فرد ، روي اخلاق سجاياي ارزنده او سنجيده مي شود و در اهميت آن همين بس كه امام صادق (ع) فرمود : « اگر به تو اعلام گردد كه از عمرت بيشتر از دو روز باقي نمانده است، روز اول را به اخلاق و ادب اختصاص ده، تا از آن براي مرگت استفاده كني. (تُحَف العقول(. آيات متعدد قرآن و روايات نشان ميدهد كه از اهداف مهم بعثت انبياء و حتي راز بعثت پيامبر، هدايت مردم و تهذيب اخلاق آنهاست، حديث معروف را شنيدهايم كه پيامبر فرمودند: «اِنّي بعثتُ لٍاُتَمِّمَ مكارم الاخلاق>> جذبه و دلربايى اخلاق، اگر از چشمانداز قرآنى به آن نگريسته شود، دوچندان خواهد شد. زيرا قرآن آخرين كلام الهى با بشر است و به اقتضاى اين ويژگى، كاملترين سخن را در باره اخلاق بيان كرده است. فضايل اخلاقى از نگاه قرآن، صرفا وسيلهاى براى ساماندهى به رفتار اين جهانى آدمى، به غرض نظم و انتظام دادن به زندگى او نيست، بلكه از آن مهمتر، چونان مصالح ساختمانى براى پىريزى بناى حيات ابدى او به حساب مىآيد. 1
برخی مفاهیم اخلاقی مدیر که در سرتاسر قرآن با بیان های مختلف، واضح و روشن به آن اشاره شده است به شرح زیر می باشد:
ایمان
در اسلام مدیریت به خودی خود یک مظهر مادی از حاکمیت نیست بلکه نماینده حاکم دیگری است. مدیریت براساس موقعیت قبیله ای یا مالی اعطا نمیشود بلکه اعتقاد و ایمان شرط آن وپیاده کردن آن اعتقاد در عمل است و از دیدگاه قرآن مردمی که این قدرت به آنها واگذار میشود مردمی صالح هستند همان طور که قرآن کریم می فرماید)ان الارض یرثها عبادی الصالحون البته بندگان نیکوکار من ملک زمین را وارث ومتصرف خواهند شد.انبیا،آیه105)
(وَعَداللّه الّذینَ آمنوا مِنکُم وَ عَمِلوا الصّالِحاتِ لِیَستَخلِفَّنَهُم فی الارضِ کَما استَخلِفَ الذینَ منِ قَبلَهَم)
خداوند به کسانی از شما ایمان آورده و کار شایسته نموده اند وعده داده که وراثت زمین را بدیشان سپردآنگونه که در گذشته نیز چنین بود(نور،آیه55)
ضعف ایمان، علت اصلی نادیده گرفتن فرمان های الهی است. اگر انسان، خدا راحاضر و ناظر بداند و دادگاه بزرگ الهی را در قیامت با چشمان قلب خویش مجسم نماید، هرگز حدود الهی را نمی شکند و از مرزها تجاوز نکرده و آلوده شهوات و مفاسداخلاقی نمی گردد.در این رابطه در حدیث علوی آمده است: «من اشتاق الی الجنة سلا عن الشهوات، کسی که مشتاق به بهشت (و معتقد به آن) باشد، شهوات سرکش را به فراموشی می سپارد. افراد با ایمان از آنچنان مقام و مرتبه ای برخوردار شده اند که در مسیر کمال فقط خدا در نظر آنها بزرگ است و جز خدا در نظر آنها همه کس و همه چیز کوچک است،ایمان مهمترین نشانه افراد در مسیر عبودیت است.
بردباری و شکیبایی(صبر)
شکیبایی و صبر در امور مدیریتی از شاخصههای برجسته و کارآمدی است که ثمرات فراوانی برآن بار میشود. مدیری که با صبر و حوصله کافی به امور میپردازد، به نتایج صحیح و کافی میرسد و در نتیجه سایر همکاران خود را به سختی نمیاندازد.قرآن کریم شاخصه بزرگ امامان حق و هدایت کنندگان به راه درست را، صبر و شکیبایی برمیشمارد و میگوید: وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَکَانُوا بِآَیَاتِنَا یُوقِنُونَ؛
(و از آنان امامان و پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت میکردند چون شکیبایی نمودند و به آیات ما یقین داشتند(در اینجا جا دارد مدیران بدانند کلید بسیاری از موفقیتها در کارهای مدیریتی، بویژه در برخورد با مردم، صبر و شکیبایی است، تا بتوان به خوبی مسئولیتها را به سامان رساند.1
خداوند در سوره عصر می فرماید:
(وَالعصرِ اِنّ الِانسانَ لفی خُسرٍ اِلاّالّذین آمَنوُا وَ عَمِلُوا الصّالِحات وتَواصوا بالحقً وَ تَواصَوا بِالصًبر)
سوگند به عصر همانا انسان در زیانکاری است مگر آنان که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند و یکدیگر را به حق و شکیبایی سفارش کردند
مدیر نمونه در نظام اسلامی فردی صبور و شکیباست زیرا صبر از ارکان دین است
وَ اِنً الّله یُحِبٌ الصّابِرین خداوند صایران را دوست دارد (لقمان آیه17)
« بَلی إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَهِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَهِ مُسَوِّمِینَ »
نصرت و پیروزی را تنها در سایه صبر و شكیبایی میسّر می داند.سوره آل عمران125
« أُولئِكَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَهٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ »
هدایت، درود و رحمت پروردگار را به صابران ارزانی می دارد سوره بقره157
حسن خلق و تواضع
قرآن کریم در ستایش بندگان خداوند که بندة رحمت فراگیر خدا هستند، از فروتنی و تواضع آنان یاد میکند: وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا؛ بندگان خداوند بخشاینده، آنانند که با تواضع و فروتنی در زمین راه میروند و چون به نادانان برخورد میکنند، با سخنان نرم و مسالمت آمیز سخن میگویند 1.مدیر باید دارای حسن خلق و تواضع و فروتنی باشد و با روی خوش ونیک و زبانی با مهر و محبت تبلیغ و ارشاد نماید چنانکه خداوند متعال هم پیامبر اکرم (ص )را بخصوص به این صفت در قرآن ستوده است
(انک لعلی خُلُقٍ عظیم)تو ای پیامبر دارای خُلق نیکو هستی(سوره قلم،آیه3) 1
تصمیم گیری عاقلانه(مشورت) :
قرآن کریم به جهت اهمیت مشورت، پس از آنکه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، سفارش به نرمی و ملایمت میکند و او را از تندی و خشونت برحذر میدارد میفرماید: وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ؛ برای آنان طلب بخشش کن و در کارها با آنان مشورت نما.هر مدیر و مسئولی که در کارها مشورت نماید پشیمان نمیشود زیرا خودرأیی و تکبر در امور باعث شکست انسان میشود
در هرگونه تصمیم گیری باید اصل مشاوره را در نظر داشت خداوند متعال در سوره شوری،آیه38می فرمایند:
(والذین استجابوا لِربّهم و اقامواالصّلاة و امرهم شوری بینهم و ممّا رزقناهم ینفقونَ) و آنها که دعوت پروردگارشان را اجابت میکنندو نماز را بر پا میدارند و کارهایشان از طریق مشورت در میان آنها صورت می پذیرد و از آنچه به روزی داده ایم انفاق میکنند.1
وفای به عهد
یکی از ویژگی های مدیراسلامی بجا آوردن عقود وپیمان در مورد کارکنان است.امروزه مدیران به منزله الگوهای رفتاری هستند که هر عمل مثبت از طرف آنها اثرات قاطع و انکار ناپذیر در رفتار کارکنان زیردست دارد.خداوند متعال در آیه 1سوره مائده می فرماید) یا ایّها الذین آمنو اَوفُوا بِالعقُود اُحِلًت لَکُم بهیمةُ الانعام الّاما یُتلی علیکُم غیرَمحلّی الصّید و انتم حُرُمٌ انّ اللّه یَحکُمُ ما یُرید).ای اهل ایمان هر عهد که با خدا و خلق بستید البته به عهد و پیمان خود وفا کنید و بدانید که حیوانات علف خوار و زبان بسته برای شما حلال گردید. همچنین قادر متعال در سوره اسری آیه34 می فرماید:
(و اوفَوا الکیل اذَا کِلتُم و زِنوا بالقسطاسِ المستقیم ذلک خیرُ و احسنُ تاویلا") در قیامت از عهد و پیمان سوال خواهد شد وهر چیزی را با کیل می سنجند.2
امام علی (ع) می فرماید:وفای به عهد لازمه راستی است و من سپری بازدارنده تر از آن ندیدم
وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ. مؤمنان آنها هستند كه امانتها و عهد خود را مراعات می كنند.(سوره مومنون آیه 8 )
الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا .نیكوكاران كسانی هستند كه به عهد خود (هنگامی كه عهد بستند) وفا می كنند).سوره بقره آیه177)4
تقوا
خدای تبارک وتعالی همواره مومنین را امر به تقوا می فرماید :انً اَکرَمَکُم عِندَ اللّه اَتقیکُم:ملاک و معیار و ارزش انسانها با تقوا است.وَان تُومِنُوا وَتّتقُوا: اجر بزرگی را به اهل تقوا وعده فرموده است در فرهنگ دینی، ركن اساسی اخلاق اسلامی تقواست و بدون آن، اخلاق و ایمان مفهومی ندارد همان طور كه امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ فرمود: «التَّقوی رَئیسُ الاَخلاقِ» و «لاینْفَع الایمانُ بِغیرِ تقوی
انَّما یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ المُتَّقینَ» همانا خداوند (اعمال نیك و صالح را) تنها از باتقوایان می پذیرد.(مائده آیه27)
رسیدن به سعادت ابدی، آرمان فطری همه انسانهاست ولی بیشتر آنها در تشخیص راه سعادت، به اشتباه می روند، از دیدگاه اسلام، تقوای الهی، مركب راهواری است كه صاحب خویش را به سر منزل سعادت می رساند.بنابراین انسان باتقوا كسی است كه افكار، كردار و گفتار خویش را با معیار عقل و شرع تنظیم كند و هیچ كاری را بدون مشورت آن دو انجام ندهد و فرمان آنها را نیز زیر پا نگذارد.
وجدان اخلاقی
نفس لوامه یکی از حالت های خوب نفس است و بعضی از علمای اخلاق آنرا وجدان اخلاقی یعنی پلیس مخفی هم می نامند وحالتی است که بعضی از فضایل را کسب کرده و صاحب خود را در هنگام ار تکاب گناهان و مکروهات در این دنیا ملامت و سرزنش میکند و عظمت و شرافتی دارد که مورد قس خداوند قرار گرفته و فرموده است: وَلا اُقسِمُ بِالنًفسِ الًلوّامَهِ: نه، قسم به نفس ملامتگر که نفس لوامه مومنین را در بهشت نیز سرزنش میکند که چرا برای رسیدن به درجات عالیتر کوشش بیشتری که می توانستند بکنند نکردند.آیه 3سوره قیامت1
برقراری قسط و عدالت
یَا اَیُّها الَّذینَ آمَنوا كونُوا قَوّامینَ لِلّهِ شُهداءَ بِالقِسطِ وَ لا یَجْرِمَنَّكُمْ شَنآنُ قَوْمٍ علَی أَلّا تَعْدِلو إِعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتقوی
ای مؤمنان، برای خدا قیام كنید و به عدالت گواهی دهید و دشمنی قومی، شما را وادار نكند كه عدالت نكنید، عدالت كنید كه به تقوا نزدیكتر است.سوره مائده آیه 8
عدل دارای جاذبه ای فطری است و نزد وجدان عمومی بشریت، ارزش گرانقدر دارد، زیرا در سایه عدل، هر كسی به حق خویش می رسد، تعدّی و تجاوز از جامعه رخت بر می بندد و امنیت و آرامش بر همه جا حاكم می شود. به همین جهت مردم، بی عدالتی را نكوهش می كنند و عدالت را می ستایند.انسانها به دلیل داشتن، منافع مشترك و نیازهای متقابل همگانی برای زیست سالم و انسانی، نیازمند روابط عادلانه اند. مدیران اخلاق مدار مسائل و امور مختلف را از سر انصاف و عدالت مورد توجه قرار می دهند.در جایی که قرار است با افراد مختلف به گونه های متفاوت رفتار شود،باید دلایل رفتار متمایز ، روشن و معقول و مبتنی بر ارزش های اخلاقی مستحکم باش تنظیم روابط سالم اجتماعی و حفظ حاكمیّت ضوابط و قوانین الهی در جامعه اسلامی، تنها در سایه عدالت میسر است.
آرامش و شرح صدر
یکی دیگر از اوصاف مدیران، شرح صدر است، که لازمة اصلی و رمز ماندگاری هر مدیری قلمداد میشود. زیرا با شرح صدر و آرامش، هم بهتر به مسئولیتی که پذیرفته است میرسد و هم با آرامش به امور مردم رسیدگی مینماید.
حضرت موسی علیه السلام از میان همة اوصاف اخلاقی که نیاز یک رهبر و پیامبر است، از خداوند شرح صدر را میخواهد: قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی؛ خداوند متعال در قرآن کریم به پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، یادآور میشود. أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ آیا ما به تو گشادی سینه ندادیم؟شرح صدر دارای مظاهر فراوانی است که در کارهای پرمسئولیت نیز ظهور و بروز پیدا میکند مانند: صبر و شکیبایی، شجاعت، اطمینان قلب، امید و خستگی ناپذیری و... . امام علی علیه السلام در یک جمله کوتاه که مستقیماً به مدیران ردة بالا ارتباط دارد میفرماید: آلة الریاسة سعة الصدر؛ ابزار ریاست و مدیریت، سعة صدر است.1
راستی و درستکاری
صداقت، یکی از رمزهای موفقیتی است که برای زندگی فردی و اجتماعی انسان کارساز است. برای یک مدیر صادق بودن به معنای این است که آنچه را نمی تواند انجام دهد، قول ندهد، کژ رفتاری نکند،پشت واقعیت ها پنهان نشود، آنچه روابط را تیره میکند انجام ندهند. مدیران به سبب مسئولیتی که به آنان سپرده شده و با مردم سر و کار دارند باید صداقت و راستی را سرلوحة خود قرار دهند تا ضمن جلب اعتماد مردم، به خوبی بتوانند کارها را به نتیجة مطلوب برسانند.در آیات و روایات بسیاری به مسئله صداقت اشاره شده و بر آن تأکید گردیده است، زیرا دروغگویی آفت زندگی سالم، بویژه مدیران است. در برخی از آیات پیامبران را به صادق بودن ستوده است. مثلاً حضرت اسماعیل علیه السلام را به صادق الوعد بودن یاد کرده: وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَکَانَ رَسُولًا نَبِیًّا؛ و یا برای فرزندان یعقوب علیه السلام میفرماید: وَوَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیًّا؛ و رحمت خودمان را به آنان بخشیدیم و برای آنان زبانی راستگو قرار دادیم.امام صادق علیه السلام نیز میفرماید: من صدق لسانه زکی عمله؛ آنکس که زبانی راستگو داشته باشد، عملش پاک و درست است.و امیر مؤمنان علیه السلام نشانة دینداری را در چند چیز میشمارد از جمله راستی و امانتداری و وفای به عهد و...
مراقبت در همة امور
مدیری که در تمام امور مواظبت و مراقبت داشته باشد، کمتر به خطا و اشتباه دچار خواهد شد و توجه و مراقبت باعث باز شدن راههای موفقیت دیگر نیز میشود: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید اگر در کارها تقوا پیشه کنید و مراقبت داشته باشید، خداوند برای شما راههای جدایی حق از باطل را میگشاید.
این مسئله از دو جهت قابل تأمل است: یکی مراقبت در امور خود و دیگری مراقبت در امور دیگران، چنانکه امیر مؤمنان علی علیه السلام به مالک اشتر سفارش میفرمایند: اکتفا به انتخاب مدیران زیردست صاحب تجربه نکن، بلکه علاوه بر آن برای مراقبت در کارها افراد صادقی را بگمار تا بتوانی بر همه کارها مراقبت داشته باشی،مراقبت» از خویشتن یا پروردگار یا قیامت که در این روایات آمده همه به یک معنی است؛ یعنی، مراقب اعمال و اخلاق خویش بودن، و نظارت دقیق بر آن داشتن، و همه روز و در همه حال و در هر جا به کارهایی که از وی سر می زند، توجه کند.
در آیه 14 سوره علق می خوانیم: «الم یعلم بان الله یری؛ آیا انسان نمی داند که خدا او و اعمالش را می بیند» که هم اشاره به مراقبت پروردگار نسبت به اعمال انسان است، و هم این که او باید مراقب خویش باشد.انسان بعد از عهد و پیمان با خویش برای اطاعت فرمان الهی و پرهیز از گناه باید مراقب پاکی خویش باشد، چرا که اگر غفلت کند، ممکن است تمام شرط و پیمانها به هم بریزد .
گذشت و مدارا
یکی از کارسازترین ابزار مدیران، مدارا با سایر همکاران و زیردستان است. قرآن کریم میگوید: خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ؛ [ای پیامبر ما در کارهایت] گذشت و مدارا را سرلوحه قرار بده و عذرشان را بپذیر و آنان را به نیکی دعوت کن و از جاهلان و نادانان دوری نماعفو و گذشت یكی از این مكارم والا و بلكه به قول امام علی ـ علیه السلام ـ تاجی زینت بخش بر سر همه آنهاست: العفوُ تاجُ المكارِمِِ) گذشت زینت بزرگواریهاست.)
فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ اَخیهِ شَیءُ، فَاتّباعٌ بِالْمَعروفِ وَ اَداءٌ اِلَیهِ بِاِحسانٍ...» پس اگر كسی از سوی برادر (دینی) خود مورد عفو قرار
گیرد (و از قصاص او صرف نظر شود) باید از راه پسندیده پیروی كندو (دیه را) با نیكی به عفوكننده بپردازد. بقره آیه178
قَوْلٌ مَعْروفٌ وَ مَغْفِرُهٌ خیرٌ مِنْ صَدَقَهٍ یَتْبَعُها اَذیً وَ اللهُ غَنِیٌّ حلیمٌ(گفتار پسندیده (در برابر نیازمندان) و عفو و گذشت ازخشونت های آنان از بخششی كه آزادی در پی آن باشد، بهتر است و خداوند، بی نیاز و بردبار است.بقره آیه263 )
بی توجهی به دنیا و ریاست
یکی از آفات بزرگ مدیریت، دلبستگی به ریاست و جاه و مقام است. این توجه در بسیاری موارد باعث خطا و لغزشهای فراوان میشود و لغزش غالب مدیران از این ناحیه می باشد. قرآن کریم بارها به پیامبرش خطاب میکند که بگو و بگو که : لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى الَّذِی فَطَرَنِی؛ ای مردم من از شما پاداشی (مقامی، قدرتی، ریاستی) نمیخواهم. پاداش و اجر من فقط در نزد خالق من است. یعنی من وابسته اینها نیستم. من رسول خدایم و در پی انجام رسالت عظیم الهی هستم و خود را دلبسته به آنچه شما میدانید نمیدانم.امام علی علیه السلام میفرمایند: حب الریاسة رأس المحن؛ اصل همة گرفتاریها و غمها، دوستی ریاست است. زیرا آنکس که بر ریاست دلبسته است همه موفقیت خود را در حفظ آن میداند و تلاش میکند تا آن را برای خود نگه دارد و در راه آن تن به هر خطا و اشتباهی میدهد. چنانکه میفرماید: حب الدنیا رأس کل خطیئة (دوستی دنیا و آنچه مربوط به آنست) اصل همه خطاها و اشتباهات است1
امین و امانتداری
خداوند متعال در قرآن کریم آنگاه که از پیامبران الهی علیهم السلام یاد میکند، آنان را به اوصافی شایسته میستاید، از جمله حضرت یوسف علیه السلام را به عنوان «مکین، امین» دارای منزلت عالی و امانتدار میخواند.و قرآن خطاب به مؤمنان میگوید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِکُمْ؛ ای مؤمنان به خدا و پیامبرش خیانت نکنید و امانتدار خود (یکدیگر) باشید.
همه ادیان مقدس الهی، خصوصاً اسلام در تقویت این صفت نیك توصیه های فراوان كرده اند. قرآن مجید می فرماید:
إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها همانا خداوند به شما فرمان می دهد كه امانت ها را به اهل آن بدهید.
اذا احب عبدا حبب الیه الامانه» وقتی خدا بنده ای را دوست بدارد، امانتداری را محبوب او می گرداند .
یکی از منفورترین اخلاقها و زشتترین موارد اجتماعی، خیانت در امانت است، به ویژه آنکه جنبة عمومی و همگانی داشته باشد، زیرا آنچه به دست مدیران سپرده شده امانتی از طرف مردم به آنان است و خیانت در آنها خیانت به همه جامعه به حساب میآید.چنین است که در داستان حضرت موسی علیه السلام و دختران شعیب ، جهت سپردن کار به حضرت موسی علیه السلام دو شاخصه بیان میشود: یکی قوت و توانایی است و دیگری امانت داری و این هر دو لازمة یک مدیر شایسته است که در مسئولیت پذیرفته شده، توانمند و امانتدار باشد.9قرآن مجيد مسائل اخلاقى و تهذيب نفوس را به عنوان يك مساله اساسى و زيربنايى می داند كه برنامههاى ديگر از آن نشات مىگيرد; و به تعبير ديگر، بر تمام احكام و قوانين اسلامى سايه افكنده است. آرى! تكامل اخلاقى در فرد و جامعه، مهمترين هدفى است كه اديان آسمانى بر آن تكيه مىكنند، و ريشه همه اصلاحات اجتماعى و وسيله مبارزه با مفاسد و پديدههاى ناهنجار مىشمرند مديريتی که بر اساس معنويت و فرهنگ بنا شود و هدف آن نيز آخرت گرايي است يعني قرار دادن امکانات دنيوي در جهت آخرت. يک مدير زماني مي تواند در مسير آخرت گرايي حرکت کند که مجهز به فرهنگ قرآني بوده و مصمم به پياده کردن اين فرهنگ در جامعه باشد. و در جامعه اي که در راس امور مديری با پایه اخلاق هایی که در قرآن به آن اشاره شده است قرار بگيرد، چنين جامعه اي در مسير آخرت گرايي حرکت خواهد کرد و در اين صورت است که افراد جامعه مي توانند به سرمنزل مقصود که همان قرب الهي است دست يابند. اخلاق نیکو، موقعیت اجتماعی انسان را ارتقا می دهد و او را محبوب می سازد. حضرت علی علیه السلام در این باره می فرماید: «کَمْ مِنْ وَضیعٍ رَفَعَهُ حُسْنُ خُلْقِهِ؛ چه بسیار فرد بی مقداری که خوش رویی او را برتری بخشیده است.» همچنین حسن خلق، مشکلات و ناهمواری های مدیر را که در مسیر دستیابی به اهداف با آن مواجه میشود را هموار می گرداند. امام علی علیه السلام در کلامی دیگر می فرماید: «مَنْ حَسُنَ خُلْقُهُ سَهُلَتْ لَهُ طُرُقُهُ؛ هر کس خلقش نیکو شد، راه های زندگی برایش هموار می گردد. 2 درک حضور متعالی در زندگی ، درک پیام حضور متعالی که هدایت گر هر انسانی از درون و بیرون است، حس شگفتی و اعجاب در برابر امر قدسی، حس خشیت وفروتنی در مقابل عظمت وجود متعالی، توان گوش دادن به ندای ربوی ، حفظ آرامش در هنگام آشفتگی و تناقض و دوگانگی ، تعهد ، فداکاری ، ایمان، درک خردمندانه معنای عمقی کلام خداوندی، سازگاری و درک فرمان و دستورات الواهی و درک شناختی و عاطفی این دستورات مواردی هستند که اخلاق اسلامی مدیران را تقویت میکنند. رهبران سازمان برای آنکه بتوانند کارکنان خود را برای دستیابی به هدفی مشترک متقاعد سازند،باید بدون استثنا به اخلاقیات پذیرفته شده ای پایبند باشند و متعهد بودن خود را به اخلاقیات ، از راه رفتار ملموس نشان دهند.نظریه اخلاقی، نظامی از قواعد و اصولی را بنا می نهد که انسان ها را در تصمیم گیری درباره آنچه خیر و شر است،راهنمایی میکنند.
روش شناسی
این تحقیق به شیوه مطالعه کتابخانه ای با استناد به آیات قرآن ،متون دینی وسایت های اینترنتی گردآوری شده است.
یافته های تحقیق
پژوهش هایی که در این زمینه صورت گرفته این نتیجه را میرساندکه مدیران با تمسک،انس عمیق به قرآن ومرجعیت قرار دادن آن میتوانند در صحنه عمل تاثیرات مثبتی، در تمامی بخش ها(عملکرد شغلی،روابط،تعهد و...)بگذارد. اگر یک مدیر با ویژگی های اخلاقی که در قرآن به آن اشاره شده در راس مدیریت امور قرار بگیرد ، چنین جامعه ای در مسیر آخرت گرایی حرکت خواهد کرد و در این صورت است که افراد جامعه می توانند به سر منزل مقصود که همان قرب الهی است دست یابند.
نتیجه گیری
بطور کلی نتایج این پژوهش نشان داده مدیریت با اخلاق نیکو رابطه ای تنگاتنگ داشته و به بهینه سازی عملکرد، تعهد،روابط، منابع انسانی و...تاثیر مثبت ومستقیم دارد. اخلاق، ستون و ساختمان مدیریت است.. مديران مي توانند با مسلح شدن به فرهنگ قرآني و با مصمم شدن به پياده كرده اين فرهنگ در جامعه شرايط اساسي اصلاح مديران را فراهم نمايند به عبارت ديگر، مديران ميتوانند با تمسك به قرآن به درك عميقي از قرآن برسند و فرهنگ قرآني را در جامعه پياده سازند و اين ميسر نمي شود مگر اينكه مدير اسلامي « مرور مكرر به قرآن» يعني انس عميق با آن و « رجوع مكرر به قرآن» يعني مرجعيت قرار دادن آن در حوزه نظر و صحنه عمل داشته باشد.مدیران با رعايت اخلاق خوب بهتر ميتوانند مدیریت كنند و در سازمان ها آرامش بيشتري بوجود بیاورند، با رعايت اخلاق روابط كارگر و كارفرما، رئيس و مرئوس، بهتر خواهد شد و در نتيجه مدیریتی مملو از آسايش و آرامش به همراه خواهند داشت. مدیران با حُسن اخلاق و خلق و خوی پسندیده و رفتار و کردار شایسته میتوانند بیشتر در افراد زیر دست تاثیر بگذارند وکارآیی سازمان را بالا ببرند.عمل به دستورات اخلاقی که در قرآن به آن اشاره شده ضامن سعادت و رستگاري مدیران هستند، به طوري كه فقدان يكي از آنها ،مدیر را تا مرز سقوط و هلاكت ميكشاند. اخلاق و عمل دو بال پرواز برای مدیران می باشند که آنهارا ، به سوي قلههاي سعادت ميرسانند .به امید روزی که جهان مملو از مدیرانی با اخلاق نیکو شود ، مدیرانی بارز، با شایستگی اخلاقی بالا که در همه حال خداوند را ناظر بر اعمال خود بدانند. انشاالله..
Conclusions:
The overall results of this study have shown a close relationship manager with good morals and to optimize performance
Commitment, Relations, Human Resources, and has direct positive impact.
Armed with Quranic culture and managers can decide to implement a major reform of the culture of the community managers provide In other words, managers can achieve adherence to the Quran understanding of the Quran and Quranic culture in society to implement
This is not possible unless the director of "repeated over Qur'an" means a deep familiarity with it and "repeated references to the Koran" means the authority has put it on the field and in practice.
Managers with good ethics in organizations can better manage and more comfortable to bring into existence, the employer and employee relations, ethics, superior and subordinate, it will be
And so the management will be filled with comfort and relaxation.
Managers with good morals and good mood and can righteous behavior
Most of the people under the influence of organizations to raise efficiency.
Ethical practice in the Qur'an referred to toggle Salvation managers are, so that no one of them, killing and destruction falling into the manage Ethics and practice managers are two wings to fly away, to take the peaks of bliss. In the hope that the world is full of managers with good morals Outstanding leadership, high ethical merit that God governs in all their actions to know.
Keywords: Quran, Ethics, Administrative Behaviour