مرجع عالیقدر آیتاللهالعظمی سیدعلی حسینی سیستانی
شنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۶
روزنامه اطلاعات
اشاره: دین مبین اسلام برای هر رفتاری، آدابی تعیین کرده که لازمه دینداری حقیقی، پایبندی به چارچوبهای آن است؛ از جمله برای جهاد آیین و حدودی مشخص کرده که مجاهدان راستین از آن تخلف نمیکنند. آنچه در پی میآید، توصیهها و رهنمودهایی است که مرجع عالیقدر حضرت آیتاللهالعظمی سیستانی به رزمندگان در میدانهای جهاد فرموده است و آنها را در این زمانه پرآشوب، بهویژه در عراقی که از زمین و آسمانش خون و خاکستر میبارد و داعشیان و سلفیان از هیچ جنایتی کوتاهی نمیکنند، به رعایت موازین اخلاق جنگاوری ترغیب کردهاند. تأمل در همین نوشتار، جبهة حق و باطل را مشخص میسازد.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلاه و السلام علی خیر خلقه محمد و آله الطیبین الطاهرین
رزمندگان عزیزی که خداوند عزوجل آنان را برای حضور در میدانهای جهاد و جبهههای جنگ با تجاوزگران توفیق عنایت فرموده، بدانند:
۱ـ خداوند متعال همانگونه که بر مسأله جهاد تأکید و ترغیب نموده و مؤمنان را به این مهم فراخوانده و آن را از ستونهای دین قرار داده و مجاهدان را بر خانهنشینان برتری داده، به همان شکل برای جهاد حدود و آدابی مطابق حکمت و فطرت قرار داده که بر مجاهدان، دانستن و رعایت نمودن این حدود و آداب لازم است. هر کس این حدود را به شایستگی رعایت کند، خود را لایق دریافت فضل و برکات الهی خواهد نمود و آنکس که در رعایت این آداب کوتاهی نماید، از اجر و پاداشش کاسته خواهد شد و به آرزوی خویش نخواهد رسید.
۲. جهاد آدابی عمومی دارد که باید حتی در جنگ با غیرمسلمانان رعایت گردد، پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) نیز پیش از فرستادن یاران خویش به جنگ، این آداب را به آنها توصیه مینمودند، و از حضرت امام صادق (علیهالسلام) در حدیث صحیح آمده است: «کان رسولالله (صلی الله علیه وآله) إذا أراد أن یبعث بسریه دعاهم فأجلسهم بین یدیه ثم یقول سیروا باسم الله و بالله و فی سبیلالله و علی مله رسول الله (صلی الله علیه وآله). لا تغلوا، و لا تمثلوا، و لا تغدروا، و لا تقتلوا شیخا فانیا و لا صبیّا و لا امرأه، و لا تقطعوا شجرا الا أن تضطروا الیها: هرگاه رسول خدا گروهی را برای نبرد میفرستادند، آنان را نزد خود مینشاندند و میفرمودند: با نام خدا و استعانت از او و برای او و بر سنت پیامبرش حرکت کنید. کسی را به غل و زنجیر مکشید، مُثله مکنید، در نبرد مکر و فریب به کار مبندید، پیران فرتوت و کودکان و زنان را مکشید، و درختان را قطع مکنید مگر که ناچار شوید.»
۳. همانطور که در جنگ با باغیان و مسلمانان محارب و مانند آنها اخلاق و آدابی از حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در موارد مشابه به دست ما رسیده که ایشان در سیره خود این آداب را رعایت نموده و در سخنان و خطبههای خویش یاران خود را به آن توصیه میفرمودند، و تمام امت اسلام نیز بر رعایت این آداب اجماع داشته و این امور را حجت میان خود و خداوند قرار دادهاند، پس بر شما لازم است که این آداب را مراعات نموده و رهرو حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) باشید. ایشان در یکی از سخنان خود ضمن تأکید بر توصیههای پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) ـ در حدیث ثقلین و حدیث غدیر و غیر این دو ـ میفرمایند: «انظروا أهل بیت نبیکم فالزموا سمتهم و اتبعوا أثرهم، فلن یخرجوکم من هدی و لن یعیدوکم فی ردی، فإن لبدوا فالبدوا، و إن نهضوا فانهضوا، و لا تسبقوهم فتضلوا، و لا تتأخروا عنهم فتهلکوا: ای مردم به اهل بیت پیامبرتان بنگرید، از آنسو که گام برمیدارند بروید، قدم جای قدمشان بگذارید، آنها شما را هرگز از راه هدایت بیرون نمیبرند، و به پستی و هلاکت بازنمیگردانند. اگر سکوت کردند سکوت کنید، و اگر قیام کردند قیام کنید، از آنها پیشی مگیرید که گمراه میشوید، و از آنان عقب ممانید که هلاک میشوید.»
حفظ جان انسانها
۴. شما را به خدا شما را به خدا در جان انسانها! در هیچ شرایطی کسی را که خداوند کشتن او را جایز نمیداند به قتل مرسانید که از بزرگترین گناهان، کشتن انسانهای بیگناه است و از بزرگترین حسنات، حفظ جان آنهاست، همانگونه که خداوند متعال نیز در کتاب خود بر آن تأکید نموده است. کشتن انسانهای بیگناه آثار خطرناکی در زندگی دنیا و پس از آن خواهد داشت، و در سیره حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آمده است که ایشان در جنگها در مورد این امر بسیار احتیاط مینمودند، و در عهدنامه خویش به مالک اشتر فرمودند: «ایّاک و الدماء و سفکها بغیر حلها فإنه لیس شیء ادعی لنقمه و اعظم لتبعه و لا أحری بزوال نعمه و انقطاع مده من سفک الدماء بغیر حقها والله سبحانه مبتدأ بالحکم بین العباد فیما تسافکوا من الدماء یوم القیامه، فلا تقوین سلطانک بسفک دم حرام، فإن ذلک مما یضعفه و یوهنه، بل یزیله و ینقله و لا عذر لک عندالله و لا عندی فی قتل العمد لأن فیه قود البدن: از خونریزی بپرهیز، و از خون ناحق پروا کن، که هیچچیز همانند خون ناحق کیفر الهی را نزدیک و مجازات را بزرگ نمیکند و نابودی نعمتها را سرعت نمیبخشد و زوال حکومت را نزدیک نمیگرداند و در روز قیامت خدای سبحان قبل از رسیدگی به اعمال بندگان، نسبت به خونهای ناحق ریخته شده داوری خواهد کرد. پس با ریختن خونی حرام حکومت خود را تقویت مکن؛ زیرا خون ناحق پایههای حکومت را سست و پست میکند، بلکه بنیاد آن را زایل و به دیگری منتقل میسازد، و تو در پیشگاه خداوند و در نزد من عذری در خون ناحق نخواهی داشت؛ چراکه کیفر آن قصاص است و از آن گریزی نیست.»
لذا بر شما [رزمندگان عزیز] است که جانب احتیاط بر جان افراد بیگناه را رعایت نموده، و در صورت مواجهه با موارد مشکوکی که بیم قرارگرفتن در کمین دشمن با احتمال وجود افراد بیگناه که نیت جنگ ندارند میرود، هشدار زبانی یا تیراندازی اخطاری را بر شلیک مستقیم مقدم نمایید.
حفظ حرمت مردم
۵ـ شما را به خدا شما را به خدا در حفظ حرمت مردمی که با شما نمیجنگند، به ویژه در مورد پیران و کودکان و زنان سعی نمایید، هرچند آنان از بستگان دشمن شما باشند. همانا حرمت کسانی که با شما میجنگند بر شما حلال نیست مگر اموالی که به همراه دارند. و سیره حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بر این بود که با وجود اصرار برخی همراهان خود ـ بهویژه بعضی از خوارج ـ از تعرض به خانهها و منازل و زنان و بستگان دشمنان خود نهی مینمودند و میفرمودند: «حاربنا الرجال فحاربناهم، فأما النساء و الذراری فلا سبیل لنا علیهم لأنهن مسلمات و فی دار هجره، فلیس لکم علیهن سبیل. فأما ما أجلبوا علیکم و استعانوا به علی حربکم و ضمه عسکرهم وحواه فهو لکم، و ما کان فی دورهم فهو میراث علی فرائض الله تعالی لذراریهم، و لیس لکم علیهن و لا علی الذراری من سبیل: مردان با ما جنگیدند و ما با آنها جنگیدیم، اما به زنان و کودکان نمیتوان تعرض کرد، چون آنها مسلمان و در دار هجرت هستند، و ما نمیتوانیم متعرض آنها شویم؛ اما تمام آنچه از اموال و ابزارها که برای جنگ با شما از آن استفاده کرده و کمک جستهاند و متعلق به لشکر است از آن شماست، و آنچه در خانههای آنهاست، میراث خانواده آنهاست، و شما در این اموال موجود در خانهها و زنان و کودکان حقی ندارید.»
۶ـ شما را به خدا، شما را به خدا مراقب باشید تا برای مباحشمردن حرمتها و انتقامگیری به دین مردم تهمت مزنید، همانگونه که خوارج در صدر اسلام عمل کردند و در روزگار ما نیز گروهی که از تفقه در دین به دور هستند، بر اثر سلایق و هوای نفس خویش از آنان پیروی نموده و اعمال خود را با برداشت نادرست از بعضی احادیث توجیه کردند، پس مسلمانان را به مشکلات بزرگی گرفتار ساختند.
بدانید که هر کس شهادتین را بگوید، مسلمان است و خون و مالش محترم است گرچه در برخی مسائل گمراه و مرتکب بدعتهایی باشد؛ چرا که هر گمراهی موجب کفر نمیشود، و هر بدعتی موجب خارجشدن صاحبش از جرگه مسلمانان نمیگردد، و چه بسا انسانی به خاطر فسادی که مرتکب شده یا قصاصی که در حقش ثابت شده در حالی که مسلمان است نیز سزاوار قتل باشد.
خداوند متعال خطاب به مجاهدان میفرماید: «یا أیها الذین آمنوا إذا ضربتُم فی سبیل الله فتبینوا ولا تقولوا لمن القی الیکُمُ السلام لست مُؤمنا تبتغون عرض الحیاه الدنیا: ای کسانی که ایمان آوردهاید، هنگامی که در راه خدا گام میزنید [و به سفری برای جهاد میروید]، تحقیق کنید و به خاطر اینکه سرمایه ناپایدار دنیا را به دست آورید، به کسی که اظهار صلح و اسلام میکند، مگویید: مؤمن نیستی!»
روایات فراوانی از حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) وارد شده که ایشان از تکفیر عموم دشمنان جنگی خود نهی مینمودند ـ در حالی که خوارج موجود در لشکر ایشان مایل به این کار بودند ـ بلکه میفرمودند: اینها افرادی هستند که گرفتار شبهه شدهاند اگرچه این امر نمیتواند رفتار ناپسندشان را توجیه کند. در روایت معتبر از امام صادق از پدر بزرگوارشان (علیهما السلام) آمده است: «أن علیا (علیه السلام) لم یکن ینسب أحدا من أهل حربه الی الشرک ولا الی النفاق ولکن یقول: هم اخواننا بغوا علینا)، (و کان یقول لأهل حربه: إنا لم نقاتلهم علی التکفیر لهم ولم نقاتلهم علی التکفیر لنا: امام علی (علیهالسلام) به هیچ یک از کسانی که با او میجنگیدند، نسبت شرک و نفاق نمیداد، بلکه میگفت: آنان برادران ما هستند که علیه ما دست به نافرمانی و سرکشی زدهاند، و به لشکریان خود میفرمود: ما با آنها به خاطر اینکه آنها را کافر میدانیم یا اینکه آنها ما را کافر میدانند، نمیجنگیم.»
امنیت غیرمسلمانها
۷ـ از تعرض به غیرمسلمانان ـ با هر دین و مذهبی ـ بپرهیزید که آنها در پناه و امان مسلمانان هستند، و هر کس به حرمت آنها تعرض کند، خیانتکار است و خیانت به حکم فطرت و دین، زشتترین افعال است؛ خدای عزوجل در مورد غیرمسلمانان میفرماید: «لا ینهاکُمُ الله عن الذین لم یُقاتلوکم فی الدین و لم یُخرجوکُم من دیارکم أن تبرّوهُم و تُقسطوا الیهم إن الله یُحب المُقسطین: خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند، نهی نمیکند، همانا خداوند عدالتپیشگان را دوست دارد»، بلکه شایسته نیست که مسلمان اجازه دهد به حرمتهای غیرمسلمانانی که در پناه مسلمانان هستند، تعرضی شود و بر اوست که بر آنها همانند خانواده خویش غیور باشد.
در سیره حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آمده است هنگامیکه معاویه فرستاده خود (سفیان بن عوف از بنی غامد) را برای حمله و ترساندن مردم به اطراف عراق فرستاد و او به مسلمانان و غیرمسلمانان اهل انبار تعرض کرد، حضرت از این کار بسیار اندوهگین شد و در یکی از خطبههای خود فرمود: «و هذا أخو غامد قد وردت خیله الانبار و قد قتل حسان بن حسان البکری و أزال خیلکم عن مسالحها. و لقد بلغنی أن الرجل منهم کان یدخل علی المرأه المسلمه و الأخری المعاهده فینتزع حجلها و قـُلبها و قلائدها و رعاثها، ما تمتنع منه الا بالاسترجاع و الاسترحام، ثم انصرفوا وافرین، ما نال رجلا منهم کلم، و لا أریق لهم دم، فلو أن امرأ مسلما مات من بعد هذا أسفا ما کان به ملوما، بل کان به عندی جدیرا: اینک لشکر فرمانده معاویه (مرد غامدی) وارد شهر انبار شده و حسان بن حسان بکری را کشته و سربازان شما را از مواضع مرزی بیرون رانده است، و به من خبر رسیده که سربازان آنها (شامیان) به خانه زن مسلمان و زن غیرمسلمان که در پناه اسلام بوده وارد میشدند و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشوارههایشان را به غارت میبردند، در حالی که آنان هیچ وسیلهای برای دفاع، جز گریه و التماس نداشتند. سپس سربازان (شامیان) با غنیمت فراوان خارج شدند بدون اینکه کسی در مقابلشان کلمهای بگوید، و یا قطره خونی از آنان ریخته شود، اگر برای این حادثه مسلمانی از روی تأسف بمیرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من سزاوار است.»
حفظ اموال مردم
۸ ـ شما را به خدا شما را به خدا در رعایت اموال مردم! به درستی که گرفتن مال مسلمانی بر مسلمان دیگر جایز نیست مگر اینکه از جان و دل راضی باشد، پس هر کس از راه غصب مال مسلمانی را به دست بیاورد، قطعهای از آتش را از آن خود نموده است. خداوند سبحان میفرماید: «انّ الذین یأکُلون أموال الیتامی ظُلما إنما یأکُلون فی بُطونهم نارا و سیصلون سعیرا: کسانی که اموال یتیمان را به ظلم و ستم میخورند، [در حقیقت] تنها آتش میخورند و به زودی در شعلههای آتش (دوزخ) میسوزند» و در حدیثی از پیامبر اکرم (صلیالله علیه و اله) آمده است: «من اقتطع مال مؤمن غصبا بغیر حقه، لم یزل الله معرضا عنه ماقتا لأعماله التی یعملها من البرّ و الخیر لا یثبتها فی حسناته حتی یتوب و یرد المال الذی أخذه الی صاحبه: کسی که مال مؤمنی را به ناحق غصب کند، خداوند پیوسته از او روی گردانده و کارهای نیکی را که انجام میدهد، در نامه اعمال نیکش ثبت نمیکند تا زمانی که توبه کند و مالی را که به ناحق گرفته است، به صاحب آن بازگرداند.»
و در سیره امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آمده است که ایشان از حلال شمردن اموال دشمنان خود در جنگ نهی نمودند به جز اموالی که همراهشان بوده و آنچه در اردوگاه جنگی آنها به دست میآمد، و هر کس از مردم دلیل میآورد مالی که در لشکر بوده، مال شخصی اوست آن مال به او بازگردانده میشد. در نقلی از مروان بن حکم آمده که گفت: «هنگامی که علی ما را در بصره شکست داد، اموال مردم را به آنها بازگرداند، هر کس دلیل شرعی میآورد به او پس میداد و هر کس دلیل نمیآورد او را قسم میداد.»
پرهیز از هتک حرمت
۹ـ شما را به خدا شما را به خدا در تمامی حرمتها، از کوچکترین تعرض و هتک حرمت با زبان یا دست برحذر باشید، و از مؤاخذه کسی به گناه شخص دیگری بپرهیزید، که خداوند سبحان میفرماید: «و لا تزرُ وازره وزر اُخری: هیچ گناهکاری بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد»، پس بر اساس بدبینی پیش مروید و آن را نزد خود به یقین تشبیه مکنید. به درستی که قاطعیت به آن است که مرد در امور احتیاط کند، همانا که بدبینی، تجاوز به دیگران بدون دلیل است.
و مراقب باشید بغض شما نسبت به کسانی که از آنها تنفر دارید، موجب هتک حرمت آنها نشود که خدای سبحان میفرماید: «لا یجرمنّکُم شنانُ قوم علی الّا تعدلوا اعدلوا هو أقربُ للتقوی: دشمنی با جمعیتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند، عدالت کنید که به پرهیزگاری نزدیکتر است» و از حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نیز وارد شده است که ایشان در یکی از خطبههای خود در جنگ صفین فرمودند: «لا تمثلوا بقتیل، و إذا وصلتم الی رحال القوم فلا تهتکوا سترا و لا تدخلوا دارا، و لا تأخذوا شیئا من أموالهم الا ما وجدتم فی عسکرهم، و لا تهیجوا امرأه بأذی و ان شتمن أعراضکم و سببن أمراءکم و صلحاءکم: کشتهای را مثله (قطعهقطعه) مکنید، و وقتی به خیمههای آنها رسیدید پردهای را مدرید، و به خانهای وارد مشوید، و جز اموالی که در اردوگاه به غنیمت گرفتهاید، چیزی از اموال آنان مبرید، و زنی را با آزار دادن مرنجانید، حتی اگر به ناموس شما دشنام دهند و یا به فرماندهان و بزرگان شما ناسزا بگویند.»
روایت شده است که حضرت بعد از جنگ جمل به خانهای بزرگ رسیدند و در زدند، هنگامی که در باز شد، با زنانی مواجه شدند که در حیاط خانه گریان بودند و چون امام را دیدند، همصدا فریاد زدند و گفتند: «این قاتل عزیزان ماست!» اما حضرت چیزی نفرمود و سپس درحالی که به اتاقهای خانه (که جمعی از سران دشمن حاضر در جنگ مانند مروان بن حکم و عبدالله بن زبیر در آن مخفی بودند) اشاره مینمود، به همراهان خود فرمود: «لو قتلت الأحبه لقتلت من فی هذه الحجره: اگر میخواستم عزیزان شما را بکشم، افراد موجود در این اتاق را میکشتم.»
همچنین روایت شده که حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در روزهای جنگ صفین گروهی از اصحاب خود را مشاهده نمود که اهل شام را دشنام میدادند، پس فرمود: «انّی أکره لکم ان تکونوا سَبّابین، ولکنکم لو وصفتم أعمالهم و ذکرتم حالهم، کان أصوب فی القول و أبلغ فی العذر، و قلتم مکان سبّکم إیّاهم: اللهم احقن دماءنا و دمائهم، و أصلح ذات بیننا و بینهم، و اهدهم من ضلالتهم، حتی یعرف الحق من جهله و یرعوی عن الغی والعدوان من لهج به: من خوش ندارم که شما دشنامدهنده باشید؛ اما اگر کردارشان را توصیف، و حالاتشان را بیان میکردید، به سخن راست نزدیکتر و عذرپذیرتر بود. خوب بود به جای دشنام دادن آنان میگفتید: خدایا، خون ما و آنها را حفظ کن، و بین ما و آنان اصلاح فرما، و آنان را از گمراهی به راه راست هدایت کن، تا آنان که جاهلند حق را بشناسند، و آنان که با حق میستیزند، پشیمان شده به حق بازگردند.» اصحاب گفتند: «ای امیر مؤمنان، وعظ شما را قبول میکنیم و به ادب شما پایبند میشویم.»
رعایت حقوق دشمن
۱۰ـ مراقب باشید قومی را تا زمانی که با شما جنگ ندارند، از حقوقشان محروم مکنید، حتی اگر بغض شما را داشته باشند. همانا که در سیره حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آمده که ایشان در این مسأله با مخالفان خود مانند سایر مسلمانان رفتار مینمودند البته تا زمانی که وارد جنگ نشوند، و هیچگاه جنگ با آنان را آغاز نمیکردند مگر اینکه خودشان آغازکننده تجاوز باشند، و یکی از آن موارد زمانی است که حضرت در کوفه خطبه میخواندند، پس گروهی از خوارج برخاستند و عبارت «لا حکم الا لله» (حکمی جز از آن خدا نیست) را بسیار تکرار کردند؛ پس حضرت فرمود: «کلمه حق یُراد بها باطل، لکم عندنا ثلاث خصال: لا نمنعکم مساجد الله ان تصلّوا فیها، و لا نمنعکم الفئ ما کانت ایدیکم مع أیدینا، و لا نبدأکم بحرب حتی تبدؤونا به: سخن حقی است که از آن استفاده باطل میشود. شما نزد ما سه ویژگی دارید: مانع ورود شما به مساجد برای نماز نمیشویم، تا زمانی که همراه ما هستید، شما را از خراج محروم نمیکنیم، و جنگ با شما را آغاز نمیکنیم مگر اینکه شما آغاز کنید.»
رفع شبهات دشمنان
۱۱ـ بدانید که بیشتر دشمنان شما در جنگ دچار شبهه شده و فریب دیگران را خوردهاند. پس کاری مکنید که شبهات دشمنان در اذهان مردم تقویت شده و مردم به آنها ملحق شوند که این کار یاریرساندن به گمراهکنندگان است، بلکه شبهه را با رفتار نیک و نصیحت و رعایت عدالت و گذشت به جا و پرهیز از ظلم و ستم و تجاوز دفع کنید. به درستی که هر کس شبههای را از ذهن شخصی دفع کند، گویی او را زنده کرده، و هر کس بدون عذر شرعی شبههای در ذهن کسی بیندازد، گویی او را به قتل رسانده است.
سیره ائمه اهل بیت (علیهمالسلام) نیز همواره اینگونه بوده است که به رفع شبهات دشمنان جنگی خویش حتی با ناامیدی از قبول آنان توجه فراوان داشتند تا در پیشگاه خداوند معذور باشند و امت را بدین نحو تربیت نموده، عواقب امور را در نظر گرفته، و کینه مردم به ویژه در نسلهای بعدی را دفع کنند. در بخشی از حدیثی از حضرت امام صادق (علیهالسلام) آمده است که فرمود: امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در روز بصره (جنگ جمل) هنگامی که لشکریان را آماده نبرد کردند، فرمود: «در جنگ با این قوم عجله مکنید تا بین خود و خدا و آنها اتمامحجت کنم.» سپس برخاست و فرمود: «ای اهل بصره، آیا تاکنون در حکمهای من کمترین ظلمی دیدهاید؟» گفتند: خیر. فرمود: «آیا در قسمتکردن ظلمی کردهام؟» گفتند: خیر. فرمود: «آیا تاکنون از روی دنیاپرستی، خود و خاندان خود را بر شما مقدم داشتهام که اینگونه بر من کینه ورزیدید و بیعتم را شکستید؟» گفتند: خیر. فرمود: «آیا حدود خدا را فقط در میان شما اجرا کردهام و در میان دیگران تعطیل کردهام؟» گفتند: خیر.
همین روش را حضرت امام حسین (علیهالسلام) در واقعه کربلا پیروی نمودند. آن حضرت نسبت به روشنگری و برطرف کردن شبهات توجه ویژهای داشتند تا آن کس که هدایت مییابد، از روی دلیل روشن باشد و آن کس که گمراه شود، از روی اتمامحجت باشد. بلکه جنگیدن با قومی از مسلمانان ـ از هر گروهی که بودند ـ بدون اتمامحجت و برطرف کردن شبهة ظلم و استبداد به قدر ممکن از ذهن آنها جایز نیست، همانطور که آیات و روایات بر آن تأکید دارند.
ظلم موجب کینهورزی است
۱۲ـ کسی گمان نکند که ظلمنمودن راه و چاره مشکلاتی است که با عدالت حل نمیشود؛ چرا که این تفکر ناشی از نگاه سطحی به بعضی رویدادها بدون توجه به عواقب و نتایج آنها در آینده دور یا متوسط است، و همچنین نتیجه بیاطلاعی نسبت به سنتهای زندگی و تاریخ پیشینیان میباشد. همانا که ملاحظه این امور این هشدار را میدهد که ظلم موجب تحریک احساسات منفی و کینهورزی شده و موجبات فروپاشی اجتماع را فراهم میسازد. در حدیث شریف آمده است: «أنّ من ضاق به العدل فإن الظلم به أضیق: هر کس عدالت بر او تنگ آید، ظلم بر وی تنگتر خواهد بود.»
در اتفاقات تاریخ معاصر نیز عبرتهای زیادی برای اهل تأمل وجود دارد، چراکه برخی حاکمان برای تثبیت پایههای حکومت خود به ظلم و ستم روی آوردند، و به صدهاهزار انسان ستم روا داشتند، تا آنکه خداوند سبحان تقدیر خود را از جایی که توقع نداشتند بر آنها نازل کرد گویا که ملک خویش را به دست خود ویران ساختند.
اتمام حجت
۱۳ـ اگرچه تأنّی، خویشتنداری و اتمامحجت ـ جهت رعایت موازین شرعی و ارزشهای والای انسانی ـ احیاناً موجب خسارت زودگذر میشود، ولی برکت بیشتر، و عاقبت بهتر، و نتایج ملموستری دارد، و در سیره ائمه اهل بیت (علیهمالسلام) مثالهای زیادی در این باره وجود دارد تا جایی که آن حضرات هیچگاه قبل از شروع دشمن به جنگ، آغازگر آن نبودند حتی اگر دشمن برخی از اصحاب آنها را مورد اصابت قرار میداد، و در حدیث آمده که در روز جنگ جمل هنگامی که طرفین رو درروی یکدیگر قرار گرفتند، منادی حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فریاد زد: «کسی از شما جنگ را آغاز نکند تا به شما دستور دهم.» بعضی از اصحاب نقل کردند: آنها به ما تیراندازی کردهاند پس گفتیم: «ای امیرالمؤمنین، به ما تیراندازی شده است.» فرمود: «دست نگه دارید.» سپس مجدداً به ما تیراندازی کردند و تعدادی از ما را کشتند، گفتیم: «امیرالمؤمنین، ما را کشتند!» حضرت فرمود: «به نام و یاری خدا حمله کنید.» حضرت امام حسین (علیهالسلام) نیز در روز عاشورا همینگونه رفتار نمودند.
۱۴ـ با مردمی که روبرو میشوید با خیرخواهی رفتار کنید و از آنها حمایت کنید تا آنها از جانب شما احساس خطر نکنند و شما را بر دشمنانتان یاری رسانند، بلکه تا جایی که میتوانید، ضعیفانشان را یاری کنید که آنان برادران شما و از شما هستند، و با آنها مانند بستگانتان مهربان و دلسوز باشید، و بدانید که شما در پیشگاه خدای سبحان هستید، خداوند متعال افعال شما را ثبت میکند و به نیت شما آگاه است و شما را در معرض امتحان قرار میدهد.
برپایی نماز
۱۵ـ از اهتمام به نمازهای واجب غافل مشوید، چراکه در پیشگاه خداوند سبحان کسی عملی بهتر از نماز نیاورده است. نماز همان ادب و خضوعی است که انسان باید در مقابل آفریننده خویش رعایت کند. نماز ستون دین و ملاک قبولی اعمال است، و خداوند سبحان بنا به تناسب شرایط سخت و دشوار جنگی، نماز را تخفیف داده است تا جایی که اگر کسی در تماموقتِ نماز مشغول جنگ باشد، برای هر رکعت میتواند به یک تکبیر اکتفا کند حتی اگر رو به قبله نباشد، همانطور که خداوند متعال میفرماید: «حافظوا علی الصلوات و الصلاه الوُسطی و قوموا لله قانتین فإن خفتُم فرجالا أو رُکبانا فإذا أمنتُم فاذکُروا الله کما علّمکُم ما لم تکونوا تعلمون: در انجام همه نمازها [بهخصوص] نماز وسطی (نماز ظهر) کوشا باشید و از روی خضوع و اطاعت، برای خدا به پا خیزید و اگر [به خاطر جنگ، یا خطر دیگری] بترسید، [نماز را] در حال پیاده یا سواره انجام دهید؛ اما هنگامی که امنیت خود را بازیافتید، خدا را یاد کنید همانگونه که خداوند چیزهایی را که نمیدانستید به شما تعلیم داد.»
بنابراین خداوند سبحان مؤمنان (مجاهدان) را امر فرموده که هوشیار و سلاح به دست باشند و برای خواندن نماز همگی در یک مکان جمع نشوند، بلکه جهت رعایت احتیاط به نوبت نماز بخوانند.
و در سیره حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) وارد شده که به اصحاب خود نماز را توصیه مینمودند، و در خبر معتبر از حضرت امام باقر (علیهالسلام) درباره نماز خوف در حالت تعقیب و گریز و جنگ آمده است: «یصلی کل إنسان منهم بالإیماء حیث کان وجهه وإن کانت المسایفه والمعانقه وتلاحم القتال، فإن أمیر المؤمنین (علیه السلام) صلی لیله صفین ـ وهی لیله الهریر ـ لم تکن صلاتهم الظهر و العصر و المغرب و العشاء ـ عند وقت کل صلاه ـ الا التکبیر و التهلیل و التسبیح و التحمید و الدعاء، فکانت تلک صلاتهم، لم یأمرهم بإعاده الصلاه: هر کس رو به هر طرفی که دارد، با اشاره نماز بخواند هرچند در حال شمشیرزنی و نبرد تن به تن باشد، همانا که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در شب صفین ـ لیلهالهریر ـ نماز گزارد و نماز ظهر و عصر و مغرب و عشای لشکریان چیزی جز تکبیر و تهلیل و تسبیح و تحمید و دعا ـ در وقت هر نماز ـ نبود، پس نماز آنها بدین شکل بود و حضرت نیز آنها را به اعاده نماز امر ننمود.»
تلاوت قرآن و مهار نفْس
۱۶ـ برای مهار نفْس خویش، از ذکر بسیار خدای سبحان و تلاوت قرآن یاری بجویید و ملاقات با خدا و بازگشت به سوی او را یاد کنید، همانطور که حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) اینگونه بود. روایت شده که حضرت چنان مراقب اذکار و نوافل خویش بود که در لیلهالهریر بین دو صف، زیراندازی برایش پهن میشد و حضرت روی آن نوافل خود را به جای میآورد، درحالی که تیرها در مقابل ایشان بر زمین میخورد و از اطراف سر مبارکش رد میشد؛ اما حضرت هیچ ترسی به دل راه نمیداد و تا اتمام عبادت خویش از جای خود برنمیخاست.
رفتار در جنگ و صلح
۱۷. به یاری خدا تلاش کنید رفتار شما با دیگران در جنگ و صلح همانند رفتار پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله) و اهل بیت ایشان (علیهمالسلام) باشد، تا مایه زینت اسلام و الگوی ارزشهای اسلامی باشید، چراکه این دین بر اساس نور فطرت و برهان عقل و برتری اخلاق بنا شده، و برای تذکر این مطلب همین بس است که دین اسلام پرچم تعقل و اخلاق فاضله را برافراشته و پایههای خود را بر دعوت به تأمل و تفکر در ابعاد و افقهای زندگی استوار نموده، سپس مردم را به عبرتگرفتن و عملکردن به موجب آن دعوت نموده است، همانگونه که نظام تشریعی خود را بر اساس برانگیختن گنجینههای معارف عقلی و قواعد فطرت استوار نمود، خداوند متعال میفرماید: «و نفس و ما سوّاها، فالهمها فُجورها و تقواها، قد أفلح من زکّاها، و قد خاب من دسّاها: قسم به جان آدمی و آنکس که آن را [آفریده و] منظم ساخته، سپس شرّ و خیرش را به او الهام کرده است، که هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده، رستگار شده، و آنکس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته، نومید و محروم گشته است.»
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میفرماید: «فبعث الله فیهم رُسله و واتر الیهم انبیاءه لیستأدوهم میثاق فطرته و یذکروهم منسی نعمته و یحتجّوا علیهم بالتبلیغ و یثیروا لهم دفائن العقول: خداوند پیامبران خود را مبعوث فرمود، و متناسب با خواستههای انسانها، رسولان خود را پیدرپی اعزام کرد تا وفاداری به پیمان فطرت را از آنان بازجویند و نعمتهای فراموششده را به یاد آورند و با ابلاغ احکام الهی، حجت خدا را بر آنها تمام نمایند و گنجینههای پنهان عقل را آشکار سازند.»
اگر مسلمانان تفقّه نموده و به تعالیم اسلام عمل کنند، برکات الهی بر آنان آشکار میگشت و نور آن در گستره آفاق فراگیر میشد. از استناد به برخی اتفاقات و روایات متشابه برحذر باشید، چراکه اگر این امور به علمای اهل استنباط (مجتهدین) واگذار شود ـ همانطور که خداوند سبحان امر کرده ـ راه و هدف صحیح را به دست خواهند آورد.
هماهنگی و هشیاری
۱۸ـ از شتابزدگی در مواقع لزوم هوشیاری برحذر باشید تا موجب هلاکت خویش نشوید، چراکه بیشترین امید دشمن این است که شما را بدون اینکه تأمل و تفکر کنید، به محل خطر بکشاند تا شما را به واکنشهای غیرحرفهای و بهدور از احتیاط وادار کند.
به تنظیم صفوف خود اهتمام ورزیده و گامهای خود را هماهنگ کنید، و در هیچ اقدامی قبل از سنجش کامل آن و محکم نمودنش و فراهم آوردن ابزار و مقدمات آن و ضمانت ثبات قدم بر آن و استواری بر نتایجش عجله منمایید. خداوند سبحان میفرماید: «یا أیُها الذین آمنوا خُذوا حذرکُم فانفروا ثُبات أو انفروا جمیعا: ای کسانی که ایمان آوردهاید، آمادگی خود را [در برابر دشمن] حفظ کنید و در دستههای متعدد، یا بهصورت دسته واحد، [طبق شرایط هر زمان و هر مکان]، به سوی دشمن حرکت نمایید» و میفرماید: «إن الله یُحبُ الذین یُقاتلون فی سبیله صفّا کأنهُم بُنیانٌ مرصوص: خداوند کسانی را دوست میدارد که در راه او در صفی همانند دیواری که اجزایش را با سرب به هم پیوند داده باشند، میجنگند.»
شما باید بیش از آنچه دشمنانتان از خود نشان میدهند، استواری داشته باشید؛ چرا که شما به حق سزاوارتر از آنان هستید، و بدانید که اگر دردی به شما رسد به آنها نیز میرسد؛ اما شما به خدا امیدی دارید که آنها ندارند، البته ممکن است آنها (دشمن) امید بیهوده و آرزوهای کاذب و توهمات پوچی همچون سراب داشته باشند که جز بر تشنگی آنها نخواهد افزود، بهدرستی که تاریکی شبهات بر آنها حاجب گشته و چشم دلشان را با اوهام کور نموده است.
خیرخواه مردم
۱۹ـ (رزمندگان عزیز) سزاوار است مردم اطراف شما که دشمن آنها را سپر خود قرار میدهد، خیرخواه حامیان خود باشند و قدر ایثار و فداکاری آنها را بدانند و از رسیدن آزار به آنان جلوگیری کنند و موجب بدگمانی دیگران به خود نشوند؛ چرا که خداوند سبحان حقی را برای کسی نسبت به دیگری قرار نمیدهد مگر آنکه مثل آن را بر دیگری قرار میدهد، پس هر یک بر دیگری حقی دارد که باید به نیکی ادا کنند. و بدانید که شما خیرخواهتر از یکدیگر برای خود پیدا نخواهید کرد، به شرط آنکه با یکدیگر همدل شده و از روی خیرخواهی با هم متحد شوید، هرچند لازم شود از بعضی اشتباهات، بلکه خطاهای بزرگ چشمپوشی کنید.
هر کس گمان کند غریبهای برای او از خانواده و خاندان و هموطنان خود خیرخواهتر است و با او همپیمان شود، سخت دچار توهم شده است، و هر کس اموری را تجربه کند که قبلاً تجربه شده، برای او موجب پشیمانی میشود!
و بدانید کسی که گذشت را آغاز کرده، اجر و پاداش دارد و هر گذشت و نیکی و موفقیت که به تبعیت از او پیش آید، اجر و پاداش دیگری برای او خواهد بود، و اجرش نزد خداوند ضایع نمیشود، بلکه آن را به طور کامل هنگام نیاز در تاریکیهای برزخ و عرصههای قیامت به او خواهد بخشید.
و هر کس حامیان مسلمانان را یاری کند یا مراقب اهل و عیال آنان باشد و به آنان در امور خانواده یاری رساند، همانند آن مجاهدان اجر و پاداش خواهد داشت.
ترک تعصبات ناپسند
۲۰. بر همه لازم است که تعصبات ناپسند را ترک نموده و اخلاق پسندیده داشته باشند. خداوند متعال مردم را به صورت اقوام و ملتهای مختلف قرار داد تا با یکدیگر آشنا شوند و منافع را رد و بدل کنند و یاریدهنده یکدیگر باشند، و مراقب باشید که تنگنظری و خودشیفتگی بر شما غلبه نکند. شما شاهد بودید که چه بلاهایی دامنگیر شما و عموم مسلمانان در سرزمینهایشان شده است تا جایی که نیرو و اموال و ثروتهایشان در راه ضربهزدن به یکدیگر هدر میرود، به جای آنکه در پیشرفت علوم و بهرهوری امکانات و سامانبخشی امور مردم سرمایهگذاری شود. پس مراقب فتنهای باشید که فقط گریبان ظالمان را نخواهد گرفت.
به درستی که فتنه واقعشده، پس برای خاموش کردن آن تلاش کنید و از شعلهور نمودن آن دوری کنید و همگی به ریسمان الهی چنگ بزنید و متفرق مشوید، و بدانید که اگر خداوند خیرخواهی را در دلتان ببیند، نعمتی را بهتر ازآنچه ستانده به شما خواهد داد، همانا که خداوند متعال بر همه چیز تواناست.
بیست و دوم ربیعالآخر سال 1436