13 مهر 1394, 13:51
رضایت پدر
ملاّ عباس با یادآورى روزهاى تحصیل دچار افسردگى مى شد تا این که یک روز به پدرش پیشنهاد کرد: پنج روز اوّل هفته را در روستا بماند و پنج شنبه و جمعه ها را به تحصیل اختصاص بدهد.
وى پس از موافقت پدرش، هر پنج شنبه به جانب شهر رهسپار مى شد د رحالى که مقدارى فطیر روغنى نیز در سفره قرار داده تا به رسم هدیه و سوغاتى به فرزندان استادش بدهد.
با ورود ملاّ عباس به خانه استاد، بچّه ها اطرافش جمع مى شدند و هدایاى خود را مى گرفتند و سپس محفل علمى برگزار شده و طلبه مشتاق روستایى دروس فقه و اصول (شرح لمعه، شرایع، معالم و قوانین) را نزد استادش، آقاى عالِمى فرا مى گرفت.
عطش فراگیرى و محدودیت زمان، باعث شد که ملاّ عباس در هر شب و روز جمعه، به اندازه یک هفته، از معلومات استاد بهره مند شود.
برنامه هفتگى وى، بدین گونه بود که پس از اداى نماز جمعه، شهر تربت را به مقصد زادگاهش ترک کرده و فرزندان استاد نیز براى بازگشت وى، روزشمارى مى کردند.([8])
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان