دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مقدمات فهم قرآن بخش ششم

مقدمات فهم قرآن بخش ششم
مقدمات فهم قرآن بخش ششم

مقدمات فهم قرآن

گفتگو با دکتر غلامحسین دینانی - کریم فیضی - بخش ششم

شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۷

روزنامه اطلاعات

اشاره: سخن به اینجا رسید که توحید که عصاره معرفت است، با گشوده شدن قلب پیامبر(ص) نمایان شد و آن فتح توحیدی عالم را موحد کرد. اینک ادامه سخن استاد:

اصولاً عالم در کمون است. ما نمی‌دانیم در درون عالم چیست. همچنان که نمی‌دانیم عالم برای چیست. ما با موجوداتی در عالم طرف هستیم که در مقابل ماست. غیر من، هرچه هست، عالم من است. این عالم برای من بسته است. البته فتح‌های نسبیی هست که ما با آنها درهایی را باز می‌کنیم و سرزمین‌هایی را فتح می‌کنیم و چاه می‌کنیم و به آب و نفت می‌رسیم، اما اینها فتح‌های موضعی و نسبی است که در همان حد خودش فایده دارد، اما فتح عالم، مادامی که باب وحدت باز نشده باشد، ناممکن است.

به عبارت دیگر، عالم فتح نمی‌شود مگر با توحید. حالا سؤال این است که چگونه باب وحدت باز می‌شود؟

ما انسان‌ها عالم را کثیر می‌بینیم. هر موجودی که در عالم است، مرکب از عناصر بی‌شمار است. ما هرچه این عناصر را بشکافیم و جلو برویم، کالبد‌شکافی کرده، هیولا و صورت و ذرات و اتم را می‌شکافیم. این ‌شکافتن‌ها کاملاً موضعی است. شکافتن کامل کی میسر می‌شود؟ وقتی که وحدت را در سراسر هستی بیابیم. اگر در این عالم به وحدت مطلق برسیم، شکافتن کامل خواهد بود و فتح باب محقق خواهد شد. مادامی که در کثرت مستغرقیم، هنوز باید بشکافیم و پیش برویم تا زمانی که به وحدت مطلق برسیم که ورایی برایش قابل تصور نیست. فاتحه‌الکتاب که با «بسم‌الله» شروع می‌شود، فتح باب توحید است الی‌الابد. این سوره فتح باب کرده و راه توحید را نشان داده است.

در وحدت مطلق کثرت نیست و همه مستغرق وحدتند. قرآن می‌گوید: «قل الله ثُمّ ذرهُم فی خوضهم یلعبون» (انعام،۹۱). بقیه‌اش دیگر لهو و لعب است. از نظر قرآن کریم اگر انسان به توحید نرسد، در لهو و لعب متوقف می‌شود. این دروازه‌ای است که ما را به توحید می‌رساند.

فکر می‌کنم بحث «بسم‌الله» را همین‌جا می‌توانیم جمع کنیم و وارد مباحث بعدی سوره حمد شویم. از اولین آیه شروع کنیم: «الحمدُلله رب العالمین».

ما در آیه «بسم‌الله الرحمن الرحیم» که آغاز سوره و جزو آن است، از رحمانیت و رحیمیت خداوند آگاه شدیم. پس از آگاهی از رحمانیت مطلق و رحیمیت حق‌تعالی و آغاز کردن به نام مبارک او، بلافاصله متوجه می‌شویم که با یک عظمت نامتناهی روبرو هستیم. چون در «بسم‌الله» از رحمانیت و رحیمیت مطلق خدا خبر گرفته‌ایم، ذهن ما می‌خواهد بداند که رحمانیت و رحیمیت مطلق چیست؟ هم «رحمن» و هم «رحیم» هر دو مبالغه است. وزن فعیل و فعلان برای رساندن مبالغه است. بعضی گفته‌اند رحمن، مبالغه رحمت برای دنیاست و رحیم مبالغه برای آخرت. رحمت خداوند در دنیا رحمانیت است و رحمت خدا در آخرت، رحیمیت. رحمت خداوند هم در دنیا فراوان است، هم در آخرت. ما این رحمت بی‌پایان را به اندازه خود می‌فهمیم، با اینکه ما پایان‌پذیریم. ما به‌ اندازه خودمان می‌توانیم رحمت بی‌پایان حق را بفهمیم. به من بگویید که انسان وقتی در مقابل رحمت و مهربانی بی‌پایان قرار بگیرد، چه حالی به او دست می‌دهد؟

حال خضوع و تشکر.

اگر کسی در حق شما مهربانی بی‌حد روا دارد، زبان به تشکر باز می‌کنید یا ناشکری می‌کنید؟ در چنین فرضی اگر تشکر نکنیم، خیلی بی‌انصافی کرده‌ایم. ما وقتی با رحمت مطلق و رحمانیت علی‌الاطلاق قابل فهم آیه «بسم‌الله» روبرو می‌شویم، عظمت هستی را می‌فهمیم و می‌بینیم که در این هستی به نعمات الهی متنعم بوده‌ایم بی‌آنکه امر در اختیار ما بوده باشد. اینجاست که بلافاصله حالت «خضوع» به انسان دست می‌دهد و زبانش به تشکر باز می‌شود؛ اما چگونه تشکر کند؟ با لغات معمول باید تشکر کنیم یا باید لغتی پیدا کنیم که بالاتر از حرفهای معمولی باشد؟ این کلمه بالا «حمد» است که همان ستایش پروردگار است.

اشاره‌تان به مفهوم ظاهری و لغوی «حمد» است.

حمد ستایش منعم است؛ یعنی ستایش کسی که رحمت کرده و انعام نموده است. قرآن این موضوع را با الف لام استغراق بیان می‌کند: «الحمد»، یعنی مطلق حمد، نه همه حمد من، بلکه هر آنچه ستایش است، از هر کسی در کل هستی. به عبارت دیگر: ستایش در هستی و ستایش خود هستی. در واقع، هستی و آنچه در هستی است، زبان به ستایش می‌گشاید. همه این ستایش‌ها که کلمه «الحمد» بر آنها دلالت دارد، مخصوص الله است که «رب‌العالمین» است، مربی دو عالم. این عالم، باطنی غیر از ظاهرش هم دارد.

«عالمین» البته جمع است نه تثنیه.

درست است. آیه اشاره به بی‌شمار عالم‌ها دارد. امروز علمای طبیعت و فیزیکدان‌های جدید، از عوالم ممکنه سخن می‌گویند. فلاسفه می‌گویند عالم یکی است، اما اندیشمندان مغرب‌زمین جهان‌های موازی و عوالم ممکنه را اثبات کرده‌اند. من با صحت و سقم این سخنها کاری ندارم. چیزی که مسلم است، این است که: خداوند در قرآن فرموده: «ألحمدلله رب‌العالمین». «عالمین» جمع عالم است. اقل جمع سه تاست، اکثرش می‌تواند تا بی‌نهایت ادامه پیدا کند. حاصل کلام اینکه: عالمینی که ما تعدادش را نمی‌دانیم، مربی‌اش خداوند است.

اشاره سوره حمد به عالمین، کاشف از این است که ما عوالم داریم.

من منکر وجود عوالم نیستم، اما نه عوالم موازی و عرضی، بلکه عوالم طولی. معتقدم هر انسانی عالمی است. دیگر اینکه هر انسانی، هر لحظه یک عالم دارد. شما نه یک عالم، بلکه عوالم دارید و عوالمتان هم بی‌شمار است، چون حالات دارید. شما هر لحظه که یک حال دارید، بالنتیجه در هر حال، یک عالم دارید. صبح که از خواب بیدار ‌شده‌اید، عالمتان با عالم الان‌تان حتماً فرق دارد. انسان در هر نفس، یک عالمی دارد. در این میان، آدمهای حساس عوالم‌شان متغیرتر است. همه آدمها عوالم دارند، بعضی‌ها تند‌تر و بعضی‌ها کندتر. این عوالم شخص شما و هر انسانی است.

عالم حس یک عالم است که با عالم تخیل فرق دارد. عالم خیال هم با عالم توهم متفاوت است. عالم تعقل با عالم حس و تخیل و توهم متفاوت است. خود این تفاوت‌ها نشان می‌دهد که عوالم واقعیت دارد. البته حس و تخیل و وهم در طول هم‌اند. خیال از حس بالاتر است. وهم به معنی فلسفی‌اش هم از خیال بالاتر است، چون وهم به معانی تعلق می‌گیرد، خیال به صور و عقل از همه اینها بالاتر است، بنابراین ما عوالم داریم. ‌اما تصور دو عالم در عرض هم، مانند عالم کره زمین و بقیه کهکشان‌ها، چیزی نیست که قبول و تصورش آسان باشد. عالم هستی و امکان، یک عالم است. اصطلاح حکمای ما درباره این عالم، «ماسوی‌الله» است؛ یعنی آنچه غیرخداست، عالم است. عالم به معنای کل ماسوی، به نظر می‌رسد که یکی بیشتر نیست‌ و بیشتر از یک عالم هم متصور نیست، ولی در همین یک عالَم، عوالم داریم. خداوند متعال با جمع به کار بردن «عالمین»، موضوع را اثبات کرده و جای بحث باقی نگذاشته است.

یکی از قرآن‌پژوهان بسیار دقیق معاصر، آقای حمید احراری که برای ریشه‌یابی لغات قرآن، چندین زبان باستانی را یاد گرفته تا بتواند تحولات و تطورات کلمات قرآن را در نقل و انتقال فرهنگی قرون و اعصار شناسایی کند، در جزوه‌ای درباره کلمه «العالمین» دست به تحقیقات گسترده‌ای زده و در نهایت، چنین استنباط نموده است که معنای کانونی «العالمین» چیزی جز «انسان» نیست. طبق این روش، ما می‌توانیم بر اساس شواهد تاریخی، زبان‌شناختی، قوم‌شناختی و انسان‌شناختی و با بررسی موارد استعمال ریشه‌ها و مشتقات «عالمین» در طول تاریخ و متون قدیم و با استفاده از منطق فازی، معنای جامع قدر محصلی برای هر کلمه ذکر کنیم که به لحاظ تحقیقی ما را به حاق معانی قرآن هدایت می‌کند.

چه خوب گفتید! در واقع انسان مؤمن در آغاز سوره، از طریق رحمن و رحیم مندرج در کلمه «بسم‌الله» به رحمت و رحیمیت مطلق حق توجه پیدا می‌کند و از آن رحمانیت مطلق، مربی بودن خداوند بر عالم هستی را می‌فهمد. آن رحمت مطلق به گونه‌ای است که اقتضای تربیت عالم را می‌کند. تربیت عالم، مقتضای اسم ربوبیت حق‌تعالی است. عالم «مربوب» حق است، چون حق‌تعالی «رب» است. عالم و آنچه در آن است، مربوب است. نتیجه این می‌شود که در حقیقت، خدا پرورش‌دهنده عالم است.

ما در عالم، با دو نوع خلق روبرو می‌شویم: یک «خلق دفعی» مانند خلق عقل اول و مجردات، و دیگر «خلق تدریجی» که بین حرکت و سکون و ثبات و تغیر است. در این عالم تغییر هست و در تغییر، تدریج نهفته است. خلق تدریجی، با پرورش همراه است. خلق دفعی، ناگهانی و آنی است به‌ مثابه «کن‌فیکون» است. عالم هم مخلوق دفعی است، هم مخلوق تدریجی. در عالم، هم ثبات است، هم سکون. هم حرکت است، هم ثبات. تغییر مقتضای ذات عالم است و اینها همه مقتضای ربوبیت پروردگار است. خود کلمه «پروردگار» در فارسی معادل «رب» در لغت عربی است. پروردن، رشد دادن، بالا کشاندن و به ثمر رساندن است. خوب رسیدن به کسی یا چیزی، لازمه پرورش است. خداوند پروردگار است، یعنی از ذره تا کهکشان و از ملک تا ملکوت را به‌خوبی و به کمال و به درستی می‌پروراند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
No image

نحوه های مختلف شـروع کلاس توسط مربی

در این بخش "شـروع ها" در جهت آموزش کلاسداری مطرح می شود.
Powered by TayaCMS