28 فروردین 1396, 5:56
مولاي من، تو را امام غريب مينامند، ميدانم بد ميزباني بودند و در مهماننوازي وفا نكردند. حال تو ميزبان ما هستي؛ ميزبان گريهها و نيازها، غمها و دلتنگيهاي ما هستي. تو كه غريبي را احساس كردهاي! حال غريبهها به آستان كرم تو چشم دوختهاند و به دستان پرمهرت توسل كردهاند. 30 صفر مصادف است با شهادت هشتمين معصوم امام رضا (ع) اين امام بزرگوار در يازدهم ذي قعده سال ۱۴۸ ه. ق، در مدينه منوّره متولد شد. نام مباركش، علي، كنيه آن حضرت، ابوالحسن و داراي القاب متعددي از جمله؛ رضا، صادق، صابر، فاضل، قره اعين المؤمنين و... هستند، اما مشهورترين لقب ايشان، «رضا» به معناي «خشنودي» است. امام رضا (ع) پس از 17 سال سكونت در مدينه و تبليغ دين و ارشاد مردم، با نقشه و حيله مأمون عباسي، راه خراسان را در پيش گرفت. وقتي حكومت مأمون استقرار پذيرفت. مأمون ضمن نامههاي متعدد از امام رضا (ع) خواست تا همراه بزرگان علوي به خراسان بيايد و چون با مخالفت امام رو به رو شد، پيكي براي انتقال امام رضا (ع) روانه مدينه كرد. صدوق از مخول سجستاني نقل ميكند: زماني كه پيكي براي بردن امام رضا (ع) به خراسان وارد مدينه شد، من آنجا بودم. امام براي خداحافظي از رسول خدا (ص) به حرم آمد. او را ديدم كه چندين بار از حرم بيرون آمده، دوباره به سوي آرامگاه رسول خدا (ص) بازگشت و با صداي بلند گريست. من به امام نزديك شده، سلام كردم و علت اين امر را جويا شدم. امام در جواب فرمود: «من از جوار جدم بيرون ميروم و در غربت از دنيا خواهم رفت...» هجرت امام رضا (ع) يك مهاجرت سياسي اجباري بود كه در سال 200 هجري به دستور خليفه وقت انجام شد. مسير هجرت امام از مدينه به مرو چنين است: مدينه، مكه (برخي اين شهر را مسير هجرت نميدانند)، نباج، بصره، اهواز، اربق (اربك)، ارجان (بهبهان)، ابركوه (ابرقوه)، ده شير (فراشاه)، يزد، قدمگاه خرانق (مشهدك)، رباط پشت، بادام نيشابور، قدمگاه نيشابور، ده سرخ، طوس، سرخس و مرو. در جريان هجرت حضرت رضا (ع) سه مساله عمده روي داد كه به ترتيب عبارت است از: بيماري آن بزرگوار در اهواز، استقبال مردم در نيشابور و بيان حديث سلسله الذهب و زنداني شدن در سرخس. با توجه به استقبال بينظير مردم نيشابور از امام رضا (ع) و بيان حديث سلسله الذهب از سوي آن حضرت، رژيم عباسي چنان شايع كرد كه امام رضا (ع) ادعاي الوهيت كرده، او را بدين اتهام در سرخس زنداني ساخت. اينكه امام (ع) چه مدت در زندان بود، معلوم نيست. ولي اين واقعه نشان ميدهد كه پذيرش ولايتعهدي امري تحميلي بود. با ورود امام به مرو، مامون براي انجام يافتن نقشهاش استقبال باشكوهي از امام به عمل آورد و پس از پذيرش ولايتعهدي از سوي امام، به نام امام سكه زد. مدت امامت امام هشتم در حدود 20 سال بود كه ميتوان آن را به سه بخش جداگانه تقسيم كرد: 10 سال اول امامت آن حضرت، كه همزمان بود با زمامداري هارون. پنج سال بعد از آن كه مقارن با خلافت امين بود. پنج سال آخر امامت آن بزرگوار كه مصادف با خلافت مأمون و تسلط او بر قلمرو اسلامي آن روز بود.
در نحوه به شهادت رسيدن امام نقل شده است كه مأمون به يكي از خدمتكاران خويش دستور داده بود تا ناخنهاي دستش را بلند نگه دارد و بعد به او دستور داد تا دست خود را به زهر مخصوصي آلوده كند و در بين ناخنهايش زهر قرار دهد و اناري را با دستان زهرآلودش دانه كند و او دستور مأمون را اجابت كرد. مأمون نيز انار زهرآلوده را خدمت حضرت گذارد و اصرار كرد كه امام از آن انار تناول كنند. اما حضرت از خوردن امتناع فرمودند و مأمون اصرار كرد تا جايي كه حضرت را تهديد به مرگ نمود و حضرت به جبر، قدري از آن انار مسموم تناول فرمودند. بعد از گذشت چند ساعت زهر اثر كرد و حال حضرت دگرگون شد و صبح روز بعد در سحرگاه روز 30 صفر سال 203 هجري قمري امام در سن 55 سالگي به شهادت رسيدند. به قدرت و اراده الهي امام جواد (ع) فرزند و امام بعد از آن حضرت به دور از چشم دشمنان، بدن مطهر ايشان را غسل داده و بر آن نماز گزاردند و پيكر پاك ايشان با مشايعت بسياري از شيعيان و دوستداران آن حضرت در مشهد دفن گرديد و قرنهاست كه مزار اين امام بزرگوار مايه بركت و مباهات ايرانيان است.
دوست هر كس عقل اوست و دشمن هر كس جهل و ناداني و حماقت است.
علم و دانش همانند گنجي ميماند كه كليد آن سؤال است، پس بپرسيد. خداوند شما را رحمت كند زيرا در اين امر چهار طايفه داراي اجر هستند: 1- سؤالكننده 2- آموزنده 3- شنونده 4- پاسخدهنده.
مهرورزي و دوستي با مردم نصف عقل است.
چيزي نيست كه چشمانت آن را بنگرد مگر آنكه در آن پند و اندرزي است.
نظافت و پاكيزگي از اخلاق پيامبران است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان