دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مهمترین شیوه تربیتی قرآن کریم

برای اینکه ما بهتر از عمرمان استفاده کنیم و به جامعه اسلامی خدمات بهتری ارائه کنیم، سخنان قرآن و عترت برای ما آموزنده‌اند.
No image
مهمترین شیوه تربیتی قرآن کریم

برای اینکه ما بهتر از عمرمان استفاده کنیم و به جامعه اسلامی خدمات بهتری ارائه کنیم، سخنان قرآن و عترت برای ما آموزنده‌اند. یکی از سفارش‌های وجود مبارک امیر مومنان، علی بن ابیطالب(ع) به فرزندش این است که: این اعضاء و جوارح که به طرف خدای سبحان توجه دارند و در مراسم عبادی، مخصوصاً نماز، عنصر محوری‌اند؛ باید بکوشیم اینها آلوده نشوند اوّلاً و اگر آلوده شدند، تطهیرشان کنیم، ثانیاً؛ تا با اعضاء و جوارح پاک به دیدار محبوب مان برویم ثالثاً و اگر نرفتیم، همه اینها یا سپاه و ستاد خدایند، رابعاً؛ یا در محکمه عدل الهی علیه ما شهادت می‌دهند، خامساً. این مطالب 5 گانه را در بیانات نورانی حضرت امیر در سفارش هائی که به فرزندانش دارند، می‌بینید.

اختصاص اعضای سجده به خدای سبحان

آیه کریمه: و انّ المساجد للّه(1) را حضرت اینچنین تطبیق و تفسیر می‌کند؛ می‌فرماید: مسجد مال خداست؛ امّا اعضای 7 گانه سجده هم مال خداست: و انّ المساجد للّه یعنی به الوجه و الیدین و الرّکبتین و الابهامین (2). یعنی چهره، پیشانی و صورت و دو دست و دو زانو و دو شست پا؛ اینها در سجده باید در پیشگاه خدای سبحان خاضع باشند. پس عناصر محوری سجده این 7 تایند. با عضو ناپاک مگر کسی می‌تواند در پیشگاه خدای سبحان خضوع کند ؟!

« سجده »، مهم ترین جزء نماز نماز ارکانی دارد، عناصری دارد، واجباتی دارد، اجزائی دارد، شرائطی دارد؛ مهم ترین بخش نمازهم « سجده » است. آن آیه ای که خواندنش، سجده واجب دارد در پایان سوره مبارکه علق، همین است که انسان با سجده به خدا نزدیک‌تر می‌شود. برای اینکه شریف‌ترین عضوش را که پیشانی اوست، در راه ذات اقدس له به خاک می‌مالد؛ این بهترین و عالی ترین تواضع انسان است در برابر خدا. چون نماز دارای اجزاء و شرائط است و برجسته ترین شرط و جزء نماز، سجود است وجای نماز را ( مسجد ) نامیدند و گرنه آنجا (درنماز)جای رکوع هم هست، جای قیام هم هست، جای قرائت هم هست، جای تشهد هم هست، جای سلام هم هست. امّا این بنای خاص را مسجد گفتند، برای اینکه برای شریف ترین جزء نماز که سجود است حرمت قائل شدند و این مکان را به آن نام نامیدند. این آیه هم اعضای 7 گانه‌ای را انسان در هنگام سجده به زمین می‌مالد و به زمین می‌گذارد، آن را مطرح کرده است واگر کسی خواست اینها آلوده نشوند، نباید با دست،کار خلاف بکند، نباید با صورت، کار خلاف بکند، نباید با پا کار خلاف بکند؛ قهراً می‌شود آدم طیب و طاهر.

اسرار طهارت اعضای وضو

حالا اگر کسی آلوده شد؛ با دست کار خلافی کرد، با صورت کار خلافی کرد، با پا کار خلافی کرد؛ این وضو برای تطهیر آن است. شما اسرار وضو و اسرار عبادات، اسرار صلاه را که ملاحظه می‌فرمائید؛ ائمه (علیهم السّلام) سرّ تک تک این اجزاء و شرائط را گفته‌اند. فرمودند: وقتی که انسان دست می‌شوید، یعنی خدایا ! من از گناه، دست شستم. وقتی چهره‌اش را می‌شوید ، یعنی خدایا ! گناهی که با صورت من کردند، یا گناهی که من با صورتم انجام داده ام؛ اینها را تطهیر می‌کنم. نباید نامحرمی را نگاه می‌کردم، یا نباید نامحرمی من را نگاه می‌کرد؛ حالا دارم این صورت را تطهیر می‌کنم که با صورت پاک، انسان به دیدار ذات اقدس له برود.

معنای مسح سر هم همین طور است؛ اگر خیال باطلی کردم، نقشه بدی کشیدم، فکر بدی در سرم راه پیدا کرد؛ خدایا ! این سرم و این مغزم را با این مسح تطهیر می‌کنم، چون همه اینها قصد قربت می‌خواهد. اگر کسی سرش را مسح بکشد بدون قصد قربت که آن مسح سر نیست و آن وضو نیست ! فرمود: وقتی انسان سر را مسح می‌کشد، یعنی خدایا ! آن خاطرات و خیالات و کینه هائی که نسبت به دیگری در دل یا در سر داشتیم، آن هوس هائی که در سر داشتیم؛ همه اینها را دارم تطهیر می‌کنم. معنای مسح پا این است: خدایا ! جائی که نباید می‌رفتم، رفتم؛ دارم این پا را با مسح تطهیر می‌کنم که از پا تا سر، از سر تا پا پاک بشوم، به حضور تو بیایم، بگویم: یاک نعبد و یاک نستعین(3). پس ما موظّفیم این اجزاء و عناصر را حفظ بکنیم، پاک نگه بداریم و اگر خدای ناکرده آلوده شدند، اینها را به وسیله وضو با این معنا تطهیر کنیم.

تدوین نهج البلاغه توسط سید رضی بر پایه ( بلاغت )

حیف این نهج البلاغه که تقطیع شده؛ یعنی در عین حال که فرمایشات وجود مبارک حضرت هست، اما تقطیع شده است ! این آقایان حوزوی می‌دانند؛ این روایت‌ها وقتی تقطیع نشود، یعنی کلّ این روایت اگر 10 جمله است، 10 سطر است؛ یک جا ارائه بشود، آن وحدت سیاق، وحدت سباق و مانند آن، یک معنای خاصی به آدم می‌فهماند. ولی اگر تقطیع بشود و این جمله‌ها از یکدیگر جدا بشود، هر کدام در باب جدا نوشته بشود، آن خصوصیت وحدت سیاقی را از دست می‌دهد.

مرحوم سید رضی(رض) در کار نهج البلاغه چون به فکر حدیث نبود، به فکر بلاغت بود؛ یک جمله‌ای را که در یک حدیث بود و صبغه بلاغی سنگینی نداشت، اصلاً آنها را نقل نکرد. بقیه را هم در ابواب گوناگون و موضوعات گوناگون پراکنده ذکر کرد.امّا این کتاب اخیر که به عنوان « تمام نهج البلاغه» است، این وصیت‌ها را یک جا ذکر می‌کند. سخنان وجود مبارک حضرت را که به ابن حنفیه بیان فرمود، همه اینها یک جا ذکر می‌شود. وقتی یک جا ذکر شد، این وحدت سیاق معنای خاص خودش را دارد.

عواقب غفلت انسان از درک حضور الهی

وجود مبارک حضرت امیر(ع) فرمود: بسیاری از افراد مشکلشان این است که اینها آن بینش توحیدی را فراهم نکردند یا یادشان رفته؛ نمی دانند که الان در مشهد و محضر و مظهر ذات اقدس له هستند ! بعد این آیه را تلاوت کردند: و ما کنتم تستت رون ان یشهد علیکم سمعکم و لاابصارکم و لاجلودکم و لک ن ظننتم انّ الله لایعلم کثیراً ممّا تعملون و ذل کم ظنّکم الّذین ظننتم بربّکم فاقضاکم فاصبحوا خاسرین (4)؛ این مضمون آن آیه را قرائت فرمودند. فرمودند: در خیلی از موارد انسان غافل است، نمی‌داند که خدا او را می‌بیند !

مهم ترین شیوه تربیتی قرآن کریم

در سوره مبارکه علق که بخش اوّلش جزء عتائق است، یعنی جزء قسمت‌های اوّلیه آیات قرآن کریم است، از ا قرا شروع می‌شود؛ در بخش پایانی همین سوره مبارکه علق فرمود: الم یعلم بانّ الله یری(5)، آیا انسان نمی‌داند که خدا او را می‌بیند ؟! این دعوت به ادب، دعوت به حیا خیلی مقدّم تر از تهدید به جهنّم و امثال ذلک است.در آن آیاتی که اوّل نازل شد، سخن از جهنّم و خذوه فغلّوه (6) و امثال ذلک نبود ! اوّلین بخش آن این است که مردم باید با حیا و با ادب باشند؛ مگر نمی دانند که خدا آنها را می‌بیند ؟! لذا این راه تربیت غیر از تربیت بگیر و ببند است. این چشمی که الان دهها متخصص باید روی آن کار بکنند تا این چشم را فقط بشناسند؛ بیماری‌های آن، شفای آن، داروی آن، تقویت آن، تضعیف آن؛ این را بشناسند. این را ذات اقدس له رایگان به ما داد؛ یک قطره آب را به این صورت در آورد ! آنوقت انسان با این چشم هر جا را بخواهد ببیند، یا با این گوش هر چه را بخواهد بشنود ! فرمود: الم یعلم بانّ الله یری؛ آیا انسان نمی‌داند که خدا او را می‌بیند ؟ انسان اگر دارای چنین بینشی شد آنوقت برای خودش یک شخصیتی قائل است، یک عظمتی قائل است. عالی الهمّه می‌شود، در اثر علوّ و همت، فضائل دیگری از او صادر می‌شود. قرآن نخواست ما را با انذار و امثال ذلک تربیت کند؛ بلکه اوّل ما را با این معرفت توحیدی آشنا کرد و مودب و با حیا کرد. بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی (مدظلّه العالی) در جلسه درس اخلاق در دیدار با جمع کثیری از طلاب، فضلاء، دانشجویان و اقشار مختلف مردم ـ قم ؛ خرداد 1386

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS