21 مرداد 1396, 23:58
از منظر قرآن چه اشخاص و يا جرياني از دين اسلام، استفاده ابزاري مي کنند و آن را در جهت اهداف غيرالهي خود به کار مي گيرند؟
در سه بخش قبلي پاسخ به اين سؤال ضمن تأکيد بر اينکه جريان نفاق پيچيده ترين و خطرناک ترين جريان در جامعه اسلامي است، و مهم ترين ويژگي منافقان استفاده ابزاري از دين اسلام است، به مفهوم و زمينه هاي پيدايي نفاق و راه هاي شناخت منافقان پرداختيم. اينک در تکميل مباحث قبلي، بخش پاياني را پي مي گيريم.
در آيه نخست سوره منافقون در تحليل علت اينکه به اسلام روي آورده و شهادتين را به زبان مي آورند و مي گويد: اذا جاءک المنافقون قالو نشهد انک لرسول الله و الله يعلم انک لرسوله و الله نشهد ان المنافقين لکاذبون اتخذوا ايمانهم جنه؛ هنگامي منافقان نزدت مي آيند مي گويند که ما شهادت مي دهيم که تو رسول خدايي و خدا مي داند که تو رسول اويي ولي خداوند درباره منافقان شهادت و گواهي مي دهد که آنان دروغگويند و ايمان را تنها براي ابزار برگزيدهاند.
بنابراين منافقان از ايمان و دين به عنوان ابزار استفاده مي کنند تعبير به اينکه آنان شهادت به رسالت و توحيد را تنها براي جنه و سپر اختيار کرده اند نشان مي دهد که ايشان در جامعه احساس خطر مي کردند و براي اينکه خود را در دژ امني قرار دهند و از آسيب هاي احتمالي از سوي دين و دينداران در امان بمانند به شهادتين روي آورده و ايمان اختيار کرده اند. در حقيقت دين ابزاري است که در پناه آن مي کوشند تا خود را از مؤمنان و جامعه ايماني حفظ کنند. به همين دليل گفته شد که نفاق زماني در جامعه شکل مي گيرد که اسلام و ايمان در قدرت باشند و کافران براي رهايي از فشارهاي قدرت اسلام به دين روي مي آورند تا در پناه آن خود را از هرگونه گزندي حفظ کنند. اين گزند تنها از قدرت جامعه ايماني محتمل است.
هرچند که ممکن است که اين گزند و آسيب توهمي و نادرست باشد ولي تنها ترس از اسلام و جامعه ايماني است که برخي از شهروندان را وادار مي سازد که خود را در ظاهر مطابق با جامعه و سازگار و همراه با آن نشان دهند در حاليکه برخلاف آن ايمان داشته و حرکت مي کنند.
در آيه 16 سوره مجادله نيز به همين مسئله اشاره کرده و تحليل مي کند که علت روآوري منافقان در جامعه ايماني به ايمان و اسلام تنها ترس است و براي حفظ خويش سپر و زره اسلام را بر تن کرده اند تا با آن از آسيب هاي اجتماعي در امان بمانند.
جريان نفاق، جرياني است که دين را ابزار خويش قرار مي دهد و با نگاه دين ابزاري به آن رو مي آورد. اين جريان از جريان هاي مخفي و زيرزميني است. به سخن ديگر از خصوصيات و ويژگي هاي جريان نفاق حرکت هاي زيرزميني و مخفي آنان است. به هدف ضربه زدن و جلوگيري از افزايش قدرت اسلام به اسلام رو مي آورند تا از داخل بر پيکر آن ضربه وارد سازند. از اين روست که هدف از ورود به ايمان و اسلام تنها پناه بردن به سپري است که در پناه آن بتوانند از درون تهديدات خود را عملي سازند و به اهداف خويش دست يابند. از اين روست که هم در آيه 16 سوره مجادله و هم در آيه 2 سوره منافقان سخن از گرفتن جنه و سپر اسلام براي سد و بستن راه خدا به ميان آمده است: «اتخذوا ايمانهم جنه فصدوا عن سبيل الله»
به نظر مي رسد استفاده ابزاري دين در جامعه و حکومت، چهار تأثير منفي عمده داشته باشد: 1- به علت پيوندي که بين دين و سياست و منافع يک قشر و گروه خاص شکل میگيرد، ناکامي هاي سياسي به پاي دين نوشته مي شود و در نهايت تضعيف اعتقادات ديني و ناکارآمدي حکومت اسلامي را در پي دارد.
2- روحانيت به عنوان نهادي که وظيفه تفسير و تبيين و مرجعيت دين را دارد، بي اعتبار میشود، و به مرور مرجعيت و نقش فرهنگ سازي خود را در جامعه از دست مي دهد. در واقع نتيجه همان استفاده ابزاري از دين است که تصور مي شود خودکامگي و استبداد در پيوند با دين و روحانيت است.
3- عامه مردم به ويژه جوانان به عنوان مخاطبان اصلي دين اسلام، به مرور سرخورده و واگرا مي شوند، چرا که استفاده کنندگان ابزاري از دين، چهره واقعي و اصيل دين اسلام را در عمل به آنان نشان نمي دهند.
4- بسترسازي براي تقويت حاکميت و فرهنگ سکولاريسم يکي ديگر از آثار سلبي استفاده ابزاري از دين است، چرا که حکومت هاي غيرالهي تا پيش نياز تنفر از دين و واگرايي نسبت به دين الهي را در مقام تجربه نداشته باشند، نمي توانند بر مردم به راحتي مسلط شوند و اقبال مردم را به همراه داشته باشند
روزنامه كيهان، شماره 21670 به تاريخ 22/4/96، صفحه 8 (معارف)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان