13 مهر 1394, 13:51
بحرالعلوم بر امور عبادى شاگردان خویش نیز فوق العاده اهتمام مىورزید و در صورت غفلت و کوتاهى شاگردان از این مهم، بسیار رنج مى برد. یک بار براى چند روز تدریس را ترک فرمود، طلبه ها واسطه اى را نزد وى فرستادند تا علت تعطیلى درس را جویا شود. بحرالعلوم در پاسخ او چنین فرموده بود : «در میان این جمعیت طلبه، هرگز نشنیدم که در نصف شبها صداى تضرع و زارى و مناجات آنها بلند بشود، با اینکه من غالب شبها در کوچه هاى نجف راه مى روم. چنین دانش پژوهانى شایسته نیستند تا براى ایشان درس بگویم.» چون طلاب این سخن را شنیدند متحول شده، شبها به ناله و گریه در محضرالهى پرداختند. وقتى این تحول اخلاقى در طلبه ها پدیدار شد آن جناب دوباره تدریس را شروع کردند.([1])
[1] - قصص ,,العلماء، ص173.
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان