22 اردیبهشت 1395, 4:51
در روان شناسي آموزشي نکته اي را پيامبر(ص) بيان مي کند که بسيار مهم و شگفت انگيز است. آن حضرت(ص) مي فرمايد: اَزْهَدُ النَّاسِ في الْعَالِمِ اَهْلُهُ وَجِيْرَانُهُ؛ خانواده و همسايگان شخص عالم، از همه مردم نسبت به او بي رغبت ترند.(نهج الفصاحه، ص 359)
اين بدان معناست که همسر و فرزندان و خويشان و همسايگان يک دانشمند و عالم، کمتر به او مراجعه مي کنند و از او ياد مي گيرند و کمتر از تجربه و علم و وجودش بهره مي گيرند، در حالي که ديگران قدر او را بهتر مي دانند و سعي در استفاده حداکثري از او دارند.
اين مسئله روان شناسي به ما کمک مي کند تا براي آموزش فرزندان خود افرادي را انتخاب کنيم که به نظر ما مي توانند همان آموزش هايي را که خودمان مي خواهيم ياد دهيم، به آنها ياد دهند. فرزند از ديگري همان مطلبي که شما دوست داريد بياموزد، مي آموزد و هدف شما برآورده مي شود. پس به جاي آنکه خودتان دست به کار شويد و بخواهيد فرزندان خودتان را به اموري گرايش دهيد و يا از چيزي دور سازيد، از ديگران براي اين کار کمک بگيريد و خودتان مستقيم وارد نشويد. بگذاريد ديگري به کودک شما نماز و قرآن بياموزد و خودتان را کنار بکشيد. اگر عالم دهر هم باشيد، فرزند و خويشان و همسايگان به شما توجه نخواهند کرد و از شما ياد نمي گيرند. پس بهتر است که ديگري در کار وارد شود و اهداف شما را برآورده سازد.
امامان معصوم(ع) نيز با چنين مشکلي مواجه بودند. مردم شهر مدينه براي آموزش دين به نزد آنان نمي آمدند. امام صادق(ع) ضمن گلايه از وضعيت مدينه درزمان خويش مي فرمايد: اَشکُوا إلَي الله وَحدَتِي وَ تَقَلقُلِي مِن اهل المدينه ؛ من از تنهائي خودم به خدا شکوه مي کنم، از نگراني فکري خودم درباره حمايت دين به خدا شکايت دارم. (سفينه البحار، شيخ عباس قمي، ج 5، ص 73؛ و نيز کافي، ج 8، ص 215).
علت اين گلايه آن حضرت(ع) اين بود که مردم مدينه از علوم ايشان بهره نمي بردند و کساني که شاگردان ايشان بودند همه از شهرهاي ديگر بودند.
آن حضرت(ع) سپس در تبيين علت و چرايي اين رفتار اهل مدينه در جايي ديگر به يک نکته روان شناسي آموزشي اشاره مي کند و مي فرمايد دوست داشتم از اين شهر مهاجرت مي کردم و در جايي ديگر مردم را راهنمايي مي کردم؛ زيرا ديگران به سراغ عالم مي آيند ولي همشهريان اين گونه نيستند:من از اينکه دانشگاه الهي ام بسته است، شکايت به خدا مي برم! اي کاش اين طاغوت به من اجازه مي داد، من در طائف که از آب و هواي خوبي برخوردار است حوزه علميّه مي ساختم.(کافي، ج 8، ص 215).
در اين مطلب به يک نکته ديگر در روان شناسي آموزشي نيز توجه داده شده و آن هم مسئله آب و هوا و آرامش و آسايشي است که بايد استاد و شاگردان داشته باشند.
روزنامه كيهان، شماره 21056 به تاريخ 22/2/94، صفحه 7 (معارف)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان