27 دی 1395, 7:52
«توكل» از آموزههايي است كه تأثير شگرفي بر سلامت روان انسان دارد. توكل به انسان جرئت اقدام و عمل ميدهد و بازدارندههاي رفتاري را از ميان برميدارد. قرآن ميفرمايد: آن گاه كه عزم كردي و تصميم گرفتي، به خدا توكل كن و كار خود را دنبال نما (آل عمران: 169) و اين اولاً، مستلزم حركت و تلاش انسان است و ثانياً، چون بر خدا اعتماد ميكنيم كار را با اطمينان بيشتري انجام ميدهيم. توكل يعني اينكه انسان هميشه به آنچه منطبق با حق است عمل كند، و در اين راه به خدا اعتماد كند، كه خداوند پشتيبان كساني است كه حامي و پشتيبان حق بودهاند (مرتضى مطهّرى، مجموعه آثار، ج 3، ص 124). يكي از عوامل اضطراب و نگراني انسان كارهاي مهم و سرنوشتسازهستند. هنگامي كه شخص ميخواهد به كار ويژهاي كه در زندگي اش جايگاه مهمي دارد، اقدام نمايد، چون انجام آن ثمرات مثبتي در زندگي اش دارد و از سوي ديگر، انجام ندادنش ضرر قابل توجهاي دارد، در انجام آن، دچار شك و ترديد و دلهره و اضطراب ميشود و تنيدگي زيادي بر روح و روان او عارض ميگردد. در اين مواقع، به دنبال يك تكيه گاه مورد اعتماد است تا او را در به انجام رساندن آن كار، يار و پشتيبان باشد. با گزينش پشتيبان به عنوان تكيه گاه، قلبش آرام ميشود، نيرويي دو چندان پيدا ميكند و از نگراني خلاص ميشود. و اينجاست كه نقش تأثيرگذار توكل در سلامتي جسم و روح خودش را نشان ميدهد. حقيقت «توكل» همان اعتماد قلبي به خدا در تمام كارها و صرف نظر از غير خداست، و اين با تحصيل اسباب منافات ندارد، مشروط بر اينكه اسباب را در سرنوشت خود اصل اساسي نشمرد (عبدا... شبّر، الاخلاق، ص 275). همانگونه كه انسان معمولاً در كارهاي دنيوي براي خود وكيل برميگزيند و بسياري از كارهاي خود را به او واگذار مينمايد تا آثار و نتايج سودمندتري در پي داشته باشد، شايسته است بنده خدا نيز در همه امور زندگي به خدا تكيه كند و او را وكيل خود قرار دهد تا خواستههايش بدون هيچ اضطراب و تشويش خاطر تأمين گردند. «توكل بر خدا» به معناي اعتماد نمودن و تكيه بر خدا در همه امور است. كسي كه بر خدا توكل دارد، كارهاي خود را به او واميگذارد و تنها بر قدرت او تكيه دارد. توكّل از حيث رواني، پشتيبان قدرتمندي براي انسان در حل مشكلات است (ام. رابين ديماتئو، روان شناسى سلامت، ترجمه محمد كاويانى، ج 2، ص 756). انساني كه الهي نينديشد، يا بايد اين درد را تحمل كند و اقدام به كاري نكند يا براي انجام هر كاري به ياري و كمك ديگران اميد داشته باشد. چنين فردي كه اميد به ديگران بسته و خود را بازنشسته و از كار و تلاش باز ايستاده ميبيند، هم از اين درد بيكاري رنج ميبرد و هم از اينكه بايد چشمش به كمك ديگراني باشد كه مانند خودش هستند، و اين دردها و نگرانيها به تدريج، او را به انزوا و كنارگيري از اجتماع و نيز كم رنگ شدن ارتباطات اجتماعي ميكشانند و سلامت رواني فرد را از بين ميبرند و فرد افسرده و درمانده ميشود. از اين رو، توكل بر خدايي كه قادر و توانا بر انجام همه كارهاست، انسان را از تكيه به غير خدا بينياز ميدارد و انسان را به تلاش و توجه به تواناييهاي خدادادي خود اميد ميبخشد و اينجاست كه اميد و چشمداشت به كمك ديگري بيمعنا ميشود. در آيات و روايات به اين مهم اشاره شده است آنجا كه خداوند ميفرمايد: «و توكّل على الحىِّ الّذى لايموتُ» (فرقان: 58) «فتوكلّ علىالله انّك على الحقِ المبين» ترجمه: (نمل: 79) «اليسالله بكاف عبدهُ» ترجمه: (زمر: 36) «و اِن يمسسكالله بضرٍّ فلا كاشفُ له الاّ هو... » (انعام: 17) «و من يتوكّل علىالله فهُو حسبُه... » (طلاق: 3) «قُل حسبىالله عليه يتوكّلُ المتوكلّون» (زمر: 38). امام باقر (ع) مى فرمايد: «من توكّل علىالله لا يغلبُ و من اعتصم باللّه لا يهزم» از اميرمومنان روايت شده كه فرمود: « اِنّ النبى (ص) سأل ربّه فى ليلهِ المعراج، فقال: يا ربّ، اى الاعمالِ افضل؟ فقالالله عزّوجل: ليس شىءٌ عندى افضلُ مِن التوكّلِ علىّ و الرضى بما قسمتُ» (محمّد ديلمى، ارشادالقلوب، ج 1، باب 54، ص 199 / محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 77، ص 21 / ميرزا حسين نورى طبرسى، پيشين، ج 2، ص 288).
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان