گفت وگوي كيهان با حجت الاسلام محمدرضا انهاري، مدير انجمن نجات از حلقه
در دو بخش پيشين اين گفت وگو تاريخچه و روش هاي به اصطلاح درمانگري عرفان انحرافي حلقه، شيوه هاي جذب و تبليغات اين فرقه و بخشي از ادعاها و انحرافات سرکرده آن در زمينه معارف و آموزه هاي ديني مورد تحليل و بررسي قرار گرفت. اينک در بخش سوم و پاياني ديگر انحرافات نظري رئيس اين فرقه پيرامون تعاليم ديني نقد و بررسي مي شود که متن آن را از نظر مي گذرانيد.
* سرکرده عرفان حلقه مدعي وجود تناقض در قرآن نيز هست، نظر شما درباره اين ادعا چيست؟
- وي در جايي بيان مي کند که قرآن تناقض دارد. قرآن يک جا مي گويد برو، يک جا مي گويد نرو، يک جا مي گويد بنشين، يک جا مي گويد ننشين. در صورتي که اين نمي فهمد اينجا تناقضي وجود ندارد. اگر اين کتاب، کتاب وحياني است، چه تناقضي مي تواند در آن باشد؟ اصلاوحي خدا اگر تناقض داشته باشد، يعني غلط. وقتي غلط است يعني قرآن باطل است، يعني رسول خدا کتاب وحي اش باطل است. اين خيلي مهم است. اين يکي از بزرگترين غلط هاي آقاي طاهري بود که برگشته مي گويد که قرآن داراي تناقض است. در صورتي که افکار خودش داراي تناقض است. قرآن را نمي فهمد. اگر کسي منطق خوانده باشد، عرض بنده را بهتر متوجه مي شود. بايد هشت وحدت در تناقض باشد که تناقض محقق شود. «در تناقض هشت وحدت شرط دان». وحدت موضوع و محمول و مکان که داريم، اين وحدت ها بايد باشد، اگر نباشد، اصلاتناقض تحقق نمي يابد. مثال بزنم که افراد همه بتوانند متوجه شوند. من به فرزند دانش آموزم مي گويم مدرسه نرو، چه ساعتي مي گويم نرو؟ ساعت 12 شب. ساعت 7 صبح مي گويم مدرسه برو. بچه بگويد بابا چرا شما اينجوري هستيد، يک بار مي گوييد برو، يک بار مي گوييد نرو. من مي گويم عزيز دلم آن ساعتي که گفتم نرو، ساعت 12 شب بود. اکنون که مي گويم برو، ساعت 7 صبح است. اينجا بين آن نرو و برو وحدت زماني وجود ندارد. آقاي طاهري نمي فهد که در قرآن يک جا مي گويد برويد بکشيد، يک جا مي گويد نکشيد، تناقضي به اين مطالب نيست. فهم شما نادرست است. شما داراي تناقض هستيد که فکر مي کنيد قرآن داراي تناقض هست.
طاهري آمده از اين خلاموجود در جامعه ما که يکسري افراد ارتباط با متخصصين فن ندارند، استفاده مي کند. شما دقت بفرماييد متاسفانه برخي افراد به متخصصين مراجعه نمي کنند. ما وقتي بيمار مي شويم، سراغ مکانيک نمي رويم. وقتي ماشين مان خراب مي شود، سراغ پزشک نمي رويم. بلکه به اهل فنش مراجعه مي کنيم. يک چيز روشني است. در مسائل ديني هم بايد به متخصص دين مراجعه کنيم. اگر اينطور نباشد، لطمه مي خوريم زيرا از بطن قضيه وارد مي شود. همه جوانب را بررسي و بحث ديني را مطرح مي کند. سرکرده عرفان حلقه مي آيد به افرادي که بينش و بصيرت ديني ندارند و شبهات زيادي در ذهنشان است، اين شبهات را مي گيرد، روي آنها کار مي کند و يک برنامه به افراد مي دهد. در مورد حجاب شبهه دارد. طرف مي گويد کجاي اسلام گفته حجاب داريم؟ در صورتي که نرفته قرآن و روايات را بخواند و به عالم و مرجع ديني مراجعه کند. طاهري مي گويد ما حجاب مان پرهيز از خودنمايي است. يا در مورد نماز يک بحثي را مطرح مي کند. طرف حوصله نماز خواندن ندارد. يکسري مي گويند آقا دلت پاک باشد. همه اينها را کنار مي گذارد. مي گويد آقا نماز کيفيتي است که اجرا مي شود. مي گويد در قرآن «اقيموا الصلوه» مطرح کرد نگفت إقراءُ الصلوه. يعني نماز خواندني نيست. نماز را نخوانيد. نماز وصل کردني است. وي در کتاب انسان از منظري ديگر و کتاب عرفان کيهاني مطرح مي کند که تمام سير و سلوک ما بر مبناي اتصال است نه عبادت، نه سجده، نه دعا و ذکر. مي گويد همه اش اتصال و کيفيت است. وي از خلاها استفاده مي کند و يک سري مطالب را به خورد افراد مي دهد و مردم هم که مراجعه به متخصص نمي کنند، تازه بعد از اينکه گرفتار مسائل متافيزيکي و يکسري مشکلات رواني در عرفان حلقه مي شوند، مراجعه مي کنند که آقاي طاهري اين بلاها را به سر ما آورده است. قبلش مردم بيايند، مراجعه کنند، اين مشکلات و شبهاتشان حل مي شود.
* در خصوص توسل به اهل بيت(ع) چه بحثی دارد؟
- طاهري در خصوص ائمه اطهار(ع) و توسل يک شبهه کهنه وهابيت را مطرح کرد. مي گويد حاجت خواستن از اهل بيت(ع) و زيارت قبور اهل بيت(ع) مصداق شرک است. اين در فايل هاي صوتي اش وجود دارد. من در اين خصوص يک اشاره هم به کتاب هايش خواهم کرد. وي مدعي است که شما وقتي که از اهل بيت(ع) حاجت مي خواهيد، در واقع مراجعه به من دون الله مي کنيد. از غير خدا حاجت تان را مي خواهيد و چون از خدا نمي خواهيد، اين مصداق شرک است. وي مطرح مي کند که شما وقتي از اهل بيت(ع) حاجت مي خواهيد، در واقع پيمان «اياک نعبد و اياک نستعين» را زير سوال برديد، آيه قرآن را مي آورد و مي گويد تو بايد از چه کسي استعانت کني؟ «اياک نستعين» در صورتي که اين دارد يک قسمتي از قرآن را بيان مي کند، قسمت ديگر را بيان نمي کند. خود قرآن که سوره حمد مي فرمايد «اياک نعبد و اياک نستعين»، در سوره بعدي (بقره) مي فرمايد «واستعينوا بالصبر و الصلوه» «از صبر و نماز ياري جوييد» (بقره 45) چرا خداوند نفرمود «و استعينو بالله»؟ فرمود به صبر و صلاه. صبر و صلاه دو مقام هستند. دو حالت انساني اند. يکي اش حالت نفساني و ديگري هم حالت عبادي است که خداوند مي فرمايد از اينها استعانت کنيد. يا براي نمونه مي فرمايد «تعاونوا علي البر و التقوي» «در راه نيکي و پرهيزگاري با هم تعاون کنيد!» (مائده 2) مي فرمايد از همديگر کمک بگيريد در بِر و تقوي، نفرمود از من کمک بگيريد. آيا خداوند متعال اينجا دارد شرک را مطرح مي کند؟ يا در جاي ديگر مي فرمايد «و ابتغوا اليه الوسيله» «و وسيله اي براي تقرب به او بجوئيد!» (مائده 35). در جاي ديگر مي فرمايد «واعتصموا بحبل الله» «و همگي به ريسمان خدا [ قرآن و اسلام، و هر گونه وسيله وحدت ]، چنگ زنيد» (آل عمران 103) نه «واعتصموا بالله». حبل الله، اين حبل واسطه است. حبل چيست؟ اميرالمومنين(ع) مي فرمايد اين حبل صراط من است، راه ولايت است. «و اعتصموا بحبل الله» يعني اين حبل، حبل الله المتين، همان راه اهل بيت(ع) و ولايت است. کسي از شيعيان، امام رضا(ع) و اهل بيت(ع) را مستقل در رفع حاجت نمي داند که بگويد امام رضا(ع) خودش حاجت مرا برآورده مي کند. هيچ شيعه اي امام(ع) را خدا نمي داند مگر اينکه واقعا کسي باشد که اهل بيت(ع) را خدا بداند و او مشرک است، مانند علي اللهي ها که خود امير المومنين(ع) اينها را در گودال ريخت و آتش زد. اگر شيعه اي هم به اشتباه به اين مسير دارد مي رود، اين هم غلط مي رود. راه شيعيان اين نيست. اين اشتباه خاص خود فرد است. يکسري آموزه هاي غلطي که در مراسم هاي عزاداري هيئات ما هست و متاسفانه در برخي مديحه سرايي هاي مداحان، برخي مطالب را مطرح مي کنند. اينها اين را عَلَم مي کنند که شيعيان اينطور با اهل بيت(ع) برخورد مي کنند. به هر صورت آن خطاي فرد است نه راه و روش شيعيان. زيارت و توسل به اهل بيت(ع) شرک نيست.
مسئله بعدي هم که درباره توسل مطرح مي کند و خطاست، اين است که قرآن مي فرمايد «ليس للانسان الاما سعي» «براي انسان جز آنچه براي به دست آوردنش تلاش کرده است چيزي نيست» (نجم 39) طاهري از آيه استفاده مي کند که در کارهاي زميني بايد تلاش کني. ديگر نروي از اهل بيت(ع) خانه و فلان بخواهي. خداي متعال رزاق علي الاطلاق است. وقتي اهل بيت عصمت و طهارت(ع) و آبرو داران عالم مثل امام حسين(ع) و امام رضا(ع) را در روزي واسطه قرار مي دهيم، بالاخره در امر اخروي هم اهل بيت(ع) را واسطه قرار مي دهيم. «من ذا الذي يشفع عنده الاباذنه» «کيست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟!» (بقره 255) شفاعت را هم از اهل بيت(ع) مي خواهيم، با اذن خداي متعال. از اينطرف هم حاجت هاي دنيايي مان را هم از اهل بيت(ع) مي خواهيم باذن خدا، به وساطت اهل بيت(ع). جالب است خداي متعال در حديث قدسي مي فرمايد موسي نمک طعام زندگي ات را هم از من بخواه. «ليس للانسان الاما سعي»، اين هست که ما بايد تلاش کنيم. از تو حرکت از خدا برکت. اما اين برکت را با دعا، توسل، حاجت خواستن از خدا و اهل بيت(ع) و با وساطت آن بزرگواران خواستيم و هيچ منافاتي ندارد. وي يک آموزه کهنه وهابيت را دارد نبش قبر مي کند و متاسفانه به خورد يکسري جوان ناآگاه و برخي خانم ها مي دهد که بله زيارت اهل بيت(ع) شرک است اما خوشبختانه اين را هم عرض کنم که ما در ميان حلقه اي ها افرادي را داريم که زيارت اهل بيت(ع) را شرک نمي دانند. من به آنها تبريک مي گويم که به صورت کلي مسخ عرفان حلقه نشده اند. زيرا مي گويند آقا ما رفتيم قم تحصن کرديم، زيارت رفتيم. ما مي گوييم خدا را شکر مسخ کامل نشديد.
رئيس اين فرقه در کتاب چند مقاله مطرح مي کند که من تناسخ را قبول ندارم. يعني يک راه رد گم کني را ايجاد مي کند. وي تناسخ را رد مي کند اما بعد مي آيد به شيوه مدرن تر تناسخ را پياده مي کند به اسم رسوخ ارواح سرگردان. مطرح مي کند که انسان ها کالبدهاي مختلف دارند، مانند کالبد ذهني که اين کالبد ذهني برخي جاها مي گويد همان روح وقتي انسان مي ميرد، از انسان فارغ مي شود، به بزرخ نمي رود و به واسطه علقه هايي که دارد، سرگردان است، به افراد رسوخ مي کند و باعث مي شود که خلق و خوي افراد عوض شود، کارهايشان در اختيار خودشان نيست. برخي به واسطه رسوخ آن روح سرگردان يا جن است که اين حالت را نشان مي دهند. سرکرده عرفان حلقه رسوخ روح و ارواح را به بدن افراد ديگر معتقد است اما در واقع از اين طرف، رد گم کني مي گويد که من تناسخ را قبول ندارم اما از طرف ديگر مي گويد ارواح سرگردان در بدن شما رسوخ مي کند. اسلام اصلاارواح سرگردان را از ريشه قبول ندارد. انسان بعد از مرگ به برزخ مي رود. در قرآن مي فرمايد «لَعَلِّي اَعْمَلُ صالِحاً فيما تَرَکْتُ کَلاَّ إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلي يَوْمِ يُبْعَثُونَ» «شايد در آنچه ترک کردم (و کوتاهي نمودم) عمل صالحي انجام دهم!» (ولي به او مي گويند:) چنين نيست! اين سخني است که او به زبان مي گويد (و اگر بازگردد، کارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخي است تا روزي که برانگيخته شوند!» (مومنون 100) اصلابرگشتي وجود ندارد.
يک مسئله اي که خيلي مهم است، اين است که اعضاي حلقه براي کارهايشان راه در رو قرار مي دهند، يعني همانطور که در بحث تناسخ مثال زدم که مي آيد اول مقاله اي در رد تناسخ مي نويسد، سپس به يک شيوه ديگر مي آيد بحث تناسخ را در اذهان عمومي جا می‌اندازد، مسئله اهل بيت(ع) هم همين طور است. وي در کتاب چند مقاله يک مقاله اي به عنوان با اولياء الهي دارد. يعني در آنجا مي خواهد اثبات کند که من خودم ولايتمدار هستم و اولياء الهي را قبول دارم. وقتي در آموزه هاي عرفان حلقه ريز مي شويم، مي بينيم که اين اولياي الهي بايد معنا بشود. منظورشان کدام اولياي الهي است. همانطور که عرض کردم، وي وقتي زيارت اهل بيت(ع) و توسل را شرک و من دون الله مي داند، از اين طرف چطور مي آيد مقاله با اولياي الهي را مي نويسد؟ منظور طاهري از اين اولياي الهي چيست؟ اينجا بايد بحث شود که وقتي مي گويد من خودم معلم هستم، ارتباط با روح القدس دارم، آگاهي برايم نازل مي شود، بعد يکجا هم مطرح مي کند که انسان ولي خدا است، همان بحث خليفه الله، به صورت غيرمستقيم از آن بحث يا از آن آموزه هاي پسر خدا در مسيحيت استفاده مي کند که انسان مي تواند ولي خدا شود حتي من هم ولي خدا هستم، تو هم ولي خدا هستي. وقتي اتصال به روح القدس داشته باشي، اين آگاهي ها دريافت شود، همه ولي خدا هستيم. اين را بايد دقت کنيم که اين مقالاتي که ايشان نوشته است، راه در رو و يک دامي است که افراد فريب اين را بخورند که وي که مدعي ولايت مداري و دوستدار اهل بيت(ع) بودن است. اين مسئله قابل دقت است. عزيزان در اين موضوع بايد دقت داشته باشند. يک موضوع ديگر هم هست که در کتاب انسان از منظري ديگر و حتي پشت سوگندنامه هايي که تفويض مي کند و يک پايان نامه را به افراد مي دهد، يکسري مطالب را نوشته از اين قرار که وقتي که منِ طاهري اتصال به روح القدس يا شعور کيهاني را به شما تفويض مي کنم، يکي از موارد قطع اين لايه محافظ که تفويض مي کنم تا موجودات غير ارگانيک به شما حمله نکنند، قرار دادن هر نامي حتي مقدسين و معصومين به جاي نام خدا و هوشمندي داخل پرانتز شعور کيهاني است. شما ببينيد يعني خدا و شعور کيهاني در يک رتبه قرار داده شد. حالاما بياييم معصومين(ع) را در جاي نام اينها مثلاشعور کيهاني بگذاريم، اين باعث مي شود که سوگندنامه نقض شود؟ اين لايه محافظ نقض شود؟ سلب شود؟ خب اين شعور کيهاني چيست که در کنار نام خدا قرار داده شده و از طرف ديگر ايشان مي گويد درمان و شفا از طريق شعور کيهاني از خدا گرفته مي شود. خب اينجا شما مي بينيد که اهل بيت(ع) را حذف مي کند و مي گويد که توسل به اهل بيت(ع) و زيارت شان شرک است. توسل به اهل بيت(ع) نقض پيمان «اياک نعبد و اياک نستعين» است اما از اين طرف مي گويد که شما بايد درمان، شفا و آگاهي را از هوشمندي الهي دريافت کنيد، يعني از خدا بخواهيد. خدا به هوشمندي الهي مي دهد و هوشمندي الهي هم به شما. يعني در واقع اينجا به راحتي اهل بيت(ع) را حذف مي کند و شعور کيهاني، هوشمندي و روح القدس را به تعبير خودش جاي اهل بيت(ع) قرار مي دهد. در واقع مي گويد استعانت از اهل بيت(ع) شرک است اما استعانت از روح القدس و هوشمندي و شعور کيهاني در عرفان حلقه که همه اش يک نام است، اين شرک نيست.
* انحرافات ديگری که سرکرده عرفان حلقه در آموزه های دينی وارد کرده چيست؟
- وي بحث وحدانيت خداي متعال را هم زير سوال مي برد. در کتاب چند مقاله و انسان و معرفت بيان مي کند. مطرح مي کند که به واسطه همان «نفخت فيه من روحي» که در قرآن مي فرمايد، چون روح خدا در ما دميده شده، پس روح خدا در ما هست، پس ما خدا هستيم و اين را قشنگ در جاي جاي سخنراني ها، کليپ ها و فايل هاي صوتي اش مطرح مي کند. خدا را به عنوان يک عاشق مطرح مي کند که انسان در معاد با خدا مواجه مي شود. خدا اينجوري با انسان صحبت مي کند، شايد اگر همه داستان را بدانيد، براي من عاشق گريه کنيد، يعني انسان براي خدا گريه کند. برخي از شما پس از کسب اطمينان از قدرت خدايي خود و احساس بي نيازي نسبت به من خواهيد گفت حالاکه خدا هستيم و بي نياز به او چرا براي خود خدايي نکنيم و فقط عده اندکي خواهند بود که خدايي در وحدت را انتخاب کرده به سوي من آمده، با من به وحدت مي رسند، يعني انسان با خدا به وحدت مي رسد اما خدايِ در وحدت و خدايِ در کثرت آخرين آزمايش است. يعني بحث وحدت بين خالق و مخلوق مطرح مي شود و انسان خدا مي شود. اين طور وحدانيت خداي متعال را زير سوال مي برد و خدا را به صورت يک سري کثرات متعدد مطرح مي کند که در روز قيامت بعد از اتفاق جهنم و بهشت، انسان بعد از اينکه خروج از جهنم مي کند، وارد بهشت در کثرت و بهشت در وحدت مي شود.
* آيا درباره بحث عصمت اهل بيت(ع) هم ادعای غلط و قابل خدشه ای دارد؟
- به راحتي در فايل صوتي بيان مي کند، در مقالاتش مُدام مي گويد امامان معصوم امامان معصوم. اين وجهه متشرعانه را در مقالات مطرح مي کند اما در کلاس هايش به راحتي بيان مي کند که هيچ کدام از اهل بيت(ع) و پيامبران اصلاادعا نکردند که ما معصوميم. ما اين مسائل را به آنها نسبت مي دهيم و اينها را بزرگ مي کنيم. اصلاً جايي در روايت ديديد که اهل بيت بگويند من معصوم هستم؟ شما دقت کنيد در قرآن اصلاً به طور خاص يک آيه داريم در بحث عصمت اهل بيت(ع). «انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا» «خداوند فقط مي خواهد پليدي و گناه را از شما اهل بيت دور کند و کاملًا شما را پاک سازد». (احزاب 33) قشنگ مشخص است که خداي متعال منظورش اين نيست که شما را از آلودگي و کثيفي لباس پاک کند که در قرآن آيه نازل شود که خدا بدن شما را پاک کند. منظور «الرجس» يعني هر ناپاکي و هر نجاست، کثافت و آلودگي روحي را از شما دور می‌کند، يعني شما معصوم هستيد. در زيارت جامعه کبيره داريم که «عصمکم الله من الزلل و امنکم من الفتن» «خدا شما را از لغزش ها حفظ كرد و از فتنه ها ايمن داشت» که خداي متعال شما را معصوم قرار داد. اصلاً بحث عقلي اش هم مشخص است. پيامبر که بخواهد وحي خداي متعال را به انسان ها برساند، اگر معصوم نباشد، پس حتماً در ارسال و انتقال وحي الهي به مردم دچار اشتباه و خطا مي شود. پس حتماً بايد خطا و اشتباه نکند که مردم بتوانند به او اعتماد و اطاعتش کنند. اگر خداي متعال عده اي از انسان هاي غير معصوم را در ميان مردم بفرستد و بفرمايد که و «اطيعوا الله و اطيعوا الرسول»، اطاعت آنها را هم واجب کند، از طرف ديگر آنها اشتباه هم کنند، خب عقلاً باطل است که خدا امر کند از کسي که اشتباه مي کند، اطاعت کنيد. مشخص است که دستور خداي متعال اگر اينطور باشد که از اهل بيت(ع)، رسول خدا(ص) و پيامبران که معصوم نباشند اطاعت کنيد، اين با حکمت و عدالت خدا منافات دارد.
* اگر موافق باشيد، به بحث معاد بپردازيم. انحرافات اين فرقه در بحث معاد را توضيح دهيد.
- رئيس اين فرقه عدالت خدا را هم زير سوال مي برد. در کتاب انسان و معرفت در بحث معاد، فايل هاي صوتي و جلساتش بحث يوم المجادله را مطرح مي کند. موضوع را اينگونه عنوان مي کند که در يوم المجادله همه انسان ها از خدا شاکي مي شوند. يعني در واقع يکي از آموزه هاي ديگر اسلام را در خصوص معاد تحريف معنوي مي کند و مي گويد روز مجادله در قيامت به خاطر اين است که افراد به دليل اينکه آگاهي ندارند، ببينيد آگاهي کليد واژه عرفان حلقه است، يعني اتصال به روح القدس، دريافت آگاهي يعني به دليل اينکه در عرفان حلقه نيستند، باعث مي شود که يک تصوير مبهم از مراحل معاد داشته باشند و مثل ناشنوايان و نابينايان در اين فضا دنبال يک نور صدايي مي گردند براي اينکه يک امکانات زندگي خاصي را براي خودشان فراهم کنند و چون ناتوان مي شوند، از اين وضعيت خسته مي شوند، آزارشان مي دهد، به همين دليل مي گويد شروع به اعتراض مي کنند. اعتراض آنها بر اين اساس است که طرح خلقت الهي را ناعادلانه مي دانند و همه طرح هاي زيرمجموعه آن را نامناسب و بي فايده تلقي مي کنند. بنابراين در قالب سوالاتي به محاکمه خدا مي پردازند. اين محاکمه عامل ديگري هم دارد که آن را به اوج مي رساند. در واقع روز قيامت روز محاکمه کردن خداست. نه بنده هاي خدا. يعني وي اينقدر با فهم و شعور مردم بازي مي کند و به مردم اينطور تفهيم مي کند که انسان ها در روز مجادله خداي متعال را به خاطر ناعدالتي و بي عدالتي اش زير سؤال مي برند. چطور زير سوال مي برند؟ تقصير خودشان را گردن خدا مي اندازند با سؤالاتي که مثلاً خدايا اگر به من اين آگاهي ها را مي دادي، اگر به من اين امکانات را مي دادي، من گمراه نمي شدم. مثلاً امکانات چه چيز مي تواند باشد؟ حلقه. يعني گمراهي خودش را مثل شيطان مي خواهد به گردن خدا بياندازد. قشنگ مي آيد بحث قيامت را تحريف مي کند. مي گويد در آن روز مردم خدا را به محاکمه مي کشند به خاطر بي عدالتي هايي که انجام داده و طوري مطرح مي کند که مردم به خاطر فهم نادرست شان کارهاي خدا را ناعادلانه جلوه مي دهند اما در واقع مي خواهد بگويد که اين اتفاق در قيامت مي افتد و مردم خدا را بي عدالت فرض مي کنند. بحث معاد بسيار گسترده است. بنده در اين خصوص نويد اين را عرض مي کنم که کتابي به اسم «پنداري از معاد» که نقد آموزه هاي عرفان حلقه در بحث معاد و نزديک به 140 صفحه است، ان شاءالله منتشر خواهد شد. بنده در اين کتاب بحث معاد را با قرآن، روايات، نظريات علما و مباحث علمي توضيح دادم و بررسي کردم.
معاد از اصول دين ما است و بازي با معاد يعني دخالت در امر اصول دين و اعتقادات مردم. آموزه هاي انحرافي که در عرفان حلقه در بحث معاد وجود دارد، بسيار ناراحت کننده و نگران کننده است زيرا اعتقاد به معاد خيلي مهم است. خداوند متعال بيش از يک سوم آيات قرآن را به معاد اختصاص داده است. بيش از هزار و چند آيه را به معاد و بحث بهشت و جهنم اختصاص داده. يعني بحث خيلي مهمي است. شما نگاه کنيد. انسان هدفش از زندگي را بايد مشخص کند. آينده چه اتفاقي برايش مي افتد؟ مي آيد اتفاقات آينده انسان را براي انسان به صورت معاد ساختگي عرفان حلقه ترسيم مي کند. دست مي گذارد روي بحث مرگ و نکير و منکر. اصلامي گويد نکير و منکر در درون ماست. فرشتگان نکير و منکر را رد مي کند و مي گويد سوالات دروني ما باعث مي شود که خودمان از خودمان سوال بپرسيم. ملک الملک را به عنوان قانون آنتروپي يعني قانون افت و کهولت بيان مي کند که بالاخره ملک الموتي نيست. يعني آن ملک الموت در واقع يک قانون افت و کهولت است. به راحتي آموزه هاي اسلامي را تحريف مي کند.
بعد مي آيد فلسفه مرگ را بيان مي کند. مي گويد لحظه جان دادن براي انسان، بسيار لذت بخش است در صورتي که انسان وقتي جان مي دهد، به واسطه اعمالي که انجام داده، اگر صالح بود، طوبي له، خوشبخت مي شود و مرگش مانند بو کردن گلي است. اگر فاسق و فاجر و گنه کار بود، به شدت جان مي دهد. در آيات و روايات بسياري به اين موضوع اشاره شده اما وي مي گويد نه، لحظه مرگ، يک لحظه بسيار شيرين براي همه است. يعني اين موضوع را تعميم مي بخشد که کسي از مرگ نترسد، مرگ يک چيز شيريني است. خب اين اشتباه است. آموزه هاي قرآن اينطور نيست. اگر اينجوري باشد، در رحمت براي همه را باز کنيم که همه بدانند که مرگ شيرين است، خب هرکسي بميرد، اين لحظه شيرين را درک مي کند، راه خودکشي را به صورت غيرمستقيم براي انسان ها باز مي کند. چه جوري راه خودکشي را بيشتر براي مردم باز مي کند؟ مي آيد در بحث برزخ، يعني واقعا يک فيلم سينمايي خرافي را من براي شما دارم تعريف مي کنم، بايد گوش کنيد، بخنديد يا گريه کنيد. مي گويد برزخ روز جبران است، يعني يک فرصت جبران براي همه است. در صورتي که در قرآن داريم که «لَعَلِّي اَعْمَلُ صالِحاً فيما تَرَکْتُ کَلاَّ إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلي يَوْمِ يُبْعَثُونَ» «شايد در آنچه ترک کردم (و کوتاهي نمودم) عمل صالحي انجام دهم!» (ولي به او مي گويند:) چنين نيست! اين سخني است که او به زبان مي گويد (و اگر بازگردد، کارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخي است تا روزي که برانگيخته شوند!» (مومنون 100). مي گويد برزخ علاوه بر صحنه آزمايش، فرصت بازنگري و جبران هم هست. يعني دنيا صحنه آزمايش بود، وي آزمايش را به بحث برزخ کشاند. عده اي هم که در اثر عدم تعالي سرگردان و سرسپرده اند، مانند مردودي هاي يک آزمون (يعني شده يک داستان امتحان تجديدي) مي توانند در آزمون تجديدي شرکت کنند. هر لحظه فرصت جديدي براي جبران است. يعني آقا شما خودکشي کن، هر اشتباهي هم که کردي و هر فسق و فجوري هم انجام دادي، خيالت راحت باشد، لحظه شيرين مرگ مي رسد، برزخ هم جبران مي کني. خب اين خيلي خطرناک است. ببينيد چطور آينده انسان ها را دارد تصوير مي کشد. من تعجب مي کنم از افرادي که دم مي زنند از اينکه ما خودمان اسلام شناسيم اما دارند در عرفان حلقه اينطور به اسلام و مسلمين خيانت مي کنند و راه ارتزاق از راه حرام با اين آموزه هاي انحرافي و افساد في الارض از طريق عرفان حلقه را ايجاد مي کنند. مسائل معاد در اين عرفان انحرافي بسيار خطرناک است.
سرکرده عرفان حلقه براي قيامت زمان تعيين مي کند. وي قيامت را به دو دسته تقسيم مي کند؛ قيامت زميني و قيامت اصلي. قيامت زميني در صورتي رخ مي دهد که زمين بعد از گذر چند ميليارد سال نابود مي شود و اين قيامت اتفاق مي افتد و بعد از آن است که قيامت اصلي اتفاق مي افتد. با اين ادعا پس تا چند ميليارد سال ديگر قيامت اتفاق نمي افتد، در صورتي که قرآن مي فرمايد که زمان قيامت بسيار نزديک است. بحث بعدي اين است که مي گويد همه از جهنم خروج مي کنند حتي يزيد. شمر هم که سر امام حسين(ع) را بريده، چون در او روح الله وجود دارد، از جهنم خروج مي کند. در واقع دارد تحريف مي کند. انسان از برزخ خارج و وارد يک داستان جديدي به اسم بهشت در کثرت مي شود. به خاطر همين مطالب است که آمريکا دارد از او حمايت مي کند. بسياري از افرادي که دنبال نيو اِيج(دين جهاني) هستند، از طاهري حمايت مي کنند. در شبکه هاي ماهواره اي دائما برنامه پخش مي کنند که طاهري يک دانشمند است. در صورتي که عرفان هاي کاذب و فرقه هاي غربي و شرقي را جمع کرده و به اسم عرفان اسلامي ايراني به خورد مردم مي دهد.
*درباره نامه مادر طاهری هم توضيح دهيد.
مادر طاهري نامه اي در حمايت از او نوشته. البته نامه منسوب به مادر طاهري است و گرنه خودشان سواد آنچناني ندارند. مادرش اعتراض کرد که بچه من الان چند سال است در زندان است و ايشان دارد به حکم مراجع به سمت اعدام کشيده مي شود. من خواهش مي کنم که سايه شوم و سنگين حکم مراجع برداشته شود و بچه من آزاد شود. ببينيد چه توهيني به مراجع مي کند. اين مادر را بايد توجيه کرد. خواهش مي کنم مستندسازان به ميدان بيايند. مادران و پدران داغديده و آسيب ديده، آنها که بچه هايشان به خاطر عرفان حلقه خودکشي کردند، آنها که رواني شدند، آنها که تيمارستاني شدند و بچه هاي طلاق بيايند از طاهري و دار و دسته و مسترهاي او شکايت کنند. چقدر آمار طلاق در عرفان حلقه داريم. قتل هم اتفاق افتاده. متاسفانه اخيرا بحث آدم ربايي هم در عرفان حلقه مطرح شده بود. خب بالاخره از کسي که قائل به توبه و جبران در برزخ است، هر کاري برمي آيد و اين مفاسد بر او بار مي شود. مگر اينکه يک سري رگه هاي مقدسي از سابق داشته باشد که جالب است در عرفان حلقه مي گويند تو به دليل داشتن اين اعتقادات، قفل ذهني داري.
ببينيد مادر طاهري مي گويد بچه ام در زندان است. ما مي گوييم مادر محترم آقاي طاهري آن زماني که بايد بچه ات را تربيت مي کردي، محمدعلي را رها کردي. اينها به کشورهاي مختلف ترکيه و ژاپن سفر کردند. يک سري آموزه هاي غلط را جمع کرده. در عرصه کشاورزي و درس موفق نشده، آمده يک فرقه را به جان جامعه انداخته و مردم را اسير کرده. اي مادر تو که الان نگراني بچه ات در زندان است، خب ببين چرا در زندان است؟ اين همه مفاسد، مباني انحرافي و جرم و جنايت در عرفان حلقه وجود دارد. اگر کسي با چاقو شخصي را بکشد، مادر قاتل بايد بگويد چرا پسر مرا زنداني کردند؟ کجاي عقل و عرف اين را قبول مي کند؟ ايشان مدعي العموم داشته. شاکي خصوصي نداشته. همه اينها نشان مي دهد وي در جامعه فسادي را ايجاد مي کند. بعد يک سري آدم جاهل و مغرض در شبکه هاي ماهواره اي مانند بي بي سي و وي او اِي که دنبال ايجاد هرج و مرج هستند، بيايند راحت از اين پل استفاده کنند، سواري بگيرند و بگويند ايران دارد انديشمندانش را زنداني و اعدام مي کند. خب اين چه انديشمندي است که اين همه مطالبش ضد قرآن است، چه انديشمندي است که تمام پزشکان دارند بر عليه او جبهه مي گيرند که آقا اين درمانگري اش يک شيادي است. در خود بي بي سي که اين مسائل را مطرح مي کند، آن پزشکان مي آيند اعتراض هم مي کنند. بي بي سي از طرفي سرکرده عرفان حلقه را توسط پزشکان نقد مي کند و از طرفي مي گويد او يک دانشمند است.
وي يک جامعه گسترده از ايران را به انحراف کشانده. نه تنها بايد زنداني بشود، بلکه بايد روزي صد بار وي را اعدام کنند و من مطمئنم اين حرف بسياري از آسيب ديده هاست که بنده ساعت ها با دوستان و اساتيد ديگر به اين عزيران مشاوره مي دهيم. آسيب ديده ها مي گويند اگر سرکرده عرفان حلقه را صد بار اعدام کنند، کم است. ايشان لطمه جسمي به ما نزد، آسيب روحي به ما وارد کرد. خانواده ها را از هم گسيخت. انسان ها را رواني کرد. انسان ها را به سمت خودکشي کشاند. آقاي تبار مطرح مي کند، در کليپ ادعاهاي واهي وکيل طاهري هم مطرح شد، خود طرف مي گويد که معامله جن گيري و جن خريدن در خانه من انجام شد. دو ميليون و پانصد هزار تومان پرداخت شد. همه اينها را شما کنار مي گذاريد، بعد مي گوييد حکومت اسلامي آمده يک دانشمند را دستگير و زنداني کرده. مسترها، بي بي سي و وي او اِي چقدر جاهلانه به اين مسئله نگاه مي کنند، چشم و سرشان را مثل کبک زير برف کردند. يک مسئله خنده دار و مضحک را مطرح مي کنند. اينها هر چقدر اين مسائل را بزرگ کنند، ما خوشحال مي شويم که چقدر اينها جاهلند. نگاه نمي کنند که اصلااين چه چيزهايي گفته. همانطور با مسترهايشان که صحبت مي کنيم، اصلانمي فهمند متني که طاهري گفته چيست، وکيل طاهري اصلاخودش کتاب ها را نخوانده. مي گويد طاهري چنين حرف هايي نزده است. فايل هاي صوتي اش را گوش نکرده، مي گويد چنين حرف هايي نزده است. ما گفتيم بفرماييد اين حرف ها و اين هم مستندات. تو خودت گوش نکردي، نديدي، نخواندي، مي گويي طاهري همه کارهايش با مجوز بوده است.
* لطفاً درباره شکواييه ای که در سايت نجات از حلقه راه اندازی کرديد، توضيح دهيد.
- ما شکواييه اي در سايت نجات از حلقه ايجاد کرديم که استقبال کثيري شد. خوشبختانه افراد دارند شکايت مي کنند. اسم مسترهاي زيادي در اين شکواييه ها برده شده و الحمدلله در حال پيگيري حقوقي است. خوشحاليم که هر مستر يک شاکي خصوص پيدا کند که ديگر دست از پا خطاتر، نيايند اين عرفان ضاله را در بين مردم ترويج بدهد و من تا تمام مسترها را با کمک انجمن نجات از حلقه و آسيب ديده ها به جرم و جنايت تدريس آموزه هاي انحرافي عرفان حلقه به دادگاه نکشم، از اين راه دست نمي کشم چرا که آسيب ديده ها بايد حمايت شوند. خدا را شکر وکلاي بسيار حاذق در حال پيگيري اين مسئله هستند. جا دارد از کانون وکلاي بسيج ايران و رئيس آن، جناب آقاي دکتر محبي تشکر کنم که دست همکاري به ما داده اند. از آسيب ديده ها تقاضا مي کنم که بدون هيچ ترسي شکايت کنند. در هر شهري داريم وکيلش را مهيا مي کنيم. نگران نباشند، با حفظ آبرو و امنيت اجتماعي وکلارا در اختيار اين عزيزان قرار مي دهيم و کارشان را پيگيري مي کنيم. الحمدلله اکنون تعداد زيادي هم ثبت نام کردند. مانند کمپين نجات از حلقه که قريب به 18000 نفر از مردم شرکت کردند. الحمدلله اکنون بعد از يکي دو هفته قريب به 600 نفر اين شکايت ها را انجام دادند و آمار در حال بالارفتن است. جالب است من مسترهايي را که مي شناختم، اسم هايشان را در اين شکواييه ها مي بينم که چه کارها و جنايت هايي کردند. به حول قوه الهي اينها در حال پيگيري است.
يکسري افراد هم هستند که نقد عرفان حلقه را انجام مي دهند. من از آنها تشکر مي کنم اما چون مطالعه ميداني ندارند، بازتاب نقدشان در دسترس شان نيست، يعني نقدي مي کنند، ديگر نگاه نمي کنند که آنها چه برخوردهايي دارند. اينها خودشان خيلي شيطنت هاي خاصي دارند که هر چه شما بگوييد، يک بهانه و راه گريزي را براي خودشان ايجاد مي کنند. برخي نقدها خام است. در نقد عرفان حلقه خيلي بايد دقت کنيم. مثلانگوييم که خود طاهري مستقيم گفته نماز نخوانيد، خب اينها مي گويند که ايشان درباره نماز مقاله دارد. درباره عصمت اهل بيت(ع) و اولياي الهي مقاله دارد. چرا شما مي گوييد ايشان با اهل بيت(ع) مشکل دارد.
قشنگ و راحت براي خودشان راه در رو درست مي کنند اما وقتي انسان با اينها برخورد عميق داشته باشد، مي بيند که راه در روها کجاست. برخي فقط کتاب ها را مي خوانند، خيلي عالي است اما من به پژوهشگران پيشنهاد مي کنم در کنار کتاب ها، حتما فايل هاي صوتي و تصويري اش را هم مشاهده کنند و به غرفه هاي پاسخگويي به شبهات که انجمن نجات از حلقه دارد، مراجعه کنند. ما در دوره هاي خاص مان به اين عزيزان آموزش مي دهيم که حلقه اي ها از چه راه هايي در مناظره براي جدل استفاده مي کنند تا آنها را بيشتر با راه هاي جدل آشنا کنيم. تقاضا مي کنم کارشناسان بيشتر به ما مراجعه کنند. الحمدلله اکنون بيش از 50 کارشناس در شهرهاي مختلف داريم که به صورت دور کاري در حال فعاليت هستند. از جمله اساتيد در کرمانشاه مانند استاد مالمير، برخي اساتيد خوب مانند استاد مهدوي، استاد هوشيار، استاد مظاهري سيف، استاد شريف دوست و بسياري عزيزان هستند که فعاليت هاي خوبي دارند. عزيزاني که سوالات و شبهاتي درباره عرفان هاي کاذب به ويژه عرفان حلقه دارند، مي توانند به کانال رسمي نجات از حلقه در تلگرام به آدرس:
telegram.me/nejatazhalgheh و سايت انجمن نجات از حلقه به آدرس http://www.nejatazhalghe.ir مراجعه کنند.
نسخه اپليکيشن کتاب حلقه اسارت نيز رونمايي و در کانال تلگرام ما ارائه شده است.
* از وقتی که در اختيار ما قرار داديد، بسيار ممنون و سپاسگزاريم.
روزنامه كيهان، شماره 21232 به تاريخ 26/9/94، صفحه 6 (معارف)