دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مفاسد و فوائد مال

مال مانند مار است که در آن هم زهر است و هم پاد زهر (تریاق = دافع زهر).
مفاسد و فوائد مال
مفاسد و فوائد مال

مال مانند مار است که در آن هم زهر است و هم پاد زهر (تریاق = دافع زهر). مفاسد آن زهر است و فوائد آن پادزهر. هر که آن دو را بشناسد می‌تواند از شرّ مال در امان باشد و از خیر آن بهره مند شود. و در بیان این مطلب می‌گوئیم : مفاسد مال یا دنیوی است یا دینی و اخروی.

مفاسد دنیوی

آن رنج‌ها و زحمت‌هائی است که مالداران و ثروتمندان به آنها گرفتارند از ترس و بیم، و غم و اندوه، و پریشانی خاطر، و بدحالی، و رنج در کسب اموال و نگهداری آن، و دفع کید بدخواهان و ستمکاران و غیر اینها.

و امّا مفاسد دینی آن بر سه گونه است :

اول - کشاندن مالدار به معصیت و گناه . زیرا مال از وسائل معاصی و گناهان و نوعی قدرت تحریک آنهاست . پس آدمی وقتی این توانائی را در خود یافت داعی و انگیزه معصیت به حرکت می‌آید و به معاصی دست می‌یازد و مرتکب انواع فسق و فجور می‌شود.

و امّا اگر از قدرت بر گناه مأیوس باشد داعی و انگیزه گناه به حرکت نمی‌آید. زیرا عجز و ناتوانی بین انسان و گناه حایل و مانع می‌شود، و از اسباب عصمت از گناه ناتوانی بر آن است . و امّا با وجود قدرت، اگر مرتکب گناه شود هلاک می‌گردد و اگر صبر کند و مرتکب نشود در زحمت و ناراحتی شدید می‌افتد. زیرا صبر با وجود قدرت بسیار سخت و دشوار است، و فتنه و آزمایش در راحتی و فراخی از فتنه و آزمایش در سختی و تنگی بزرگتر است .

دوم - کشاندن او به خوش گذرانی و لذت جوئی از نعمت های در امور مباح زیرا غالب آنست که مالدار در لذات و نعمت‌های دنیا فرو می‌رود و به آنها عادت می‌کند، و خوش گذرانی نزد او مألوف و محبوب می‌گردد، به طوری که نمی‌تواند از لذت‌ها و نعمت ها بگذرد و یکی به دیگری می‌کشاند. و چون به آنها الفت گرفت و عادت کرد چه بسا که نتواند از حلال به دست آورد پس به مال مشتبه دست می‌یازد و در محرّمات فرو می‌رود: از خیانت و ظلم و غصب و ریا و دروغ و نفاق و چرب زبانی و دیگر اخلاق هلاک کننده و کارهای پست، تا امر دنیا برایش ساز شود و خوش گذرانی و تنعّم میسّر گردد. و بسیار کم اتّفاق افتد که مالدار و ثروتمند به لذت جوئی و خوشگذرانی اُنس و الفت نگیرد، زیرا ثروتمند کجا می‌تواند به نان جو و لباس درشت و ترک خوراکهای لذیذ قناعت و خو کند، که این کار در خور افرادی نادر و انگشت شمار است که صاحب نفس قوی و قدسی باشند مانند سلیمان بن داود علیه السلام و امثال او.

مال از آن جهت خوب است که صاحب آنصرف خود کند برای انجام عبادت مانند حج و جهاد و آنچه مایه قوّت یافت بر طاعت است، مثل خوراک و پوشاک و مسکن .

مالدار توانگر اگر هم از آفت اوّل یعنی دست زدن به محرّمات، ایمن و سالم بماند از آفت دوم یعنی رذائل اخلاقی هرگز در امان نخواهد بود. و نیاز و احتیاج به مردم باعث دشمنی و کینه و حسد و کبر و ریا و دروغ و غیبت و تهمت و سخن چینی و دیگر گناهان دل و زبان می‌گردد، و این همه از شومی مال و نیاز به نگاهداشت آن پدید می‌آید.

سوم- و آن آفت و مفسده‌ای است که هیچ مالداری از آن بر کنار نیست، و آن این است که پرداختن به مال و حفظ آن انسان را از یاد خدای تعالی باز می‌دارد، و هر چه آدمی را از یاد خدا غافل و به خود مشغول دارد همانا خسران و وبال است و از این رو عیسی علیه السلام فرمود: در مال سه آفت است، یکی آنکه از غیر حلال به دست آید، پرسیدند: اگر از حلال به دست آید؟ فرمود: آفت دیگر دارد که در غیر حقّ آن مصرف شود، گفتند: اگر در حقّش صرف شود؟ فرمود: نگاهداری و پرداختن به آن آدمی را از خدا باز می‌دارد. و این دردی است بسیار صعب و مشکل، زیرا اصل و ریشه عبادات و روح و حقیقت آن یاد خدا و تفکر در جلال و عظمت اوست، و این حال دلی می‌خواهد فارغ و خالی از چیزهای دیگر، صاحب ده و املاک صبح و شام در فکر کشمکش با کشاورزان و کارگران و در اندیشه حسابرسی و بیم از خیانت در آن و نزاع با شریکان و درگیری در آب و زمین و خصومت با مأموران مالیات و غیر اینهاست . و تاجر و بازرگان روز و شب در فکر خیانت شریکان و سود بیشتر آنان و کوتاهیشان در کار و تباهی مال است، قسمتی از عمر را در بلاد غربت و با اندوه از دوری اهل و عیال و با دغدغه خاطر از کسادی بازار کالائی که همراه اوست می‌گذراند. و همچنین است حال گله داران و رمه داران و دیگر مالداران. و از همه اینها دل مشغولتر آن کس است که پول نقد و زر و سیم و جواهر اندوخته دارد، که صاحب آن پیوسته در اندیشه چگونگی حفظ آن و متردّد در نحوه به کار انداختن آن است و در بیم و هراس از اینکه آن را چه پیش آید و در فکر دفع طمع دیگران از آن.

خلاصه آنکه افکار و خیالات اهل دنیا را نهایت و پایانی نیست . امّا کسی که تنها به فکر تحصیل روزی به قدر کفاف است و افزون بر آن نمی طلبد از همه این آفات و خیالات پریشان سالم و ایمن است.

فوائد مال

1- فواید دنیوی 2- فواید اخروی

امّا فوائد دنیوی مال متعلّق به بهره‌های عاجل است مانند خلاصی از ذلّت سؤال و پستی فقر و رسیدن به عزّت و آبرو میان مردم، و بسیاری دوستان و یاران .

و امّا فوائد دینی آن بر سه نوع است :

اول- آنکه صرف خود کند برای انجام عبادت مانند حج و جهاد و آنچه مایه قوّت یافت بر طاعت است، مثل خوراک و پوشاک و مسکن .

مفسده‌ای است که هیچ مالداری از آن بر کنار نیست، این است که پرداختن به مال و حفظ آن انسان را از یاد خدای تعالی باز می‌دارد، و هر چه آدمی را از یاد خدا غافل و به خود مشغول دارد همانا خسران و وبال است.

دوم- اینکه به مصرف اشخاص معیّن می‌رساند مانند صدقه و احسان و جوانمردی و حفظ آبرو و پرداخت مزد کارگر و خدمتگزار و امثال این ها. امّا انواع صدقه پاداش بی اندازه دارد و ما به فضیلت آن در جای خود اشاره خواهیم کرد. و امّا

احسان و جوانمردی، یعنی صرف مال در مهمانی یا هدیه یا کمک به مردم و مانند اینها که بدان وسیله دوستان و یاران به دست می‌آید و صفت جود و سخاوت حاصل می‌شود. زیرا کسی به صفت جود متّصف نمی‌شود مگر اینکه راه نیکی و مردانگی و مروّت را برگزیند، و در این شکی نیست که پاداشی بزرگ دارد، و اخبار بسیار درباره هدیه و مهمانی و اطعام رسیده است و فقر و بینوائی در مورد این مصارف شرط نیست. و امّا حفظ آبرو یعنی بذل مال برای دفع سرزنش و عیب گوئی ابلهان و بی خردان و بستن زبان هرزه گویان و غیبت کنندگان و جلوگیری از شرّ ظالمان و امثال اینها نیز از فوائد دینی مال است .

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم فرمود: ما وقی المرء به عرضه فهو له صدقة؛ آنچه آدمی برای حفظ آبرو خرج کند در حکم صدقه است. و امّا مزد کارگر و خدمتگزار، شکی نیست که در کمک به انجام امور دینی مؤثرّ است، زیرا کارهائی که انسان در زندگی به آنها نیاز دارد بسیار است و اگر همه را خود به عهده گیرد وقت او ضایع می‌شود و از ذکر و فکر که برترین مقامات سالکان راه آخرت است باز می‌ماند، و کسی که مال ندارد باید همه کارها را خود انجام دهد، حتّی کتابی را که به آن نیاز دارد باید رو نویسی کند، و با فرض انجام این کارها توسط دیگران ضایع کردن وقت در آن موجب زیان و ندامت است .

سوم- آنکه آن را به مصرف نامعیّنی که خیر عام در آن است می‌رساند، یعنی خیرات جاریه از قبیل ساختن مسجد و مدرسه و پل و کاروانسرا و راهسازی و جاری کردن قناعت و نوشتن قرآن و انتشار کتب علمی و غیر اینها از چیزهائی که وقف می‌کند و برای همیشه باقی می‌ماند و پیوسته باعث دعای بندگان شایسته خدا می‌شود.

رهائی از مفاسد مال

هر که بخواهد از مفاسد مال رهایی یابد باید اموری چند را رعایت کند:

اول- آنکه مقصود و غرض از مال و سبب آفرینش آن و علّت احتیاج به آن را بداند، تا در طلب بیش از اندازه حاجت بر نیاید.

دوم- آنکه راه و جهت در آمد و عایدی خود را مراعات نماید و از حرام و مشتبه پرهیز کند، و از کسب هائی که مکروهند و با مردانگی و آزادگی ناسازگارند، مانند هدایائی که در آنها شائبه رشوه می‌رود، و سؤ ال و درخواستی که در آن شکست و ذلّت است، اجتناب نماید.

سوم- آنکه راه خرج و مصرف مال را مراعات کند و در آن میانه روی داشته باشد، نه اسراف کند و نه بخل ورزد. خدای تعالی می‌فرماید:

«وَالَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا »1؛

و آنان که چون خرج کنند اسراف نکنند و بخل نورزند و میان این دو معتدل باشند.

پیغمبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم فرمود: ما عال من اقتصد؛ هر که میانه روی کند محتاج نشود.

چهارم- آنکه آنچه را از حلال کسب می‌کند به مصرف حقّش خرج کند و در غیر حقّش صرف نکند، که گناه به دست آوردن از غیر حلال و خرج کردن در غیر حق یکسان است .

آنچه آدمی برای حفظ آبرو خرج کند در حکم صدقه است.

پنجم- آنکه نیّت خود را در گرفتن و ترک نمودن و انفاق و امساک خالص‍ کند، پس آنچه را به دست می‌آورد برای استعانت در جهت هدف آفرینش‍ خود بگیرد، و آنچه را ترک می‌کند برای زهد و بی میلی به آن و کوچک شمردن مال و اجتناب از وزر و گرانباری باشد، که اگر چنین کند وجود مال به او زیانی نمی رساند.

نکوهش و ستایش مال چگونه با هم سازگارند.

باید دانست که همچنانکه آیات و اخبار در مذمّت مال رسیده در ستایش آن نیز آیات و اخباری وارد شده، و خداوند در مواضعی آن را خیر نامیده است، مانند:

«... إِن تَرَکَ خَیْرًا الْوَصِیَّةُ...»2 ؛ اگر خیر (مالی ) به جای می‌گذارد وصیّت کند.... .

و در مقام بر شمردن نعمتها و نیکی های خود می‌فرماید:

«وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَل لَّکُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَل لَّکُمْ أَنْهَارًا »3؛ و شما را به اموال و فرزندان یاری می‌کند و برایتان بهشت ها و جویبارها پدید می‌آورد . و رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم فرمود: نعم المال الصالح للرّجل الصالح؛ چه نیک است مال شایسته برای مرد شایسته. و همه اخباری که در ثواب و پاداش صدقه و مهمانی و سخاوت و حج و دیگر چیزهایی که وصول به آنها جز به مال ممکن نیست در واقع ستایش مال است.

و نحوه جمع و سازش میان آیات و اخبار مدح کننده و ذم کننده مال این است که: مال گاهی وسیله رسیدن به مقصود صحیح یعنی سعادت اخروی است، زیرا وسائل وصول به آن در دنیا سه چیز است: فضائل نفسانی، و فضائل بدنی، و فضائل خارجی که وابسته به مال است. و گاهی وسیله رسیدن به مقاصد فاسد است، که مانع انسان از علم و عمل است. بنابراین مال نسبت به این دو هدف ستوده و نکوهیده است. و آیات و اخباری که دلالت بر ذمّ آن می‌کند بر این صورت که وسیله برای مقاصد فاسد است حمل می‌شود، و آنچه دلالت بر مدح آن می‌کند بر این صورت که وسیله برای مقاصد صحیح است حمل می‌شود. و چون طبع آدمی به پیروی از شهوات، که راهزن او در سیر به سوی خداست، مسایل است و مال و ثروت هموار کننده راه شهوات و آلت و وسیله آنهاست، زائد بر قدر کفایت آن خطری بزرگ در بردارد، و بدین جهت انبیأ و اولیأ از شرّ آن به خدا پناه می‌بردند، تا آنجا که پیامبر ما صلی اللّه علیه و آله و سلم فرمود: اللّهمّ اجعل قوت آل محمّد کفافا؛ خدایا روزی آل محمّد را به قدر کفاف ده. و گفت: اللّهمّ أحینی مسکینا و أمتنی مسکینا؛ پروردگارا مرا در زندگی مسکین دار و مسکین بمیران.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS