بر اساس آیات و روایات، ماه رمضانو روزه آن، کلاس کارگاهی فشرده کسب تقوا و تزکیه نفس است. اینکه در این کارگاه، چه درسها و آموزههایی باید یاد بگیریم به عنوان یک اصل اولی برای حضور در این کلاس است. نویسنده در مطلب پیش رو برخی از آموزهها و درسهایی که باید در کلاس رمضانی آموخت را بر اساس آموزههای اسلامی تبیین کرده است.
روزه، از پایههای اسلام
از درسهایی که باید از ماه رمضان آموخت، توجه به جایگاه پر اهمیت روزه در اسلام و ارزش آن در تعلیم و تزکیه انسان است. خداوند در آیه 56 سوره ذاریات، فلسفه و هدف آفرینش انسان را عبادت خود دانسته است. اما در آیات دیگر روشن نموده مراد از عبادت و بندگی نه آن است که وی سود کند، بلکه برای آن است تا جودی کرده باشد و انسان را به جایگاهی برساند که برتر از آن نیست؛ زیرا انسان با عبادت است که به خلافت و جانشینی خداوند میرسد و شایسته این عنوان میشود. از این رو عبادت را زمینهساز، تقوایی میداند(بقره، آیه21) که آن تقوا، انسان را برای پذیرش تعلیمات و تزکیه نفس آماده ساخته(بقره، آیات 282 و 2 تا 5 و 129 و 151) و انسان را رنگ خدایی بخشیده (بقره، آیه 138) و آماده پذیرش خلافت الهی(بقره، آیات 30 و 31) و ظهور در مظهریت ربوبیت میسازد.(آل عمران، آیه 79)
از آیات قرآنی بر میآید که برخی از اقسام عبادت از ویژگیهایی برخوردار است که در دیگر عبادات نیست. روزه به ویژه در ماه رمضان خصوصیاتی دارد که آن را در جرگه عبادت خاص قرار داده است. روزه به تعبیر صاحب جواهر از شریفترین طاعتها و برترین عبادتهاست؛ و جزو ارکان پنج گانه اسلام به شمار میرود.امام باقر(ع) فرمود: بنی الاسلام علی خمسةً اشیاء، علی الصلوةً و الزکاةً و الحج و الصوم و الولایه؛ اسلام بر پنج چیز استوار است، برنماز و زکات حج و روزه و ولایت و رهبری اسلامی. (فروع کافی، ج 4، ص 62، ح 1)
امام صادق(ع) در برتری روزه بر نماز تأکید داشته و آن را برترین عبادت میداند. روزی ابوحنیفه خدمت امام صادق(ع) رسید. حضرت به وی فرمود: شنیدهام که تو در دین قیاس مىکنى؟ گفت: بلى. فرمود: واى بر تو ای نعمان! اولین کسى که قیاس کرد ابلیس بود؛ چرا که هنگام امر به سجده براى آدم (ع) گفت: مرا از آتش و او را از گل آفریدى، حالا به نظر تو کدامیک از این دو گناه، بزرگتر است؟ قتل یا زنا؟! ابوحنیفه گفت: قتل! حضرت(ع) فرمود: پس چرا براى قتل دو شاهد لازم است، ولى در زنا چهار شاهد؟! آیا مىتوان مقایسه کرد و تمثیل و قیاس به کار گرفت؟ گفت: نه! حضرت (ع) فرمود: از این دو کدام یک آلودهتر است؟ ادرار یا منى؟! گفت: ادرار! حضرت (ع) فرمود: چرا خداوند در ادرار وضو را لازم دانسته، ولى باید در منى غسل کرد؟! آیا مىتوان قیاس کرد؟ گفت: نه! حضرت (ع) فرمود: کدام یک اهمّیّت بیشتری دارد: نماز یا روزه؟ گفت: نماز! فرمود: پس چرا براى زن حائض لازم است روزه را قضا کند، ولى نماز را قضا نمىکند آیا مىتوان مقایسه کرد؟ گفت: نه.... (مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 10، ص 220 و 221)
خداوند درباره ارزش و اهمیت روزه خود میفرماید: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما بودند مقرر شده بود، باشد كه پرهيزگارى كنيد. روزه در روزهاى معدودى بر شما مقرر شده است؛ ولى هر كس از شما بيمار يا در سفر باشد، به همان شماره تعدادى از روزهاى ديگر را روزه بدارد و بر كسانى كه روزه طاقتفرساست، كفارهاى است كه خوراك دادن به بينوايى است. و هر كس به ميل خود، بيشتر نيكى كند، پس آن براى او بهتر است، و اگر بدانيد، روزه گرفتن براى شما بهتر است. ماه رمضان همان ماه است كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، كتابىكه مردم را راهبر، و متضمّن دلايل آشكار هدايت و ميزان تشخيص حق از باطل است. پس هر كس از شما اين ماه را درك كند بايد آن را روزه بدارد و كسى كه بيمار يا در سفر است بايد به شماره آن، تعدادى از روزهاى ديگر را روزه بدارد. خدا براى شما آسانى مىخواهد و براى شما دشوارى نمىخواهد تا شماره مقرر را تكميل كنيد و خدا را به پاس آنكه رهنمونتان كرده است به بزرگى بستاييد، و باشد كه شكرگزارى كنيد. (بقره، آیات 183 تا 185)
روزه هر چند در مقایسه با نماز، آن تنوع و گستردگی را ندارد و مقدار واجب آن به زمان خاصی محدود شده، اما در بسترسازی برای تقوای الهی، دستیابی به تزکیه نفس، رسیدن بهقرب الهی،صفای اندیشه و عقل و نیز دستیابی به تعلیمات مستقیم الهی، حکمتها و کمالات معرفتی از طریق تقوا (بقره، آیات 183 و 282) که بالاترین حالات نفس آدمی است، نمونه اعلای یک عبادت است تا جایی که طبق یک روایت خداوند پاداش آن را مستقیماً به خود مربوط دانسته، بلکه خود را پاداش آن قرار داده است؛ زیرا همان طوری که اهل معنا و از جمله صاحب جواهر به آناشاره کرده اند، روزه به سبب ماهیت آن، از ویژگی کسب اخلاص برخوردار است؛ چرا که روزه از چشم دیگران و نگاه آنان پنهان و نهان است و کسی نمیتواند از روزه دار شدن شخص مطلع شود مگر آنکه خود ابراز کند.
رسولالله(ص) فرموده است: قال الله تعالی الصوم لی و انا اجزی به؛ روزه برای من است و من پاداش آن را میدهم. (وسائل الشیعه، ج 7، ص 294، ح 15 و 16 و 27 و 30)
در جایی دیگر رسول خدا(ص) فرموده است: من منعه الصوم من طعام یشتهیه کان حقا علی الله ان یطعمه من طعام الجنة و یسقیه من شرابها؛ کسی که روزه، او را از غذاهای مورد علاقهاش باز دارد برخداست که به او از غذاهای بهشتی بخوراند و از شرابهای بهشتی به او بنوشاند. (بحار الانوار، ج 93، ص 331)
تمرین ترک و خودداری
شاید نخستین فرمان تشریعی خداوند عمل به چیزی نباشد، بلکه ترک چیزی باشد. خداوند در نخستین فرمان خویش به حضرت آدم(ع) و همسرش فرمود: وَلاَ تَقْرَبَا هَـذِهِ الشَّجَرَةً فَتَكُونَا مِنَ الْظَّالِمِينَ؛ به این درخت نزدیک نشوید تا از ظالمین باشید.(بقره، آیه 35؛ اعراف، آیه 19)
این فرمان هر چند در شرایط و با ویژگیهای تکلیف شرعی وارد نشده و ترک عمل به آن، گناه به مفهوم اصطلاحی نیست، اما اولین فرمان الهی در قالب بایدها و نبایدهای تشریعی برای بشر است؛ زیرا تا پیش از این بشری نبوده و همچنین تکلیفی در قالب تشریع وضع نشده بود.
پس نخستین فرمان تشریعی نه تکوینی خداوند، فرمان ترک و خودداری و اجتناب است. ویژگی اصلی روزه از نظر ماهیت که آن را متمایز از دیگر عبادات مثل نماز و حج میکند این است که تنها «ترک» و حداکثر خودداری و «کفّ» نفس از مفطرات همراه با نیت است که آن نیز هر چند امری وجودی است اما قلبی است؛ زیرا روزه جز ترک و یا بناگذاری بر ترک مفطرات همراه با قصد قربت و امتثال مشروط به شرط یا فعلی نیست؛ از این رو این عبادت نه مانع کاری دیگر است، نه جای خاصی میخواهد، نه حرکت مخصوصی دارد، نه ذکر ویژهای میخواهد و نه حتی توجه و حضور ذهن میطلبد؛ زیرا انسان میتواند در طول روزه بخوابد، یا به کاری مشغول شود به طوری که از روزه بودن غافل گردد و یادش برود روزه است؛ اما وقتی پرسش شود میگوید: روزه دارد. پس روزه به جز اموری که در شرع به عنوان مبطلات آن شمرده شده، با تمام کارهای دیگر قابل جمع است.
پس روزه را باید تمرین ترک و خودداری از محرمات و مباحاتی دانست تا نفس بیاموزد و تربیت شود که هر چیزی را هر جایی و هر زمانی نخواهد؛ زیرا نفس انسانی، به سبب ماهیت ویژهای که دارد، از تنوع و تعدد خواستههای مادی و معنوی و دنیوی و اخروی برخوردار است. همین امر موجب میشود تا گاه گرفتار افراط و تفریط شود و حق بخشی را تضییع کرده و حق بخشی را فراتر از لازم ادا نماید و زمینه را برای خواهشهای بیجای نفسانی فراهم آورد. روزه به آدمی میآموزد تا اعتدال را میان خواستههای نفسانی برقرار کند؛ زیرا در روزه حتی برخی از مباحات نیز حرام میشود و همین امر موجب میگردد تا انسان بتواند تمرین کند چگونه مهار و مدیریت نفس را در دست گیرد. حضور نفس در کالبد جسمانی و مادی، موجب تقویت جنبه حیوانی و مادی آن شده و گرایش بهخواهشهای مادی و دنیوی را افزایش میدهد. از این رو، روزه موجب میشود تا این جنبه مدیریت و مهار شود و زمینه برای جنبههای اخروی و معنوی و روحی نفس تقویت شود. بر همین اساس، حضرت امیرمؤمنان علی(ع) در تبیین یکی از مهمترین آموزهها و درسهایی که ماه رمضان و اصولاً روزه به آدمی میآموزد، به مدیریت نفس از لذات و خواهشهای مادی و دنیوی اشاره میکند. آن حضرت(ع) میفرماید: صوم النفس عن لذات الدنیا انفع الصیام؛ روزه نفس از لذتهای دنیوی سودمندترین روزههاست. (غررالحکم، ج 1، ص 416، ح 64)
پس برترین نوع از انواع روزهها و برترین تأثیر آن را باید در تربیت نفس و مهار و مدیریت آن دانست تا لذات دنیوی، انسان را به هر سو و هر جا نکشاند. آن حضرت (ع) همچنین در جایی دیگر میفرماید: الصیام اجتناب المحارم کما یمتنع الرجل من الطعام و الشراب؛ روزه پرهیز از حرامها است همچنانکه شخص از خوردنی و نوشیدنی پرهیز میکند. (بحارالانوار، ج 93، ص 249) پس در کلاس درس روزه باید آموخت چگونه از اموری خودداری کنیم و ترک برخی از لذات را تمریننماییم. این گونه است که انسان میتواند بخشی از مفهوم تقوای الهی را تحقق بخشد.
کسب تقوای الهی
اصولاً عبادت از جمله روزه برای کسب تقوای الهی است. خداوند در آیه 21 سوره بقره میفرماید: يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛ اى مردم، پروردگارتان را كه شما و كسانى را كه پيش از شما بودهاند آفريده است، پرستش كنيد، باشد كه به تقوا گراييد.
در اصطلاح قرآنی، تقوا به مفهوم حفظ و نگهداری است. به این معنی که انسان نفس خویش را به گونهای حفظ کند تا از غضب الهی در امان باشد. آنچه غضب الهی را فراهم میآورد، ترک واجبات و انجام محرمات در گام نخست است. بنابراین، اگر بخواهیم سخن از تقوای الهی درباره شخصی بگوییم و او را متقی بدانیم باید بگوییم کسی متقی است که واجبات را انجام داده و محرمات را ترک میکند؛ زیرا این گونه است که خشم و غضب الهی از او دور شده و این شخص در پناه اعمال و نیاتی قرار میگیرد که موجب رضایت خداوندی است. به سخن دیگر، کسی که رضایت خداوندی را با انجام واجبات و ترک محرمات به دست میآورد در پناه سپری قرار میگیرد که او را از خشم الهی حفظ میکند.
واژه پرهیز و پرهیزکار را در فارسی معادل تقوا و متقی گرفتهاند. در فارسی امروز واژه پرهیز بیشتر در معنای اجتناب به کار میرود و نمیتواند معادل واژه عربی تقوا باشد؛ زیرا تقوا از ریشه «وقی» به معنای نگه داشت و حفظ است. از همین رو به سپر گرفتن در برابر دشمن، وقایه میگویند؛ زیرا انسان را از بلا و شمشیر و تیر و مانند آن حفظ میکند و از آسیب خوردن دور نگه میدارد.
وقتی در آیات قرآن از تقوا سخن به میان میآید مراد توجه و مواظبت و مراقبت و نگهداشت خود است. این نگهداشت تنها به دست نمیآید بلکه با تقوا و پرهیزکاری به دست میآید که به معنای مراقبت و نگه داشت است.
به نظر میرسد که روزه به سبب آنکه شامل واجبات و محرماتی است، در تحقق این مفهوم و حقیقت در نفس انسانی بسیار کارآمد است؛ زیرا از عباداتی است که تأمینکننده دو بخش است، هر چند که در آن اجتناب و ترک بیشتر دیده میشود و از یک نظر غلبه دارد به طوری که روزه را کف نفس و خودداری از ترک محرمات دانسته اند، اما باید توجه داشت که برای تحقق روزه کامل لازم است تا برخی از واجبات نیز انجام گیرد.
از آنجایی که فلسفه عبادت، کسب تقوای الهی و برگرفتن سپری در برابر خشم و غضب الهی است، در روایت، از روزه به عنوان سپر از آتش دوزخ یاد شده که نماد غضب و خشم الهی است. البته این اختصاص به روزه ندارد، بلکه عمل به هر فرمان الهی از فعل واجب تا ترک حرام، همین خصوصیت را دارد. اما از باب مصداقی و تطبیق عبادت به موارد آن، رسول خدا (ص) فرموده است: الصوم جنةً من النار؛ روزه سپر آتش (جهنم) است. «یعنی به واسطه روزه گرفتن، انسان از آتش جهنم در امان خواهد بود.» (الکافی، ج 4، ص 162)
تساوی فقیر وغنی
هدف از روزه آن است تا دارا و ثروتمند با تجربهای از گرسنگی و تشنگی و نداری، فقر بینوایان را با تمام وجودش لمس و حس کند و زمینه برای همدلی و همدردی فراهم آید. وقتی همدردی ایجاد شد انسان بهتر میتواند از نظر درونی و قلبی با دیگران همراهی کند. این گونه است وقتی بینوایی را دید به سبب تجربه هر چند محدود و کوتاه از گرسنگی وتشنگی اقدامی برای جبران فقر کرده و فقیران را دستگیری میکند.
امام صادق(ع) درباره این فلسفه روزه فرموده است: انما فرض الله الصیام لیستوی به الغنی و الفقیر؛ خداوند روزه را واجب کرده تا بدین وسیله دارا و ندار (غنی و فقیر) مساوی شوند. (من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 43، ح 1)
البته این روایت به این نکته توجه میدهد که فلسفه روزه آن است تا شرایط به گونهای فراهم آید تا ثروتمند در سطح فقیر قرار گیرد تا این گونه دانسته شود از نظر قرآن و آموزههای اسلامی هیچ تفاوتی میان فقیر و غنی نیست؛ بلکه آنچه مایه مباهات و فخر است، دارایی و ثروت مادی و دنیوی نیست؛ بلکه اینها از زینتهای زندگی دنیوی است نه اخروی و همچنین از زینتها و آرایههای دنیا است نه انسان (کهف، آیه 46؛ قصص، آیه 60؛ حدید، آیه 20)؛ چرا که زینت حقیقی انسان و عامل کرامت وی چیزی جز تقوای الهی نیست.(حجرات، آیه 13)
خداوند با روزه همان برنامهای را به اجرا میگذارد که در حج به اجرا گذاشته است. در حج همگی باید زینتهای مادی دنیوی را کنار گذارند و یک نوع جامه سپید به تن کنند تا هر گونه تفاوت ظاهری برداشته شود و کسی به دیگری فخر نفروشد و مباهات نکند.
اصولاً در این نوع کلاسهای فشرده و کارگاههای سخت است که انسان آبدیده میشود و تجربهای را میاندوزد که همه زندگیاش را تحت تأثیر خود قرار میدهد.
البته برای بیشتر مردم گذشتن از جان آسانتر از گذشتن از مال است؛ زیرا بخل تمام وجودشان را گرفته است. از این رو، حاضرند روزه مستحبی بگیرند ولی صدقه ندهند. برای این افراد لازم است برای مبارزه با نفس و هواهای آن، صدقه دادن را تمرین کنند تا بتوانند بر این گرایش نفس غلبه کرده و چیره شوند و نفس خویش را تربیت نموده و بر خلاف خواستهها و خواهشهای آن عمل کنند. از این رو، امام صادق(ع) فرموده است: صدقه درهم افضل من صیام یوم؛ یک درهم صدقه دادن از یک روز روزه مستحبی برتر و والاتر است.(وسائلالشیعه، ج 7، ص 218، ح 6)
روزنامه کیهان
تاریخ انتشار: سه شنبه 08 خرداد ماه 1397