29 دی 1395, 6:38
تفاوت بهره افراد از «سعادت»: همیشه كسانی بودهاند كه میخواستهاند راه صحیح را بشناسند، تحقیق هم كردهاند، ولی موفق نشدهاند. كسانی بودهاند كه در گوشه و كنار جهان، میخواستند اسلام را دقیقا بشناسند، ولی شرایط اجتماعی آن دوران و حكومتهای جابرانه مانع این كار بود. این دسته افراد به اندازهای كه شناخت پیدا كردهاند، مسئولیت دارند و باید به همان مقدار عمل كنند. طبعا استحقاق دریافت همه گونه عنایتی را هم ندارند؛ چون تمام راه را نپیمودهاند. در چیزهایی كه نشناختهاند كمالاتی وجود داشته كه آنها به دلیل عمل نكردن، به آنها دست نیافتهاند، هرچند تقصیری در زمینه شناخت نداشتهاند. خداوند هم در همین حد پاداش آنها را خواهد داد: «إِنّا لانُضِیعُ اَجْرَ مَنْ اَحْسَنَ عَمَلا؛ ما اجر هركس كه عمل نیكویی انجام دهد ضایع نمیكنیم».(سوره كهف، آیه 30). آنها در شناخت «تقصیر» نداشتهاند بلكه قصور داشتهاند بدین معنا كه تا به حدی خاص دستشان به حقایق نائل شده است، ولی به آنچه فهمیدهاند عمل كردهاند. خداوند هم به همان اندازه پاداششان میدهد. اما كسانی كه مقصد را شناختهاند و با تلاش و كوشش خود نیز در مسیر صحیح گام نهادهاند و برای طی طریق، مشمول توفیق الهی شدهاند ـ (یعنی شیعه اهل بیت(علیهمالسلام) هستند) دیگر هیچ مشكلی ندارند، مگر در زمینه عمل و باید در عمل بكوشند؛ چون هدف و راه را درست شناختهاند. البته اینها هم از لحاظ معرفت، مراتبی دارند. چنین نیست كه هركس شیعه شد، تمام دستورات اهل بیت(علیهمالسلام) را در همه ابعادش بشناسد، مراتب علم و معرفت افراد با یكدیگر فرق میكند. ممكن است برخی به شناخت كامل تمام جزئیات نرسیده باشند و بالطبع از درك آثار آن نیز محروم خواهند شد. هر كس به شناخت كاملتر رسیده باشد، از آثار بیشتری هم برخوردار خواهد شد. در هر حال فرض ما بر این است كه ما شیعیان از لحاظ شناخت كمبودی نداریم و اسلام را از طریق اهل بیت با همه ابعادش شناخته ایم. پس اگر به درستی عمل كنیم، خداوند در دنیا و آخرت ما را غرق در نعمت خواهد كرد. در آخرت تزاحم و تعارضی نیست، خداوند هر چه را به یكی داده به دیگری هم میتواند بدهد؛ «إِنَّما اَمْرُهُ إِذا اَرادَ شَیئا اَنْ یقُولَ لَهُ كُنْ فَیكُونُ».(سوره یس، آیه 82) محدودیت از ویژگیهای دنیاست و در آخرت وجود ندارد. در اینجا هم هر كس راه شناخت را درست پیمود، هر چه را بخواهد خدا به او عطا میكند، مگر آنكه مصلحت نباشد؛ به گونهای كه حتی اگر به خودش هم گفته شود كه اگر فلان چیز به تو داده شود از چیز دیگری محروم میشوی، قبول نمیكند و میگوید همان كه خدا خواسته بهتر است. پس كسانی كه مقصد را درست تشخیص دادهاند، راه را هم درست رفتهاند و تمام توانشان را نیز برای رسیدن به آن به كار گرفتهاند (همان كسانی كه در دنیا و آخرت، غرق در نعمتهای خدا خواهند شد) مسلمانانی هستند كه شیوه اهل بیت(علیهمالسلام) را درست شناختهاند و آن را در تمام ابعاد زندگیشان محور قرار دادهاند. بر این اساس، امام صادق(ع) میفرماید: «ای پسر جندب، اگر شیعیان ما (كسانی كه مقصد زندگیشان، یعنی خدا و قیامت، را درست شناختهاند و سعادت حقیقی را وجهه همت خود گرداندهاند) استقامت به خرج دهند و از مسیری كه انتخاب كردهاند منحرف نشوند خداوند آنان را غرق در نعمتهای خود میكند». (استاد مصباح یزدی، پندهای امام صادق به رهجویان صادق، صص 81-79).در توضیح «استقامت»، بجاست بدانیم كه در چند جای قرآن، به پیامبر (ص) امر به استقامت شده است؛ یكی در سوره هود كه از آن حضرت نقل است كه فرمود: «شَیبَتْنی سورهُ هود لمكانِ هذه الآیه: فَاستقمْ كما اُمرتَ و مَن تابَ معكَ؛ سوره هود مرا پیر كرد؛ به سبب وجود این آیه: پس استقامت بورز تو و هر كه با تو توبه كرده است، همان گونه كه فرمان داده شدهای». امام خمینی(ره) در سخنان خود، زیاد بر این حدیث تاكید میكردند. به واقع، آنچه انسان را پیر میكند و كمرشكن است «استقامت» است. به همین منظور، خداوند در آیه دیگری به استقامتورزان بشارت میدهد: «إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلائِكَهُ اَلاّ تَخافُوا وَ لاتَحْزَنُوا وَ اَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ؛ آنان كه گفتند: پروردگار ما الله است، سپس استقامت ورزیدند، فرشتگان بر آنان فرود آیند كه نترسید و غمگین نباشید و بشارت ما بر شما به بهشتی كه وعده داده شدهاید» (فصلت، 30). بنابراین، صرف ایمان به خدا و پذیرش دین حق كافی نیست، بلكه باید در این راه پایداری كنیم و استقامت به خرج دهیم. باید مراقب باشیم تا لحظهای منحرف نشویم. اگر كسی این گونه باشد، خداوند از هیچ خیری در حق او فروگذار نمیكند. چنین كسی مستجابالدعوه است؛ هر چه از خدا بخواهد به او عطا میكند و او نیز جز آنچه مرضی خدا است انجام نمیدهد؛ ملائكه هم با او مصافحه میكنند و دست میدهند. البته كسانی كه به درجات بالاتر و كامل تری رسیده باشند ملائكه را میبینند و مصافحه آنها را درك میكنند.
«علیك باخوان الصدق فاكثر من اكتسابهم فانهم عده عند الرخا و جُنه عند البلاء؛ دوستان راستین برگزین و دوستانت را زیاد كن؛ زیرا چنین دوستانی امید و سرمایه انسان به گاه آسایش و پناهگاه امن او به گاه بلا و مصیبت هستند». یكی از گرانبهاترین نعمتهای الهی در عالم، دوست باوفا و یار صادق است؛ چرا كه چنین دوستانی بهترین سرمایه و پشتیبان انسان در هنگام آسایش و سختی هستند. مطابق فرمایش فوق، انسان در درجه اول باید سعی كند تا میتواند شمار دوستانش را افزایش دهد كه به قول معروف «هزار دوست كم است و یك دشمن زیاد». در مرتبه بعد پیوسته مواظبت كند كه دوستان خویش را از دست ندهد؛ زیرا هر كه این گوهر به دستش برسد و قدرش را نداند و آن را از دست بدهد از جاهلترین و زیانكارترین مردم روزگار است، چنانچه مولای متقیان علی (ع) میفرماید: «اعجز الناس من عجز عن اكتساب الاخوان و اعجز منه من ضیع من ظفر به منهم؛ عاجزترین مردم كسی است كه نتواند دوستی پیدا كند و عاجزتر از او كسی است كه دوست خوبی را از دست بدهد». پیشوایان معصوم با سفارشهای بسیار به دوستی با اهل ایمان و بیان آثار مثبت برای آن، همگان را به آن ترغیب كردهاند. امام باقر (ع)به نقل از رسول خدا (ص) فرمود: «ودّ المومن للمومن فی الله من اعظم شعب الایمان؛ دوستی مومن با مومن برای خدا از بزرگترین شعبههای ایمان است». از امام صادق (ع) نیز روایت شده: «در دنیا دوست بسیار گیرید به راستی آنها در دنیا و آخرت سودمندند. اما در دنیا، پس نیازهایی وجود دارد كه برای رفع آنها برمیخیزند و اما در آخرت سخن اهل جهنم این است كه كسی برای شفاعت ما وجود ندارد و دوستی صمیمی نداریم». در انتخاب دوست باید نهایت دقت و مراقبت را داشت و با هر كسی نباید طرح دوستی ریخت؛ زیرا دوست تاثیر زیادی در انسان دارد و میتواند به شخصیت او شكل بدهد. افزون بر آن هر كس به طور معمول خوی و خصلت دوست خود را میگیرد و مردم نیز از روی دوستان یك فرد در مورد او قضاوت میكنند پس باید در انتخاب دوست و معاشر خود دقت لازم را به عمل آوریم تا خدای نخواسته بعدها دچار پشیمانی و حسرت نشویم، چنانكه بعضی از افراد روز قیامت انگشت ندامت به دندان میگزند و میگویند: «یا ویلتی لیتنی لم اتخذ فلانا خلیلا؛ ای وای، كاش فلانی را دوست (خود) نگرفته بودم»(فرقان: 28). باید به دنبال كسی بود كه همنشینی با او سبب رشد شخصیت ما شود و به صلاح دین ما باشد. با توجه به مجموعه احادیثی كه به نحوی ما را از دوستی با گروهی خاص منع كرده اند، میتوان گفت كسانی كه دارای خصوصیات زیر باشند، صلاحیت دوستی و همنشینی را ندارند: آلودگی به گناه، عیبجویی، دروغگویی، سخن چینی، بخل و تنگ نظری، حسد، ترس، طمع و خودپسندی، جهل و حماقت. همچنین در روایات دوستی با این افراد ستایش و ترغیب شده است: كسانی كه از گناه و معصیت دوری میكنند، دست و دل باز، نظربلند، عذرپذیر، باگذشت، بزرگوار و افراد بردبار و صبور.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان