13 مهر 1394, 15:28
اهتمام شیخ در تربیت شاگرد
شیخ موسی جدیت عجیبی در تربیت علمی طلاب داشت. در رویه ی ایشان، تشویق و تنبیه نسبت به طلاب و شاگردانش در مورد درس بسیار دیده می شود. بدین منظور، شیخ مجالسی تأسیس کرد که به رشد علمی فضلا کمک شایانی می کرد.
یکی از مجالس شب جمعه در منزل خود وی بود. شیخ در آن مجلس، به وعظ و ارشاد می پرداخت. مجلس دیگری در صبح جمعه برگزار می گردید. طلاب و فضلای مدرسه همگی در آن اجتماع می کردند. ابتدا شیخ به موعظه می پرداخت و سپس درباره ی مسائل علمی روز بحث و تبادل نظر می شد. در آخر مجلس هم فرازهایی از نهج البلاغه خوانده می شود و شیخ آن را تفسیر می کرد.
عصر روز جمعه هم مجلس دیگری دایر بود و در آن، شیخ از طلّاب امتحان می گرفت. البته مورد امتحان کسانی بودند که دروس خود را نزد اساتید دیگر می خواندند. هر کسی که در امتحان به سؤالات پاسخ صحیح می داد، از سوی شیخ تشویق می شد و اگر احیاناً طلبه ای در پاسخ دادن دچار اشکال می شد، شیخ او را ملامت می کرد و جمله معروف خودش را می گفت: «الحق فی هذا علی شیخک!! ایراد بر استادت وارد است.». حتی اگر استاد آن شخص نیز در مجلس بود، شیخ موسی، ابایی از طرح انتقاد خود نسبت به شاگرد نداشت.
سید محسن امین نقل می کند:
«روزی در یکی از همین مجالس، یکی از بزرگان رند و ظریف حوزه به نام شیخ محمد مغنیه حضور داشت. وقتی ملتفت شد که شیخ به مقصران این جمله را می گوید، خطاب به شیخ گفت: پس ایراد استاد بر گردن کیست؟.
شیخ موسی بلافاصله پاسخ داد:« ایراد استاد، بر شما وارد است؛ زیرا، شما بزرگان کوتاهی کرده اید که کار ما به این جا کشیده شده.همیشه از ریشه ی شاخه می روید.».[32]
شیخ موسی توجه بسیاری به شاگردان مدرسه ی خویش داشت تا در فراگیری و تحصیل علم به سر حدّ کمال برسند. بنابراین تلاشی خستگی ناپذیر داشت تا کسی در درس خواندن دچار مشکلی نگردد.
فراهم بودن امکانات لازم برای محصلان و داشتن اساتید متبحر و مجرب در دروس، از تمایزات مدرسه ی شیخ در بنت جبیل بود.
در مورد فضای دقیق علمی حاکم بر مدرسه و نوع تدریس موفق ایشان، آقای سید محسن امین نقل می کند:
پس از وفات شیخ موسی شراره، طلاب مدرسه به اطراف و اکناف متفرق شدند. البته در آن جا عادت چنین بود که با پایان یافتن عمر صاحب مدرسه، عمر مدرسه نیز به پایان می رسید. من هم پس از وفات شیخ به دروس دیگر علما که از عراق آمده بودند، رفتم، ولی دیدم غیر از علم تحت اللفظی چیز دیگری نمی دانند. گاهی آن چه من به سهولت می فهمیدم، آن اساتید در فهمش دچار مشکل می شدند. وقتی از برخی اساتید می خواستم که شروحی اضافه بر درس برایم بگویند، اظهار عجز می کردند.».
شیخ موسی در دوره ی تحصیل خود همراه هر کتاب، کلام محشین آن را نیز مطالعه می کرد و این سنّت را نیز در مدرسه ی خود باب کرده بود. طبیعی است که بعد از وفات او، شاگردان از تدریس هر استادی، رضایت خاطر نداشته باشند.[33]
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان