2 تیر 1397, 0:0
«و قال ربکم ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین»؛
پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا (دعای) شما را بپذیرم! کسانی که از عبادت من تکبّر میورزند بزودی با ذلّت وارد دوزخ میشوند!»(غافر/60).
نعمت ارتباط با حضرت حق، نعمتی بس عظیم است که به انسان ارزانی شده است تا هر زمانی که بخواهد، بدون احتیاج به وساطت دیگران، با خدای خود سخن بگوید. از مظاهر عبودیت و بندگی خدا، این است که انسان برای خود و ما سوی الله، شانی جز عبودیت قائل نباشد و حاجت خود را تنها به پیشگاه خداوند عرضه کند و از او طلب رحمت و فیض نماید؛ همچنان که خود حق تعالی، امر به دعا نموده و وعده استجابت داده و ترک دعا را تکبر و موجب دخول در آتش جهنم خوانده است(آیه صدر بحث).
این آیه کریمه به روشنی نشان میدهد که حقیقت »دعا و مناجات«، احساس عبودیت و نیاز مطلق انسان نسبت به آفریدگار خود و طلب قرب و رحمت حق تعالی از طریق پرستش اوست و لذا از این حقیقت، ابتدا با واژه دعا »ادعونی« و سپس با واژه عبادت »عبادتی« تعبیر نموده است.
اظهار تذلل، مسکنت و عجز، مهمترین رکن دعا و مناجات با پروردگار و روح عبودیت است؛ همچنانکه خداوند به موسی بن عمران(ع) امر فرمود: »هر گاه در پیشگاه من ایستادی، چونان شخص ذلیل و نیازمند بایست.« مرحوم فاضل تونی از اساتید خود نقل میکند که: »بنده باید چیزی را به عنوان هدیه پیش مولی ببرد، که مولی نداشته باشد و گرنه این هدیه ارزشمند نیست. انسان نیز که بنده خداست، باید چیزی را به عنوان هدیه پیش خدا ببرد، که خداوند نداشته باشد و این نداشتن هم کمال او باشد... در شرفیابی عبد به حضور مولی، غیر از مسکنت، ضعف، عجز و ناله، ابتهال و تضرع، چیز دیگری مطلوب نیست. سزاوار است انسان وقتی به حضور خدای سبحان میرود، بگوید: من غیر از بندگی چیز دیگری نیاوردم. این حالت عجز و اظهار نداری هم کمال است«
مناجات امیرالمومنین علی(ع) در مسجد کوفه، نمونه کاملی از اظهار تذلل و عجز به درگاه الهی است. از نگاه قرآن، یاد مرگ و قیامت و تذکر دشواری حسابرسی در آن روز، نقش موثری در وارستگی انسان به همراه دارد. از این رو امیرالمومنین(ع) در فرازهای آغازین این مناجات، با بیان برخی از ویژگیهای روز قیامت (با استناد به آیات قرآن)؛ همچون »یوم لاینفع مال و لابنون« (شعراء/88)، »یوم یعرف المجرمون بسیماهم« (الرحمن/41)، »یوم لاینفع الظالمین معذرتهم« (غافر/52)، »یوم یفر المرء من اخیه «(عبس/34) و اشاره به سختی آن روز و تهیدستی و بیچارگی انسان، از خداوند در برابر احوال و شداید روز قیامت، طلب امنیت و عافیت مینماید: »اسئلک الامان...«. ذکر برخی از اوصاف الهی همچون مالک، عزیز، عظیم، قوی، معطی، غنی و ... و به تصویر کشیدن بندگی انسان در قالب اوصافی چون مملوک، ذلیل، حقیر، ضعیف، فقیر، سائل، فانی، زائل و ... بیانگر آن است که سراسر نظام هستی را اسمای حسنای الهی اداره میکند؛ از این رو باید چشم طمع از غیر خدا فرو بست و به کسی جز او امیدی نداشت و خداوند را تنها ملجا و پناه خود دانست؛ چنانکه حصر مستفاد از عبارت »و هل یرحم العبد الاالمولی« مفید همین معناست.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان