17 آذر 1397, 4:27
امام پنجم(ع) فرمود: لایزال الهم والغم بالمؤمن حتی ما یدع له من ذنب. پیوسته غم و اندوه گریبانگیر مؤمن میشود تا برای او گناهی باقی نماند. (اصول کافی، ج 4، ص 182)
حضرت در فراز دیگری میفرماید: وقتی خداوند بخواهد بنده گناهکار را مورد لطف و کرم خود قرار دهد، او را به بیماری گرفتار میکند و اگر این کار را نکرد وی را محتاج و نیازمند میسازد و اگر این کار را نیز نکرد، مرگ را بر او سخت میگیرد تا بدان وسیله گناهش را بیامرزد. ازطرف دیگر خدای متعال وقتی بخواهد بندهای را که خوبی و حسنه دارد، خوار و ذلیل کند، بدنش را سالم نگه میدارد و اگر این کار را نکرد، روزیاش را زیاد گرداند و اگر این کار را نیز نکرد، مرگ را بر او آسان میکند تا بدان وسیله در عوض آن نیکی، او را در همین دنیا پاداش دهد. (و در آخرت هیچگونه طلبی از خدا نداشته باشد. (همان، ص 179)
عوامل پاک شدن گناهان
خداوند نسبت به بندگان مؤمن خود بسیار مهربان است و از باب لطف و رحمت خویش میخواهد که گناهان آنان را در همین دنیا به نحوی از بین ببرد تا با دامنی پاک و ضمیری امیدوار به جهان دیگر قدم گذارند.
ازجمله عوامل مؤثر در پاک کردن معاصی و گناهان عبارتند از: بیماریها و آسیبهای بدنی، فقر و تنگدستی، غم و اندوه در زندگی، ترس و هراس در دنیا ازطریق خواب یا بیداری، پیچ خوردن رگها (رگ به رگ شدن)، برخورد سنگ به آدمی، لغزیدن و افتادن روی زمین، فرو رفتن خاری در بدن، سختی جان دادن و ... (همان، صص 180-181-182)
امام محمدباقر(ع) قصهای را نقل میکنند که: پیامبری از بنیاسرائیل به جنازه مردی برخورد کرد که قسمتی از بدنش در زیر دیوار و قسمتی از آن بیرون از دیوار قرار داشت. پرندگان و سگان جسم او را دریده و از هم پاشیده بودند، سپس گذرش به شهری افتاد، در آنجا دید یکی از بزرگان آن شهر مرده است. او را بر روی تختی قرار داده و با پارچه دیبایی وی را کفن کردهاند. دورتادور آن تخت، منقلهای عود با بوی خوش میسوزد. گفت: پروردگارا: من گواهی میدهم که تو حاکم عادلی هستی که هیچگاه ستم نمیکنی. آن بنده که چشم به هم زدنی به تو شرک نورزیده ولی با آن وضع دلخراش و رقتانگیز جان او را گرفتهای و آن یکی که چشم به هم زدنی به تو ایمان نیاورده اما با این وضع باشکوه جان او را گرفتهای. حکمت چیست؟ خداوند فرمود: آن بنده من گناهی یا کردار بدی داشت و او را به آن وضع میراندم تا مرا بدون گناه دیدار کند و آن دیگری کار نیکی داشت و او را با آن وضع میراندم تا مرا بدون هیچگونه طلبی ملاقات کند. (همان، ص 183)
بلا و نعمت؛ وسیلههای آزمون الهی
قاعده کلی این است که هم بلا و هم نعمت هر دو از سنتهای الهی و وسیله امتحانند. ما وظیفه داریم در بلاها صبر پیشه کنیم و در نعمتها شکرگزار باشیم. اما اینکه عاقبت و سرانجام هرکسی چه خواهد شد، ما نمیدانیم و آن را به خدا واگذار میکنیم. لذا درباره هیچکس قضاوت نمیکنیم. صحیح نیست که بگوییم: مثلاً فلان کس چون با سختی جان داد، پس آدم بدی بود و یا چون فلان کس آسان جان داد، آدم خوبی بود. هیچکدام را جز خدا و اولیاء الهی نمیداند. زیرا بلاهایی که بر مؤمنان وارد میشود، یا برای کفاره گناهان یا برای غفلتزدایی و بیدار شدن و یا برای ارتقاء مقام است.
آیا انبیاء معصوم که بیش از همه در دنیا دچار بلا و مصیبت شدند، به خاطر گناه است؟ قطعاً اینطور نیست. همچنانکه افزونی نعمت برای برخی افراد به ویژه برای کفار و مشرکین به خاطر ارتقاء مقام و یا آمرزش گناهان نیست بلکه میتواند از نوع سنت استدراج و املاء باشد، که آنان به خاطر لجاجت و تکذیب آیات الهی با مشغول شدن به این نعمتها به تدریج و آرامآرام بدون اینکه خودشان متوجه باشند، به وادی سقوط و هلاکت کشیده میشوند. (تفسیر المیزان، ج 8، ص 453)
به فرمایش امام صادق(ع) باید از سنت املاء و استدراج خداوند ترسید که مبادا این نعمتها ما را از استغفار نمودن از گناهان بازدارد. (همان، ص 479)
محمدمهدی رشادتی
روزنامه کیهان
تاریخ انتشار: یکشنبه 28 مرداد ماه 1397
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان