24 مهر 1396, 21:48
گروه اندیشه
روزنامه خراسان
تاریخ: 19/6/1396
«آقای طالقانی اهل فکر نو بر محور دین و با تمرکز بیشتر روی قرآن و نهج البلاغه بود ... لکن همه ابعاد شخصیت آقای طالقانی بُعد روشنفکری دینی نیست. یک بُعد مهم مبارزه است. خیلی ها روشنفکر بودند، اهل مبارزه نبودند؛ روشنفکر دینی هم بودند ... آقای طالقانی نه؛ اهل عمل بود؛ یعنی توی میدان بود، احساس درد می کرد.» بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای ستاد نکوداشت آیت ا... طالقانی (9/12/89) آیت ا... طالقانی را همه می شناختند. سید باصفایی که مبارزات بی امانش از او کوهی برای تکیه همه ساخته بود. سید محمود علائی طالقانی در اسفندماه سال 1289، در روستای گلیرد، از توابع طالقان دیده به جهان گشود. پدرش ابوالحسن علائی طالقانی، که به تعبیر امام(ره)، در رأس پرهیزکاران قرار داشت، از روحانیون عالم و مبارزی بود که پسر، ساده زیستی و صراحت لهجه را نخستین بار از منش و رفتار او آموخت. مقدمات را در زادگاه گذراند و در ده سالگی راهی قم شد و دروس خود را در مدارس رضویه و فیضیه طی کرد و پس از اخذ درجه اجتهاد از آیت ا... سید عبدالکریم حائری، در سال 1318 به تهران آمد تا نخستین حرکت سیاسی خود را در قالب انتشار بیانیه ای علیه رضاخان، به دلیل کشف حجاب و مفاسد موجود، انجام دهد. او به دلیل انتشار این بیانیه، نخستین زندان خود را تجربه کرد. این تجربه، سبب پیوند ناگسستنی او با مبارزه شد و سیدمحمود طالقانی را عملاً وارد عرصه مبارزات سیاسی کرد.
آیت ا... طالقانی در سال های پس از شهریور 1320، با درک اهمیت ورود جوانان و به ویژه دانشجویان به مقولات دینی و آشنایی آن ها با معارف اسلامی، کانون اسلام را تأسیس و جلسات منظم تفسیر را برقرار کرد؛ جلساتی که ثمره های گران قدری نظیر شهید رجایی داشت. کوشش بی وقفه او برای برقراری رابطه ای مستحکم میان حوزه و دانشگاه، از او شخصیتی کاریزماتیک برای هر دو گروه ساخت. صفا و صداقت طالقانی، در معاشرت با دیگران نیز، بر گیرایی شخصیت وی می افزود. با شکل گیری فدائیان اسلام، وی به جانب داری از شهید نواب صفوی پرداخت و از مشی مبارزاتی او حمایت می کرد. با وقوع کودتای 28 مرداد و تحت تعقیب قرار گرفتن اعضای فدائیان اسلام، طالقانی به حامی جدی آن ها بدل شد. منزل او در تهران، به مأمنی برای فدائیان اسلام و رهبرشان، شهید نواب صفوی تبدیل شد. مرحوم طالقانی، برای در امان ماندن تعدادی از یاران شهید نواب، آن ها را به روستای زادگاهش برد و در آنجا مخفی کرد؛ تاوان این حمایت، زندانی دیگر برای ابوذر زمان بود.
از سال 1332 به بعد فعالیت های تبلیغی آیت ا... طالقانی، به ویژه در محیط های دانشگاهی، شتاب دو چندانی گرفت. مسجد هدایت به عنوان پایگاه فعالیت های آن مرحوم به پناهگاه و مأمن بسیاری از نیروهای جوان و انقلابی بدل شد که در وانفسای دهشتناک سال های پس از کودتا، به دنبال مکانی برای آموختن و فعالیت می گشتند. به قول مرحوم دکتر شریعتی: «در سال های خفقان ظلمانی پس از کودتای 28 مرداد 1332، تنها طالقانی و مسجد هدایت، چون مناره ای در کویر، قامت فریاد بود.» او مسجد را به کانونی برای مبارزه با استبداد تبدیل کرد. با فرا رسیدن بهمن سال 1341، طالقانی، هم سو با امام خمینی(ره)، به مقابله جدی با همه پرسی انقلاب به اصطلاح سفید پرداخت و آن را یک «خیمه شب بازی» نامید. درست در همان زمان بود که مخالفت و مبارزه وی با رژیم صهیونیستی، سبب شد رژیم شاه وی را مجدداً بازداشت و روانه زندان کند.
آیت ا... طالقانی تنها در حوزه سیاست داخلی فعال نبود. نگاه تقریبی او به مسائل جهان اسلام از وی چهره ای فراملی ساخت. او هرگاه در زندان نبود، همایش های تقریبی را پی میگرفت. در سال 1331 به کنفرانس «شعوب المسلمین» کراچی دعوت شد و پس از آن، در کنفرانس قدس(1338) و کنفرانس اسلامی قاهره (1340) شرکت کرد. مرحوم طالقانی با ترجمه کتاب «امام علی بن ابی طالب(ع)» که تألیف شده یکی از محققان تقریبی اهل سنت بود، کوشید تا موضوع تقریب را در ذهن جوانان ایرانی نیز نهادینه کند. او در مقدمه این کتاب نوشت: «راه تقریب، که جمعی از علمای بیدار و مجاهد پیش گرفته اند، همین است که با نور تفکر، محیط ارتباط اسلامی را روشن سازند و با نوک قلم، باقی مانده ابرهای تاریک از افق فکری مسلمانان را زائل گردانند تا وحدت واقعی پایه گیرد، نه اتحاد صوری و قراردادی».سال های سخت مبارزه
مرحوم طالقانی پس از اعتراض به انقلاب به اصطلاح سفید، بازداشت و زندانی شد؛ همزمان با همین دوره از زندان اوست که واقعه 15 خرداد و بازداشت امام خمینی(ره) به وقوع پیوست. او اعتراض خود و گروهی از زندانیان را در متن اعلامیه ای، با عنوان «دیکتاتور خون می ریزد»، منتشر و همراهی خود را با نهضت آغاز شده اعلام کرد. همین اعتراض، زمینه را برای حبس بلند مدت وی فراهم و بیدادگاه شاه، وی را به تحمل ده سال حبس محکوم کرد. امام(ره) ضمن بیاناتی درباره حکم زندان مرحوم طالقانی و تعدادی از زندانیان سیاسی، در فروردین سال 1343، فرمودند: «تا این چیزها نباشد کار درست نمی شود، تا زندان رفتن ها نباشد پیروزی به دست نمی آید. هدف، بزرگ تر از آزاد شدن عده ای از زندان است، طرد عمال اسرائیل است، اتحاد با کشورهای اسلامی است».
در این حبس طولانی مدت نیز، مرحوم طالقانی به آموزش و هدایت زندانیان پرداخت. مجموعه تفاسیر وی با نگاه ویژه اش به مسائل روز جهان اسلام، یادگار همین دوره است. او پس از کش و قوس های بسیار، سرانجام در آبان سال 1357 از زندان آزاد شد و در جریان انقلاب، نقشی مهم و محوری ایفا کرد. امام(ره) با شناختی که از آیت ا... طالقانی داشتند، او را به عضویت شورای انقلاب منصوب کردند که زمینه را برای فعالیت گسترده وی فراهم کرد. آیت ا... طالقانی صراحت لهجه خویش را تا پایان عمر حفظ کرد. آن مرحوم، در واپسین روزهای حیات خود و پس از شهادت شهید مطهری، ریاست شورای انقلاب را بر عهده گرفت و در آخرین مسئولیتی که امام(ره) به وی محول کردند، برای اقامه نماز جمعه، دانشگاه تهران را به عنوان محل برگزاری انتخاب کرد تا باز هم زمینه را برای حضور دانشگاهیان در عرصه اجرای احکام اجتماعی دین مهیا کند. آیت ا... طالقانی سرانجام پس از عمری مجاهدت و پایمردی، در سحرگاه 19 شهریور سال 1358، دارفانی را وداع گفت. پیکر وی در جوار مرقد شهدای انقلاب اسلامی در بهشت زهرا(س) تهران به خاک سپرده شد.
حضرت امام(ره) در پیام تسلیت به مناسبت درگذشت او فرمودند: «آقای طالقانی یک عمر در جهاد و روشنگری و ارشاد گذراند. او یک شخصیتی بود که از حبسی به حبس و از رنجی به رنج دیگر در رفت و آمد بود؛ و هیچ گاه در جهاد بزرگ خود سستی و سردی نداشت.
من انتظار نداشتم که بمانم و دوستان عزیز و پر ارج خودم را یکی پس از دیگری از دست بدهم. او برای اسلام به منزله حضرت ابوذر بود؛ زبان گویای او چون شمشیر مالک اشتر بود؛ بُرنده بود و کوبنده. مرگ او زودرس بود و عمر او با برکت. رحمت خداوند بر پدر بزرگوار او، که در رأس پرهیزکاران بود، و بر روان خودش که بازوی توانای اسلام.» (صحیفه امام(ره)؛ ج 9؛ ص 486)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان