21 شهریور 1397, 0:0
یکی از مسائل محوری و مهمی که در مواعظ پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) بسیار بر آن تکیه شده و درباره آن مطالب گوناگونی موکداً بیان گردیده، مسئله «توجه به آخرت» و «پرهیز از دل باختگی در برابر دنیا» است. همه تعالیم اهل بیت(ع) از قرآن گرفته شده است و سخنان و مواعظ این بزرگواران تابع بیان قرآن کریم و تعلیم و تربیت الهی است. آنان تربیت یافتگان بدون واسطه خدا هستند و قرآن در واقع، عِدل آنها است. به عبارت دیگر، آنها خودشان قرآن مجسّماند. اگر در زندگی آنان خوب دقت کنیم مصادیق قرآن را یک به یک مییابیم. در کلمات ایشان هم که خوب توجه کنیم، میبینیم برگرفته از قرآن و منطبق بر آن است. خود آنها هم بر این نکته تاکید کردهاند که آنچه را ما میگوییم از قرآن است و امتیاز ما بر سایر خلق در این است که از کلام خداوند چیزهایی را میفهمیم که دیگران یا آنها را نمیفهمند یا کمتر میفهمند.
در هر حال، یکی از مسائلی که قرآن کریم بر آن تاکید بسیار دارد کم ارزش بودن زندگی دنیا و ناپایداری آن است. قرآن تاکید دارد که آخرت برتر و پایدارتر، و زندگی دنیا موجب فریب انسان و بازدارنده او از کمالات است؛ و ... تا آنجا که حتی دلبستگی به زندگی دنیوی در ردیف کفر قرار داده شده است:
«و ویل للکافرین من عذاب شدید الذین یستحبون الحیاه الدنیا علی الآخره»
طبق این بیان، کافران کسانیاند که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح میدهند؛ وقتی امر دایر شود بین خواستههای دنیوی و آنچه برای آخرت آنان کارساز است، دنیا و لذتهای زودگذرش را بر سعادت دائمی و ابدی آخرت ترجیح میدهند.
امام صادق(ع) به شیوه بیانی قرآن کریم، به عبدالله بن جندب میفرمایند:
«طوبی لعبد لم یغبط الخاطئین علی ما اوتوا من نعیم الدنیا و زهرتها، طوبی لعبد طلب الآخره و سعی لها، طوبی لمن لم تلهه الامانی الکاذبه؛
خوشا به حال کسی که نسبت به کافران حسرت نخورد برای آنچه از نعمتهای دنیا و زیورهای آن به ایشان داده شده است! خوشا به حال کسی که آخرت را برگزید و در راه آن کوشش نمود! خوشا به حال آن که آرزوهای دروغین فریبش نداد!»
این روایت امام صادق(علیهالسلام) همانند خطاب خداوند به پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در قرآن است که میفرماید:
«لاتمدنّ عینیک الی ما متعنا به ازواجا منهم زهره الحیاه الدنیا لنفتنهم فیه و رزق ربک خیر و ابقی؛
ای پیامبر، هرگز به متاع ناچیزی که به آنان در جلوه حیات دنیوی دادیم چشم آرزو مگشا و رزق خدای تو برتر و پاینده تر است»(طه: 131).
گاهی انسان همین طور که چشمش باز است و به اطراف نگاه میکند و کارش را انجام میدهد، ضمناً بهرههایی را هم که دیگران در زندگی دارند، میبیند؛ این نگاه گذرا است؛ اما گاهی انسان به چیزی خیره میشود و تحت تاثیر آن قرار میگیرد. در آیه مزبور، خداوند میفرماید:
چشمهایت رابه نعمتهایی که به دیگران دادهایم، ندوز، به این چیزها خیره نشو. اینها زر و زیور دنیا و بهرههایی است که به گروهی از مردم دادهایم تا آنها را بیازماییم.
به طور طبیعی، همه مردم دراستفاده از زندگی دنیا و نعمتهای آن مساوی نیستند. همیشه به صوت تکوینی، چنین اختلافی وجود داشته و تا ابد هم وجود خواهد داشت. این موضوع دلایل گوناگونی دارد که در جای خود باید بحث شود. در هر حال، وقتی نگاه انسان به نعمت هایی بیفتد که دیگران در اختیار دارند، ممکن است تحت تاثیر واقع شود؛ مثلاً ببیند که دیگران چه خانههایی، چه ماشینهایی، چه باغهایی و... دارند،اما خودش در خانهای محقّر اجاره نشین است، ماشینی ندارد، باغی ندارد و دهها مشکل دیگر سر راه او است. وقتی به این گونه نعمتها و ظواهر زندگی خیره میشود هوس در او ایجاد میگردد. وقتی هوسها تشدید شد به دنبال این میرود که خودش هم به آنها دست پیدا کند. ابتدا میگوید از راه حلال آنها را به دست میآورم. اما وقتی میبیند از راه حلال ممکن نیست به سراغ مشتبهات میرود و کلاه شرعی برای خودش درست میکند. بعد که میبیند با آنها هم کارش به جایی نمیرسد، مجبور میشود برای رسیدن به خواستههایش صریحاً از درِ حرام وارد شود؛ مثلاً، برای رسیدن به زندگی بهتر، تا میتواند قرض میکند، برای پرداخت آنها تا جایی که ممکن است چک و سفته میدهد، بعد برای اینکه آبرویش نریزد قرض ربوی میکند یا خلف وعده مینماید و... در نتیجه، به حرام مسلّم آلوده میگردد. این مسیری است که افراد زیادی آن را پیمودهاند؛ کسانی که چه بسا دستشان از همه چیز خالی بوده، اما در نتیجه همین هوسها به ثروتهای بادآورده دست پیدا کردهاند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان