دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

رافضی

رافضی
رافضی

کلمات کلیدی :رافضی، شیعه امامیه، اهل سنت

نویسنده :

رافضی


رافضی که در منابع تاریخی به صورت‌های «رافضیه»، «رافضیان» و «روافض» آمده، از کلمۀ رفض به معنای ترک کردن می‌باشد و در اصطلاح کلامی مخالفین امامیه، عنوانی است که بر همۀ فرقه‌های شیعه و گاهی بر گروه و فرقۀ خاصی از آنان و گاهی نیز، بر کسانی که محبت خاندان پیامبر (ص) را ابراز می‌کنند اطلاق می‌شود.

وجه استعمال این کلمه در مورد شیعه آن است که آنان، ایمان به سه خلیفه را ترک کرده‌اند.

مفهوم رافضی و رفض، آن چنان گسترده و عام است که اهل سنت، به هر کس که تمایل به اهل بیت پیامبر می‌کرد لقب رافضی می‌دادند، تا جایی که کسی مثل امام شافعی، رهبر یکی از بزرگ‌ترین مذاهب چهارگانۀ اهل سنت، می‌ترسید اگر به بیان فضائل علی (ع) و فرزندان آن حضرت بپردازد متهم به رافضی شود.

کسانی که این اصطلاح را بر شیعیان یا دوستداران اهل بیت پیامبر (ص) اطلاق می‌کنند، قصد نکوهش و مفهوم انحراف از دین اسلام را در نظر دارند. در حالی که به شهادت قرآن کریم و احادیث، کلمۀ رفض و رافضه، در نظر پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع)، از بار معنوی مثبتی برخوردار است که به عنوان نمونه به چند مورد آن اشاره می‌شود:

1) سلیمان اعمش گوید: به ابوجعفر (ع) گفتم: فدایت شوم مردم ما را رافضی خوانند، معنای آن چیست؟ حضرت فرمود: به خدا سوگند آن‌ها نیستند که شما را به این نام خوانده‌اند، بلکه خداوند در تورات و انجیل به زبان موسی (ع) و عیسی (ع) شما را به این لقب نامیده است.

2) امام صادق (ع) به یکی از اصحاب خود فرمود: به خدا سوگند که نیکوترین نام (رافضه) را خداوند به شما بخشیده است، مادامی که پایبند به سخن ما باشید و بر ما دروغ نبندید.

3) از امام باقر (ع) روایت شده که آن حضرت فرمود: من از رافضه هستم و رافضه از من است و این جمله را سه بار تکرار فرمود.

این روایات دو مطلب را اثبات می‌کنند:

الف) اهل سنت و دشمنان شیعه، از کاربرد کلمۀ رافضی قصد تحقیر شیعیان را داشته‌اند و این‌که آنان مسلمان نیستند و از دین خارج شده‌اند.

ب) ائمۀ طاهرین(ع) برخلاف نظر اهل سنت، خوشحال بوده‌اند که آن‌ها و پیروان‌شان را به این اسم بخوانند، زیرا معنا و مفهوم این اصطلاح را مثبت، شریف و نیکو ارزیابی می‌کردند و آن را رتبه و مقامی شریف و والا می‌دانستند.

علل پیدایش این اصطلاح

1) برخی نوشته‌اند علت نامگذاری شیعیان به رافضه، آن است که چون کوفیان با زید بن علی بن الحسین (ع) بیعت کردند و زید به قصد خونخواهی جدّ خویش قیام کرد، پیروان وی فکر کردند که زید بن علی (ع)، گویا بی‌اذن و اجازۀ امام زمان خود، قیام کرده است، از این رو وی را ترک کردند و رفض نمودند و آن‌گاه زید، کلمۀ «رفضتمونی» را دربارۀ آنان به کاربرد و آن‌ها از آن پس به این نام خوانده شدند.

این نسبت درست نیست، زیرا با تعریف‌ها و توصیف‌هایی که ائمه (ع) از زید کرده‌اند سازگار نیست؛ شیخ بهائی گوید: ما از زید جز به نیکی یاد نمی‌کنیم، زیرا از پیشوایان ما در تمجید و نکویی وی روایات بسیاری وارد شده است؛ از جمله امام صادق (ع) می‌فرمود:

«خدا عمویم را رحمت کند»

امام باقر (ع) دربارۀ وی فرموده است:

«او بزرگ خاندان خود و انتقام گیرندۀ خون آن‌ها است»

2) بعضی نوشته‌اند که علت اطلاق اصطلاح رافضی بر شیعیان و سبب پیدایش آن، این بوده است که چون امام باقر (ع) ‌چشم از جهان فرو بست، مغیرة بن سعید که از اصحاب امام بود و از نفوذ و اعتبار زیادی برخوردار بود، به امامت محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب(ع) اعتقاد پیدا کرد و از امام صادق(ع)‌ جدا شد و امام صادق(ع) او را رفض نمود و لعن کرد و شیعیان از او تبرّی جستند و از آن تاریخ وی و هوادارانش را رافضه خواندند.

این ادعا نیز صحیح نیست، زیرا در منابع و مآخذ چنین آمده است که رافضیان نخست پیرو مغیرة بن سعید عجلی کوفی بودند و چون او رأی خود را در باب امامت محمد بن عبدالله بن حسن، اظهار داشت، شیعیان از او روی گردانیده و به همین دلیل شیعیان را رافضه خواند و با توجه به شواهد، اصطلاح رافضه پیش از این جریانات رواج داشته است و بر کسانی اطلاق می‌شده که با حکومت وقت مخالفت می‌کردند. حتی معاویة بن ابی‌سفیان نیز آن را در مورد مخالفان خود به کار می‌برد.

در روایات ائمه نیز در مورد کاربرد آن، به دو مفهوم اشاره شده، یکی در مورد کسانی که از خیر روی گردان می‌شوند و دیگری در مورد افرادی که از شرّ و ستم، روی برمی‌تابند.

به این ترتیب «رافضه» در مورد شیعیان، اولاً به صورت عام به کار رفته و همۀ گروه‌ها و فرقه‌های شیعی را در برمی‌گیرد و اختصاص به گروه و فرقۀ خاصی ندارد و ثانیاً اطلاق این اصطلاح در مورد شیعیان، از جانب حکومت‌های جابر و مستبد وقت و بعضی از بزرگان اهل سنت انجام می‌گرفته، تا دستشان در مورد شکنجه و آزار آنان باز باشد. حتی برخی از بزرگان دین اهل سنت، با هدف سرکوبی شیعیان، این اصطلاح را به کار می‌برده‌اند و ثالثاً ترویج این فکر و اندیشه در باور مسلمانان بوده که رافضی بودن مساوی با انحراف از اسلام و دین و احکام شریعت است. از این رو وقتی شیعیان را به این لقب می‌خواندند، منظورشان آن بوده است که شیعیان عموماً، از دین اسلام خارج هستند و افکار و عقاید منحرفی دارند. از این رو می‌بینیم در کتاب‌های ملل و نحل و منابع تاریخی اهل سنت، آشکارا عقاید شیعیان و افکار و اندیشه‌های آن‌ها را با اندیشه‌ها و افکار باطل غالیان، خوارج و مخالفان اسلام در هم آمیخته‌اند و سپس به عنوان اعتقادات شیعه، به خود مسلمانان عرضه کرده‌اند.

از این گذشته، بسیاری از کتاب‌های ملل و نحل و منابع تاریخی و کلامی اهل سنت، به ناروا شخصیت‌های مهم و بزرگ شیعه که در دینداری آنان شک و تردیدی نیست متهم به ایجاد فرقه‌های گوناگون و عقاید انحرافی کرده‌اند که همین مطلب می‌تواند ما را به نوشته‌های آنان در مورد فرقه‌های اسلامی، دچار تردید سازد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS