دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نگاهی اجمالی به جامعیت و حقایق عرفانی امام خمینی

امام در عرفان حماسی خود سیاست و معنویت را یک جا مطرح کرده است،
نگاهی اجمالی به جامعیت و حقایق عرفانی امام خمینی
نگاهی اجمالی به جامعیت و حقایق عرفانی امام خمینی
نویسنده: محمد طالبی

امام در عرفان حماسی خود سیاست و معنویت را یک جا مطرح کرده است، به این معنا که اگر حماسه سرا، حماسه می‌سراید تا جامعه را تقویت کند، امام با معنویت، حماسه می‌آفریند و رابطه تنگاتنگ میان این دو را بیان می‌دارد، که ما تبلور این جامعیت و به هم پیوستگی را در خود ایشان آشکارا دیده ایم. برای نمونه، وقتی می‌آیند و می‌گویند اجازه دهید «سد دربندی خان» را برای هدم دشمن منفجر کنیم، او مقوله دیگری ساز می‌کند و می‌پرسد: «آیا مردم هم صدمه می‌بینند؟» و وقتی پاسخ می‌شنود که: «آری» به این امر رضا نمی‌دهد و حاضر نمی‌شود که به هر وسیله‌ای برای نابودی دشمن متوسل شوند. همچنین رفتار و برخورد امام و صبر و شکیبایی او در برابر ناملایمات و بیماری‌ها فوق‌العاده بود. آقای دکتر ایرج فاضل پزشک معالج امام در پاسخ این پرسش که: برخورد حضرت امام با پزشکان چگونه بود؟ می‌گوید در یک کلام «به هیچ کس دیگر شبیه نبود.» حضرت امام در حالتی که حشمت و وقار و ابهت خیره کننده و بی مانند داشت، نمی‌دانم چه حالت ملکوتی در نگاه و چهره و وجود او بود که محضرش بالاترین میزان آرامش دل و امنیت خاطر را به انسان می‌داد. در حالی که تحمل نگاه نافذ و شکافنده او آسان نبود، گرمی و مهر و عطوفتی که در چشمانش موج می‌زد چنان انسان را شیفته و مسحور می‌کرد که چه بسا فراموشش می‌شد در مقابل مردی خارق العاده با قدرتی شگفت انگیز قرار دارد. برخورد حضرت امام با پزشکان احترام آمیز، صریح، دقیق و همراه با اعتماد کامل و اطاعت مطلق بود، حتی در مهم‌ترین مسائل نیز بدون کنجکاوی‌های زائد نظریات ارائه شده را به طور دربست قبول می‌کردند. امام در تحمل ناراحتی صبری عجیب داشتند و حتی در دشوارترین شرایط نیز شکوه و شکایتی نمی‌کردند و اگر به ندرت در مورد ناراحتی خود تذکری می‌دادند بیشتر به لحاظ آگاهی طبیب بود. برخوردی قاطع و روشن و منطقی با مسائل داشتند. در موارد پیچیده‌ای که مطرح می‌شد با دقت زیاد به توضیحات توجه می‌فرمودند و بعد فتوای لازم را صریح و روشن می‌دادند.

بدون یک ذره اغراق می‌توانم ادعا کنم در تمام سالهایی که به طبابت اشتغال داشته‌ام؛ هرگز بیماری مطیع‌تر، بی آزارتر، کم توقع‌تر، بی ادعاتر و مودب‌تر از امام نداشتهام. چنان با دقت و حوصله حتی به کم اهمیت‌ترین سوالها جواب می‌دادند و چنان صبر و حوصله‌ای در حین معاینات از خود نشان می‌دادند که انسان کمتر آن را مشاهده می‌کند. کسی که، حتی کینه توزترین و بدخواه ترین دشمنانش نیز اعتراف کردند که از اول تاریخ بشر تا به امروز هرگز کسی دنیا را به شدتی که او لرزاند، تکان نداده است (از مجله صهیونیستی تایم در شماره‌ای که حضرت امام را به عنوان مرد سال انتخاب کرد). یک جمله کوتاهش از شرق تا غرب عالم نفوذ داشت؛ اما به عنوان بیمار در مقابل طبیب مانند طفلی معصوم، مطیع و تسلیم بود.

شجاعت در افشای حقایق عرفانی

امام، هم در حوزه عرفان و هم در جمع خانواده و حتی در حلقه‌های درس و نیز در سطح وسیع اجتماع- مستقیم یا غیرمستقیم- علاوه بر آنکه طالبان حقیقت را ارشاد می‌فرمود، در افشای راز هم شجاع بود، حال آنکه بسیاری عرفا حقایق عرفانی را کتمان می‌کنند و اگر گوشه ای از پرده را بالازده‌اند، به صورت رمز و راز بوده است؛ امام در این باره می‌فرماید: خواستم راز دلم پیش خودم باشد و بس در میخانه گشودند و چنین غوغا شد در عین حال، اشعار امام که گاه عقل را دور می‌زند و بر دل نشانه می‌رود حاکی از اوج کمال عرفان اوست و از ارتفاعی فراتر از معمول با وسیله شعر به عرفان می‌نگرد، گرچه وی هیچ گاه به شعر نپرداخته ادعای شاعری هم نداشته است؛ به طوری که در «باده عشق» می‌گوید:

شاعر اگر سعدی شیرازی است

بافته‌های من و تو بازی است

منتها به تناسب قابلیت و استعدادهایی که در برخی افراد یا نزدیکان خود مشاهده کرده است و در پرورش آنها نقش به سزایی داشته، پرده عزت و عظمت را بالازده و مطالبی را بیان فرموده است. گو اینکه بین عرفا هم این نکته مشهور است که: «فیض به قدر قابلیت است و ظهور به قدر استعداد» گرچه به گفته مولوی:

قابلی گر شرط فعل حق بدی

هیچ معدومی به هستی نامدی

طبیعی است کوشش و جهاد، مقدمه حصول و قابلیت فیض الهی است. با این همه:

ذره ای سعی و عنایت برتر است

از هزاران کوشش طاعت پرست

شجاعت و شهامت نه تنها در افشای راز، که در تمام اندیشه‌های ایشان جلوه گر است، برای مثال: در فتواها و در تبیین مسائل سیاسی یکه تاز بودند و هراسی به خود راه نمی دادند، لذا در پیام خود می‌فرمایند: «امروز خمینی آغوش و سینه خویش را برای تیرهای بلاو حوادث سخت، در برابر توپها و موشکهای دشمن باز کرده است و همچون همه عاشقان شهادت، برای درک شهادت روز شماری می‌کند.»

این بود که با قلبی مطمئن به تقدیر عنایت ازلی به دور از هر واهمه‌ای ردای شهادت بر دوش می‌کشید و طنین آشنای عاشورا در صدایش بود. او بر شهید نوحه نمی کرد، که با شهید حماسه می‌ساخت. او نه تنها بت، که بت تراش را شکست و در مقام پیوند، عرفان را از آسمان به زیر کشید و فلسفه را تا آسمان بالابرد.

اصل مهم ولایت در عرفان حماسی امام(ره)

عرفا در بیان مبادی و مسائل عرفانی معمولا به اصل ولایت التفات داشته‌اند، اما امام حوزه این ولایت را از ساحت عرفان به ساحت احکام و فقه نیز گسترش داد. فقیه در نظر ایشان تنها کسی نبود که احکام بداند، بلکه فقیهی که امام ولایتش را بر جامعه مطرح می‌کرد یک متصرف در امور جامعه از راه احکام شرعیه است و خود نیز نمونه اتم چنین فقیه متصرفی بود. به خصوص که مودت او در قلبها از «ان الذین امنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن و دا» ریشه می‌گرفت، از این رو هزاران هزار ذبیح عاشق را تا مسلخ دوست می‌کشاند و میلیونها دل را قاف تا قاف قرب راهبری می‌کرد. این نکته مهم خود حماسه ای بود که جریان ولایت را وسعت و قدرتی تازه می‌بخشید.

تفاوت حماسه حماسه سرایان با حماسه امام

در حماسه حماسه سرایان با حماسه عرفانی امام، تفاوتهایی مشاهده می‌شود. مثلاحماسه سرایان غالباً در تقویت یکی از جنبه‌های مورد احترام انسان همچون: وطن، زبان، تاریخ، ملیت و جز آن کوشیده‌اند. چنانکه فردوسی با ساختن اسطوره هایی نظیر «رستم» روح قهرمانی را زنده کرده است، اما شخصیت مورد نظر او ساخته و پرداخته ذهن و تخیل خلاق اوست تا جایی که می‌گوید:

که رستم یلی بود در سیستان

من آوردمش اندر این داستان

یا به قولی مشهور: «منش کرده ام رستم داستان»، بی شک، ویژگی حماسه امام، عرفانی- الهی بودن آن است و اسوه‌های ایشان پرورده مکتب و دین اند، به طوری که می‌فرماید: «اوج کمال ما، در شخصیت علی علیه السلام و زهرا سلام الله علیها تحقق پیدا کرده است.» پس اگر بناست حماسه در نقطه ای اوج بگیرد و با عرفان همراه و هماهنگ شود، در چیزی است که ما ناگزیر باید از آن به «عرفان امام» تعبیر کنیم.

گو اینکه حماسه‌های واقعی مغایرتی با عرفان حقیقی ندارند، عرفان واقعی سرچشمه حماسه است و هر حماسه اصیل کمال بخش، از جویبار عرفان و روح حق جویی و حقیقت طلبی انسانی سیراب شده است، از این رو تضادی بین این دو بعد متصور نیست، چنانکه تناقضی به نظر می‌رسد مربوط به ظاهر آن است، ادبیات هر ملتی هر چه کمال یافته

تر باشد، تجلی حماسه و عرفان در آن بیشتر است.

برخی گمان کرده‌اند که عرفان، امری فردی است و از صحنه جهاد و سیاست و زندگی جداست و تاسف بارتر آنکه در نظر ایشان جوهر عرفان ناب اسلامی، با نوعی لذت نفسانی و بی اعتنایی به میهن و ملت، بهانه وصول به مقام تحیر عرفانی و از روی هوای نفس و رها کردن دنیا، مسخ و استحاله شده است که وقوع انقلاب اسلامی بر این قبیل پندارها خط بطلان کشید. بخصوص در یک مرور کلی و به عنوان نتیجه باید گفت: پیروزی حیرت آور و معجزه آسای مردی بی سلاح، بدون هماهنگی حتی یک دولت خارجی و تنها با اتکای خالصانه به معشوق ازلی را باید جلوه‌های دم مسیحایی و کلام موسایی امام دانست.

سخن درباره «عرفان امام» بسیار است، لکن چون قصد این مقاله تطویل کلام و ایجاد ملال نیست، به همین مقدار بسنده می‌کند و تنها مطالب را با این اشاره به پایان می‌برد که:امام در رنگین کمانی از دین، عرفان، حماسه، عشق و خداشناسی به پرواز درآمد تا توانست انسان عصر حاضر را نجات بخشد و فریاد کوبنده اش کاخ ستم ابر جنایتکاران مستکبر را به لرزه درآورد و مصداق این فرموده «اقبال لاهوری» حکیم و شاعر بلند آوازه شرق شود که:

تو شمشیری ز کام خود برون آ

برون آ از نیام خود برون آ

شب خود روشن از نور یقین کن

ید بیضا برون از آستین کن

همان گونه که شمشیر برنده خود او پیروزمندانه استقلال پاکستان را نوید داد و آثارش مشحون از تعهد در برابر انسان است.

مقاله

نویسنده محمد طالبی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS