13 مهر 1394, 15:28
مرجع جنوب
سید در بازگشت از خراسان، در سبزوار بیمار شد و با رنج بسیار خود را به اصفهان رساند. در این روزگار نامه هاى فراوان از شوشتر و حویزه دریافت کرد. نامه هایى که وى را به آن شهرها فرا مى خواند. فقیه پاک رأى صباغیه ناگزیر به قرآن کریم پناه برد و به راهنمایى آن کتاب مقدس شوشتر را برگزید و در روزهاى پایانى 1079 ق. دعوت فتحعلى خان (حاکم خوزستان) را اجابت کرد و به شوشتر پاى نهاد.([1]) او در آن دیار مسجدها و مدرسه هاى دینى فراوان پى افکند و به تربیت مشتاقان علوم اهل بیت (علیهم السلام)پرداخت. آن بزرگمرد علاوه بر اقامه جماعت و ارشاد مردم در مسجد جامع، در خیابانها به راه مى افتاد و اصناف و پیشهوران را با آداب اسلامى آشنا مى ساخت.([2]) اندک اندک نهالهایى که او کشته بود بارور شد و دانشورانى توانا به جامعه عرضه کرد. دانشورانى که به آبادیهاى دور و نزدیک مى شتافتند و مردم را با اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) آشنا مى ساختند.([3]) چون خبر تلاشهاى موفقیت آمیز فقیه بلند آوازه صباغیه به شاه سلیمان صفوى رسید چنان تحت تأثیر قرار گرفت که بى درنگ در ضمن فرمانى، او را به شیخ الاسلامى جنوب برگزید و همه مناصب شرعى آن دیار را به وى وانهاد.([4])
او که اینک مرجع دینى اهالى خوزستان و جنوب عراق به شمار مى آمد در پى هدایت مردم و از میان برداشتن دشمنى قبیله ها تلاش فراوان کرده، اطلاعیه هاى گوناگونى با مهرهاى ویژه خویش، که به عبارتهاى «و ان تعدّوا نعمة الله لاتحصوها» و «الواثق بالله نعمة الله» آراسته بود، به دور و نزدیک مى فرستاد.([5])
8 - 7 - نابغه فقه و حدیث، ص18 - 15.
2 - [3] - نابغه فقه و حدیث، ص 18 و 15.
5 - 3 - همان، ص287 - 286.
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان