نویسنده: آیت الله محمد تقی مصباح یزدی
بحث از مراتب مختلف امر به معروف و نهی از منکر را میتوان با دو بیان مطرح ساخت. در بیان اول، که به شیوه بیان کتب فقها و براساس روایات صریح در این قسمت مطرح گردیده است، این مراتب شامل احساس قلبی، اظهار ناراحتی، اظهار به زبان، برخورد فیزیکی و سرانجام، جهاد میشود؛ در بیان دوم که بیشتر ناظر به مراتب عملی امر به معروف و نهی از منکر است، سه مرحله مطرح گردیده است. در اینجا تلاش خواهد شد به هر دو بیان، این مراتب توضیح داده شود.
بیان اول
هرگاه در جامعه ای بیماری خاصی شیوع یابد، در درجه اول ارگانهای دولتی که مسئول حفظ بهداشت جامعه هستند، میتوانند به دو اقدام دست زنند. اولین کاری که میتوان انجام داد این است که برای پیشگیری از ابتلای مردم به این بیماری، آنان را واکسینه کنند. این وظیفه اولیه دستگاه بهداشتی کشور است که نگذارد جامعه، به یک بیماری واگیردار مبتلاشود. کار بعدی این است که مبتلایان، تحت معالجه قرار گیرند.
اگر ما در برابر امور معنوی هم احساس مسئولیت کنیم باید دو کار را انجام دهیم: نخست باید برای پیشگیری بکوشیم و اجازه ندهیم جامعه مبتلابه فساد اخلاقی شود؛ پس از آن نیز باید بکوشیم مبتلایان به فساد را، معالجه کنیم. معالجه هم انواع مختلفی دارد: برخی بیماریها ممکن است با خوراندن یک دارو یا حتی یک رژیم غذایی مناسب معالجه شود، اما برخی بیماریها نه با چنین دارویی و نه با رژیم غذایی قابل معالجه است. در این صورت، گاهی باید یک جراحی صورت پذیرد یا حتی عضو فاسد قطع گردد تا مرض به دیگر اندامها سرایت نکند. در امور معنوی نیز چنین است؛ مردم و حکومت در مسائل معنوی وظیفه ای جز پیشگیری دارند، و آن معالجه مبتلایان است که ممکن است به اشکال مختلف صورت پذیرد؛ نخستین راه معالجه نصیحت کردن است. اگر کسی دچار بیماری شود و نزد پزشک رود و پزشک تشخیص دهد که او مرض قند دارد، به او توصیه میکند که کمی از خوردن مواد قندی پرهیز کند تا نیازمند دارو نباشد. اگر بیمار به حرف آن پزشک عمل کند، با پرهیز غذایی معالجه میشود. در اینجا پزشک فقط میتواند بیمار را نصیحت کند؛ اما اگر بیمار به نصیحت عمل نکرد، به او داروی انسولین میدهد. اما اگر بیماری خیلی شدید شد، ممکن است بگوید فلان اندام را باید قطع کنی.
در مراتب امر به معروف و نهی از منکر نیز همین مراحل وجود دارد. مراتبی برای امر به معروف و نهی از منکر شمرده شده است که در صورت انجام پذیرفتن در یک مرتبه، نمیتوان به سراغ مرتبه بعدی آن رفت. در برخی روایات، از جمله بخشی از فرمایش امام محمد باقر(ع) که پیش از این نیز ذکر گردید، به این مراتب اشاره شده است. در این روایت تصریح شده است:
فانکروا بقلوبکم و الفظوا بالسنتکم و صکوا بها جباههم و لاتخافوا فی الله لومه لائم فان اتعظوا و الی الحق رجعوا فلاسبیل علیهم انما السبیل علی الذین یظلمون الناس و یبغون فی الارض بغیر الحق اولئک لهم عذاب الیم هنالک فجاهدوهم بابدانکم و ابغضوهم بقلوبکم غیر طالبین سلطانا و لاباغین مالاو لامریدین بالظلم ظفرا حتی یفیئوا الی امر الله و یمضوا علی طاعته؛
«با قلب خود انکار کنید و با زبانتان با آنان سخن گویید و به پیشانی آنها بزنید و از ملامت ملامتگران نهراسید؛ اگر به سوی حق برگشتند و از گناهان خود توبه کردند، دیگر سرزنش آنان سزاوار نیست. همانا اشکال متوجه کسانی است که به مردم ستم روا میدارند و در روی زمین به ناحق سرکشی میکنند. در اینجا با آنان جهاد کنید، آنان را از عمق دل، دشمن بدارید و در این امر، نه در پی کسب قدرت و نه درصدد کسب مال باشید، و نه بخواهید از روی سرکشی بر دیگران پیروز شوید تا سر به فرمان خدا بگذارند، و براساس طاعت الهی سلوک کنند»
بر این اساس، مراتب امر به معروف و نهی از منکر، به ترتیب عبارتاند از:
1- احساس قلبی
نخستین مرتبه نهی از منکر، انکار به قلب است. یعنی زمانی که انسان گناه و انحرافی را در جامعه میبیند، در دل خود آن را تقبیح، و احساس ناراحتی کند. در روایتی امام صادق(ع) فرمود:
حسب المومن عزّا اذا رای منکراً ان یعلم الله عز و جل من قلبه انکاره
«برای عزت مومن همین کافی است که آن گاه که منکری را مشاهده نماید، خداوند میداند که او در قلب خویش آن را انکار میکند».
2- اظهار ناراحتی
در مرتبه بعد انسان باید ناراحتی خود را در چهره ظاهر کند. وقتی انسان در جامعه با کار زشتی روبه رو میشود و گناهی را میبیند، باید افزون بر انکار درونی، ناراحتی و اشمئزاز خود را با اخم و درهم کشیدن چهره اظهار کند.
در کتاب تهذیب شیخ طوسی از امام صادق(ع) روایت شده که به نقل از جد خود، امیر مومنان(ع) فرمود:
ادنی الانکار ان یلقی اهل المعاصی بوجوه مکفهره
«کمترین اقدام در مواجهه با منکر، برخورد سرد و عبوس با اهل آن است».