يادمان شهيد بهشتي و 72 تن از يارانش/ 2
چهره نفاق با خون شهید بهشتی و یارانش آشکار شد، فرزند شهید حجتالاسلام دکتر «قاسم صادقی» گفت: شهادت شهید بهشتی و 72 تن از یارانش موجب شده خیلی از کسانی که نسبت به انقلاب شک داشتند، به حقیقت انقلاب پی ببرند. لذا خون این شهیدان چهره نفاق را آشکار کرد و این خونها در نهال انقلاب جاری شد و توانست تأثیر عمیق خود را بگذارد.
به گزارش خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبر فارس «توانا»، شهید حجتالاسلام و المسلمین دکتر قاسم صادقی، دوم مهر سال 1315 در روستای گرمه از توابع جاجرم بجنورد و در خانوادهای ساده و کشاورز که بر اساس فطرت اسلامی زندگی میکردند، پا به عرصه حیات گذاشت.
وی از 15 سالگی تحصیل علم را به صورت جدی آغاز کرد و برای ادامه تحصیل رهسپار مدرسه علمیه نواب مشهد مقدس شد و در مدرسه نواب، از محضر اساتیدی همچون مرحوم استاد ادیب نیشابوری، حاج سید احمد مدرس یزدی، علامه شیخ هاشم قزوینی، آیتالله شیخ مجتبی قزوینی، مرحوم حضرت آیت الله العظمی میلانی (ره) کسب فیض کرد.
او که از وجود تبلیغات زهرآگین مادیون و ملحدان در مراکز فرهنگی کشور بسیار ناراحت بود و میدید که چگونه پیروان دیگر مذاهب از تشکیلات گستردهای برخوردارند اما حوزههای علمیه به سبب محدودیتهایی که رژیم پهلوی ایجاد میکرد، فاقد آن هستند، عذاب میکشید به همین دلیل در پی آن بود تا از راههای مختلف وارد مجامع اسلامی مرتبط با نسل جوان شود.
شهید صادقی با همین انگیزه وارد دانشکده الهیات شد و دوره 3ساله وعظ و تبلیغ و لیسانس منقول را با موفقیت گذراند. او پس از گرفتن دانشنامه کارشناسی به خدمت آموزش و پرورش در آمد و به مدت 2 سال در دبیرستانهای نطنز، ورامین و تهران به تدریس فلسفه و علوم دینی پرداخت و همزمان در دوره کارشناسی ارشد و پس از آن دکترای الهیات فقه و مبانی حقوق اسلامی در دانشکده الهیات دانشگاه تهران پذیرفته شد و پس از پایان تحصیل به دانشکده الهیات دانشگاه مشهد وارد و به عنوان استاد یار به نشر معارف اسلامی مشغول شد.
شهید صادقی را شاید بتوان یکی از بنیانگذاران بحث و مناظره با فرق اسلامی و مکتبهای مادی و غیر اسلامی در این اواخر دانست؛ او با تأسی به قرآن هدایت یک فرد را هدایت همه جامعه میدانست.
شهید صادقی برای اثبات و نشر حقایق اسلام به هر جا و مکان از دور افتادهترین روستاها و تا قلب شهرها با هر فردی اعم از بیسواد، مبلغ، دانشمند، مسلمان، مسیحی، یهودی و بهایی به مناظره و گفتوگو مینشست و برای اثبات دیدگاه مبتنی بر اسلام، قرآن و ولایت، از سهلترین روشها برای افراد کم اطلاع تا پیچیدهترین طرق استدلال برای دانشمندان بهره میجست.
وی به کشورهای عربستان سعودی، سوریه، اردن و مصر سفر کرد و دو کتاب ارزشمند با عنوان «مسلمان و مادی» و «سفر سیر تکاملی» و دهها مقاله از خود به یادگار گذاشت.
شهید صادقی در سال 1342 به واسطه آشنایی با نهضت حضرت امام خمینی (ره) به علت فعالیت چشمگیر علیه رژیم شاه مدتی زندگی مخفیانه را پیش گرفت.
وی در همایشی که برای معلمین علوم دینی مشهد در سال 1354 برگزار شده بود، همراه شهیدان دکتر بهشتی، دکتر باهنر و محسن قرائتی شرکت کرد.
این شهید وارسته در سال 1357 در اوج تظاهرات مردمی مشهد، هنگامی که مأموران رژیم به سوی مردم تیراندازی میکردند، چند گلوله به عبای ایشان اصابت کرد.
شهید صادقی همواره پاسدار ارزش های اسلامی و انقلابی بود، پس از پیروزی انقلاب و در آستانه برگزاری اولین دوره مجلس شورای اسلامی با اصرار دوستان و تأکید علماء به عنوان وظیفه شرعی، نامزد حوزه انتخابیه مشهد مقدس شد و به عنوان سومین نماینده مجاوران حرم رضوی به مجلس راه یافت و در کمیسیون آموزش و پرورش، فرهنگ و تحقیقات عالیه مجلس به خدمت به فرهنگ و کشور پرداخت و سرانجام با خون خود، خط وحدت مردم و مسئولین را در هفتم تیر سال 1360 امضاء کرد.
پیکر مطهر شهید با درخواست عدهای از بزرگان به خصوص نماینده ولی فقیه در استان خراسان و برخی دیگر از یارانش در دارالحکمه صحن آزادی حریم رضوی تشییع و به خاک سپرده شد.
از شهید حجت الاسلام والمسلمین صادقی 2 پسر و یک دختر به نامهای محمد، علی و فاطمه به یادگار مانده است که راه پدر را ادامه میدهند.
* شهید صادقی توجه خاصی به بیتالمال و حقالناس داشت
ربابه فتوره چیانی، همسر شهید حجتالاسلام دکتر «قاسم صادقی» در گفتوگو با خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا» اظهار میدارد: شهید صادقی فردی مهربان، دلسوز انقلاب و متواضع، حامی و سرپرست ایتام و نیازمندان بود به طوری که شهید وصیت کرده بود بخشی از حقوقشان را به خیریه تعلق گیرد.
وی ادامه میدهد: همسرم در تظاهراتهای قبل از انقلاب حضور داشت و در یکی از این موارد با اصابت گلوله سربازان رژیم طاغوت عبایش سوراخ شد و بعد از این اتفاق گفت «من سعادت شهادت نداشتم».
همسر شهید حجتالاسلام دکتر «قاسم صادقی» بیان میدارد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دوستان به وی اصرار کردند تا به عنوان نماینده مجلس کاندید شود و او گفت «وظیفه رأی مردم را به دوش کشیدن خیلی سنگین است و روز قیامت مسئول هستیم» و زمانی که وی برای نمایندگی از مشهد به تهران آمد گفت «در خانه ما به روی همه مردم باز است».
فتوره چیانی در خصوص رویدادهای قبل از انقلاب میگوید: قبل از انقلاب خیلی از افراد با اعتراضی که داشتند، میگفتند «این کشتارها بیخود است و هیچ اتفاقی نمیافتد» و شهید صادقی در پاسخ به این حرف آنها میگفت «امام خمینی (ره) برای هر کاری از امام زمان (عج) مدد میگیرند و بعد دستور میدهند تا اقداماتی صورت گیرد».
همسر شهید حجتالاسلام دکتر «قاسم صادقی» درخصوص رابطه شهید صادقی با شهید بهشتی بیان میدارد: بعد از اینکه شهید صادقی به عنوان نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی انتخاب شد، در کلاسهای شهید بهشتی نیز حضور داشت و میگفت «از وقتی که با آقای بهشتی کلاس داریم، آرامش پیدا کردم».
وی در خصوص روزهای شهادت شهدای هفتمتیر ادامه میدهد: در آخرین شب جمعه، در دانشگاه تهران دعای کمیل برگزار شده بود و شهید صادقی در آن مراسم حضور داشت؛ وی پس از بازگشت از مراسم گفت «بویی به مشامم میرسد» تا اینکه 3 روز بعد در روز یکشنبه، شهید صادقی به همراه یاران امام خمینی (ره) به شهادت رسیدند.
فتوره چیانی درخصوص انتشار خبر انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی به دست منافقان اظهار میدارد: ساعت 21:45 دقیقه شامگاه هفتم تیر، از طبقه سوم آپارتمانی که 24 نماینده مجلس شورای اسلامی در آن سکونت داشتند، صدای ضجه و شیون همه فضا را فرا گرفت.
وی ادامه میدهد: عدهای از پاسداران به سرعت آنجا را ترک کردند و به سوی حزب جمهوری اسلامی رفتند و نگران بودم؛ آن شب تا صبح خبری از شهادت شهید صادقی نداشتم؛ صبح 8 تیر به سرعت به طرف بیمارستان رفتم و خود را معرفی کردم، در آنجا پاسداری بود که شهادت همسرم را به ما تبریک و تسلیت گفت.
همسر شهید در خصوص نخستین دیدار با مقام معظم رهبری، ادامه میدهد: شهید صادقی و مقام معظم رهبری در مدرسه علمیه «نواب» مشهد هم دوره و هم حجره بودند و زمانی که ما در مشهد بودیم، شهید صادقی، مقام معظم رهبری را به بنده نشان داد و گفت «رژیم طاغوت، ایشان را خیلی شکنجه کردند، تمام ناخنهای ایشان را کشیدند» و در ادامه گفت «آقای خامنهای به قدری خالص و خوب هستند که حد ندارد».
فتوره چیانی که 15 سال از عمرش را در کنار شهید صادقی بود، اظهار میدارد: شهید در خانه خیلی مهربان بود و با توجه به اینکه مشغله کاری زیادی داشت، به خانواده و حتی بازی با فرزندان خیلی اهمیت میداد.
وی ادامه میدهد: بعد از آغاز دوره نمایندگی شهید صادقی در تهران مستقر شدیم؛ اتاق بزرگی داشتیم که اتاق را موکت کردیم و در گوشهای از اتاق فرش پهن کردیم؛ به شهید گفتم «گوشه اتاق خالی است؛ شما نماینده مجلس هستید و رفت و آمد به منزل داریم؛ برای منزل فرش بخریم» و شهید صادقی جواب داد «ما که دنیا پرست نیستیم، همه اینها بازخواست میشود و همین کافی است».
وی با بیان اینکه شهید صادقی از شهادت خود آگاه بود، اظهار میدارد: شهید صادقی همیشه میگفت «بالاخره بمب میگذارند و ما را از بین میبرند» و من میگفتم «اگر این اتفاق افتاد، خدا کند من همراه شما باشم» در جایی دیگر که برای ویزیت به دندانپزشکی مراجعه کردیم، به شهید گفتم شما هم دندانتان را معالجه کنید و شهید گفت «من واجب نیستم، شما واجب هستید» و برداشت بنده این بود که او میدانست که رفتنی است معالجه من را واجب عنوان کرد.
وی در خصوص توجه به بیتالمال و حقالناس شهید صادقی، بیان میدارد: هر کدام از شهدای هفتم تیر جایگاه والایی داشتند که توانستند به شهادت برسند؛ شهید همیشه میگفت «دزدی فرقی نمیکند چه از دیوار مردم بالا بروی و چه حق مردم را پایمال کنی» وی با این اعتقاد فعالیت میکرد حتی دقیقهای از ساعات اداری و تدریس را به بطالت نگذراند.
فتوره چیانی ادامه میدهد: شهید حتی خودکار محل کار را به منزل نمیآورد؛ هنگامی که شهید، دقایقی دیر به محل کار میرسید، به همان مقدار در محل کار به فعالیت میپرداخت تا حقی از بیتالمال ضایع نشود.
* خون شهدای هفتم تیر حقیقت انقلاب را آشکار کرد
فاطمه صادقی فرزند شهید حجتالاسلام دکتر «قاسم صادقی» در گفتوگو با خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا» در خصوص پیام شهید صادقی برای نسل امروز، اظهار میدارد: شهدای هفتم تیر دنبال حقایق بودند؛ هر کدام در دوران خودشان علاوه بر اینکه به اعمال و رفتار خود توجه داشتند، سعی میکردند جوانان را به حقایق آشنا کنند.
وی با بیان اینکه شهدای هفتم تیر مخلصین بودند، ادامه میدهد: هر کدام از شهدای هفتم تیر مسئولیتهای زیادی داشتند و به صورت ناشناس، برای همه افراد مخصوصاً برای جوانان اقدامات زیادی انجام میدادند؛ بنده در خاطرات ایشان خواندهام که زمانی که استاد دانشگاه بودند، در دانشگاه بحثهای آزاد میگذاشتند و جایزه با مبلغ بالایی تعیین میکردند.
فرزند شهید حجتالاسلام دکتر «قاسم صادقی» در توضیح این کار بیان داشت: پدرم با این مباحث سعی میکرد جوانان را به مباحثه بکشاند و کاری میکرد جوانان به صورت سطحی به اعتقادات و باورها نگاه نکنند و نگاه عمقی به مسائل اسلامی و مذهبی داشته باشند.
وی با بیان اینکه حقیقتجویی مهمترین چیزی است که شهدای هفتم تیر به دنبال آن بودند، میافزاید: پدر در مواجهه با سؤالات دانشجویان و جوانان در هر موقعیتی، عبای خود را پهن میکرد و جواب میداد و علاوه بر این شهید صادقی در جلسات بهاییها به صورت ناشناس و با کت و شلوار حضور پیدا میکرد و بعد از چند جلسه به مسائلی که در آنجا مطرح میشد، پاسخ میداد و حقیقت را برای آنها روشن میکرد.
صادقی در خصوص نفوذ منافقان به حزب جمهوری اسلامی و به بار آمدن فاجعه هفتم تیر، بیان میدارد: انسان همیشه در نوسان است و فقط با توکل به خداوند میتواند، به بهترین شکل زندگی کند در غیر این صورت ممکن است با ظاهر خوب خود، راه پلیدی را در پیش بگیرد.
وی ادامه میدهد: «کلاهی» فردی بود که با ظاهری خوب و حزباللهی در حزب جمهوری اسلامی نفوذ پیدا کرد و از آن جایی که این خصوصیت ظاهری وی بود پس از جلب اطمینان و پیشنهاد مادی، آن فاجعه را به بار آورد.
فرزند شهید حجتالاسلام دکتر «قاسم صادقی» بیان میدارد: متأسفانه عدهای از مردم بدون اینکه شناختی روی افراد داشته باشند به راحتی راجع به آنها قضاوت میکنند و بر علیه آن فرد صحبت میکنند در دوران شهید بهشتی نیز همینطور بود برخی از افراد از شهید بهشتی فاصله داشتند ولی به خاطر اینکه منافقان تبلیغات منفی بر علیه شهید بهشتی میکردند، آنها بدون اینکه تحقیقی داشته باشند این حرفها را باور میکردند و بعد از شهادت شهید بهشتی فهمیدند که چه فرد بزرگی را از دست دادهاند.
وی ادامه میدهد: شهدای هفتم تیر به حقیقت و شخصیت والای شهید بهشتی پی برده بودند و به خاطر همین، این 72 تن به همراه شهید بهشتی به شهادت رسیدند و در تقارن تعداد شهدای کربلا با شهدای هفتم تیر حکمتی است.
فرزند شهید در خصوص معیار تشخیص حق از باطل یادآور میشود: قرآن کریم برای ما یک دستور زندگی است؛ کلام خداوند و ائمه اطهار (ع) معیار اصلی تشخیص حق از باطل هستند و مقام معظم رهبری به عنوان فردی نخبه در مملکت اسلامی حضور دارند و کلام ایشان با کلام خداوند و ائمهاطهار (ع) همخوانی دارد. رهبر معظم انقلاب چیزهائی میدانند که ما نمیدانیم و ما باید با کمک و راهنمایی ایشان راه مستقیم را پیدا کنیم و حق را از باطل تشخیص دهیم.
صادقی با اشاره به اینکه شهدای هفتم تیر خیلی مظلوم بودند، بیان میدارد: آنها پیگیر شهرت و مقام نبودند؛ کسانی که در حزب جمهوری اسلامی حضور داشتند و به شهادت رسیدند، از جمله افرادی بودند که در زمینههای مختلف فعالیت میکردند و فقط به دنبال کار خوب بودند و در جامعه کنونی نیز این گونه افراد حضور دارند.
وی خاطرنشان میکند: قبل از فاجعه هفتم تیر ما شهدای زیادی را تقدیم انقلاب اسلامی کردیم و شهادت هر کدام از این شهدا موجب بارور شدن انقلاب شد.
فرزند شهید حجتالاسلام دکتر «قاسم صادقی» در خصوص تأثیر خون شهدای هفتم تیر در تثبیت انقلاب اسلامی، اظهار میدارد: شهدای هفتم تیر که حدود نیمی از آنها از سران کشور بودند، در یک جا و یک زمان به شهادت رسیدند؛ هر کدام از این شهدا برای یکی از شهرهای کشور بودند که شهادت آنها موجب شد تا دل خیلی از خانوادهها و آشنایان در سراسر کشور به درد آید و خیلی از کسانی که نسبت به انقلاب شک داشتند، به حقیقت انقلاب پی ببرند.
وی میافزاید: خون شهید بهشتی و 72 تن از یارانش چهره نفاق را آشکار کرد و این خونها در نهال انقلاب جاری شد و توانست تأثیر عمیق خود را بگذارد.