27 دی 1395, 8:16
یكی از اصول حاكم بر رفتار و منش اهل ایمان و تقوا، احسان و نیكی است. در آموزه های دینی مصادیق و آثار ارزشمندی برای احسان و نیكوكاری بیان شده است كه ذیلا به برخی از آنها اشاره مینماییم.
مصادیق احسان و نیكوكاری: 1- كمك به مردم در هنگام سختیها: در روایات به طور مكرر نسبت به این موضوع تأكید شده است. در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: «كسی كه به فریاد برادر مومن درمانده و سردرگریبان خود ـ در هنگام شدت گرفتاریاش ـ برسد و ناراحتی او را برطرف و او را یاری كند تا به خواسته خود برسد، خداوند در برابر این كار برای او هفتاد و دو رحمت الهی مینویسد. یكی از این رحمتها در دنیا شامل حال او میشود و امر معیشت او را اصلاح میكند و هفتاد و یك رحمت دیگر برای آخرت او برای سختیهای روز قیامت ذخیره میشود».2- تلاش برای رفع نیازمندیهای مردم: از امام كاظم(ع) روایت شده است: خداوند در روی زمین بندگانی دارد كه برای رفع نیازمندی های مردم میكوشند. اینان در روز قیامت (از سختیها و بلاها) در اماناند. كسی كه مومنی را شاد كند، خداوند روز قیامت دل او را شاد میكند. امام صادق(ع) نیز میفرمایند: «به خدا و محمد و علی ایمان نیاورده است كسی كه هر گاه برادر دینیاش برای رفع نیازی به او مراجعه كند با چهرهای خندان با او برخورد نكند، اگر رفع حاجتش به دست اوست باید به انجام آن بشتابد و اگر كار از دست او خارج است سراغ دیگری رود و از طریق دیگران مشكل او را حل كند». مطابق این روایت، نیكوكاری و احسان به دیگران و كوشش برای رفع مشكل برادران ایمانی، شرط اسلام و ولایت است و ایمان به خدا و رسول و ولایت از این راه شناخته میشود. 3- گرامی داشتن مومنان: امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا(ص) میفرماید: «كسی كه برادر مسلمان خود را با سخنی ملاطفت آمیز و با رفع مشكلش گرامی بدارد، تا هنگامی كه در این حال است، در سایه رحمت خداوند قرار دارد».4- خدمت به مردم: امیرالمومنین علی(ع) از قول رسول خدا(ص) میفرماید: «هر مسلمانی كه گروهی از مسلمانان را خدمت نماید، خداوند در بهشت به تعداد آنها به او خدمتكار میبخشد». سیره عملی انبیا و اولیای الهی نیز پیوسته خدمت به مردم بود. امام زین العابدین(ع) از راهی كه میگذشت اگر كلوخی میدید از مركب پایین میآمد و آن را با دست خود از مسیر راه مردم برمی داشت، آن گاه سوار میشد و به راه خود ادامه میداد.
آثار احسان و نیكوكاری: احسان به دیگران پیامدهای بسیاری دارد كه به برخی از مهمترین آنها اشاره مینماییم. 1- همراهی خداوند: مطابق آیات قرآن كریم، خداوند همواره همراه نیكی كنندگان است و آنها را در مشكلات یاری میكند: «ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون؛ در حقیقت، خدا با كسانی است كه پروا داشتهاند و (با) كسانی (است) كه آنها نیكوكارندم»(نحل/128)
2- محبوبیت در پیشگاه خداوند و بین مردم: در قرآن كریم آمده است: «و الله یحب المحسنین؛ خداوند نیكوكاران را دوست میدارد»(آل عمران/134). از امیرالمومنین علی(ع) نیز روایت شده است: «با احسان دل دیگران به دست میآید... احسان و نیكی به دیگران سبب محبت است... آن كه احسانش زیاد شود، مردم او را دوست میدارند».3- بزرگی و عظمت: حضرت علی(ع) میفرماید: «نیكی عین آقایی است... به مردم نیكی كن تا ارج و قَدرت افزون گردد... هرگاه نیكی ها افزون و تحمل زیاد شود، جلالت و بزرگی محقق میشود... بزرگی و بلندی مرتبه، با احسان است».4- جلب نعمت و دفع بلا: كسی كه به دیگران نیكی میكند، دیگران نیز در مقابل به او نیكی میكنند و از این راه نعمت های وی زیاد و بلاها از او دفع میگردد. علی(ع) میفرماید: «نیكی كن تا به تو نیكی كنند... نیكی و احسان نعمت ها را جاری و بلاها را برمی گرداند». 5- سركوبی دشمنان و اصلاح آنان: معمولا برخی چنین میپندارند كه بهترین راه برای از میان برداشتن دشمنی ها و كارهای ناشایست، مقابله به مثل است، حال آنكه بهترین راه برای مقابله با زشت كاری ها نیكی كردن است، البته این روش همیشه و در مورد همه افراد كارآیی ندارد اما در بیشتر موارد موفقیت آمیز است. علی(ع) میفرماید: «نیكی كردن تو به دشمنان و حسودانی كه با تو حیله كرده اند، برای آنان بسیار ناراحت كنندهتر از زشت كاری تو به آنهاست و این كار آنان را به اصلاح فرامیخواند.»
يكي از اصول مهم اخلاقي در گستره پژوهش و تحقيق، اصل طمانينه و پرهيز از عجله و شتابزدگي است. عجله و شتابزدگي، اگر چه براي همه اقشار در بخشهاي مختلف زندگي فردي و اجتماعي، آثار سوء فراوان دارد، اما در فرآيند تحقيق و پژوهش، منشأ آفات و خطرات بيشتري خواهد بود. امام علي (ع) در فرمان خويش به مالك اشتر ميفرمايند: «اياك و العجله بالامور قبل اوانها؛ اي مالك بپرهيز از شتابزدگي در كارها پيش از آنكه زمانش فرا رسد». در معناي لغوي «عجله» چنين بيان شده است: «خواستن چيزي و در جستوجوي امري برآمدن، پيش از آنكه وقت آن فرا برسد»، يعني قبل از آنكه شرايط، لوازم و مقدمات كافي براي انجام امري فراهم شود، كسي وارد آن كار بشود و اقدام نمايد. شتابزدگي اقسام متعددي دارد. يكي از اقسام شتابزدگي كه در حوزه تحقيق و پژوهش و به ويژه نقد، داراي مصداق است، قضاوتهاي شتابزده يا تلقي و برداشتهاي عجولانه نسبت به يك ادعا يا نظريه است. بدين معني كه قضاوت نمودن درباره يك نظريه يا رسيدن به يك برداشت و تلقي درباره يك ادعا، متوقف بر دستيابي به پارهاي قراين، شواهد، مدارك و اسناد است و اينها همه به منزله مقدمات پيدايش آن قضاوت و برداشت هستند. اگر كسي بدون ملاحظه آن مقدمات يا غفلت از پارهاي از آنها به قضاوت يا برداشت قاطعي برسد، ميگوييم، گرفتار قضاوت عجولانه و برداشت شتابزده شده است. شتابزدگي در قرآن كريم و روايات معصومين (ع) بهشدت مورد تقبيح و نكوهش قرار گرفته است. در روايتي از رسول خدا (ص) آمده است: «تاني و آرامش از خداست و شتابزدگي از شيطان است». در كلام اميرالمومنين علي (ع) شتابزدگي موجب ندامت و پشيماني معرفي شده است: «از شتابزدگي بپرهيزيد كه پشيماني به بار ميآورد«. پارهاي از روايات نيز، فرد عجول و شتابزده را در نيل به مطلوب خويش ناكام معرفي مينمايد: «شتابزدگي را واگذاريد زيرا شتابكار خواستهاش به دست نيايد و پايان كارش پسنديده نباشد.»
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان