26 آبان 1397, 5:32
مفهوم «وجهالله» و «ثارالله» (پرسش و پاسخ)
روزنامه کیهان
تاریخ انتشار: شنبه 22 اردیبهشت ماه 1397
پرسش: منظور از «وجهالله» و «ثارالله» که در آموزههای وحیانی درباره خداوند به کار برده شده چیست و چگونه باید آنها را تعبیر کرد؟
پاسخ: برخی کلماتی که درباره توصیف خداوند به کار رفته اگر معنای حقیقی آنها لحاظ گردد، شبهات اعتقادی به وجود میآورد و منتهی به کفر و شرک میگردد. بنابراین باید آنها را به گونهای توجیه و تأویل نمود که با اعتقادات ناب و اصیل اسلامی تضاد پیدا نکند. یکی از این کلمات «وجهالله» است.
در سوره بقره آیه 272 میخوانیم «و ما تنفقون الا ابتغاء وجهالله» جز برای جستوجوی وجه خدا (رضای خدا) انفاق نکنید! در اینجا این سؤال مطرح میشود که منظور از «وجهالله» چیست؟ وجه در لغت به معنی صورت است، و گاهی به معنی ذات به کار برده میشود. بنابراین «وجهالله» یعنی ذات خدا، انفاقکنندگان باید نظرشان ذات پاک پروردگار باشد. پس کلمه وجه در این آیه و مانند آن متضمن یک نوع تأکید است، زیرا هنگامی که گفته میشود برای ذات خدا، تأکید آن از برای خدا بیشتر است، یعنی حتماً برای خدا باشد و نه دیگری. به علاوه معمولاً صورت انسان شریفترین قسمت ظاهری بدن اوست، زیرا اعضای مهم بینایی، شنوایی، و گویایی در آن قرار دارد. به همین دلیل هنگامی که کلمه وجه به کار برده شود، شرافت و اهمیت را میرساند، در اینجا هم به طور کنایه در مورد خداوند به کار برده شده است. در واقع یک نوع احترام و اهمیت و تأکید بیشتر از آن فهمیده میشود. بدیهی است که خداوند نه جسم است و نه صورت دارد. (تفسیر نمونه، ج2، ص263)
اما منظور از کلمه «ثارالله» چیست؟
گاهی بعضی از مسیحیان میگویند: اگر ما مسیح(ع) را ابنالله میگوییم، درست مانند آن است که شما به امام حسین(ع) ثارالله و ابنثاره (خون خدا و فرزند خون خدا) میگویید، و یا در پارهای از روایات به علی(ع) یدالله اطلاق شده است. ولی در پاسخ باید گفت: اولاً این اشتباه بزرگی است که بعضی ثار را خون معنا کردهاند. زیرا ثار هیچ گاه در لغت عرب به معنی خون نیامده است. بلکه به معنی خونبها است. (در لغت عرب به خون، واژه دم اطلاق میشود) بنابراین ثارالله یعنی ای کسی که خونبهای تو متعلق به خداست، و او خونبهای تو را میگیرد. یعنی تو متعلق به یک خانواده نیستی که خونبهای تو را رئیس خانواده بگیرد، و نیز متعلق به یک قبیله نیستی که خونبهای تو را رئیس قبیله بگیرد، تو متعلق به جهان انسانیت و بشریت میباشی، تو متعلق به عالم هستی و ذات پاک خدایی، بنابراین خونبهای تو را او باید بگیرد، و همچنین تو فرزند علی بن ابیطالب هستی که شهید راه خدا بود و خونبهای او را نیز خدا باید بگیرد.
ثانیاً اگر در عبارتی در مورد مردان خدا تعبیر به «یدالله» میشود، قطعاً یک نوع تشبیه و کنایه و مجاز است، ولی آیا هیچ مسیحی واقعی حاضر است ابنالله بودن مسیح را یک نوع مجاز و کنایه بداند. مسلماً چنین نیست. زیرا منابع اصیل مسیحیت ابن را به عنوان فرزند حقیقی میشمرند و میگویند: این صفت مخصوص حضرت مسیح(ع) است نه غیر او. و اینکه در بعضی از نوشتههای سطحی تبلیغاتی مسیحی دیده میشود که ابنالله را به صورت کنایه و تشبیه گرفتهاند بیشتر جنبه عوامفریبی دارد. به عنوان نمونه نویسنده کتاب قاموس مقدس در واژه خدا عبارت زیر را آورده است؛ «و لفظ پسر خدا یکی از القاب منجی ما است که بر شخص دیگر اطلاق نمیشود مگر در جایی که از قرائن معلوم شود که قصد از پسر حقیقی خدا نیست» (همان، ج4، ص 229)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان