دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

شيخ خزعل و مشروطه

طايفه بنیکعب که خزعل نيز به آن تعلق داشت مسکن اصلیاش در نجد بوده است و بعد از بالا گرفتن اختلاف با شريف مکه (که از اعقاب امام حسن(ع) بودند) بر سر پردهداری مکه و خدمترسانی به حجاج به عراق هجرت میکنند و در اطراف بصره ساکن میشوند.
شيخ خزعل و مشروطه
شيخ خزعل و مشروطه

شيخ خزعل و مشروطه

معرفی يك سند

اصل و نسب خزعل

طايفه بنیکعب که خزعل نيز به آن تعلق داشت مسکن اصلیاش در نجد بوده است و بعد از بالا گرفتن اختلاف با شريف مکه (که از اعقاب امام حسن(ع) بودند) بر سر پردهداری مکه و خدمترسانی به حجاج به عراق هجرت میکنند و در اطراف بصره ساکن میشوند. بعد از گذشت سالها به دليل بروز خشکسالی به کناره راست شط العرب در اطراف زمينهای شيخ صفر تميمی ساکن شده؛ اين مهاجرت مصادف با حکومت شاه عباس اول صفوی بود. آنان سالها در آن ناحيه ماندگار شدند و با پيشرفت در کارشان تهديدی برای طوايف همجوارخود بودند. بروز اختلاف بين بنیکعب و بنیتميم باعث شد که اين دو طايفه به صورت مسالمتآميز از هم جدا شوند و کعبيان دستهجمعی به اهواز مهاجرت کردند و در منطقهای واقع در کوت عبدالله (سمت چپ کارون) و اهواز قديم ساکن شدند. پايان مهاجرتها رحل اقامت اين طايفه در خرمشهر بود که در زمان سرتيپ حاج جابرخان نصرتالملک پدر خزعل صورت گرفت.

شيخ جابر بعد از اينکه به عنوان حاکم کلی خرمشهر و آن نواحی شناخته شد، مقر حکومتش را از خرمشهر به چند کيلومتری دورتر جايی که ابوجذيع ناميده میشد انتقال داد که بعدها ضمن نقل مکان کامل به آنجا آن مکان را فيليه ناميد و قصر حکومتیاش نيز بدين نام معروف شد. شيخ جابر علاوه بر استحکام پايههای امارتش به گسترش روابط با کشورهای اطراف و دادوستد با تجار انگليسی میپرداخت. او همچنين با متحد کردن برخی عشاير کوچک ناشناخته ائتلافی تشکيل داد. شيخ جابر بعد از کم و بيش ۳۰ سال مرزبانی و حکمرانی در سال ۱۲۹۸يا ۱۲۹۷ ه ق درگذشت. وی پنج پسر داشت. برادران بزرگتر يعنی محمد و مزعل بعد از مرگ پدرشان آماده جانشينی وی بودند. در اين رقابت مزعل توانست با مهارت هرچه تمام رقيب و برادر خود را از صحنه خارج کند. شاه وقت آن زمان (ناصرالدين شاه) نيز با لحاظ تمام القاب پدر لقب معزالسلطنه را نيز به او اضافه کرد.

مزعل در طول زمامداری ۱۵ سالهاش از برقراری روابط صميمانه با انگليسیها خودداری کرد و با ترديد به خواستههای آنان مبنی بر بازکردن نهر کارون برای کشتيرانی نگاه میکرد. انگليسیها که نتوانستند اين موقعيت را از طريق مزعل کسب کنند با دادن رشوههای کلان به حکومت مرکزی اين امتياز را به دست آوردند. اين امر مزعل را بسيار نگران کرد، زيرا باز شدن نهر يعنی دخالت مستقيم مرکز، وی نيز به روسها و فرانسویها متمايل شد، تمايلی که چندان خوشايند انگليسیها نبود. مزعل به طور مستقيم با انگليسیها درنيفتاد و در بعضی مواقع تجارت خود را با آنها گسترش داد. او اميدوار بود که وقتی رودخانه به روی رفت و آمد کشتیها بسته شود مأموران ايرانی منطقه را ترک میکنند. شيخ میخواست دست از مخالفت بردارد و با انگليسیها همکاری کند به شرط آنکه آنها دوام وطن او را تضمين کنند. در مجموع انگليسیها از مزعل راضی نبودند. موضوع ديگری که حائز اهميت بود، برادر کوچکتر مزعل، خزعل بود. برخی مورخان معتقدند که مزعل نسبت به خزعل رفتار سختگيرانهای داشت و برخی معتقدند که وی را هميشه کنارش قرار میداد و از او مراقبت میکرد چون نسبت به وی سوءظن داشت.

البته اين سوءظن هم بیمورد نبود. خزعل نيت رسيدن به قدرت را در سر داشت و بهتر از انگليسیها کسی را نيافت؛ چون آنها از مزعل راضی نبودند. بنابراين خزعل بيش از پيش به انگليسیها نزديک شد و درصدد برآمد که از کمک آنها برای به دست آوردن حکومت محمره (خرمشهر کنونی) در صورت عزل مزعل برخوردار شود و در عوض وی قول خواهد داد که برخلاف برادرش در راه تجارت انگليسیها در خوزستان مانع ايجاد نکند و ادعا کرد که در هر حال انبوه قبايل از او حمايت میکنند چون از جسارت و افزايش ماليات خود توسط مزعل ناراضی بودند. انگليسیها که در ظاهر اين امر را نپذيرفتند در موقعی که سکوت میتوانست به مثابه رضايت ضمنی تلقی شود خزعل به اقدامات خود ادامه داد و با همدستی غلامان و پسرعموی خود سلمان مزعل را با چند تن از خواص در نزديکی قصرش هدف گلوله پی درپی قرار داد و به قتل رساند، در يکم محرم ۱۳۱۵ ق (۱۲ خرداد ۱۲۷۶ش). در واقع حقيقت اين قتل در آن است که جدا از اعمالی که از مزعل سر زد، مانند کينهتوزی با برادرش (خزعل)، نحوه تقسيم غيرعادلانه املاک پدر... که زمينه ترورش را فراهم کرد مشخص شد خزعل میخواست به رياست برسد و انگليسیها با آگاهی از اين موضوع زمينه را مهيا کردند. به طوری که در يک گزارش محرمانه و سری بعد از قتل مزعل چنين نگاشته شد: «وقتی که به رياست رسيد (خزعل) به وعده خود با دقت و امانت رفتار کرد و از باوفاترين شخصيتها برای ما شد و از او هيچ گونه مخالفتی سر نزد و به تمام مشورتهای ما ايمان آورد که علاوه بر گوش دادن به اندرزهای ما کليه مطالب ما را برآورده کرد بدون آنکه به ما کوچکترين آسيبی برساند».

خزعل که بود و چه کرد؟

همان طور که در توضيحات فوق بيان شد، خزعل از بنیکعب بود از تيره فرعی «محيسن» محمره (خرمشهر کنونی) و مادرش نورا يا نوره دختر شيخ قبيله «باوی» بود. شيخ خزعل القاب نصرتالملک، معزالسلطنه، سردار اقدس، سردار ارفع و... از دولت انگلستان دريافت و در حکومت هند نشانها و فرمانهای مهم نظامی داشت و علاوه بر اين القاب لقب SIR را نيز دولت انگليس به وی داده بود. شيخ در طول دوران زمامداریاش برای جلوگيری از هرگونه زيان به جان و مال انگليسیها هر چه در توان داشت به کار بست. در طول سالهای سلطنت مظفرالدين شاه و محمدعلی شاه و احمدشاه و به خصوص در دوران پراکندگیها و اغتشاشات مشروطيت که وی نيز با مداخله در وقايع انقلاب تا حدودی بر اين آشفتگیها دامن زد و هدفش استقلالطلبی بود، تقريباً تمام عشاير خوزستان را مطيع ساخت و چون اهل زد و بند بود رقيبان خود را به راحتی کنار گذاشت.

وی حاج علی اصغرخان امينالسلطان (اتابک اعظم) صدراعظم مظفرالدين شاه را با هديه و پيشکش و پول فريفته و از طريق او امتيازات فراوانی کسب کرد و در طول دوران امارت طولانی خود نه تنها مالياتی به حکومت مرکزی نداد بلکه اراضی بسياری را در اهواز، خرمشهر (محمره سابق) و آبادان خريد يا تصرف کرد يا با دادن رشوه به املاک خود اضافه کرد و زمانی که انگليسیها در سال ۱۲۹۰ شمسی تصميم به ساختن پالايشگاه در آبادان گرفتند با وی مذاکره کرده و اراضی را از شيخ اجاره کردند. اين امر به خوبی قدرت وی و ضعف حکومت مرکزی را مشهود میساخت، همين ضعف باعث قدرتمند شدن شيخ خزعل و مستقلتر شدن وی شد و سبب شد او به چيزی جز حکومت بر ايالت خوزستان و به تعبيری خودمختاری نينديشد.
شيخ اميدوار بود به دليل حفظ منطقه از اشغال قوای عثمانی در پايان جنگ جهانی اول، انگلستان وی را در رسيدن به خواستههايش حمايت کند. اما انگلستان خواهان اين امر نبود و تنها وجود خزعل را برای حفظ تأسيسات نفتیاش و تأمين منافعش در مقابل حکومت مرکزی لازم و ضروری میدانست، اما خزعل که به دفاع انگلستان از خود اميدوار بود و تنها عامل عملی نشدن مقصودش را حکومت مرکزی میدانست، جدال با حکومت مرکزی را آغاز کرد. در همان ابتدای درگيری لرد بالفور در مجلس لردان انگليسی گفت که «بين انگلستان و شيخ محمره هميشه روابط دوستانهای موجود بوده ولی ما هيچگاه شيخ را به عنوان مالک الرقاب يک قسمت از ايران نشناختهايم. او هميشه تابع حکومت مرکزی ايران بوده است». در پاييز سال ۱۳۰۲ ش اوضاع و احوال به گونهای که به زيان شيخ خزعل بود شکل گرفت. کلنل مک کورماک از کارمندان عالی رتبه خزانهداری کل به همراه سه محاسب ايرانی به اهواز رفتند و به مذاکرات طولانی با شيخ پرداختند.

شيخ مبلغ زيادی بدهکار بود، مقداری از آن را پرداخت و قبول کرد مالياتهای جاری را بپردازد و بدهی قبلی را نيز پرداخت کند. در واقع همراهی اين مقام انگليسی در معيت چند ايرانی نشاندهنده همکاری اين کشور با رئيسالوزرای رضاخان و حکومت مرکزی بود. شيخ خزعل هنگامی که بیمهری دولت بريتانيا را نسبت به خود دريافت و از سوی ديگر برای پرداخت ماليات به تعويق افتاده از سوی دولت تحت فشار قرار گرفت تحريکات عليه حکومت را آغاز کرد. در وهله اول نمايندهای به پاريس فرستاد تا شاه را برای بازگشت فوری به ايران متقاعد سازد. سپس با نيرويی که فراهم شده بود به سوی پايتخت لشکرکشی و در صورت عدم تمايل اختيارات را به وليعهد واگذار کند تا به کمک او نقشه عملی شود و در ادامه تحريکات، قبايل عرب را گردآوری کرده و بين آنها پول و اسلحه تقسيم کرد. هدف وی از اين کار اعلام خودمختاری بود و طی بيانيهای که نسخهای از آن به مجلس ارسال شد، خواهان برکناری رضاخان شد.

پايان کار شيخ خزعل

آنچه سببساز حمله رضاخان به خوزستان شد، تغيير سياست انگلستان بعد از جنگ جهانی اول (۱۹۱۸م/ ۱۲۹۸-۱۲۹۷ ش) بود که موضوع اتحاد اعراب به خوزستان نيز سرايت کرد و شيخ خزعل به اميد جدايی خوزستان و تشکيل سلطنتی مستقل مدعی«قيام سعادت خوزستان» شد که البته اين طرح را نيز دولت انگلستان ريخت و منظور از آن اين بود که حريف را فريب دهد. در نتيجه مقدمات انقراض سلسله قاجار و تشکيل سلسله پهلوی را بدون مخالفت همسايه شمالی ايران فراهم کند. برای اين کار ناگزير شد يک مانور سياسی شکل دهد و خزعل را که معروف به طرفداری از سياست انگلستان بود، عليه حکومت مرکزی وادار به طغيان کند تا به روسها اين طور وانمود شود که انگليسیها قصد تجزيه خوزستان را از ايران دارند. شيخ خزعل و عدهای از رؤسای بختياری قربانی اين سياست شدند.

انگلستان قصد داشت يک حکومت نيرومند که نفوذ مرکزیاش تا آخرين نقطه برسد در ايران ايجاد کند و برای رسيدن به اين هدف بايد به نفوذ ملوکالطوايفی و بساط خان خانی خاتمه داده میشد و چه بهتر که اين به شکل مانور سياسی به نفع همان حکومتی که قرار است ايجاد شود، تمام شود. جان جاک بيربی مورخ انگليسی درباره تغيير سياست خارجی انگليس در کتاب خود نوشته است: «اگر انگليسیها میخواستند از خزعل در درازمدت در برابر حکومت مرکزی حمايت کنند بايد اين حکومت ضعيف باشد در حالی که ايران بعد از اينکه پهلوی همه کاره آن شد، حکومتی ضعيف به شمار نمیآيد، سياست انگليسیها تغيير کرده است.» البته قطعاً منظور اين مورخ در مقايسه با قاجاريه بوده است.

طرح رضاخان و ديپلماسی بريتانيای طرفدار او اين بود که سروصدای شيخ را در بياورند تا بتوانند به اين وسيله به آن حدود حمله کنند. برای اين منظور قضيه ماليات به تعويق افتاده را پيش کشيدند و همان طور که پيشتر اشاره شد موجبات عکسالعمل شيخ را فراهم کردند. به اين ترتيب بهانه به دست آمد. رضاخان سفر جنگیاش را روز ۱۳ آبان ۱۳۰۳ ش با نيرويی مجهز به سمت جنوب آغاز کرد و در اين زمان شيخ خزعل حدود ۲۸ سال بود که حاکم خوزستان بود، اگرچه حکومت، حاکم اسمی به خوزستان میفرستاد اما قدرت واقعی از آن شيخ خزعل بود. با توجه به روابط دوستانهای که بين رضاخان و سرپرسی لورين، وزير مختار انگلستان وجود داشت و اخبار مساعدی که از جانب او به انگلستان مخابره میشد، مشخص بود که بازنده کيست. دولت انگليس با توجه به چاههای پر از نفت خوزستان و همچنين با توجه به خطر پيشروی نيروهای سرخ در شمال ايران و لزوم حفظ و حمايت از حکومت مقتدر مرکزی (در جريان تغيير سياست) ديگر علاقهای به حفظ فئودالهای کوچک و غارتگر محلی که با غارتگری خود و آزار هموطنانشان به شهرت انگلستان لطمه وارد میکردند، نداشت و عدم حمايت انگلستان از شيخ خزعل به سفر جنگی حالت مارش و راهپيمايی بخشيد.

امير خوزستان وقتی دريافت که انگلستان از وی حمايت نمیکند، بدون مقاومت تسليم شد. تبانی رضاخان با انگليسیها به ظاهر معاهده اهواز را در پی داشت که طبق آن دولت انگليس حکومت پهلوی را در قبال تداوم بهرهبرداری کمپانی نفت انگليس و ايران از مخازن نفت جنوب به رسميت میشناخت. پس حمايت خود را از خزعل برداشت و فقط از سردار سپه خواست تا از تعرض به جان او خودداری کند و اجازه دهد بين خوزستان، کويت و عراق در تردد و استراحت باشد. اما چند ماه بعد به گونهای غافلگيرانه بازداشت و به تهران آورده شد و سرانجام در سال ۱۳۱۵ در تهران درگذشت. پس از شهريور ۱۳۲۰ شايع شد مأموران نظميه او را خفه کرده اند. قزوينی در وفيات معاصران به اين موضوع اشاره کرد، ولی اينکه مأموران تأمينات او را خفه کردند اثبات نشده است. طبق گفته منابع جسد شيخ در امامزاده عبدالله در ری در اطراف تهران به امانت گذاشته و بعدها به نجف منتقل شد. بيربی در اين خصوص چنين نگاشته است: «خزعل در تهران مرد در صورتی که از حقوق يک امير مستقل برخوردار نبود، اما زمينهای او به امپراتوری ايران ملحق شد و شرکت نفتی ايران و انگليس مجبور شد که ديگر با حکومت ايران در تهران سر و کار داشته باشد». در هر حال اين شخص و فعاليتهايی که او کرده مجال بررسی بيشتر در روشن شدن گوشههای ناگفته تاريخ ايران را دارد.


پيام بهارستان/ د۲، س۱، ش۴/ تابستان ۱۳۸۸


روزنامه دنيای اقتصاد، شماره 4394 به تاريخ 16/5/97، صفحه 30(تاريخ و اقتصاد)

روزنامه دنیای اقتصاد

نويسنده: ناهيد فرهادنيا

تاریخ انتشار: 16/5/1397

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS