حرکت در نقطه مقابل زندگى اهل‌بیت؛ ادعاى پیروى از آنها!‌

وصیت نامه حضرت امام خمینى با حدیث معروف ومشهور ثقلین آغاز مى‌شود وحضرت امام پس از ذکر این حدیث “شمه‌اى کوتاه و قاصر در باب “ثقلین” تذکر مى‌دهند؛ و اشاره‌اى گذرا و بسیار کوتاه از آنچه بر این دو ثقل گذشته است” مى‌نماید. این نشان از این دارد که در حکومت اسلامى ایران توجه به این امر مى‌بایست در صدر امور قرار گیرد. در همین وصیت‌نامه حضرت امام با قلمى رسا به فرهنگ تشیع خود و کشور اعلام افتخار مى‌کند
« ما مفتخریم که ائمه معصومین ، از على بن ابیطالب گرفته تا منجى بشرحضرت مهدى صاحب زمان - ع - که به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است ائمه ما هستند.‌»
در کلام خلف امام نیز این امر به روشنى وجود دارد..
“ما افتخار مى‌کنیم به اینکه این بزرگواران را شناختیم. ما خدا را شکر مى‌کنیم که نسبت به مقامات اهل‌بیت پیغمبر (علیهم صلوات الله) غافل نماندیم، خداوند ما را هدایت کرد و فهمیدیم، شناختیم. و احساس کنیم که باید این حقایق را در مقابل چشم مردم جهان قرار داد... ؛همان‌طور که در روایات وارد شده است؛ “محاسن کلام اهل‌بیت را به دیگران معرفى کنید”، که - “فان الناس لو علموا محاسن کلامنا” (1)‌
ما که‌ مفتخر به‌ پیروى‌ از فقه‌ اهل‌بیت‌ مکرم‌ هستیم‌ و دین‌ را -اصولا و فروعا- از آنها آموخته‌ایم...‌همه‌ چیز آن‌ بزرگواران‌ الگوست.‌ مبارزه‌‌ آنان‌ با قدرتهاى‌ ظالم‌ هم‌ الگوست.‌ همه‌‌ ائمه‌‌ ما بدون‌ استثنا، در راه‌ ایجاد حکومت‌ علوى‌ و حکومت‌ حق‌ الهى‌ مبارزه‌ کردند. سیره‌ى‌ این‌ بزرگواران‌، در مقابل‌ چشم‌ ماست...معرفت‌، عبادت‌، ایمان‌، عمل‌، اخلاص‌، عرفان‌، حلم‌، علم‌ و همه‌ چیز آنان‌ براى‌ ما وسیله‌ تبعیت‌ و پیروى‌ است.‌(2) “اهل‌بیت پیغمبر(ع.) همان چیزى است که هم در قرآن کریم به اهمیت آن تصریح شده است: “انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل‌البیت و یطهرکم تطهیرا”، هم در احادیث نبوى مکرر درباره‌ اهل‌بیت مطالب صریح و غیرقابل انکارى وارد شده است؛ از جمله حدیث معروف “ثقلین” که عترت را در کنار کتاب‌الله قرار داد: “انى تارک فیکم الثقلین کتاب‌الله و عترتی”، که متواتر بین مسلمین است. و از جمله حدیث معروف و شاید متواتر “مثل اهل بیتى کمثل سفینه نوح من رکبها نجا و من ترکها غرق”، و روایات فراوان دیگر.”(3)‌
‌ “مهم‌ این‌ است‌ که‌ ما به‌ عنوان‌ ادامه‌دهندگان‌ راه‌ آن‌ بزرگواران‌ -که‌ لااقل‌ ادعاى‌ ما این‌ است‌ و مردم‌ دنیا ما را به‌ این‌ ادعا شناخته‌اند- سعى‌ کنیم‌ ابعاد گوناگون‌ آن‌ شخصیتهاى‌ عظیم‌ و الهى‌ را در وجود شخص‌ خودمان‌ -ولو به‌ نحو ضعیف‌ -به‌ وجود آوریم‌ و احیا کنیم.‌ کافى‌ نیست‌ که‌ مجاهدان‌ فى‌سبیل‌الله‌ و مبارزان‌ راه‌ حاکمیت‌ اسلام‌، صرفا در فکر ساختن‌ جامعه‌ و نظام‌ اسلامى‌ باشند ... در کنار مجاهدتى‌ که‌ براى‌ ایجاد نظام‌ اسلامى‌ و تکمیل‌ و پیروزى‌ آن‌ مى‌کنیم‌، مجاهدت‌ دیگر و شاید سخت‌ترى‌ لازم‌ است‌ تا در وجود و دل‌ و جان‌ خود هم‌ تحول‌ و انقلابى‌ به‌ وجود آوریم.‌‌
اگر درباره‌‌ شخصیت‌ اولیاى‌ دین‌ -چه‌ نبى‌ مکرم‌ و چه‌ ائمه‌ معصومین‌ و چه‌ فاطمه‌‌ زهرا و زینب‌ کبرى‌(ع-) حرف‌ مى‌زنیم‌، غالبا ناظر به‌ همین‌ قسمت‌ دوم‌ است.‌ حقیقتا امروز جمهورى‌ اسلامى‌ احتیاج‌ دارد که‌ در درجه‌‌ اول‌ ما مسئولان‌ و سپس‌ آحاد مردم‌، به‌ صورت‌ دقیق‌ و منظم‌ و مرتب‌ سعى‌ کنیم‌ در وجود و دل‌ خود، تحولى‌ در جهت‌ هدفهاى‌ اخلاقى‌ اسلام‌ به‌وجود آوریم.‌”(4)‌
‌ “آنچه ما وظیفه داریم، این است که خود را شایسته‌ انتساب به آن خاندان کنیم. البته منتسب بودن به خاندان رسالت و از جمله‌ وابستگان آنها و معروفین به ولایت آنها بودن، دشوار است. در زیارت مى‌خوانیم که ما معروفین به دوستى و محبت شما هستیم؛(5) این وظیفه مضاعفى را بر دوش ما مى‌گذارد.‌
نزدیک شدن به مرکز نور، لازمه و خاصیتش، نورانى شدن است. باید با عمل، و نه با محبت خالی، نورانى بشویم.... این‌طور نیست که قنبر در خانه‌ على (ع) شدن، کار آسانى باشد. این‌گونه نیست که “سلمان منا اهل‌البیت”(6) شدن، کار آسانى باشد. ما جامعه‌ موالیان و شیعیان اهل‌بیت(ع)، از آن بزرگواران توقع داریم که ما را جزء خودشان و از حاشیه‌نشینان خودشان بدانند... ؛دلمان مى‌خواهد که اهل‌بیت درباره‌ ما این‌طور قضاوت کنند؛ اما این آسان نیست؛ این فقط با ادعا به دست نمى‌آید؛ این، عمل و گذشت و ایثار و تشبه و تخلق به اخلاق آنان را لازم دارد... ما هم باید گذشت کنیم، ایثار کنیم، اطاعت خدا کنیم، عبادت کنیم. مگر نمى‌گوییم که (حضرت زهرا) با حال ناتوانى به مسجد رفت، تا حقى را احقاق کند؟ ما هم باید در همه‌ حالات تلاش کنیم، تا حق را احقاق کنیم. ما هم باید از کسى نترسیم. مگر نمى‌گوییم که یک‌تنه در مقابل جامعه‌ بزرگ زمان خود ایستاد؟ ما هم باید همچنان که همسر بزرگوارش فرمود “لا تستوحشوا فى طریق الهدى لقله اهله”،(7) از کم بودن تعدادمان در مقابل دنیاى ظلم و استکبار نترسیم و تلاش کنیم. ...‌
این نمى‌شود که ما دم از محبت فاطمه زهرا(س) بزنیم، در حالى که آن بزرگوار براى خاطر گرسنگان، نان را از گلوى خود و عزیزانش - مثل حسن و حسین و پدر بزرگوارشان(ع-) برید و به آن فقیر داد؛ نه یک روز، نه دو روز؛ سه روز! ما مى‌گوییم پیرو چنین کسى هستیم؛ ولى ما نه فقط نان را از گلوى خود نمى‌بریم که به فقرا بدهیم، اگر بتوانیم، نان را از گلوى فقرا هم مى‌بریم!‌
این روایاتى که در “کافی” شریف و بعضى از کتب دیگر در باب علامات شیعه هست، ناظر به همین است؛ یعنى شیعه بایستى آن‌طورى عمل کند. ما باید زندگى آنها را در زندگى خود - ولو به صورت ضعیف - نمایش بدهیم.... نمى‌شود در نقطه‌ مقابل زندگى اهل‌بیت حرکت کنیم، ولى ادعا کنیم که ما جزء موالیان اهل‌بیتیم!”(8)‌
پى‌نوشتها:
1‌- دیدار میهمانان چهارمین مجمع جهانى اهل بیت (ع) 86/5/28
2‌- دیدار با شرکت‌کنندگان‌ کنفرانس‌ جهانى‌ اهل‌بیت‌(ع‌) 69/3/4
3‌- دیدار میهمانان چهارمین مجمع جهانى اهل بیت (ع) 86/5/28
4‌- دیدار مسئولان نظام به مناسبت میلاد حضرت رسول(ص) و امام جعفر صادق(ع)68/7/26
5‌- و معروفین بتصدیقنا ایاکم”.زیارت جامعه‌ کبیره‌
6‌- بحارالانوار، ج 22، ص 326‌
7‌- نهج‌البلاغه، خطبه‌ 201‌
8‌- دیدار مداحان‌ اهل‌بیت‌(ع‌)، به‌ مناسبت‌ میلاد فاطمه‌‌ زهرا(س‌) 70/10/5

منبع : روزنامه رسالت

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند. 30 خرداد 1403, 15:48