دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

بهداشت جسم و جان در نگاه پیامبر اعظم(ص)

خبرگزاری فارس: این مقاله به اهمیت بهداشت جسم و جان در سیره و سخن پیامبر اعظم (ص) پرداخته و در ادامه مطالبی چون تاریخچه و جایگاه و ابعاد بهداشت و ذکر مصادیقی در این خصوص و راههای وصول به آن و در نهایت آثار و ثمرات دنیوی و اخروی آن را بیان نموده است...
No image
بهداشت جسم و جان در نگاه پیامبر اعظم(ص)
مقدمه سلامت جسم و جان برای هر انسانی از جمله آرزوهای همیشگی اوست اگر چه برخی به لحاظ محرومیتهای موجود، آن را دور از دسترس و بلکه ناممکن می‌پندارند اما بسیاری هم هستند که دست یافتن به این امر مهم را برای خود و جامعه امری ممکن و کاملاً شدنی می‌دانند. اصولاً این موضوع از ریشه‌های اصلی و اساسی یک جامعه مترقی است. جامعه‌ای متکامل شمرده می‌شود که تمامی اهرم‌های کمالش بر مبنای سلامت جسم و روان افرادش پایه ریزی شده باشد و از این روست که امروزه خوشبختانه سازمانهای داخلی و حتی بین المللی نیز جهت عینیت بخشیدن به این امر مهم به پا خاسته‌اند. زیرا می‌دانند که نادیده گرفتن این مسئله مهم در طول تاریخ حیات بشر، چه خسارتهای جبران ناپذیری را ببار آورده است و لذا بسیار مناسب است که در تبیین این موضوع مهم از الگوهای دینی و متون مذهبی کمک گرفته شود و به جاست که آداب زندگی پیامبر بزرگوار در بعد نظافت و بهداشت بار دیگر بازخوانی گردد تا بشریت امروز که بیش از هر زمانی دیگر تشنه دستاوردهای انبیاست از آب زلال وحی سیراب گردد. بهداشت جسم و جان در کلام پیامبر اعظم(ص) بهداشت: عبارت است از ایجاد کامل تندرستی بدنی، روانی، اجتماعی و فقدان هر نوع ناتوانی جسمانی و به عبارت دیگر، داشتن علوم و هنر پیشگیری از بیماریها و طولانی کردن عمر و بالا بردن سطح سلامت و توانائی بشر. البته باید توجه داشت که صرف نداشتن بیماری جسمی به معنی سالم بودن نیست بلکه در نگاه سازمان جهانی بهداشت، سلامت عبارت است از تأمین رفاه کامل جسمی روانی و اجتماعی، پس هر که بیماری جسمی ندارد دلیل سلامت او نیست بلکه شخص سالم کسی است که از سلامت روح نیز برخوردار باشد.(1) تاریخچه بهداشت: آنچه که نقل شده است سابقه تاریخی آن بر می‌گردد به 3900 سال قبل از میلاد مسیح، در آن زمان بیماری صرفاً یک بلای آسمانی به شمار می‌آمد و کسی در حال بیماران دخالت نمی‌کرد و بیمار می‌بایست خودش خوب شود و یا بمیرد. در آن زمان مردی بنام اسقلبیوس (اسکولاب) در یونان زندگی می‌کرد او اولین کسی بود که به فکر افتاد تا چاره‌ای برای بیماران پیدا کند و نام خود را طبیب گذاشت. روزی به خانه آمد دخترش بنام «هیژی» بوی گفت: خوب است شما به جای صرف وقت برای پیداکردن داروی بیماران کاری کنی که از بیماری پیشگیری شود. این باعث شد که به فکر پیشگیری بیفتد و لذا شروع کرد به مردم دستورات پزشکی و پیشگیری دادن و بالأخره در سال 1948 بعد از میلاد مسیح(ع) اساسنامه سازمان جهانی بهداشت به تصویب رسید.(2) جایگاه بهداشت در اسلام: الف)آیات قرآن کریم انسانهای طیّب و پاکیزه را در ردیف توبه کنندگان معرفی می‌کند. آنجا که فرموده است «انّ اللّه یحب التوّابین و یحبّ المتطهرین»(3) یعنی خداوند انسانهای پاکیزه و با طهارت را دوست دارد. در آیه دیگر همسران مؤمنین را در بهشت جفتهای پاکیزه می‌داند(4) و در سوره مائده غذاهای حلال را طعام پاکیزه معرفی می‌کند اینکه با عبارت «قل لا یستوی الخبیث و لا الطّیب»(5)، (هرگز پاک و ناپاک برابر نیست)، و با بکارگیری کلمه طیب بیش از 35 بار در قالب مشتقات خود در ستایش پاکان و کلمه خبیث بمراتب کمتر در مزمت ناپاکان، همه اینها بیانگر اهتمام فوق العاده قرآن کریم است به طهارت و پاکیزگی. ب) روایات موضوع طهارت و پاکیزگی آنقدر مهم است که در اکثر کتابهای فقهیه و رساله‌های عملیّه، باب طهارت در آغاز کتاب آمده است و این بیانگر ویژگی اوست که بدون رعایت این مسئله، بسیاری از اعمال انسان نا تمام خواهد بود. پیامبر اعظم(ص) اهمیت این موضوع را با عبارتهای متفاوت بیان فرموده است. در جایی فرموده است «یا انس اکثر من الطّهور یزد اللّه فی عمرک»(6) یعنی، خود را زیاد شستشو کن تا خداوند عمرت را زیاد کند و در جایی دیگر از حضرت نقل شده است، «انّ الاسلام نظیفٌ فتنظّفوا فانّه لا یدخل الجنة الّا نظیف»(7) یعنی اسلام پاکیزه است شما هم پاکیزه باشید و همانا جز پاکیزگان وارد بهشت نخواهند شد، و در بیان دیگر فرموده است «هر چه می‌توانید پاکیزه باشید زیرا که خداوند، اسلام را بر پاکیزگی نهاده است و هرگز جز پاکان به بهشت راه نخواهند یافت»(8) یعنی طهارت و پاکیزگی میدان وسیعی دارد و هر چه انسان در این مورد دقت و تلاش نماید باز مرحله بالاتری دارد و بالأخره اینکه حضرت فرموده است «خدا طیّب است و پاکیزگی را دوست دارد، بزرگوار است و بزرگواری را دوست دارد، بخشنده است، بخشندگی را دوست دارد، پس جلو خانه‌های خود را پاکیزه سازید و خود را شبیه یهودان نکنید»(9) و همچنین فرموده است «خداوند متعال کثافت و ژولیدگی را دشمن دارد از او متنفر است».(10) ابعاد نظافت و بهداشت الف) طهارت ظاهر تمامی اصول و اسلوبی که در راستای سلامت بدن انسان و جسم او به کار می‌رود بهداشت ظاهری می‌گویند. و پیامبر اعظم(ص) در این مورد نیز بهترین الگو و اسوه انسانها است. و اینک به بخشی از مصادیق آن که در کلام پیامبر اکرم(ص) آمده است به اختصار اشاره می‌گردد. پیامبر و بهداشت دهان امروزه ثابت شده است که رعایت بهداشت دهان و دندان یکی از فاکتورهای مهم سلامت انسان است و بسیاری از آلودگیها و میکربها از این طریق وارد بدن می‌شوند و لذا پیامبر اعظم(ص) نیز نسبت به این مسئله اهمیت فوق العاده نشان داده است. حضرت در بیانی فرموده است: «دندانها را تمیز کنید زیرا مایه نظافت است و نظافت مایه ایمان و ایمان همراه صاحبش در بهشت است»(11) و در سخن دیگرش آمده است: «مرا آنقدر به مسواک فرمان دادند تا آن که بر دندانهای خود بیمناک شدم»(12) و در جای دیگری فرموده است «انّ افواهکم طرقٌ للقرآن فطیّبوه بالسواک» یعنی «دهانهای شما معبر قرآن است آنرا با مسواک پاک کنید»(13) بالأخره در این باره پیامبر اکرم(ص) بیانات بسیاری دارد از جمله اینکه (مسواک زدن نصف ایمان است، مسواک زدن فصاحت مرد را زیاد می‌کند، و یا موجب پاکی دهان و رضایت پروردگار و روشنی چشم است و یا لثه‌ها را محکم می‌کند و بوی دهان را ببرد و معده را به صلاح آورد و درجات بهشت را بیفزاید و خداوند را خشنود و شیطان را به خشم آورد)(14) و یا دو رکعت نماز با مسواک بهتر است از هفتاد رکعت بدون مسواک و باز فرمود: «هر وقت جبرئیل نزد من آمد مرا به مسواک زدن فرمان داد».(15) پیامبر اعظم(ص) و بهداشت سر و صورت این مورد نیز از موارد تأکید شده اسلام است و از باب بهداشت و درمان به آن تصریح دارند. پیامبر اعظم(ص) در بیانی می‌فرماید: «محاسن خود را شانه بزنید و ناخن‌های خود را کوتاه کنید زیرا که شیطان میان گوشت و ناخن جاریست»(16) در کتاب چهارده معصوم در سیره عملی پیامبر(ص) آمده است: «حضرت تمیزترین اعراب بود. در مسواک زدن وسواس عجیبی داشت، همیشه سر و رویش پاکیزه بود، موهایش را شانه می‌زد و همواره بوی خوش از او به مشام می‌رسید»(17) امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «پیامبر (ص) موهای خود را شانه می‌زد و اکثر اوقات آن را با آب صاف می‌کرد و می‌فرمود آب برای خوشبو کردن مؤمن کافیست»(18) و در روایت دیگر از پیامبر اکرم (ص) رسیده است که «ازاله موهای زیر بغل باعث از بین رفتن بوی بد می‌شود و یا عطر زدن و با تیغ موی سر را تراشیدن و ازاله موهای بدن از اخلاق انبیاء است»(19) و نقل شده است که حضرت هزینه‌ای که جهت معطر کردن خود صرف می‌کرد بیشتر بود از هزینه‌ای که برای غذا پرداخت می‌نمود. و باز مرحوم علامه می‌گوید: حضرت شانه می‌زد و سر خود را با انواع شانه‌ها مرتب می‌کرد و قبل از خارج شدن از منزل جهت نماز، ناخن‌های خود را می‌گرفت و سبیلش را کوتاه می‌کرد و مضمضه کردن آب در دهان و استنشاق و ازاله موهای زائد بدن را از سنّت انبیاء می‌دانست».(20) پیامبر اعظم(ص) و بهداشت لباس طهارت و پاکیزگی لباس آدمی آنقدر مهم است که قرآن کریم در این خصوص به پیامبر اکرم(ص) دستور می‌دهد که «لباست را پاکیزه کن»(21) در روایت آمده است که پیامبر(ص) از ژولیدگی و پریشانی تنفّر داشت و حضرت از لباسهایش مراقبت می‌کرد و آن را وصله می‌نمود و کفش خود را پینه می‌زد و بیشتر کاری که در خانه انجام می‌داد خیاطی(22) بود، حضرت می‌فرماید: «لباس خود را تمییز کنید و موهای خود را کم نمائید و آراسته و پاکیزه باشید زیرا یهودان چنین نکردند و زنانشان زنا کار شدند»(23) و در نقل دیگر آمده است که می‌فرماید: «البس جدیداً و عش حمیداً» یعنی «لباس نو بپوش و بانام نیک زندگی کن».(24) و باز فرموده است «لباس خود را نیک کنید و لوازم خود را اصلاح نمائید»(25) مرحوم علامه طباطبائی می‌گوید: «اکثر لباسهای پیامبر سفید بود و خود حضرت می‌فرمود:«به زنده هایتان لباس سفید بپوشانید و با آن مردگانتان را دفن کنید»(26) امام صادق(ع) می‌فرماید: «پیامبر(ص) از پوشیدن چیزی که سیاه بود کراهت داشت»(27) از مجموع این احادیث چنین بر می‌آید که لباس سفید شایسته اندام یک مسلمانان است هم به لحاظ روشنی آن و هم اینکه لباس سفید، زودتر و بهتر آلودگیها را نشان می‌دهد و انسان نسبت به طهارت آن سریعتر اقدام می‌نماید. ب) طهارت باطن عمده و اساس پرهیز از هر نوع آلودگی همان طهارت باطن است و شاید دلیل اصلی پاکیزگی ظاهری نیز همین باشد. چرا که بدون دست یافتن به طهارت ظاهری رسیدن به طهارت معنوی غیر ممکن می‌باشد و انبیاء الهی در اوج این کمال بودند و مأموریت اصلی آنها نیز هدایت بشر به همین سمت و سو است. قرآن کریم درباره اهل بیت (ع) می‌فرماید: «جز این نیست که خدا می‌خواهد آلودگی را از شما اهل بیت دور کند و پاک و پاکیزتان گرداند»(28) در سخن پیامبر اعظم(ص) طهارت نخستین چیزی است که مورد حسابرسی قرار می‌گیرد، و یا هیچ نمازی بدون طهارت قبول نخواهد شد و یا طهارت بخشی از ایمان است»(29) و اصولاً ضرورت ایمان و تقوی نیز برای پرهیز از آلودگی جان آدمی معرفی شده است، آنجا که علی (ع) می‌فرماید: «خداوند ایمان را برای پاک شدن از شرک واجب فرموده است و باز فرموده:(که تقوای الهی داروی بیماری دلهای شماست و پاک کننده آلودگی جانهایتان). چه این که حضرت در مقام دیگر فرموده است «حال که از پاکیزه بودن چاره‌ای ندارید پس خود را از پلیدی عیوب و گناهان پاک کنید.»(30) قرآن و عترت راه وصول به طهارت روح و جان را مشخص کردند و اینک به برخی از آنها اشاره می‌گردد. الف) اجتناب از پرخوری این مورد نه تنها در طهارت جسم بلکه در سلامت جان نیز بسیار اهمیت دارد. در کلام بزرگان چنین آمده است که «ابغض الاشیاء بطنٌ مملو»(31) یعنی مبغوض‌ترین چیزها شکم پر است، در سخن دیگری آمده است «لا تمیتوا القلب بکثرة الطعام فانّ القلوب تموت کالزّرع اذا کثر الماء» یعنی «با زیاد خوردن قلب را نمیرانید چرا که قلب مانند زراعت است. همانطور که اگر به زراعت آب زیاد داده شود از بین می‌رود قلب انسان نیز از پرخوری صدمه می‌بیند»(32) در جریانی معروف آمده است که طبیبی وارد مدینه شد تا بیماران آن شهر را مداوا نماید هر چه صبر کرد کسی به او مراجعه نکرد. وقتی علّت آن را پرسید، به وی گفته شد، دین ما آموخته است که وقتی اشتهاء به غذا نداری از خوردن آن پرهیز کن و هرگاه هم که با میل و رغبت مشغول غذا خوردن هستی، کمی قبل از سیر شدن از غذا دست بکش، و همین امر موجب شد که کمتر کسی مریض شود، لذا به طبیب هم نیازی ندارند. آری با قطع نظر از صحت و سقم تاریخی این داستان، این مسئله ثابت شده است که علت اصلی بسیاری از بیماریهای جسمی و روحی پرخوری و زیاده روی در آن است. و پیامبر اعظم(ص) نیز مؤمن را از پرخوری بری‌ء دانسته است. آنجا که می‌فرماید: «کافر هفت شکم دارد و مؤمن یک شکم و یا مؤمن به اندازه شکمش می‌آشامد و اسراف نمی‌کند ولی کافر حریص است و هرچه می‌آشامد سیر نمی‌شود»(33) در همین راستا علی(ع) به فرزندش امام حسن(ع) می‌فرماید: «فرزندم آیا چهار نکته به تو نیاموزم که با رعایت آنها از طبّ بی نیاز شوی؟» عرض کرد: «چرا، ای امیرمؤمنان» حضرت فرمود: «تا گرسنه نشدی غذا نخور و هنوز اشتها داری از غذا دست بکش و غذا را خوب بجو و قبل از خوابیدن قضای حاجت کن. اگر این نکات را رعایت کنی از مراجعه به طبیب بی نیاز می‌شوی»(34) اصولاً روزه که در شرع اسلام به عنوان یکی از واجبات رسمی و فروع دین تشریع شده دارای ثمرات بسیاری است که یکی از آنها طهارت جسم و جان است، تا آنجا که درباره‌اش فرمودند «صوموا تصحّوا» یعنی روزه بگیرید تا سالم بمانید.(35) و باز در حدیث دیگری آمده است که «بر شما باد روزه گرفتن که آن رگهای شهوت را می‌بُرد و سرمستی را می‌بَرد»(36) تا آنجا که در کلام پیامبر اعظم(ص) آمده است که «برترین جهاد روزه گرفتن است»(37) آفتهای پرخوری گرچه برخی از مضرات پرخوری از احادیث گذشته نمایان شد اما در اینجا به بخش دیگری از آنها اشاره می‌گردد. در بیانات پیامبر اعظم(ص) آمده است که: «از پرخوری بپرهیزید که دل را سخت می‌کند و اعضای بدن را در طاعت خدا تنبل می‌سازد و همتها را از شنیدن پند و اندرز کر می‌نماید»(38) و در همین راستا علی(ع) فرموده است «هر کس خوراکش زیاد باشد سلامتی‌اش کم می‌شود و بار زندگی بردوش او سنگین گردد»(39) و در جای دیگر فرموده است: «سیری، پارسائی را نابود می‌کند، سیری چه یاور خوبی برای گناهان است، تیزهوشی و پرخوری با هم جمع نمی‌شوند، هرگاه شکم از طعام مباح انباشته شود دل از دیدن خیر و صلاح کور شود»(40) و باز فرموده است: «گرسنگی کشیدن چه یاور خوبی است در به بند کشیدن نفس و در هم شکستن عادتهای آن»(41) و حضرت رضا(ع) فرموده است «هر که می‌خواهد تندرست و دارای بدنی لاغر و چابک باشد از شام شبش کم کند»(42) ب) اجتناب از بیکاری و پرخوابی یکی دیگر از عواملی که در سلامت جسم و جان مؤثر است کار کردن و پرهیز از پرخوری است. پیامبر اعظم(ص) فرموده است «روز قیامت سخت‌ترین حسابرسی را کسی دارد که کارهایش را دیگران انجام دهند و خودش بیکار بگردد. گو اینکه کار کردن موجب رنج و زحمت است اما بیکاری موجب فساد و تباهی»(43) و در بیان دیگرش فرموده است «خداوند از شخص تندرست و بیکار که نه در کار دنیاست و نه در کار آخرت نفرت دارد»(44) و در همین راستا از حضرت نقل شده است که می‌فرمایند: «از پرخوری بپرهیزید که صاحب خود را در قیامت تهیدست می‌گذارد»(45) امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «چه بسیار خوابهای شبانه که تصمیمات روز را بر هم زده است» امام باقر(ع) می‌فرماید «که موسی(ع) به خداوند عرض کرد: کدام بنده‌ات نزد تو منفورتر است؟ فرمود: مردار شب و بیکاره روز»(46) و در بیان حضرت صادق(ع) است که «پرخوابی باعث از دست رفتن دین و دنیاست»(47) و بالأخره اینکه امام هفتم(ع) در چند بیان جداگانه فرمودند: «چشمانت را به پرخوابی عادت نده زیرا که چشمها، نا سپاس‌ترین عضو بدن هستند و یا خداوند از بنده پرخواب بیکار نفرت دارد».(48) آفتهای بیکاری و پرخوابی از مجموع روایات گذشته چنین بر می‌آید که برخی از مضرّات بیکاری و پرخوابی عبارتند از مورد تنفر خداوند قرار گرفتن، فساد و تباهی دامن گیر شدن، تهیدستی در قیامت، بر هم زدن تصمیمات روز، از دست دادن دین و دنیا، نا سپاس شدن در برابر پروردگار و ده‌ها زیان‌های جسمی و روحی دیگر که در زبان روایات اهل بیت(ع) بیان شده است. ج) مراقبت کردن از پاکی دل شاید بتوان گفت که بهداشت باطنی چیزی غیر از پاکی دل نباشد. مراقبت از آلودگی‌های دل و صفا دادن به آن همان طهارت جان و روح آدمی است. پیامبر اعظم(ص) می‌فرماید: «خداوند تبارک و تعالی به چهره‌ها و دارایی‌های شما نمی‌نگرد بلکه به دل‌ها و کرده‌های شما می‌نگرد»(49) و در جای دیگر فرموده است: «اگر شیطان‌ها بر گرد دلهای آدمیان نمی‌گشتند، هر آینه انسانها ملکوت را می‌دیدند»(50) و از حضرت مسیح(ع) نقل شده است که، «اگر شهوت‌ها دلها را از هم ندرند و طمع، آلوده‌شان نسازد و نعمت برخورداری آنها را سخت نگرداند، بزودی ظرفهای حکمت خواهند شد» و امام مجتبی(ع) فرموده است: «سالمترین دلها دلی است که از شبهات پاک باشد» و امام باقر(ع) فرموده است: «هیچ دانشی چون سلامت جویی نیست و هیچ سلامتی چون سلامت دل نیست».(51) اصولاً گناه سبب پریشانی دلها می‌شود و از اسلوبشان باز می‌دارد و آرامش دلها و آسایش آنها را از هم می‌پاشد و بدین خاطر است که علی(ع) می‌فرماید: «هیچ دردی برای دلها، دردناک‌تر از گناهان نیست»(52) و در بیان دیگر بهداشت باطن و پرهیز از دردهای روحی را حتی مقدمه بهداشت جسم شمرده است، آنجا که علی(ع) فرموده است: «همانا پروای از خدا، داروی درد قلوب شماست و بینا کننده دلهایتان و شفا بخش بیماری جسمهایتان و اصلاح کننده تباهی سینه هایتان و پاک کننده آلودگی جانهایتان و زداینده ی نابینایی دیدگانتان»(53) و بالأخره در بیان دیگر، گناهان را اساس ویرانی دلها شمرده است. زیرا که فرموده است: «هیچ دردی برای دلها دردناکتر از گناهان نیست».(54) عوامل نشاط دل و بهداشت باطن پیامبر اکرم(ص) در حدیثی یاد مرگ و تلاوت قرآن را و در حدیث دیگر خداو تلاوت قرآن را و در روایت دیگر موعظه و حکمت را موجب نشاط باطن می‌داند.(55) چه این که در همین راستا امام صادق(ع) استغفار را سبب حیات دل و طهارت باطن می‌دانند. همچنین پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «اگر می‌خواهی دلت نرم شود مستمند را اطعام کن و بر سر یتیم دست نوازش بکش»(56) و یا اینکه فرموده است «دلهای خود را به رقّت عادت دهید و زیاد بیندیشید و از خوف خدا بسیار بگریید».(57) د) مداومت بر وضوء و طهارت جسم و جان قرآن کریم می‌فرماید «ای کسانی که ایمان آوردید هرگاه برای نماز برخاستید صورتها و دستهایتان را تا آرنج بشویید و سرهایتان و پاهایتان را تا برآمدگی روی پا مسح کنید... خدا نمی‌خواهد شما در رنج بیفتید بلکه می‌خواهد که شما را پاکیزه سازد و نعمتش را بر شما تمام کند، باشد که سپاس، گزارید».(58) آیه شریفه به صراحت بیان می‌کند که وضوء موجب پاکیزگی می‌شود و این شامل طهارت باطن می‌گردد. اهمیت وضو به قدری است که پیامبر اکرم(ص) اجر و مزد معنوی آن را علی الخصوص در سرمای شدید زمستان چنین فرموده است: «هر کس در سرمای شدید وضو را به طور کامل بگیرد، دو سهم اجر دارد.»(59) و در بیان دیگری فرموده است «هر گاه بنده وضو گیرد گناهانش همچون برگهای این درخت فرو می‌ریزد»(60) و بالأخره اینکه، نماز که ستون و عمود دین است جز با طهارت ظاهری و معنوی انجام نمی‌پذیرد و کلید آنرا وضو دانسته‌اند، اهمیت طهارت ظاهری و باطن وضو نه تنها به اینجا ختم نمی‌شود بلکه در بیان دیگر آمده است وضو روی وضو موجب می‌شود که ده ثواب دیگر بر او نوشته شود، و در سخن دیگر، خداوند توبه او را بی آنکه استغفار کند تجدید گرداند، و در کلام آخر، موجب روشنائی روی روشنائی یعنی نورٌ علی نور، دانسته‌اند، حقیقتاً غیر از اسلام کدام آئین دیگری وجود دارد که نسبت به طهارت ظاهر و باطن اینهمه سفارش کرده باشد و پیروانش را با وعده‌های عالی نسبت به آن ترغیب نموده باشد تا آنجا که پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «در روز قیامت خداوند امّت مرا، بر اثر وضو با چهره‌های زیبا و دست و پای سپید محشور می‌کند،(61) و یا اینکه، کسی که با طهارت بخوابد همانند روزه دار شب زنده دار است و یا اینکه فرموده است «زیاد وضو بگیر تا خداوند عمر تو را زیاد کند. اگر توانستی شب و روز با طهارت باشی این کار را بکن زیرا اگر در حال طهارت بمیری شهید خواهی بود».(62) خلاصه اینکه حضرت رضا(ع) درباره حکمت وضو فرموده است: «برای این که بنده در حال مناجات با (خداوند) جبّار پاک باشد، فرمان او را اطاعت کرده از آلودگیها و نجاست پاکیزه گردد به اضافه اینکه وضو سبب از بین رفتن کسالت و زدودن خواب آلودگی و پاک ساختن دل برای ایستادن در حضور خداوند جبّار می‌شود».(63) هـ) ازدواج و بهداشت ظاهری و باطنی در متون دینی و غیر آن ثابت شده است که ازدواج سهم به سزائی را در سلامت فرد و جامعه دارد و قرآن کریم در مقام تشویق به آن می‌فرماید: «آنهائی که بی همسرند و غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید. اگر تنگدست باشند خدا آنان را از فضل خویش توانگر کند و خدا گشایشگر و داناست»،(64) و در آیه دیگر فرموده است «و از نشانه‌های او این است که برای شما از خودتان همسرانی آفرید، تا بدان‌ها آرام گیرید و میانتان دوستی و رحمت نهاد. آری در این (نعمت) برای مردمی که می‌اندیشند بی گمان نشانه هایی است».(65) ازدواج و انتخاب شریک زندگی، از جهات گوناگون در سلامت جسم و روان انسان نافع است که یکی از آنها پاسخ صحیح و مثبت دادن به غریزه جنسی است و دیگر اینکه نجات انسان است از انزوا و تنهائی، که در صورت عدم ازدواج، انسان گرفتار آن می‌گردد و در نتیجه تبعات زیان آورش را می‌بیند. پیامبر اعظم(ص) در بیانی فرموده است «هر که دوست دارد که پاک و پاکیزه خدا را دیدار کند با داشتن همسر به دیدارش رود»(66) و در بیانی دیگر فرموده است «در اسلام هیچ بنایی ساخته نشد که نزد خداوند محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد»(67) و در تشویق و ترغیب این امر در سخنان دیگر پیامبر اعظم(ص) چنین آمده است «همسردار خفته نزد خدا فضیلت دارد بر بی همسر روزه گیر شب زنده دار»،(68) اهل و عیال اختیار کنید، زیرا که این کار روزی شما را بیشتر می‌کند و یا بی همسران خود را همسر دهید زیرا با این کار خداوند اخلاق آنان را نیکو می‌گرداند و روزیهایشان را زیاد می‌کند و بر جوانمردیهای آنان می‌افزاید»(69) از سوی دیگر افرادی که در انتخاب همسر کوتاهی می‌کنند مورد مذمّت قرار گرفته‌اند. امام صادق(ع) می‌فرماید: «بدترین مردگان شما بی همسرانند»(70) و یا بدترین افراد شما بی همسران شمایند، دو رکعت نماز فرد همسردار بهتر است از هفتاد رکعت نماز فرد بی همسر»(71) مسئله ازدواج در اسلام به لحاظ منافع فردی و اجتماعی و بهداشتی که دارد آنقدر مورد اهتمام دین واقع شده که روایات بسیاری در ستایش افرادی است که نسبت به ازدواج جوانان اقدام می‌کنند و یا تشویق به تسریع در ازدواج دختران، و یا نکوهش مهریه سنگین و یا خدمت به زن و شوهر مطرح کردن حقوق هر یک از آنها و دهها مورد دیگر در این راستا که از طریق پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) او صادر شده است. و) رعایت آداب سفره و سلامت جسم و جان این موضوع نیز در بهداشت آدمی نقش فراوانی دارد و اسلام در این راستا توصیه‌های اکیدی کرده است، امام مجتبی(ع) در برخی از آداب سفره فرموده است «باید لقمه‌ها را کوچک برداشته و غذا را خوب جویده و در هنگام خوردن به صورت مردم نظر نکند»(72) و حضرت صادق(ع) فرموده است «هر کس قبل و بعد از غذا دستهایش را بشوید در اول و آخر آن غذا، به آن برکت داده شود وتا زنده است در رفاه بسر برد و از بیماری جسمی در امان ماند»(73) و در بیان دیگر فرموده است که پیامبر(ص) از فوت کردن در غذا یا آشامیدنی نهی فرموده است و در سخن دیگر فرموده است «ظرفهای خود را بدون در پوش نگذارید، زیرا هر گاه روی ظرفها پوشیده نباشد شیطان در آنها آب دهان می‌اندازد و هر چه بخواهد از آنها بر می‌دارد»(74) از امام کاظم(ع) از آدم فرومایه سؤال شد، فرمود «کسی که در کوچه و بازار می‌خورد»(75) و باز چنین روایت شده است که «نشستن بر سر سفره را طولانی کنید که این اوقات از عمر شما به حساب نمی‌آید» و از علی(ع) روایت رسیده است که «غذای داغ را سرد کنید زیرا وقتی غذای داغ در برابر پیامبر(ص) نهاده شد فرمود: «بگذارید تا سرد شود. خداوند به ما آتش نمی‌خوراند و برکت در غذای سرد است.»(76) آثار پاکیزگی الف) دنیوی از برخی روایات گذشته چنین استفاده می‌شود که مراعات کردن اصول بهداشت ثمراتی را در پی دارد که بعضی از آنها عبارتند از طولانی شدند عمر، بالا رفتن سطح سلامت و توانائی بشر، تأمین رفاه جسمی و روانی، جلب رضایت و محبوبیت خداوند، دوری از شباهت داشتن به یهودان، تکمیل شدن ایمان، عمل به اقتضای فطرت، افزون شدن فصاحت انسان، و به خشم آوردن شیطان، نام نیک پیدا کردن، محو شدن بوی بد در انسان، احیای قلب، بی‌نیازی از طبیب، برکت در رزق و جلوگیری از تهیدستی، نجات از اضطراب و پریشانی، اتمام نعمت از ناحیه پروردگار، از بین رفتن کسالت و تنبلی، مصونیت از وسواس شیطانی، و بالأخره اینکه اقتدا به سیره و سنّت پیامبران و دهها مورد دیگر از آثار بسیار نیک مراعات اصول بهداشت جسم و جان شمرده شده است. ب) اخروی اصولاً همه اعمال انسان در دنیا بازتاب آخرتی دارد چرا که دنیا در کلام دین مزرعه و مقدمه آخرت معرفی شده است و مسئله مورد بحث ما نیز از این قاعده مستثنی نیست، اهمیت دادن به مسئله بهداشت ظاهر و باطن همانطور که دارای ثمرات دنیوی است، ثمرات اخروی را نیز در بر دارد که به برخی از آنها که روایاتشان ملاحظه شد اشاره می‌گردد. برخی از ثمرات اخروی آن عبارتند از، دخول در بهشت، هفتاد برابر شدن ثواب نماز، پذیرفته شدن نماز، سپری در برابر آتش، آسان شدن حساب و کتاب، حفظ دین، سلامت دل، فرو ریختن گناهان، دسترسی به اجر شهید و شهادت، دیدار خداوند با جسم و جان پاکیزه، در زمره نیکان قرار گرفتن و دهها مورد دیگر که از ثمرات اخروی مراعات بهداشت جسم و جان شمرده شده است. پی‌نوشت‌ها:ـــــــــــــــــــــــ 77. کتاب بهداشت حوزه‌ها، انتشارات وزارت بهداری، ص 25. 78. همان مدرک، ص 27. 79. سوره مبارکه بقره، آیه 22. 80. سوره مبارکه نساء، آیه 57. 81. سوره مبارکه مائده، آیه 99. 82. کتاب مکارم الاخلاق. 83. سیری دیگر در نهج الفصاحه، مؤلف: مرتضی تنکابنی، ص112. 84. مدرک قبلی، ص 113. 85. همان مدرک ص113. 86. همان مدرک، ص360. 87. سنن النبی (ص)، مؤلف: علامه طباطبائی، ص 274. 88. سیری دیگر در نهج الفصاحه، ص 599. 89. همان مدرک، ص599. 90. همان مدرک، ص 600. 91. همان حدیث 22. 92. سنن النبی، مولف علامه طباطبائی، ص113. 93. سیری دیگر در نهج الفصاحه، ص 72. 94. سنن النبی مؤلف علامه طباطبائی، ص 144. 95. همان مدرک، ص 145. 96. سنن النبی (ص)، ص160ـ150. 97. سوره مبارکه مدثر، آیه 4. 98. سنن النبی(ص)، ص 117. 99. همان مدرک ص 113، سیری دیگر در نهج الفصاحه، ص564. 100. سیری دیگر در نهج الفصاحه، ص564. 101. همان مدرک، ص565. 102. سنن النبی (ص)، ص174. 103. همان مدرک، ص182. 104. سوره مبارکه احزاب،آیه 33 . 105. منتخب المیزان الحکمه جلد 2، ص625. 106. همان مدرک، ص 625. 107. همان. 108. مکارم الاخلاق طبرسی ـ حلیة المتقین مجلسی ـ وافی کتاب المطاعم. 109. زندگی نامه چهارده معصوم ـ مولف آزاد مهر، ص58. 110. منتخب میزان الحکمه جلد 2، ص 619. 111. همان مدرک، ص607. 112. همان مدرک، ص 607. 113. همان مدرک، ص 609. 114. همان مدرک، ص 39، حدیث 251. 115. همان مدرک، ص 39، حدیث 252. 116. همان مدرک، ص 39، حدیث 257، 258. 117. همان مدرک، ص 39، حدیث 261. 118. همان مدرک، ص 40، حدیث 264. 119. همان مدرک، ص 108. 120. همان مدرک، ص108. 121. همان مدرک، ص1025. 122. همان مدرک، ص 1025. 123. همان مدرک، ص1025. 124. همان مدرک، ص 1025. 125. منتخب میزان الحکمه جلد 2، ص 849. 126. همان مدرک، جلد 2، ص 849. 127. همان مدرک، جلد 2، ص849. 128. همان مدرک، ج2، ص853. 129. همان. 130. منتخب میزان الحکمه، ج 2، ص855. 131. همان. 132. همان. 133. همان. 134. سوره مبارکه مائده، آیه 6. 135. منتخب میزان الحکمه، ج2، ص1061. 136. همان. 137. همان. 138. همان. 139. همان. 140. سوره نور، آیه 32. 141. سوره روم، آیه 21. 142. منتخب میزان الحکمه، ص 457. 143. همان. 144. همان. 145. همان. 146. همان. 147. همان. 148. منتخب میزان الحکمه، ج1، ص41. 149. همان، ص41. 150. همان. 151. همان. 152. همان. ................................................................................... منبع: ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 306
خبرگزاری فارس

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS