رضا خوشرو
اميدواري مانند صفات پسنديده ديگر، اكتسابي است يعني بايد با تلاش و تمرين آن را به دست آورد. راههايي كه جوانه اميد را در دل آدمي ميكارد عبارتاند از:
تفكر مثبت
قدرت انديشه و تفكر، بر هيچ كس پوشيده نيست. انديشه نه تنها بر جسم انسان، بلكه بر آينده او نيز تاثير ميگذارد. تفكر مثبت، توليد انرژي، توانايي و دل گرمي ميكند و در عوض، تفكر منفي موجب اضطراب و تشويش افراد ميشود. اگر بخواهيم اميدوار زندگي كنيم بايد همواره نيمه پر ليوان را بنگريم نه نيمه خالي آن را و به آنچه ميتوانيم كسب كنيم بينديشيم.
محكم كردن پايههای اعتقادی و اخلاقی
يأس و اميد تا حد زيادي مربوط به جهانبيني و نگرش انسان به نظام آفرينش است. كسي كه به ماوراي طبيعت اعتقاد دارد و نظام خلقت را محدود به دنيا نميپندارد، در تاريكترين لحظات زندگي نيز احساس تنهايي نميكند، زيرا هميشه خدا را در كنار خود مييابد. انسان مومن با داشتن اين تكيه گاه مطمئن، با خود ميگويد: هرگز به خود رها نشدهام و زحماتم بينتيجه نخواهد ماند. اما با تفكر و جهانبيني مادي و نگاه بدبينانه به طبيعت، اصل و ريشه اميد بهشدت آسيب ميبيند. استاد مطهري ميگويد: اثر فلاسفه مادي كه هميشه نظر بدبينانه به طبيعت داشته و دارند، با توجه به اينكه به اصل آفرينش معتقد نيستند و انسان را معلول تصادفات ميدانند، چنين ميگويند كه اين موجود اصولاً شرّ جزو ذاتش است و از اولي كه پا روي زمين گذارده شرارت كرده است و هماكنون نيز موجودي شرور است، در آينده نيز چنين خواهد بود. اميدي به اين موجود از نظر سعادت نيست. اينان هرگونه طرح اصلاحي را براي جامعه بشريت رد ميكنند و هيچگونه اميدي نسبت به اصلاح او ندارند… وقتي از آنان سؤال شود كه پس به چه اميدي بايد زنده بود؟ ميگويند: اصلاً نبايد زنده بود. اگر بشري به كمال نهايي و مرحله عالي خود برسد، بايستي خودكشي كند و اين است اوج ترقي يك انسان كه به اين مرحله برسد و درك كند كه چيزي جز شرارت نيست. استاد مطهري ايمان را منبع اميد و رجا ميداند و ميگويد: آدم با ايمان هيچوقت خودش را تك و بيمددكار و بيغمخوار نميبيند، هميشه در نماز ميگويد: خدايا! تو را ميپرستيم و از تو مدد ميخواهيم… قرآن مجيد تنها گروه موحد و خداشناس و نمازگزار را كه خود را به منبع عظيم قدرت لايزال الهي پيوند دادهاند، وزين و با ظرفيت معرفي ميكند. آنها نه هنگام راحتي، سرمست و مغرورند و نه هنگام سختي، نااميد و زمين گير.
قطـره چـون متصـل بـه دريـا شـد
تو دگر قطره اش مخوان، درياست
توبه
يكي از راههاي اميدواري، توبه و بازگشت به خداست. چه بسا افرادي با مرور پرونده سياه سابق خود، احساس شرمساري ميكنند؛ بهويژه زماني كه گناهان سنگيني مرتكب شده باشند. در اين صورت زنجير اعمال گذشته كه بر دست و پاي آنها بسته شده و شكنجههاي وجدان و افكار يأس آور كه چون كابوسي وحشتناك بر روحشان سايه افكنده، مشكلات روحي زيادي را براي اين دسته پديد ميآورد. اسلام فراسوي گناه كاران، روزنهاي از اميد گشوده و براي جدا شدن از گذشته و آغاز زندگي جديد و حتي تولدي ديگر، توبه را پيشنهاد كرده است. اين روش به همه نويد ميدهد كه راه به روي همه باز است. قرآن مجيد ميفرمايد: «قل يا عبادي الذين اسرفوا علي انفسهم لاتقنطوا من رحمها... انا... يغفر الذنوب جميعاً»؛ای پيامبر! به بندگان گناهكار كه بر خود ستم كردهاند، بگو از رحمت خداوند نااميد نشوند كه خدا همه گناهان را ميآمرزد. آيه فوق گستردهترين آيه قرآني است كه شمول آن، هرگونه گناه را دربر ميگيرد و به همين دليل از اميدبخشترين آيات محسوب ميشود.
باز آی، باز آی هر آنچه هستی باز آی
گر كافر و گبر و بت پرستی باز آی
اين درگه ما درگه نوميدی نيست
صد بار اگر توبه شكستی باز آی
انديشه در خاطرات خوش گذشته
بعضي افراد زندگي خود را با مقياس حال و وضعيت فعلي ارزيابي ميكنند و نتيجه ميگيرند كه هميشه در شرايط سخت بوده و خواهند بود، در حالي كه واقعيت زندگي چيز ديگري است. توجه به گذشته شيرين و مرور خاطرات مسرت بخش آن، در حال پر اندوه شما روزنهاي ميگشايد و اميدوارتان ميسازد. امام صادق (ع) با گوشزد كردن اين نكته، يكي از مبتلايان به يأس و نوميدي را نجات داد. ابراهيم بن مسعود ميگويد: وضعيت يكي از تجار مدينه تغيير كرد، او خدمت امام صادق (ع) رسيد و لب به شكايت گشود. حضرت به وي فرمود: بيتابي مكن كه اگر روزي دچار تنگ دستي شدهاي، روزهاي بسياري را در خوشي گذراندهاي. نااميد مباش كه نااميدي كفر است. خداوند به زودي تو را غني خواهد ساخت.
انديشه در آيندهای روشن
بعضي به گمان اينكه مشكلي كه هماكنون گريبان گير آنها شده تا ابد همراهشان خواهد بود، زانوي غم در بغل ميگيرند و به كلي مأيوس ميشوند. كسي كه حالت انتظار نداشته باشد، آينده را تاريك و همه راهها را بسته ميبيند، اما با داشتن تصويري روشن از آينده و بهرهمندي از روحيه انتظار، ميتوان چراغ اميد را پر فروغ ساخت. قرآن مجيد سختيها را پايان پذير ميداند، از اين رو آسايش و راحتي را مقرون سختيها قرار داده است: «فانّ مع العسر يسرا، إنّ مع العسر يسرا» قطعاً با هر سختي آساني است. همانا با هر سختي آساني است. جابر بن عبدا... انصاري ميگويد: روزي همراه بيش از سيصد نفر از سربازان اسلام، از جانب رسول خدا (ص) به ماموريتي اعزام شديم، اما از آن جا كه توشه راهمان اندك بود، برخي گفتند از اين ماموريت منصرف شويم. اين تصميم را به آن حضرت اطلاع دادند. رسول خدا (ص) پس از اينكه فرمود: اگر آذوقه بيشتري داشتم حتماً به شما ميدادم، آيه فوق را قرائت كرد.
بعـد نوميـدي بسـی اميـدهـاسـت
از پس ظلمت بسی خورشيدهاست
نه تنها سختيها مايه اميد است، افزايش آن نيز مايه اميد بيشتر است. وقتي حلقههاي بلا و گرفتاري، تنگتر شود، نشانههاي فرج آشكار ميشود و اين بدان علت است كه هركس در شرايط سخت و بحراني، دچار يأس و نوميدي نگردد. اميرالمؤمنين (ع) توصيه ميفرمايد كه در پيچيدهترين مراحل هم نبايد از مشكلات فرار كرد و روح اميدواري را از دست داد. از اين رو ميفرمايد: <عند تناهي الشدائد يكون توقع الفرج> وقتي شدت سختيها به نهايت رسند، همان لحظه موقع انتظار و اميد گشايش است.
بگذرد اين روزگار تلختر از زهر
بار دگـر روزگـار چون شكر آيد
يكي از سختترين دوران براي رسول اكرم (ص) جنگ احزاب بود كه همه گروهها در صف واحد قرار گرفتند تا با تمام قوا و تجهيزات كامل، لشكر اسلام را منهدم كنند. در اين حال، پيامبر (ص) اميدش را از دست نداد و حتي پيروزي مسلمانان را بر امپراتوريهاي فارس و روم نويد دادند. مادري خدمت امام صادق (ع) رسيد و از اينكه فرزندش از سفر برنگشته اظهار نگراني كرد، حضرت وي را به صبر دعوت كرد. مادر آرام شد و رفت. چندي بعد دوباره بازگشت و بار ديگر حضرت او را به صبر فرا خواند. بار سوم، بهشدت اظهار ناراحتي كرد و گفت: طاقتم ديگر تمام شده است. حضرت به وي فرمود: به منزل برو كه فرزندت آمده است. او پس از اينكه فرزندش را ديد، خدمت حضرت بازگشت و پرسيد: از كجا دانستيد فرزندم برگشته است؟ حضرت فرمود: وقتي گفتي صبرم تمام شده است، فهميدم فرزندت آمده است، زيرا وقتي صبر انسان تمام شود، فرج فرامي رسد.
صبر و شكيبایی
يكي از عوامل مهم در حفظ روحيه اميدواري، كاهش درد و رنج سختي است. به فرموده امام صادق (ع) هيچ چيز به اندازه صبوري، رنج گرفتاريها را كاهش نميدهد. امام صادق (ع) داستان غمانگيز حضرت يوسف (ع) را يادآور ميشود كه با صبر و شكيبايي توانست در شرايط سخت زندان روحيه اميدواري خود را حفظ كند. سپس ميفرمايد: نتيجه صبر، پيروزي است: «فاصبروا تظفروا»؛ پس شما نيز شكيبا باشيد تا موفق شويد. پيامبر (ص) نيز بر اين اصل تكيه دارد كه: «بالصبر يتوقع الفرج»؛ به وسيله صبر، اميد گشايش است.
صبر و ظفر هر دو دوستان قديماند
بــر اثــر صبـر، نـوبـت ظفـر آيـد
انسان ذاتا عجول است. به محض اينكه چيزي را ديد، ميخواهد و همين كه به چيزي اميد بست، به انتظار مينشيند. آنچه مهم است تحمل تپشهاي پر اضطراب انتظار و از ياد نبردن طلوع خورشيد است. امام علي (ع) ميفرمايد: «من صبر نال المُني»؛ هركس شكيبايي ورزيد، به آرزويش ميرسد.
فعاليت
با دست روي دست گذاشتن و زانوي غم در بغل گرفتن، مشكلي رفع نميشود، بلكه يأس و نوميدي را به ارمغان ميآورد. پس بايد دست به كار شد و در پرتو كار و فعاليت، روحيه مضاعف را به دست آورد. تلاش و كوشش، عامل نشاط و پويايي و سكون و بيتحركي، مولّد ركود و خمودي است. كسي كه مشكل مالي دارد بايد خودش براي كسب روزي اقدام كند. پيامبر (ص) ميفرمايد: اگر مشكل مالي داريد، حركت كنيد و براي كسب روزي و جلب فضل الهي از تلاش باز نايستيد و غمگين نشويد. بهره مندي از نگرش مثبت و اميدوارانه به آينده دور و نزديك، لازمه سلامت روان و مانع ابتلا به بيماري فراگير است. مطلوب انديشي در شرايطي كه ابرهاي تيره و تار بدبيني، افق تاريك و مبهمي را ترسيم ميكند يك ضرورت است.