27 دی 1395, 7:53
زهرا اجلال
رهايي در راستگويي است، اين جمله را همه آدمهايي كه با ديگران مراوده ميكنند قبول دارند. وقتي انسان راست ميگويد خيالش از همه بابت راحت است چون شبها سرش را با آسودگي روي بالش ميگذارد و صبحها راحت چشم به روي دنيا باز ميكند. كسي كه راستگوست دوستداشتني هم هست چون تكليف اطرافيان با او روشن است و همه ميدانند چگونه با او رفتار كنند. حالا اگر اين راستگويي را زير يك سقف ببريم شيرينتر هم ميشود. وقتي زن و شوهري با هم يكدل و يك زبان ميشوند زندگي آنقدر دوستداشتني ميشود كه در سايه امن آن ميشود با خيال راحت گذران عمر كرد.
اگر بخواهيم خود را بيازماييم و بدانيم كه راستگو هستيم و بر منش و روش راستگويان هستيم يا راستگويي را در ديگران بجوييم ميتوان از نشانههايي كه قرآن بيان داشته بهره بريم. اين نشانهها به ما كمك ميكند تا راستگويان راستين را از دروغگويان دغلكار شناسايي كنيم و در دام حيلههاي آنها نيفتيم. نخستين نشانه راستگويي تطابق قول و عمل شخص است. اگر گفتار شخص با رفتار وي مطابقت نداشت وي را ميبايست از دروغگويان يا دست كم كساني دانست كه راستگو نيستند و بنابراين نميتوان در برابر ايشان متواضع بود و آنان را الگو قرار داد. اين مساله را ميتوان با نگاهي به اعمال آنان به دست آورد. اصولا افراد راستگو براي مردم دل ميسوزانند و براي رهايي مردم تلاش ميكنند و آنان را از اسارت و بندگي و بردگي رهايي ميبخشند. از اينروست كه اهل انفاق هستند و ميكوشند تا با كمكهاي مالي خويش ديگران را از بند بردگي برهانند. بنابراين اگر موردي ديده شد كه شخص ميكوشد تا مردم را برده و بنده خود كند در حقيقت او فريبكار است؛ زيرا كسي كه حاضر نيست شخصي در بند بردگي ديگري باشد چگونه اجازه ميدهد كه به شكل ديگر برده و بنده او شود؟از اين رو راستگويان اهل انفاق و كمك به ديگران و انسانهاي نوعدوستي هستند كه دستگير هر در راه ماندهاي بوده و به حاجتمندان و فقيران كمك ميكنند. يتيمان و ناتوانان را دستگير هستند و به آخرت ايمان داشته و نماز به پا ميدارند و زكات مال خويش را ميپردازند و اهل وفاي به عهد هستند (سوره بقره). افراد راستگو خويشان را دوست داشته و به هر شكلي به آنان كمك ميكنند. اصولا راستگويان اهل اخلاص هستند و در انجام وظايف عبادي و اجتماعي و اخلاقي خويش كوتاهي نميكنند و با تحمل مشكلات و رنجها آن را انجام ميدهند. آنها در انديشه و اعتقاد خويش با برهان و دليل هستند و اين مساله خود مهمترين دليل بر راستگويي ايشان افزون بر صدق در عمل آنان است. با توجه به اين نشانهها، انسان به سادگي و آساني ميتواند راستگوي واقعي و راستين را از راستگويان مدعي و دروغين باز شناسد. بنابراين نباید برخي از اعمال و رفتار گروهي فريبكار موجب شود تا در دام آنان بیفتیم. برخي با گريه و ساير شواهد ظاهري ميكوشند تا مردم را فريب دهند كه اصولا نبايد برخي از رفتارهاي ظاهري مبنا و ملاك داوري قرار گيرد. بسيار ديدهايد كه دروغگويان به گريه متوسل ميشوند. از اينروست كه قرآن گريه را حربه دروغگويان ميشمارد و ميگويد كه آنان با گريه ميكوشند تا حقيقت را بپوشانند و مردمان را گمراه كنند. بنابراين نميبايست گريه و ديگر تظاهرات ظاهري مردمان را ملاك داوري قرار داد. اينان در ظاهر رفتاري را انجام ميدهند كه با باطن آنها مطابقت ندارد.
راستگويي واقعاً معجزه ميكند چون كسي كه راستگوست نگاهها را به سمت خود ميچرخاند و اعتماد ديگران را به خود جلب ميكند. در اين ميان اساس زندگي انسان كار گروهي است و هنگامي كار گروهي امكانپذير است كه افراد گروه نسبت به يكديگر اطمينان داشته باشند و اطمينان در صورتي حاصل ميشود كه صداقت و امانت در ميان افراد گروه حاكم باشد. در روايات آمده است يكي از ياران پيامبر(ص) از اينكه گرفتار گناه ميشود نزد پيامبر(ص) رفت و خواستار راهنمايي آن حضرت شد. پيامبر (ص) به وي ميفرمايد: دروغ نگو! آن شخص گفت: همين! پيامبر(ص) فرمود: همين و بس. مرد رفت و در برابر امري قرار گرفت كه گناه بود و چون خواست آن را مرتكب شود گفت اگر پيش پيامبر رفتم و گفت اين كار را كردي چه بگويم؟ دروغ بگويم. من كه وعده دادهام دروغ نگويم. چند مسأله ديگري نيز رخ داد و او براي اينكه به پيامبر(ص) دروغ نگويد از ارتكاب آن خودداري كرد. اينگونه است كه رفتار خود را اصلاح كرد.
قرآن در آيات 70 و 71 سوره احزاب به تاثير و كاركرد راستگويي مؤمنان در گفتارشان اشاره كرده و آن را سبب اصلاح اعمال آنان ميداند. از اين رو فرمان ميدهد براي اينكه اعمال آنها به اصلاح گرايد همواره گفتار خالي از هرگونه شائبه دروغ بگويند و سخني را بر زبان آورند كه ظاهر آن با باطن آن موافق باشد. در آيه 20 و 21 اين سوره صداقت و راستگويي موجب تسليم شدن شخص در برابر دستورهاي خداوند و آموزههاي وحياني آن به شمار ميرود. بنابراين كساني كه اهل صداقت و راستي هستند كساني هستند كه در برابر آموزههاي وحياني تسليماند و هرگز بر خلاف آن عمل نميكنند و رفتارشان همواره در چارچوب آموزههاي ديني است و گاميبرخلاف آن برنميدارند. اصولاً رستگاري جز با راستگويي امكانپذير نيست و كسي كه دروغ ميگويد و ظاهر كلامش با باطن آن موافقت ندارد و بر خلاف واقع سخني را بر زبان ميراند نميتواند اميد به رستگاري داشته باشد. خداوند در آيه 119 سوره مائده ميفرمايد: روز قيامت تنها كساني رستگار ميشوند و از آتش دوزخ رهايي مييابند كه راستگو باشند. امروز روزي است كه تنها صدق و راستي راستگويان است كه به فرياد ايشان ميرسد و سربلند و پيروز از آزمون دنيا بيرون ميآيند. در حقيقت كساني كه راستگويي را منش و روش خويش قرار دادهاند و در هر حال و مقامي راستگويي ميكنند و سخني به دروغ بر زبان نميرانند در قيامت از راستگويي خويش بهرهمند ميشوند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان