بررسی اهمیت امنیت اجتماعی از نگاه قرآن
امنیت؛ تبلور رحمت خداوندی
علی جواهردهی
روزنامه کیهان
تاریخ انتشار: 11 اسفند ماه 1396
در مطلب حاضر نویسنده با تشریح اهمیت و ضرورت امنیت اجتماعی و دیدگاه قرآن درباره آن، بر ضرورت توجه به نقش مردم در ایجاد چنین امنیتی در روابط اجتماعی شهروندان تأکید کرده است.
***
از نظر قرآن، امنیت مطلق یک امر مطلوب است که انسان به طور فطری و طبیعی در تلاش برای کسب و تأمین آن است. در این میان تأمین امنیت اجتماعی یکی از مهمترین اقسام امنیت همواره مد نظر انسان، جوامع و رهبران بوده است؛ زیرا جامعهای به رشد و شکوفایی میرسد و از نظر اقتصادی و آسایشی رشد میکند که در آن امنیت اجتماعی تأمین باشد؛ زیرا وقتی امنیت اجتماعی تأمین باشد، به طور طبیعی حقوق افراد جامعه و شهروندان آن تضییع نمیشود و طبقات اجتماعی به یکدیگر ظلم نمیکنند. این گونه است که جامعه حتی از امنیتهایی چون امنیت اقتصادی برخوردار میشود.
هر انسانی به دنبال امنیت از جمله امنیت اجتماعی است تا بتواند در آرامش، آسایش را به دست آورد و خوشبختی و سعادت را تجربه کند. از این رو حضرت یوسف(ع) به خانواده خویش وعده میدهد که «ان شاء الله» در مصر در امنیت خواهند بود. (یوسف، آیه 99)
آن حضرت(ع) پناه بردن به جا و مکانی را مشروط به فراهم بودن امنیت میداند؛ زیرا انسان به طور فطری خواهان امنیت است و آن را مهمترین مطلوب بر میشمارد. از این رو حضرت(ع) به پرسش فطری خانواده پاسخ میدهد و میگوید اگر خدا بخواهد این مهم در مصر تأمین خواهد شد و شما در امنیت پایدار در آنجا سکونت میکنید. تأکید بر امنیت پایدار در قالب «آمنین» و جمله اسمی از آن روست که امنیت مقطعی و ناپایدار مطلوب آدمی نیست. لذا تمام تلاش آدمی مصروف این معنا میشود که یک امنیت پایدار را به دست آورد.
عدالت و امنیت اجتماعی
ضامن بقای جامعه
آموزههای وحیانی قرآن بر این نکته تأکید دارد که کفر و شرک از مصادیق ظلم، بلکه ظلم عظیم است(لقمان، آیه 13)؛ با این حال اگر در جامعهای عدالت و امنیت اجتماعی برقرار باشد، به طور طبیعی آن جامعه باقی و پایدار و در مسیر رشد آسایشی و رفاهی خواهد بود. از این روست که جوامع کافری چون عاد و ثمود با وجود کفر اعتقادی به سبب مراعات عدالت و امنیت اجتماعی در مرتبه و سطحی از سطوح توانستند باقی بمانند، بلکه به رشد و شکوفایی اقتصادی دست یابند. خداوند در آیات 15 تا 18 سوره سباء گزارش میکند که قوم سبا، برخوردار از امنيّت كامل اجتماعى بوده است و همین موجبات رونق و شکوفایی و پیشرفت اقتصادی آنان را فراهم کرده بود. در آیات 141 و 146 سوره شعراء نیز از وجود امنيّت اجتماعى ميان قوم ثمود سخن به میان آورده و آن را موجب شکوفایی و رفاه اقتصادی جامعه و بقای آن جامعه تا زمان مشخص دانسته است.
اما اگر جامعهای فاقد عدالت و امنیت اجتماعی باشد، آن جامعه نمیتواند پایدار باشد و با بحران درونی از هم میپاشد؛ از این رو گفته شده «الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم؛ و حکومت با کفر باقی میماند، ولی با ظلم و بیعدالتی باقی نمیماند.»
از نظر قرآن، مدیریت و رهبری جامعه باید زمینه را برای تحقق انواع امنیتها از جمله امنیت اجتماعی فراهم آورد. پس همان طوری که امنیت اجتماعی باید از طریق اجرای قوانین عادلانه تأمین شود، باید امنیت سیاسی نیز از طریق دفع دشمنان و متجاوزان و ظالمان فراهم آید.
قرآن از قوم یاجوج و ماجوج به عنوان قومی که با ستمگری و تجاوز به جوامع دیگر قوم تهدیدکننده امنیت سیاسی و اجتماعی بودند یاد میکند؛ زیرا تهدید امنیت به معنای تهدید اساسی و ریشهای و فسادگری در زمین است؛ چرا که فقدان امنیت، به معنای فقدان بستر لازم برای انجام وظیفه خلافت الهی انسان در قالب آبادانی زمین خواهد بود.(هود، آیه 61) وقتی امنیت نباشد، نمیتوان در مسیر آبادانی و توسعه زمین فعالیتی را انجام داد و حتی سازهها و آبادانیهای موجود تخریب و نابود میشود. این گونه است که چنین رفتاری از نظر قرآن به عنوان «افساد فی الارض» تلقی شده و افراد و جوامعی که این گونه رفتار میکنند به عنوان
«مفسد فی الارض» شناخته شده و محکوم به فنا خواهند بود؛ چرا که این افراد یا جوامع، نعمت امنیت را که از مقام رحمت الهی برای بشر فراهم آمده از میان بردهاند.(کهف، آیات 94 تا 98)
به سخن دیگر، امنیتی که تبلور رحمت الهی است، با رفتارهای افراد یا جامعهای از میان میرود. بنابراین چنین افرادی به عنوان عامل تخریبی رحمت الهی و مفسدان در زمین باید مجازات شوند.
البته دفع عوامل گوناگون تهدیدکننده امنیت باید با توجه به شرایط و مناسبات انجام گیرد. پس یک رویه و روش برای دفع و رفع عوامل به کار گرفته نمیشود؛ بلکه گاه لازم است برای ایجاد امنیت، یک دیواره امنیتی سختافزاری یا نرمافزاری فراهم آید. به عنوان نمونه، جامعهای که توان رفع کلی تهدید را ندارد و نمیتواند جامعه تهدیدکننده را بردارد، میتواند برای تأمین امنیت سیاسی و نظامی خویش به ایجاد دیوار دفاعی سختافزاری و نرمافزاری اقدام کند؛ چنانکه به سبب همین ناتوانی، راهکار ایجاد دیوار دفاعی در برابر یاجوج و ماجوج به اجرا در آمد؛ زیرا امکان نابود کردن این قوم متجاوز فراهم نبود.(کهف، آیات 94 و 98)
براساس آیات قرآن و احاديث اسلامى، مهمترين خطرهايى كه امنيت جامعه بشر را تهديد مىكنند، عبارتند از: ظلم و بیعدالتی، تفرقه و اختلافات سياسى و اجتماعى، تجاوز به حقوق ديگران و ناسپاسىِ نعمتهاى الهى. اینها عوامل درون اجتماعی است. این بدان معنا خواهد بود که تأمین امنیت اجتماعی دارای یک ساختار پیچیدهای است که نمیتوان تنها با تأمین بخشی یا بخشهایی به هدف رسید. همچنین باید دولتها و حكومتها بدانند كه تنها با تكيه بر قدرت اطّلاعاتى و نظامى و تأمین امنیت خارجی، نمىتوان امنيت اجتماعی جامعه را تأمين كرد. دولتمردانى كه بخواهند جامعه آنها از امنيت كامل برخوردار باشد، بايد تلاش كنند از اختلافات داخلى و خارجى بكاهند، عدل و انصاف را بگسترند و مردم را به سپاسگزارى از نعمتهاى الهى تشويق نمايند؛ چرا كه هر چه اختلافات و تجاوز به حقوق ديگران، كمتر و سپاسگزارى از نعمتهاى الهى بيشتر باشد، جامعه از امنيت و آرامش افزونترى برخوردار خواهد بود.
تأمین امنیت اجتماعی نه تنها برای امت هم مقصد، بلکه برای همه شهروندان باید فراهم آید؛ یعنی چه کسانی که از نظر فکری و عملی همراه دولت و نظام سیاسی هستند؛ و چه کسانی که از نظر فکری و رفتاری در تقابل با دولت و نظام سیاسی هستند، اما حرکت حذفی انجام نمیدهند. بنابراین، هر کسی که در جامعه زندگی میکند تا زمانی که رفتار و حرکت حذفی خشونتبار نداشته باشد و نظام سیاسی را تهدید نکند، باید از امنیت اجتماعی برخوردار باشد. از این رو حضرت ابراهیم(ع) در قالب دعا به این امر توجه میدهد که تأمین امنیت اجتماعی تنها در محدوده امت نیست، بلکه در چارچوب شهروندی است. آن حضرت(ع) براى ايجاد امنيّت اجتماعى در مكه حتّى براى غير اهل ايمان دعا میکند تا نشان دهد تأمین امنیت اجتماعی باید فراگیر و بدون محدودیت باشد.(بقره، آیه 126)
دلیل بر مدعای ما این است که حضرت ابراهيم(ع) هر چند اعطاى ثمرات را به مؤمنان اختصاص داده؛ ولى امنيّت مكّه را به طور مطلق آورده است. از این فرقگذاری از سوی آن حضرت(ع) مىتوان استفاده كرد كه حضرت، امنيّت مكّه را براى همگان و حتّى براى كافران خواسته است.
البته امنیت اجتماعی حتی برای کافران در شرایطی است که آنان فعالیتهای تخریبی و افسادی و توطئهای و تحرکات حذفی علیه نظام سیاسی نداشته باشند.
نقش مردم در ایجاد امنیت اجتماعی
باید توجه داشت که امنیت اجتماعی به حوزه رفتار میان مردم با مردم و روابط شهروندان با یکدیگر باز میگردد؛ هر چند که برخی آن را به رفتار مردم با دولت و یا دولت با مردم تعمیم دادهاند؛ ولی به نظر میرسد که بخشی که تبیینکننده حوزه ارتباط شهروندان با دولت و دولت با شهروندان است، حوزه امنیت سیاسی است که دارای دو بخش خارجی و داخلی است.
امنیت اجتماعی در قالب روابط بین شهروندی باید به گونهای فراهم آید که هیچ شهروندی حق و حقوق شهروندی دیگر را در مناسبات اجتماعی تضییع، مخدوش و مختل نسازد، بلکه هر یک بتوانند در چارچوب امنیت شهروندی زندگی در سایه آرامش و امنیت را تجربه کنند. اگر در جامعهای، افراد بر خلاف قوانین رفتار کنند و حقوق شهروندی یکدیگر را مراعات نکنند، چنین جامعهای با بحران فقدان امنیت اجتماعی مواجه است و شهروندان آن احساس امنیت را از دست میدهند.
برای تأمین امنیت اجتماعی افزون بر نقش دولت به عنوان قانونگذار و ایجادکننده امنیت، باید به نقش مردم و شهروندان در ایجاد و بقای آن توجه بیشتری مبذول کرد؛ زیرا این شهروندان هستند که در حقیقت ایجادکننده و حافظ امنیت اجتماعی هستند. آموزشهای مستقیم و غیرمستقیم جامعهپذیری نقش اساسی در تأمین امنیت اجتماعی در جوامع بشری دارد. پس باید به کودکان و نوجوانان و جوانان آموخت همان طوری که مطالبهگر حقوق شهروندی خود هستند باید حقوق شهروندی دیگران را نیز مراعات کنند.
امنیت جانی و عرضی و ناموسی، در چارچوب امنیت اجتماعی معنا مییابد. پس جامعه باید چنان باشد که شخص در امنیت کامل جانی باشد و کسی تهدید به قتل نشود؛ در عین حال باید امنیت اخلاقی نیز در آن جامعه فراهم باشد و آبرو و عرض اشخاص و ناموس آنان تهدید نشوند.
اگر در جامعهای شرایط به گونهای باشد که عرض و آبروی افراد در معرض خطر باشد یا کسانی تهدید به آدمربایی و رفتارهای خشن و به عنف کنند، آن جامعه فاقد امنیت اجتماعی است. دولت باید تلاش کند تا با بهرهگیری از ابزارها و امکانات از جمله نیروی انتظامی، امنیت اجتماعی را تأمین کند و اجازه ندهد که شهروندان یا عرض و آبروی آنان در معرض خطر قرار گیرد.
از نظر قرآن، امنیت اجتماعی در قالب امنیت اخلاقی و جانی و عرضی بسیار مهم و اساسی است. از این رو در وصف امنیت مکه به امنیت اجتماعی شهروندان مکی اشاره میکند و با قاعده «تعرف الاشیاء باضدادها» به فقدان امنیت در بیرون مکه و وجود امنیت در مکه به اهمیت و ارزش آن توجه میدهد.(عنکبوت، آیه 67)
خداوند در آیه 26 سوره انفال به ارزش امنیت جانی و تأمین آن توجه میدهد و آن را نعمتى الهى و سزاوار سپاسگزارى میداند و از مردم میخواهد همواره شاکر نعمت امنیت جانی باشند که خداوند برایشان فراهم کرده است.
امنیت اجتماعی باید در شهر و خانه فراهم باشد، به طوری که شهروند در شهر و کاشانه خویش احساس امنیت بکند و ترس از تجاوز و غارت و قتل نداشته باشد.
از نظر قرآن، حفظ امنيّت محيط خانه ديگران به خير و صلاح همگان است(نور، آیه 27) و افراد باید تلاش کنند تا این امنیت برای همگان فراهم آید. البته برای کسانی که به دلایل کاری و جهادی و مانند آن از خانه و کاشانه خود بیرون میروند، سزاوار است که این امنیت به شکل ویژهای از سوی شهروندان تأمین شود نه آنکه با ایجاد محیط ناامن در محیط کاشانه و خانه، فعالان اقتصادی و تجار و مجاهدان در تنگنا قرار گیرند و به سبب ترس از ناامنی محیط خانه و کاشانه به سفر و جهاد نروند. البته خداوند خود، امنیت خانه و کاشانه مؤمنان را تضمین کرده است (احزاب، آیه 13) ولی بر دیگر شهروندان است تا به مسئولیت اجتماعی خود عمل کنند و با رفتارهای نامناسب مخل امنیت نشوند. در همین راستا خداوند در آیه 27 سوره نور برای تأمین امنیت شهروندان در خانه و کاشانه و محیط خانوادگی بر لزوم پرهيز از سلب امنيّت محيط منازل ديگران با ورود ناگهانى و بدون اذن و سلام تأکید میکند.
به سخن دیگر، هر شهروندی باید به گونهای عمل کند که موجبات سلب امنیت محیطهای منازل فراهم نشود. چشمچرانی از پنجره ساختمان، ورود بدون اذن و یا ناگهانی و مانند آن که موجب سلب امنیت است باید از سوی شهروندان کنار گذاشته شود. در حقیقت آنچه بیان میشود بیان مصداقی است و گرنه هدف اصلی همان تأمین امنیت به هر شکلی و پرهیز از همه عوامل سلب امنیت از محیط منازل و خانه و کاشانه است.
امنیت راهها نیز در ساختار امنیت اجتماعی تعریف میشود؛ به این معنا که نیروی انتظامی مسئولیت تأمین امنیت راهها را به عهده میگیرد تا مال و جان و عرض مردم در مسیر به دست دزدان غارت نشود و از میان نرود.(سباء، آیات 15 تا 18؛ اعراف، آیات 85 و 86) تأمین راهها نه تنها امنیت اجتماعی بلکه تأمینکننده امنیت اقتصادی نیز است.(همان)
همچنین امنیت اماکن مقدس و برگزاری مراسم و آیینهای مذهبی نیز در ساختار امنیت اجتماعی معنا مییابد. اگر امنیت اماکن مذهبی و برگزارکنندگان مراسم آیینی تأمین شود، میتوان گفت که امنیت اجتماعی به شکل کامل فراهم آمده است.(بقره، آیات 191 و 195؛ مائده، آیه 2؛ آل عمران، آیات 96 و 97؛ عنکبوت، آیه 67)
البته چنانکه گفته شد تأمین امنیت اجتماعی تأثیر مستقیم و غیرمستقیم برای دیگر ابعاد و شاخههای امنیت از جمله امنیت اقتصادی دارد.(مائده، آیه 2؛ سباء، آیات 15 تا 18؛ قصص، آیه 57) همچنین از این آیات به دست میآید که تأمین امنیت اجتماعی موجب رشد و شکوفایی گردشگری، علم و دانش، تبادلات فرهنگی و مانند آنها میشود. بنابراین، نمیتوان امنیت اجتماعی را در محدوده و چارچوب بستهای در نظر گرفت.