31 اردیبهشت 1397, 14:44
جوانی از انصار در مسیر خود با زنی روبه رو شد. در آن روز زنان مقنعه خود را در پشت گوش ها قرار می دادند، چهره آن زن نظر آن جوان را به خود جلب کرد و چشم خود را به او دوخت. هنگامی که زن از کنارش گذشت، جوان همچنان با چشمان خود او را بدرقه می کرد، در حالی که راه خود را ادامه می داد، تا اینکه وارد کوچه تنگی شد و باز همچنان به پشت سر خود نگاه می کرد. ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزی استخوان یا قطعه شیشه ای که در دیوار بود، صورتش را شکافت. هنگامی که زن رفت، جوان به خود آمد و دید خون از صورتش جاری است و به لباس و سینه اش ریخته! با خود گفت: به خدا سوگند من خدمت پیامبر(ص) می روم و این ماجرا را بازگو می کنم. هنگامی که چشم رسول خدا(ص) به او افتاد، فرمود چه شده است؟ و جوان ماجرا را نقل کرد. در این هنگام جبرئیل نازل شد و این آیه را نازل کرد: «به مومنان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند. و فروج خود را حفظ کنند، این برای آنها پاکیزه تر است خداوند از آنچه انجام می دهید آگاه است، و به زنان با ایمان بگو، چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند.(نور-30)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان