27 بهمن 1395, 2:22
عــده ای دامـــنه و مـــحدوده خیرخواهی و مصلحتاندیشیشان به راهنمایی و مشاوره خلاصه میشود و عدهای دیگر نیز برای مصلحت و خیرخواهی مسلمین و همکیشانشان تا پای اعطای جان پیش میروند. نمونه این افراد را در زندگیمان کم مشاهده نکرده ایم. هشت سال دفاع مقدس گواه وجود چنین افرادی در دل این سرزمین است. بزرگانی که الگویشان سرور و سالار شهیدان است. امامی که در زیارت اربعین در وصفشان می خوانیم: «و جعلته حُجَه علی خـَلقِک مِنَ الاوصِیاء ؛فـَاَعذَرَ فی الدُعاءِ وَ مَنَحَ النُصح و بَذلَ مُهجَتـَهُ فیکَ لیَستـَنقـِذَ عِبادکَ مِنَ الجَهالهِ وَ حَیرَهِ الضـَلاله » ؛ «و او را از جانشینان پیغمبر و حجت خود بر خلق گرداندی، او هم در اتمام حجت بر خلق رفع هر عذر از امت کردند و اندرز و نصیحت امت را با عطوفت و مهربانی انجام دادند و خیرخواهی نمودند و خون پاکش را در راه تو به خاک ریخت تا بندگان را از جهالت، و حسرت و گمراهی نجات دهد». فردی که خیرخواه ترین مردم نسبت به امت بود و در این راه اعطای جان کرد.در فرازی که از زیارت اربعین حسینی علیه السلام آمد اشاره شده است به خیرخواهی ایشان و ملاطفت و مهربانیشان در دعوت خلق و سیرهای که برگرفته از قرآن است را که مولایمان امام علی علیه السلام فرموده: بدانید كه قرآن خیرخواهى است كه خیانت نمىكند، و هدایتگرى است كه گمراه نمىکند، و سخنگویى است كه دروغ نمىگوید. احدى با قرآن ننشست جز اینكه به فزونى یا كمى از پیش آن برخاست: فزونى در هدایت، و كم شدن در كوردلى(نهج البلاغه). اصلی که به جرأت می توان گفت اساس دین است و دین جز خیر خواهی نیست.
ضد کینه و حسد، خیرخواهی است و آن عبارت است از دوست داشتن و خواستن دوا و بقا خیر و نعمت خدا برای مسلمانان و کراهت از رسیدن شر و بدی به آنها. در اخبار به ارشاد و راهنمایی به آنچه مصلحت،خیر و سعادت آنها در آن است نیز اطلاق شده است (جامع السعادات). پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله می فرمایند: با منزلت ترین مردم نزد خداوند فردی است که در راه خیرخواهی برای خلق بیش از دیگران قدم بر دارد(هزار حدیث از پیامبر صلی الله علیه،ج1). و در این میان پیامبران و ائمه معصومین علیهم السلام سردمداران این قافله بوده و هستند.یکی از حقوقی که به گردنمان است اصل خیرخواهی است. در اسلام محور عواطف از جنبه خودی گذشته و به مردم رسیده است زیرا قرآن میفرماید: شما بهترین مردمی هستید که برای مردم آفریده شده اید (آل عمران-110). و باز هم رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: بهترین مردم در نزد خدا مفیدترین آنان برای مردم است (تحف العقول) و اساس این است که انسان از خودخواهی بیرون آید و به نفع مردم کار کند. امام سجاد علیه السلام فرمودند: برای دیگران گام خیر بردار، اگر او اهل آن باشد تو بحق دست یافته ای و به جا اقدام کرده ای و اگر او اهل و شایسته آن نیست تو لایق و شایسته آن می باشی (اخلاق و معاشرت در اسلام، علی قائمی ج1). هر کس طالب خیر و نعمت برای شخصی باشد در هر خیری که به ایشان برسد شریک است یعنی ثواب او مانند ثواب خیر رسان و انعام کننده است. از این رو اگر فردی را به امر خیری ارشاد کنید و وی موفق به اعمال آن شود شما نیز در ثوابی مانند ثواب عمل خیر او شریکید. در اخبار ثابت است که هر که در کارهای شایسته به درجه نیکان نرسد ولی آنان را دوست داشته باشد در روز قیامت با ایشان محشور خواهد شد، چنانکه وارد شده است: «ان المرء یحشر مع من احبه» «آدمی با کسی محشور خواهد شد که او را دوست دارد.» (علم اخلاق، مهدی نراقی)
شما تا چه اندازه خیرخواه خود یا حتی عزیزترین کسانتان هستید؟ جالب است بدانید میزان خیرخواهی شما نسبت به غیر نیز با این ترازو سنجیده می شود. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم فرمودند: هر یک از شما همان گونه كه خیرخواه خود است ، باید خیرخواه برادرش نیز باشد(منتخب میزان الحكمة /556). در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است: كسى كه برادر مؤمنش با او مشورت كند و آنچه به عقل خودش محض خیرخواهى باشد به او نگوید، خداى تعالى، رأى و عقلى كه به او داده باشد، از او باز مىگیرد(منهج الیقین،ص95).انسان خیرخواه نشانه هایی مختص به خویش دارد. در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است: نشانه شخص خـیـرخواه چهار چیز است: به حقّ قضاوت مىكند و از خود به دیگران حقّ مىدهد، براى مردم همان مىپسندد كه براى خود مىپسندد و به حقّ هیچ كس دراز دستى نمىكند(تحف العقول ص 20). یکی از حقوقی که در خیرخواهی میبایست مورد توجه قرار گیرد نرمی و لطافت است تا سخنی که در جهت خیر و صلاح فرد به زبان رانده می شود موثر واقع شود، چنانکه در باب حق مشورت آمده است: اگر راى حاضرى برایش دارى در اندرزش بكوش و نظرت را كه اگر بجاى او بودى خود بكار مىبستى به او بگو و این کار باید با مهرورزى و نرمش باشد زیرا نرمش هراس بر است و سختگویى انس برانداز و اگر خود نظرى براى او ندارى و كسى را برایش دارى كه به راى او اعتماد دارى و براى خودت مىپسندى دلیلش باش و ارشادش كن بهسوى او تا از خیرخواهى نکاهى و از اندرز كم ننهى(آداب معاشرت،ج1 ص14).
آدميزاد، بنده احسان است. به هر كس نيكى كنى، او را رام و مطيعخويش مىسازى و به هر كس محبت و لطف كنى، قلعه دلش را فتح كردهاى. به قول سعدى: بنده حلقه بگوش ار ننوازى، برود/ لطف كن لطف كه بيگانه شود حلقه بگوش. اين تعليم حضرت رسول (ص) است: «اى مردم! مىدانم كه نمىتوانيد با اموالتان همه مردم را راضى كنيد، ولى با چهره باز وگشادهرويى و خوشاخلاقى، مىتوانيد.» و سخن مولايمان حضرت امير (ع) چنين است: «بالايثار يسترق الاحرار»؛ آزادمردان، با ايثار، بنده و غلام مىشوند. البته بنده و غلام خوبيها و كرامتهاى اخلاقى. اين هم گام ديگرى در جذب دلها و ايجاد الفتها و تحكيم رابطههاى عاطفى در جامعه بشرى است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان