19 تیر 1397, 0:0
در شرع مقدس اسلام برای معاشرت، مقررات و قوانینی به طور تفصیلی و موردی تعیین شده است. واجبات و مستحبات جزئی معاشرت با دیگران و همین طور در مقابلش، محرمات و مکروهات آن به بیانی مفصل در جای خود بیان گردیده است. ولی محور سخن هم اکنون ارائه معیاری کلی در برابر پرداختن به جزئیات است که آیا میتوان معیاری کلی و جامع ارائه نمود تا در هر موقعیتی که پیش میآید و هر رفتاری که انجام میدهیم، آن را با این معیار بسنجیم و درست یا غلط بودن آن را تشخیص دهیم و با آن معیار، تمام اعمال خود را تصحیح نماییم. امیرالمومنین علی(ع) در این خصوص میفرمایند: «معیار خودت هستی» یعنی با هر کسی آن گونه رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کنند، یعنی خودت را به جای طرف مقابل بگذار و بگو اگر به جای او بودم دوست داشتم با من این گونه رفتار شود، پس من هم با او همان طور رفتار میکنم که دوست دارم با من رفتار کنند. اگر آدمی این میزان را در دست داشته باشد، بسیاری از مسائل و مشکلات معاشرتی وی حل میشود.
اگر همیشه و به طور دقیق به این معیار پایبند باشیم، هرگز به کسی ظلم نمیشود یعنی چون هرگز دوست ندارید کسی به شما ستم کند و به حق شما تجاوز روا دارد و آن را پایمال نماید، پس شما هم به کسی ستم نمیکنید. اگر چنین اندیشهای در جامعه حاکم شود هرگز به کسی ظلم و ستم نمیشود و درصد قابل توجهی از مشکلات حل خواهد شد. حضرت علی(ع) میفرماید:
«احسن کما تحب ان یحسن الیک»
آنچه برای خودت دوست داری برای دیگران نیز دوست بدار.
اگر دوست داری به تو خوبی کنند پس تو هم به دیگران خوبی کن. اگر چیزی مثل توهین و بی ادبی و مسخره نمودن و عیبجویی و بدزبانی به دیگران را زشت میدانی، پس در حق دیگران هم این اعمال را زشت بدان و از آنها اجتناب کن. چطور میپنداری که اگر دیگران به تو بی احترامی کنند کار زشتی را مرتکب شدهاند، ولی اگر تو به دیگران بی احترامی نمایی زشت نیست؟ بنابراین واستقبح من نفسک ما تستقبح من غیرک؛ اگر رفتاری از رفتارهای دیگران را در حق خودت زشت میشماری انجام آن را در حق خود نیز زشت بشمار. و ارض من الناس لک ما ترضی به لهم منک؛ با آنها همان گونه رفتار کن که اگر آنها با تو رفتار میکردند میپسندیدی. اگر دوست داری آنها با تو به گونهای رفتار کنند که خوشنود و راضی میشوی، اینک آنها هم از تو این توقع را دارند که به گونهای رفتار کنی که آنها راضی میشوند. آنچه موجب رضایت تو از دیگران هست، همان را موجب رضایت دیگران از خود بدان. همان طور که دوست داری دیگران کاری بکنند که تو دوست داری و راضی میشوی پس تو هم کاری کن که دیگران از تو راضی باشند.
همان گونه که دوست ندارید به وسیله عمل دیگران به دردسر و گرفتاری مبتلا شوید، پس موجبات گرفتاری دیگران را نیز فراهم میسازید. مثلا در کیفیت ارتباط با دیگران و راهنمایی آنها و جواب سئوالاتشان اگر چیزی نمی دانید صاف و صریح بگویید: «نمی دانم». چگونه شما توقع دارید که اگر کسی چیزی را نمیداند، صریح و صاف بگوید:«نمی دانم». چگونه اگر با سخنان جاهلانه خود موجب گمراهی و دردسر شما شود ناراحت میشوید، دیگران هم وقتی چیزی را از تو میپرسند و نمیدانی، صاف و صریح بگو نمیدانم و هرگز دیگران را به زحمت نینداز. پس در مقام پاسخ به سئوالات دیگران، همان گونه رفتار کنید که انتظار دارید با شما آن گونه رفتار کنند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان