دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مشخصات دوست خوب

بحث ما راجع به تربیت بود، به معنای روش رفتاری و گفتاری دادن.
مشخصات دوست خوب
مشخصات دوست خوب
نویسنده: آیت الله شیخ مجتبی تهرانی

تربیت فرزند و غیرت انسانی و الهی-20

بحث ما راجع به تربیت بود، به معنای روش رفتاری و گفتاری دادن. گفته شد انسان معمولادر چهار محیط خانوادگی، آموزشی، رفاقتی و شغلی روش می‌گیرد که فضای پنجمی حاکم بر آن‌ها است که بعداً بحث می‌کنیم. بحث ما رسید به محیط سوم (رفاقتی) که انسان، در آن ساخته می‌شود. بعد از محیط خانوادگی و محیط آموزشی، انسان در محیط رفاقتی است که روش می‌گیرد و در آن ساخته می‌شود. نکته مهم این است که محیط رفاقتی نسبت به دو محیط گذشته، اثرگذاری اش قوی تر است و غالباً این طور است که به نوعی، بر روی تاثیرات دو محیط قبلی اثر می‌گذارد. روشی که انسان در این محیط می‌گیرد، می‌تواند روش‌های قبلی را از بین ببرد. در جلسه گذشته گفته شد که همه پیوندها در قیامت از هم گسسته می‌شوند، به جز یک پیوند و آن «پیوند رفاقتی» است.

البته در باب پیوند رفاقتی، یک مطلب خاص وجود دارد و آن این است که در قیامت، این پیوند رفاقتی، به پیوند دیگر تبدیل می‌شود. به تعبیر دقیق تر این طور نیست که این پیوند گسسته شود، بلکه تبدیل می‌شود به دشمنی.

محور رفاقتها

تعبیر آیه شریفه این است که «الاخلایومئذ بعضهم لبعض عدو الاالمتقین» همه دوستان در قیامت، با هم دشمن می‌شوند، مگر پرهیزکاران. در قیامت این طور نیست که رفقا مثل پدر، مادر و برادر که می‌روند دنبال کارشان، نیست. یک دسته از رفاقت‌ها به جای دوستی، دشمنی می‌آورد. در سوره دیگر هم ما داشتیم که وقتی پیوند رفاقتی بر یک محور خاصی بود، این دوستی به دشمنی شدید تبدیل می‌شود و این‌ها به جان هم می‌افتند. چه بسا این، او را لعن کند، آن، این را لعن کند. یک وقت هست می‌گویی جدا شدند و رفتند سراغ کارشان، یک وقت می‌گویی جدا شدند ولی همدیگر را رها نمی‌کنند، دوستی شان تبدیل به دشمنی می‌شود. دسته دیگر، دوستی هایشان باقی می‌ماند و از هم دستگیری می‌کنند. رابطه این‌ها در قیامت به خاطر پیوند رفاقتی آنها در دنیا است. این که من عرض کردم در بین همه پیوندها آن پیوندی که هم در ربط با امور دنیایی و هم در ربط با امور اخروی خیلی اثرگذار است، عبارت است از پیوند رفاقتی به این جهت بود.

به طور کلی هر پیوندی، یک سبب می‌خواهد. باید چیزی به عنوان «محور رفاقت» باشد تا دو نفر با هم رفیق شوند. دو نفر که دارند در خیابان راه می‌روند یکدفعه که با هم رفیق نمی شوند! یک چیزی باید باشد تا اینها را به هم ربط بدهد. به طور خلاصه، آن چیزی که می‌خواهد محور قرار بگیرد و سبب این پیوند بشود، یا یک امر مادی است و یا یک امر معنوی، یعنی اتصال ها، یک وقت بر محور مادیت درست می‌شود و یک وقت بر محور معنویت ایجاد می‌شود. اتصال انسان با انسان بر محور یکی از این دو مسئله است.

دوستی کارساز و دوستی ناکارآمد

ما در معارفمان داریم رفاقت هایی که بر محور مادیت و امور دنیایی درست شده است، در آخرت به دشمنی تبدیل می‌شود. «الاخلاء یومئد بعضهم لبعض عدو» اما اگر رفاقت بر محور معنویت و امور اخروی باشد چنین نمی‌شود؛ «الاالمتقین» رفاقت پرهیزکاران استثناء شده است. یعنی اگر پیوند رفاقت بر محور معنویت باشد، به دشمنی و عداوت تبدیل نمی‌شود و باقی می‌ماند. این رفاقت در قیامت کارساز نیز هست. این یک قضیه و مطلب کلی است که در متن معارف ما هست.

روایتی از امام صادق(ع) است که مثل «ضرب قانون» می‌ماند. گویی حضرت در باب دوستی یک قانون کلی را مطرح می‌فرمایند. حضرت می‌فرماید: «الاکل خله کانت فی الدنیا فی غیرالله فانها تصیر عداوه یوم القیامه» (بحار/66/237) حرفی که من زدم متن فرمایش حضرت است، ایشان می‌فرماید: آگاه باشید! هر دوستی رفاقتی که در دنیا «فی غیرالله» بر محور معنویت نباشد، در روز قیامت، تبدیل به دشمنی می‌شود. حضرت این آیه شریفه را کاملاتوضیح می‌دهد: «الاخلاء یومئذ بعضهم لبعض عدو الاالمتقین» ایشان، این آیه را در این قالب می‌ریزد و بیان می‌کند.

انواع دوستی‌ها و عاقبتشان

پیوندهای رفاقتی که در دنیا بر محور معنویت شکل می‌گیرد، در قیامت مشکلی ایجاد نمی کند. بلکه باقی می‌ماند و بعد هم کارساز است. کارسازی اش نیز، مسئله شفاعت و دستگیری است. این رفاقت برای آنها مشکل ساز نیست. ما در معارفمان داریم که مومنین بعضی، بعضی دیگر را شفاعت می‌کنند. این جزء معارف دین ما است. مومن از مومن شفاعت می‌کند. این مسئله مربوط به مومن هایی است که بر محور ایمانی با یکدیگر رابطه داشتند، نه مادیت.

دسته دوم، در مقابل گروه اول هستند که اصلارفاقت و دوستی شان فقط بر محور مادیت بود. تکلیف این رفاقت‌ها هم در اینجا معلوم است. اما دسته سومی هم ممکن است که قصه یک طرف از رفاقت امور مادی باشد و طرف دیگر جهت معنوی داشته باشد. این رفاقت اصلا در دنیا باقی نمی ماند که بخواهد به قیامت برسد. این‌ها به یکجایی می‌رسند که دیگر نمی‌توانند ادامه بدهند. همین جا، رفاقتشان را به هم می‌زنند و از یکدیگر جدا می‌شوند. به قیامت نمی‌رسد.

گسست و دشمنی دوستان در دنیا

ما از بعضی از روایات به دست می‌آوریم که رفاقت‌هایی که بر محور معنویت نیست و فقط مادیت در آنها مطرح است، این طور نیست که فقط در آخرت تبدیل به دشمنی شود و در آن جا پشیمان شوند. گاهی در دنیا گسسته شده و به دشمنی تبدیل می‌گردد. این مطلبی است که دیگر برای شما مشهود و آشکار است، احتیاج به توضیح ندارد. شما این مسائل را به خوبی درک می‌کنید.

دلیل این مطلب چیست؟ من اشاره ای به یک نکته می‌کنم که وجهه و جنبه کلامی- فلسفی دارد، ولی خوب و مفید است. «ماده» محدود است اما معنویت نامحدود است. اگر «ماده» محور دوستی قرار بگیرد، رفاقت بر محور انتفاع‌ها و منفعت‌ها پایدار می‌ماند. یعنی تا وقتی که از رفیق سود برده شود، رفاقت پابرجا است. آن چه مطرح است سودبری است. آن چه مهم است این است که نیازها و توقعات انسان هم نامحدود است. لذا اگر محور رفاقت مادی باشد، چون ماده محدود بوده و توقع انسان هم نامحدود است، حالاباید دو طرف با یکدیگر نزاع کنند تا به منافعشان برسند.

این که در فلسفه می‌گویند: دنیا دار تزاحم است، یعنی سرای مزاحمت است. یعنی چون ماده محدود است، تزاحم و نزاع پیش می‌آید. بعد هم همین رفاقت به جایی می‌رسد که دعوا می‌شود. یا بر سر ریاست، یا مال یا هر چه می‌خواهد باشد، می‌بینی سال‌ها دستشان در دست هم بود، اما یک مرتبه با هم اختلاف پیدا کردند! اینها رفیق صمیمی بودند، حالادشمن خونی شدند! چه شد که این طور شد؟ جواب، روشن است. محور رفاقتشان پول بود، ریاست بود، «الملک عقیم» اینها سر پول، ریاست و امثال اینها که امور مادی است، دعوایشان می‌شود و دشمن خونی می‌شوند. دلیلش این است که این رفاقت، بر محور معنویت نبود، بر محور مادیت بود.

دوستی‌های همراه با پشیمانی

امام صادق(ع) در ادامه روایت قبلی نقل می‌کند که امیرالمومنین فرمودند: «للاخلاء ندامه» انسان به هر شکل که با کسی دوستی کند، پشیمان می‌شود، «الاالمتقین»(همان) مگر متقین. در این جا مطلب را به طور کلی بیان می‌فرمایند. در روایت حرفی از آخرت نیامده است. در آن روایت «روز قیامت» داشت، اما این جا بحث قیامت مطرح نیست. به اصطلاح، روایت اطلاق دارد. هر دوستی و مرافقتی، پایانش پشیمانی است، چه در دنیا چه در آخرت؛ مطلب کاملاروشن و ساده است. دوستان، آخرالامر همه پشیمانند، مگر چه کسانی؟ آن کسانی که محور دوستی شان معنویت بود.

اینکه در آیه شریفه داشت، دوستیها به دشمنی تبدیل می‌شود، جهتش این است. اینها مشهود است و واقعا انسان می‌بیند که چه طور کسانی که بر محور امور دنیایی با هم رفاقت کردند، رفاتشان پایدار نمی‌ماند و بعضا به دشمنی و کینه توزی هم منجر می‌شود. سر آن را هم گفتم که چیست. اگر محور دوستی، امر مادی بود، ماده محدود است و هر دو نفر هم نفع خودشان را در نظر گرفته اند، لذا تزاحم پیش می‌آید و آخر تزاحم چیست؟ دشمنی و رو در روی هم ایستادن. گفتم فرقی نمی کند که چه باشد، مال باشد، ریاست باشد یا چیز دیگر. همین که محور الهی نباشد، مشکل ساز است. من کلی دارم بحث می‌کنم. خودمان هم داریم می‌بینیم و در متن جامعه ما نیز فراوان است، در هر دو رابطه مصادیق فراوانی وجود دارد، چه ریاستش، چه مالش. دلیل تبدیل دوستی به دشمنی چیست؟ چون خدا نیست. چون دوستی «فی غیرالله» است.

استاد ما، امام(رض) می‌فرمود: «اگر تمام انبیاء را جمع کنند-می شود یک شهر صد و بیست و چهار هزار نفری- اصلاو ابدا یک دعوا، یک دادگستری در این شهر نمی بینید.» خیلی زیبا تبیین می‌فرماید. همه با هم رفیق هستند. اما نزاع و درگیری نیست. چرا؟ جهت این است که محور رابطه آن‌ها خداست. محور خداست نه دنیا. دعوا جایی است که محور، دنیا باشد. درگیری از اینجاها شروع می‌شود.

مشخصات دوست خوب

حالا می‌رویم سراغ مشخصات رفیق خوب. در معارف ما این مطلب آمده است که اگر خواستی رفیق پیدا کنی، باید به دنبال چه کسی بگردی. اولاباید رابطه ات برای خدا باشد نه بر محور دنیا، ثانیا باید طرف مقابلت ویژگی‌هایی داشته باشد تا رفاقت و دوستی ات سودمند باشد. شرع به تو مشخصه می‌دهد. مشخصه‌ها کاملا بر محور دو رابطه مطرح است. هم در رابطه با درون افراد، هم در رابطه با بیرون افراد ملاک‌ها و مشخصاتی بیان شده است.

1. خصوصیت درونی «دوست خوب»: از نظر درونی، به طور کلی، کسی را انتخاب کن که بعد معنوی تو را شکوفا کند. یادآور بعد معنوی تو باشد. تو را به یاد خدا بیندازد. نه این که شهوت تو را تحریک کند یا هواهای نفسانیه تو را برانگیزد. در یک روایتی دارد: «قیل لنبی(ص) ای الاصحاب افضل» از پیغمبر پرسیدند: بهترین رفیق کیست؟ آدم که می‌خواهد رفیق انتخاب کند که با او مصاحبت کند و رابطه تنگاتنگ داشته باشد، چه خصوصیاتی باید دارا باشد؟ «قال: اذا ذکرت اعانک و اذا نسیت ذکرک»(بحار/47/140) حضرت فرمود: آن کسی که اگر به یاد خدا افتادی، تو را کمک کند و اگر خدا از یادت رفته است، تو را به یاد خدا بیندازد(1) این جنبه درونی دارد.

یک روایت دیگر از پیغمبر اکرم است که تقریبا نظیر روایت قبلی است. «اذا اراد الله بعبد خیرا جعل له وزیرا صالحا» وقتی خداوند بخواهد به بنده‌ای خیری برساند، برای او یک وزیر صالح قرار می‌دهد. وزیر یعنی کسی که کمک کار انسان است، تقریبا همان رفیق است. «ان نسی ذکره و ان ذکر اعانه»(بحار/47/166) اگر از خدا غافل شد او را به یاد خدا می‌اندازد و اگر به یاد خدا افتاد او را یاری می‌کند.

2. خصوصیت بیرونی «دوست خوب»: من درباره بعد بیرونی، سه تصویر می‌کنم تا مطلب روشن شود. یک، زبانی؛ دوست باید از نظر بیرونی، یعنی کارها و اعمالی که می‌خواهم انجام بدهم، لفظاً مرا راهنمایی و کمک کند. یعنی اگر دید من دارم معصیت می‌کنم، من را نهی کند. اگر دارم کار خلاف می‌کنم، او مرا نهی کند. دو، عملی؛ اگر دید من دارم کار خیر می‌کنم، مرا کمک کند که من کار خیرم را ادامه دهم. مرا تشویق کند. مرا به کار خیر امر کند. برای کار خیر مرا کمک کند. یک چنین رفیقی انتخاب کن. سه، رفتاری؛ من کسی را انتخاب کنم که او از نظر عمل به من روش بدهد. از نظر عملش به من کار درست کردن را یاد بدهد. لازم نیست که لفظاً به من چیزی بگوید. عملابیاموزد. چرا؟ چون برد عمل در تاثیرگذاری از بعد لفظی بالاتر و اقوی است. رفیقی انتخاب کن که کار خیر بکند، از آن طرف هم از شر پرهیز کند. به تو آموزش عملی بدهد چون برد این بیشتر است تا آن که لفظاً بگوید.

ما در روایات باب رفاقت، هر سه مطلب را داریم که اینها، مستقیماً با مساله تربیت رابطه تنگاتنگ دارد. در خصوص جنبه قولی و زبانی؛ علی(ع) می‌فرماید: «صدیقک من نهاک» دوست تو آن کسی است که اگر خواستی معصیت بکنی، تو را نهی کند. اگر خواستی کار زشت کنی، به تو بگوید: نکن! حرام است! معصیت است! تو را نهی از منکر کند. «و عدوک من اغراک»(غررالحکم/ 415) دشمن تو آن است که اگر خواستی- نعوذ بالله- کار زشت انجام بدهی، تو را فریب بدهد و مغرورت کند.چه به امر شر دعوت کند، چه اگر کار زشتی انجام دادی، تو را تشویق کند. چه بسا از «من اغراک» این مراد باشد. این دوست تو است که اگر کار بد کردی، تو را نهی کند و دشمنت کسی است که اگر کار بد کردی، بگوید چه کار خوبی کردی! جمله اول با جمله دوم روایت تناسب دارد.

اما دوم، علی(ع) فرمود: «المعین علی الطاعه خیر الاصحاب»(غررالحکم/ 614) بهترین دوستان کسی است که برای اطاعت الهی کمک کند. تو داری طاعت الهی انجام می‌دهی، عملی انجام می‌دهی که مورد رضای خداوند است، آن کسی که به تو کمک کند، بهترین رفیق تو است. این شخص بهترین رفیق تو است. اینها همه در بعد عملی است.

سوم، آنکه از نظر رفتاری به من روش بدهد، نه اینکه مرا لفظی کمک کند، عملامن را تربیت کند. علی(ع) فرمودند: «لیس شیئ ادعی لخیر و انجی من شر من صحبه الاخیار» چیزی بهتر از دوستی با خوبان، انسان را به عمل خیر دعوت نکرده و او را از شر نجات نمی دهد. اخیار، کسانی هستند که از نظر عملی آدم خیری هستند، یعنی آن هایی که عملشان این گونه است. این تعبیر به «ادعی، انجی» در روایت یعنی خیلی دعوتش بیشتر است. چرا؟ چون دعوت اینها عملی است و برد عمل روی انسان از نظر آموزشی اقوی است تا قول و حرف. لذا حضرت می‌گوید: «ادعی»

این که می‌گوید:«انجی» برای چیست؟ پیش آمده یک کار زشتی بخواهی مرتکب شوی و به یاد رفیقت بیفتی و پاکی و خوبی او را به یاد بیاوری و خجالت بکشی و آن کار را ترک کنی؟ این دوستی تو را از گناه نجات داده است.

این تعبیر «ادعی، انجی» که می‌فرماید جهتش این است که عمل، تاثیرگذاری اش در تربیت بیشتر است. لذا کسی که انسان می‌خواهد به او روش بدهد، اگر آموزش با عمل باشد، بردش از گفتار بیشتر است. پس در انتخاب رفیق، آن چیزی که باید محور باشد همین مساله معنویت است، نه مادیت، این باید محور رفاقت باشد، چنین رفاقتی پایدار است و در دنیا و قیامت به دشمنی تبدیل نخواهد شد.

1-ذکر در این جا به معنی یاد خدا است. «ذکر» از نظر استعمالات ، عبارت از یاد خدا کردن است هر چند معنای خودش صرفاً چیزی را به یاد آوردن است. لذا اگر ذکر به طور مطلق استعمال شود، که روایات ما و حتی در محاورات ما معمولااین طور است، منظور همان یاد خدا است.

مقاله

نویسنده آیت الله شیخ مجتبی تهرانی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS