نویسنده: علی خانی
در بیان ویژگیهای اخلاقی مومنان
یکی از اصول حاکم بر رفتار و منش اهل ایمان و تقوا، احسان و نیکی است. «احسان» در لغت به معنای «نیکی کردن» است، لکن به نظر میرسد به همه تلاشهای گستردهای که از سوی مفسران و مولفان صورت گرفته، تعریف دقیقی از اصطلاح قرآنی احسان، ارائه نشده است، زیرا همه این تعاریف به سبب گستردگی مصادیق و عناصر موثر در مفهوم احسان و نیز عدم تفکیک میان کاربردهای آن، از جامعیت لازم برخوردار نمی باشد. تعاریفی چون «رساندن نفع و سود نیکو و شایسته ستایش به دیگری»؛ «کاری که از سر آگاهی و به شکل شایسته انجام گیرد» و نیز «انجام کاری به شکل نیکو و با انگیزه خدایی و رساندن خیر یا سود به دیگری بدون چشمداشت هر گونه پاداش و جبران کردنی» نتوانسته است مقصود و مفهوم احسان را چنان که باید و شاید، به خواننده منتقل کند و از جامعیت برخوردار باشد. از آیات قرآن کریم و بیان مصادیق احسان میتوان دریافت که مولفههایی چون «ایمان»، «انگیزه»، «نیت الهی(حسن فاعلی)»، «نیک بودن ذاتی کار(حسن فعلی)»، «شکل شایسته انجام کار(هیئت صوری)»، «رساندن خیر و خوبی به دیگری» به عنوان عناصر اصلی در تحقق مفهوم احسان مهم و موثر هستند.
واژه احسان گاهی در مورد چگونگی و نوع کاری که فرد انجام میدهد، به کار میرود و گاه نیز در مورد نوع تعامل فرد با دیگران. در مورد اول، احسان یا به معنای انجام کار خوب است یا به معنای خوب انجام دادن کار. اما در مورد دوم به معنای انجام کاری برای دیگری بدون چشمداشت است. خداوند متعال در قرآن کریم، مردم را به نیکی و احسان فرمان داده، میفرماید:
«ان الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی یعظکم لعلکم تذکرون»(نحل/90)
همانا خداوند به دادگری و نیکوکاری و بخشش به خویشاوندان فرمان میدهد و از کار زشت و ناپسند و ستم باز میدارد، به شما اندرز میدهد باشد که پند گیرید»
عدل به این معناست که حق هر صاحب حقی ادا شود به این بیان که اگر کسی به شما نیکی کرد، شما در مقابل به همان اندازه به او نیکی کنید یا اگر برای شما کاری انجام داد، مزد او را بپردازید، اما احسان آن است که برای دیگری کاری انجام دهید اما نه در برابر کاری که او برای شما انجام داده و نه در برابر مزدی که به شما پرداخته است.
خداوند سبحان در آیات متعددی به محبت خویش نسبت به نیکوکاران، اشاره فرموده است؛ از جمله:
«و انفقوا فی سبیل الله و لاتلقوا بایدیکم الی التهلکه و احسنوا ان الله یحب المحسنین»(بقره/195)
«در راه خدا انفاق کنید و خود را با دست خود به هلاکت میفکنید و نیکی کنید که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد»
نیز میفرماید:
«الذین ینفقون فی السراء و الضراء و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس والله یحب المحسنین»(آل عمران/134)
«(پرهیزکاران) کسانی هستند که در فراخی و تنگی انفاق میکنند و خشم خود را فرو میبرند و از مردم درمی گذرند و خداوند نیکوکاران را دوست دارد»
همچنین در خصوص احسان و نیکی به والدین، یتیمان، نیازمندان و همسایگان، توصیه و سفارش نموده است:
«و اعبدوا الله و لاتشرکوا به شیئا و بالوالدین احسانا و بذی القربی و الیتامی و المساکین و الجار ذی القربی و الجار الجنب و الصاحب بالجنب و ابن السبیل و ما ملکت ایمانکم ان الله لایحب من کان مختالا فخورا»(نساء/36)
و خدا را بپرستید و چیزی را با او شریک مگردانید و به پدر و مادر احسان کنید و درباره خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و همسایه خویش و همسایه بیگانه و همنشین و در راه مانده و بردگان خود (نیکی کنید) که خدا کسی را که متکبر و فخر فروش است دوست نمیدارد».
البته این دستور ویژه دین اسلام نیست، بلکه خداوند پیروان دیگر ادیان را نیز بدین فضیلت سفارش نموده است:
«و اذ اخذنا میثاق بنی اسرائیل لاتعبدون الا الله و بالوالدین احسانا و ذی القربی و الیتامی و المساکین... »(بقره/83).
در سخنان پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) نیز بر احسان و نیکوکاری، بسیار تاکید شده است. امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا(ص) میفرماید:
«آیا به شما خبر دهم که بهترین آفریدههای خداوند در دنیا و آخرت چه کسانی هستند؟ بخشودن کسانی که به تو ستم روا داشتهاند، نیکی به کسانی که به تو بدی کردهاند و عطا کردن به کسی که از تو مالی را دریغ کرده است»(کافی 2: 107).
امیرالمومنین(ع)، احسان و نیکی کردن را «غنیمت»، «برترین ایمان»، «برترین شرف»، «راس ایمان» و «زینت اسلام» دانسته، میفرماید: «اگر احسان به شکل انسانی ظاهر میشد، بیتردید در زیبایی نظیری نداشت». نیز میفرماید: «دو چیز است که عملی معادل آن نیست: نیکو ورع داشتن و نیکی کردن به مومنان». در بیان پاداش احسان و نیکوکاری از آن حضرت چنین نقل شده است: «پاداشی نزد خداوند سبحان بزرگ تر از پاداش حاکم عادل و مرد نیکوکار نیست».