27 دی 1395, 8:37
زينب فياضی
تعاملات انسانها با يكديگر و برقراري رابطه ميان افراد، گاه با آسيبهايي همراه است. سخن از شناخت اين آسيبها و تلاش براي از بين بردن آنها چيزي است كه در متون ديني بدان پرداخته شده است. از آنجا كه دين عهدهدار سعادت دنيوي و اخروي افراد است، ارائه راهكارهايي براي برطرف نمودن آسيبهاي اجتماعي و برقراري روابطي سالم و درست در ميان افراد جامعه از وظايف آن بهشمار ميآيد. تلاش براي شناخت اين آسيبها و برطرف نمودن آنها، هنگامي اهميت مييابد كه برخي از اين رفتارهاي نادرست سرچشمه گناهان ديگر ميگردد. بدبيني و بدگماني نمونهاي از آسيبهايي است كه گاه در روابط اجتماعي به چشم ميخورد. فرد بدبين و بدگمان، اعمال و رفتار ديگران را به بدي تفسير مينمايد در حالي كه امكان تفسير اعمال ايشان بر وجه خوب و مثبت نيز وجود دارد. در حقيقت چنين فردي برداشتهاي ذهني خود را به ديگران نسبت ميدهد حال آنكه در بسياري از موارد اين برداشتها با واقعيت تطبيق ندارند و وجاهت اين بافتهها تنها براي خود فرد است. فرد بدبين مدام آزرده خاطر است.
او دنياي اطرافش را تيره و تار ميبيند و چنين تصور مينمايد كه ديگران به او خيانت ميكنند. از اينرو به هيچ كس اعتماد نميكند. بروز رفتارهاي ناشايست و نامناسب از چنين فردي سبب ميشود كه ديگران نيز به او اعتماد ننمايند. هجمه افكار منفي و باطل در وجود چنين فردي آنقدر گسترش مييابد تا آنكه تمام وجودش مملو از بدي ميشود و همين امر سبب ميشود تا فرد بدبين از همه كس فاصله گيرد و رفتارهاي سرزده توسط اطرافيانش را به بدترين شكل تفسير نمايد در حالي كه در حقيقت چنين چيزي نبوده است. تفسير نادرست از اعمال و رفتار ديگران آنقدر ادامه مييابد كه سبب ايجاد كدورتي عميق ميشود تا جايي كه راه دوستي دوباره بسته ميشود. خداوند كريم در كلام آسماني اش به مؤمنان سفارش نموده تا از گمانه زني دوري نمايند آنجا كه ميفرمايد: «يا أيها الّذين آمنُوا اجْتنِبُوا كثيراً مِن الظّنِّ إِنّ بعْض الظّنِّ إِثْمٌ » (سوره حجرات آيه 12) ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از بسيارى از گمانها بپرهيزيد كه پارهاى از گمانها گناه است. چرا كه سرچشمه بسياري از گناهان، گمانهاي نادرست و اشتباه است. بدين منظور و براي دور ماندن از بسياري از گناهان، در كنار سفارشات بسياري كه از سوي معصومين (ع) براي اجتناب از بدبيني ديده ميشود توصيه و سفارشات اكيدي بر خوشبيني وجود دارد. آنچه از متون ديني ميتوان استخراج كرد آن است كه نه تنها نبايد به رفتار ديگران گمان بد برد بلكه تا جايي كه ممكن است بايد رفتار آنها را به نيكي تعبير نمود مگر آنكه ديگر راهي براي توجيه و تفسير آن به نيكي وجود نداشته باشد «قال أمِيرُ الْمُوْمِنِين عليه السلام فِي كلامٍ لهُ ضعْ أمْر أخِيك على أحْسنِهِ حتّى يأْتِيك ما يغْلِبُك مِنْهُ و لا تظُنّنّ بِكلِمةٍ خرجتْ مِنْ أخِيك سُوءاً و أنْت تجِدُ لها فِي الْخيرِ محْمِلًا؛ (كافي، محمد بن يعقوب كليني، ج2، ص362، ح3) اميرالمؤمنين (ع) در ضمن سخن خود فرمود: كار برادر دينى خود را به بهترين وجهى مقرر دار تا آنكه دليلى به دست تو آيد كه بر تو چيره شود و راه توجيه را بر تو ببندد و به هيچ سخنى كه از برادرت برآيد بد گمان مباش تا محمل خوبى براى آن توانى يافت». سفارش به خوشبيني نسبت به برادران ديني در متون اسلامي تا آنجا ادامه مييابد كه علاوه بر توصيه به يافتن علت و دليلي بر اعمال و رفتار به ظاهر نادرست و اشتباه افراد، تأكيد شده تا براي رفتاري كه اطمينان به نادرست بودن آن نيز وجود دارد توجيهي پيدا شود و در واقع فرد براي اين نوع از رفتارها دليل و علتي بسازد هر چند كه بر ساختگي بودن آن آگاهي دارد. اعمال و كردار اطرافيانمان را بايد به بهترين وجه تفسير كنيم، اگر دليلي نديديم كه تفسير به خير كنيم بايد در درون خودمان عذري براي خير بودنش بتراشيم، نه اينكه با حدس و گمان به ديگران عمل ناروايي را نسبت دهيم. مثلاً اگر يك خانم و آقا را همراه همديگر ديدم، سريع حكم نكنيم كه اينها به هم نامحرمند و ارتباط نامشروعي دارند، تعبير كنيم كه يا خواهر و برادرند يا زن و شوهر، اگر هيچ كدام براي ما محرز نبود ما نبايد در ذهنمان دربارهشان فكر منفي كنيم.
فرد خوشبين از هجمه افكار باطل و آزاردهنده در امان است. چنين فردي بيجهت اسباب ناراحتي خود را فراهم نميآورد و بار گناهانش را زياد نمينمايد. او به سبب افكار سالمش پيش از هركس بهرهمند از آرامش است. از آنجا كه فرد خوشبين از نظر روحي آرام است در تعاملات اجتماعي اش بهدرستي رفتار مينمايد. رفتار سالم و درست او سبب ميشود تا محبت افراد نسبت به چنين فردي برانگيخته شود.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان