12 اردیبهشت 1390, 0:0
انقلاب رنگي، انتخابات، تقلب در انتخابات
حمید رضا اسماعیلی
با اعلام نتیجه انتخابات از سوی پارلمان اوکراین، تظاهرکنندگان مانع ورود یانکویچ به دفتر نخست وزیری شدند و کشور در شرایط جنگ داخلی و تجزیه به دو بخش شرقی (طرفداران یانکویچ) و بخش غربی (هواداران یوشچنکو) قرار گرفت. با بحرانی شدن اوضاع کشور، پارلمان اوکراین در رای خود تجدیدنظر کرد و اعلام کرد در انتخابات تقلب صورت گرفته است و از رئیس جمهور درخواست کرد تا کمیسیون انتخابات را منحل کند. با جانبداری وزیر دفاع از یوشچنکو، شرایط به سود غرب گرایان و افراد مورد حمایت آمریکا تغییر کرد و در نتیجه دادگاه عالی اوکراین سرانجام در 7 دسامبر نتیجه انتخابات را باطل و تاریخ 26 دسامبر را برای برگزاری انتخابات مجدد اعلام کرد. انتخابات مجدد در تاریخ 26 دسامبر و با حضور 12000 ناظر بین المللی برگزار شد و یوشچنکو با کمک تبلیغات رسانههای آمریکایی و اروپایی 62/52 درصد آرا را کسب کرد و رئیس جمهور این کشور شد. اما در مجموع انقلاب نارنجی برای عینیت یافتن مراحل زیر را پشت سر گذاشت: تزریق کمکهای مالی آمریکا و غرب به مخالفان دولت، انجام عملیات مشروعیت زدایی دولت با متهم کردن به خشونت، ترور مخالفان، فساد مالی، فساد اداری و فساد سیاسی، ناکارآمد جلوه دادن دولت، تصویرسازی مطلوب از یوشچنکو و مخدوش کردن چهره یانکویچ به وسیله رسانههای آمریکایی و غربی، تاثیر بر افکار عمومی از طریق پخش کردن شایعه مسموم کردن یوشچنکو به وسیله دولت یانکویچ، القای تقلب در انتخابات به وسیله دولت، مخالفت با اعلام نتیجه انتخابات و فراخوان مخالفان به نافرمانی مدنی و مبارزه منفی، انعکاس گسترده تحولات اوکراین توسط سی ان ان، بی بی سی و یورونیوز برای هدایت افکار عمومی در این کشور و بر هم زدن نظم و امنیت عمومی و اشغال اماکن دولتی.
«انقلاب لالهای» در قرقیزستان نیز مشابهتهای فراوانی با تحولات گرجستان و اوکراین داشت. انقلاب مخملی در قرقیزستان در سال 2005 با ردّ صلاحیت نامزدهای مخالف دولت در پارلمان آغاز شد. پس از برگزاری دو مرحله انتخابات پارلمانی و اعلام نتیجه آن، دو مخالف عسگرآقایف، یعنی کولوف وزیر پیشین امنیت قرقیزستان از اهالی شمالی به همراه باقی اف نماینده برکنار شده پارلمان از اهالی جنوب با یکدیگر متحد شدند. با پیوستن خانم اتونبایا نامزد ردّ صلاحیت شده انتخابات پارلمانی به صفوف مخالفان آقایف، شرایط برای انقلاب مخملی در این کشور فراهم شد. در چنین شرایطی «جنبش مقاومت جوانان کلکل» عهده دار آغاز انقلاب رنگی شد.
در مناطق جنوبی قرقیزستان، معترضان سازماندهی شده تحت حمایت آمریکا، با تجمع در میدان اصلی شهر اوش، فرودگاه و اماکن دولتی را به محاصره خود درآوردند. دامنه اعتراضات توسط جنبش مذکور به سرعت به تمامی مناطق قرقیزستان سرایت کرد و در نتیجه مخالفان عسگرآقایف اماکن دولتی و دفتر ریاست جمهوری را در بیشکک به تصرف خود درآوردند و خواستار کناره گیری وی شدند. با متواری شدن آقایف جابه جایی قدرت در این کشور با حمایت و ساماندهی آمریکا صورت پذیرفت. عسگرآقایف پس از فرار از کشور، استفن یانگ، سفیر آمریکا در قرقیزستان، را عامل اصلی این انقلاب معرفی کرد. وی اظهار داشت: «یک هفته قبل از وقوع این حوادث در شبکه جهانی اینترنت، نقشه این انقلاب منتشر شده بود. این نقشه را استفن یانگ تدوین کرده است و این انقلاب دقیقاً همانند نقشه صورت گرفت.»302
با بیان مطالب گذشته روشن میشود که از جمله ویژگیهای مهم انقلابهای رنگی آن است که این انقلابها با هدایت و پشتیبانی دولتهای غربی و با شعار گسترش دمکراسی غربی و توسط برخی از معترضین داخلی متمایل به غرب به اجرا درمی آیند. بدین معنا میتوان آنها را پروژه هایی دانست که بر اساس برنامه ریزیهای دقیق و متناسب با وضعیت هر کشور از مدتها پیش طراحی شده و در موقعیت مناسب که معمولاً ایام برگزاری یک انتخابات مهم مثل ریاست جمهوری آن کشور است و تب سیاسی و التهابات در آن بالاست به اجرا گذاشته میشوند. با وجود این، دولتهای غربی به دلایل مختلف و از جمله هزینههای سیاسی و بین المللی چنین اقداماتی که آشکارا حکم دخالت در امور داخلی دیگر کشورها را دارد، سعی میکنند نقش اصلی خود را در این پروژهها پنهان سازند. در عوض آنها این وظیفه را به بنیادها و نهادهای زیرمجموعه خود واگذار میکنند که با پوشش اقدامات و فعالیتهای علمی و بشردوستانه و با شعار خصوصی و غیردولتی بودن در عمل پیش قراولان و بازیگران اصلی در تغییر حکومتهای متعارض، مخالف و غیرهمسو با ایالات متحده اند. در میان مهم ترین این بنیادها و موسسات میتوان به «بنیاد جامعه باز» که به اسم موسس آن جورج سوروس مشهور است، «بنیاد ملی دمکراسی» ( NED )، «بنیاد فورد»، «بنیاد آلبرت اینشتین» و «خانه آزادی» اشاره کرد. به طور نمونه نحوه عمل بنیاد سوروس، که در ایران هم فعالیت داشته، به این شکل بوده است که یک مرکز مطالعاتی را در کشورهای مختلف فعال میکرده و سپس با ارزیابی مخالفان دولت مرکزی و حمایت از مطبوعات مخالف دولت، زمینه را برای انقلابی آرام و به شکست کشاندن دولت و یا حکومت فراهم کرده است. گفته میشود بنیاد سوروس در کنار بنیاد رسانه ای رابرت مرداک، دومین سازمان رسانه ای جهان است که بیشترین شبکههای تلویزیونی، خبرگزاری ها، سایت ها، خبرنامهها و روزنامهها را در سطح جهان مدیریت و هدایت میکند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان