13 مهر 1394, 13:51
آیت الله حاج شیخ حسن صانعى که مدتى به مرند تبعید شده بود و با آیت الله مرندى در ارتباط بود، مى گوید: «طلبه جوانى از قم براى دیدن من به مرند آمده بود و از کسى نتوانسته بود سراغ مرا بگیرد، لذا در آن شب زمستانى که برف شدیدى هم باریده بود شب هنگام زنگ منزل آیت الله مرندى به صدا در آمده بود و این طلبه آدرس مرا از ایشان خواسته بود و ایشان در آن زمان حدود هشتاد سال داشت. با این ضعف جسمانى همراه آن طلبه در برف و سرما به راه مى افتد و اقامتگاه مرا به او نشان مى دهد. وقتى من صداى ایشان را از پشت در شنیدم بسیار شرمنده شدم عرض کردم: آقا! شما چرا زحمت کشیدى؟ فرمودند: بچه ها خواب بودند براى همین نخواستم آنها را بیدار کنم لذا خودم خدمتتان آمدم!»([35])
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان