21 اسفند 1396, 16:54
ابوعبیده میگوید: در سفری سوار بر یک شتر با امام باقر(ع) هم سفر بودم، من در یک طرف کجاوه و آن حضرت در طرف دیگر آن بود. هنگام سوار شدن، نخست من سوار میشدم، بعد او سوار میشد. وقتی هر دو در جای خود قرار میگرفتیم، آن حضرت به من سلام میکرد و مانند مردی که دوست خود را تازه دیده است مصافحه مینمود و احوالپرسی میکرد و هنگام پیاده شدن، آن حضرت زودتر از من پیاده میشد. وقتی در زمین قرار میگرفتیم، آن حضرت به من سلام میکرد و باز مانند کسی که بعد از مدتها دوستش را تازه دیده به گرمی مصافحه میکرد و احوالپرسی مینمود. به آن بزرگوار عرض کردم شما به گونهای رفتار میکنید که هیچ کس آن گونه رفتار نمیکند! حضرت در پاسخ فرمود: «آیا نمیدانی که پاداش دست دادن به هم چقدر فراوان است؟ مومنان وقتی که به همدیگر میرسند و با هم مصافحه میکنند، آن چنان گناهانشان میریزد که برگ درختان (در پاییز) میریزد، خداوند به آنها به نظر رحمت مینگرد تا از همدیگر جدا گردند.»
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان