آیت الله العظمى گلپایگانى
متوفاى : 18 / 9 / 1372 ش.
عنوان مقاله: فروغ فقاهت
ولادت
در هشتمین روز ماه ذیقعده 1316 ق در بخش «گوگد» گلپایگان، کودکى پا به عرصه وجود نهاد که به مناسبت تقارن ولادتش با سالروز ولادت امام هشتم حضرت على بن موسى الرضا(علیه السلام) نامش را «محمد رضا» و کنیه اش را ابوالحسن و لقبش را هبة الله نهادند. پدرش آقا سید محمد باقر امام، عالمى معروف به زهد و تقوا، و پاى بند به آداب و مستحبات دینى و کوشا در امر به معروف و نهى از منکر بود که هم اینک مرقدش مورد احترام و زیارت مردم است.
محمد رضا در سه سالگى مادر و در نه سالگى پدرش را از دست داد و دوران کودکى را با مشکلات و سختیهاى فراوان و از دست دادن پدر سپرى کرد و تحصیلات ابتدائى را در مکتب خانه گذراند.
تحصیلات
نوجوانى بیش نبود که شوق تحصیل علوم اسلامى او را مشتاق آیت الله محمد تقى گوگدى (م 1353 ق) گردانید و نزد ایشان ادبیات عرب را فرا گرفت. سپس نزد آیت الله سید محمد حسن خوانسارى (م 1337 ق) ـ برادر مهتر آیت الله العظمى سید احمد خوانسارى ـ زانوى ادب به زمین زد و ادبیات و بخشى از سطوح را نزد وى آموخت.
نوزده ساله بود که به سوى اراک شتافت و در مدرسه آقا سید ضیاء الدین به تکمیل سطوح عالیه پرداخت و در 1337 ق. شایستگى حضور در درس خارج فقه و اصول حضرت آیت الله العظمى حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى (م1355ق) را پیدا کرد و تا سال 1340 ق در آن شهر از آن مرجع بزرگ بهره برد. در بیست و چهار سالگى در پى مهاجرت استادش آیت الله حائرى به قم و تأسیس حوزه علمیه در این شهر مقدس، به قم آمده و در مدرسه فیضیه سکونت گزید و درسها را با آیت الله سید احمد خوانسارى به مباحثه نشست. استاد با مشاهده استعداد و فهم شاگرد سخت کوش خود بدو بسیار علاقه مند شد او را در شمار اصحاب خاص و هیأت استفتا قرار داد و «تصحیح کتاب الصلاة» خود را به او و آیت الله اراکى واگذار نمود. ایشان نیز تا پایان عمر استاد (1355 ق) ملازم درس ایشان بود.
ایشان در سال 1341ق. در قم به مدت هشت ماه از محضر آیات عظام میرزاى نائینى و آقا سید ابوالحسن اصفهانى استفاده برد. از دیگر اساتید او مى توان از آیات عظام حاج شیخ محمد رضا مسجد شاهى اصفهانى، حاج شیخ ابوالقاسم کبیر، آیت الله بروجردى، آقا ضیاء عراقى و شیخ محمد حسین غروى اصفهانى نام برد.
وى از آیت الله حائرى اجازه اجتهاد و از مرحوم حاج شیخ عباس محدّث قمى و آقا شیخ محمد رضا اصفهانى اجازه نقل روایت اخذ کرده است.
تدریس
از آغاز ورود به قم در سال 1340 ق. به تدریس کتابهاى رسائل، مکاسب و کفایه اشتغال ورزید و پس از وفات استادش آیت الله حائرى تدریس خارج فقه و اصول را شروع نمود ایشان در طول بیش از هفتاد سال تعلیم دانش اهل بیت، صدها تن از ستارگان درخشان آسمان علم را به جامعه اسلامى تحویل داده است
شاگردان
برخى از زبده ترین شاگردان ایشان عبارتند از:
حضرات آیات و حجج اسلام، مرتضى حائرى یزدى، عبدالرحیم ربّانى شیرازى، مرتضى مطهرى، محمد على قاضى طباطبائى، سید اسدالله مدنى، محمد مفتح، سید محمد حسینى بهشتى، حسینعلى منتظرى، على مشکینى، ناصر مکارم شیرازى، سید محمد على علوى گرگانى، على احمدى میانجى، جعفر سبحانى، لطف الله صافى گلپایگانى، حسن حسن زاده آملى، محمد مؤمن، رضا استادى، سید محسن خزارى، على کریمى جهرمى، احمد صابرى همدانى، حسین شب زنده دار، على افتخارى گلپایگانى، سید مهدى یثربى کاشانى، مجدالدین محلاتى، احمد جنتى، مرتضى مقتدائى ـ على پناه اشتهاردى، محسن حرم پناهى، جلال طاهر شمس گلپایگانى، محمد واعظ زاده خراسانى، سید محمد باقر ابطحى، احمد آذرى قمى، محمد تقى ستوده، غلامرضا صلواتى، على نیرى همدانى و على ثابتى همدانى.
تقریرات و تألیفات
درسهاى آن فقیه اهل بیت را عده بسیارى به رشته تحریر درآورده اند آنهائى که به چاپ رسیده است عبارتند از:
1. کتاب الحج، سه جلد تا کنون
2. الهدایة الى من له الولایة، درباره ولایت فقیه
3. نخبة الاشارات فى احکام الخیارات.(هر سه از آقاى احمد صابرى همدانى)
4. کتاب القضاء در دو جلد
5. کتاب الشهادات.
6. بلغة الطالب فى التعلیق على بیع المکاسب،
هر سه نوشته آقاى سید على حسینى میلانى
7. الدرّ المنضود فى احکام الحدود.
8. نتایج الافکار فى نجاسة الکفار، هر دو از آقاى على کریمى جهرمى
9. کتاب الطهارة
10. کتاب القضاء. هر دو از آقاى هادى مقدس نجفى.
ایشان در کنار اشتغالات گوناگون از تألیف و تصنیف نیز فروگذار نکرده است. آثار قلمى آن مرجع وارسته عبارتند از:
1. حاشیه بر عروة الوثقى
2. حاشیه بر وسیلة النجاة
3. رساله صلاة الجمعة
4. رساله فى المحرمات بالنسب
5. مسائل الحج
6. افاضة العوائد، تعلیقه بر دررالاصول مرحوم حائرى
7. رساله در عدم تحریف قرآن
8. کتاب الطهارة
9. کتاب الحج
10. کتاب الحدود
11. صلاة الجمعة
12. حواشى بر ملحقات عروة الوثقى
مجموعه فتاوى
آیت الله العظمى گلپایگانى در طول سى و دو سال مرجعیت یکى از ارکان فقاهت بودند و روزانه استفتائات گوناگون از سراسر جهان به محضر ایشان فرستاده مى شد و از همین رهگذر در تمام ابواب فقه فتوا داده اند و هم اینک مجموعه هاى بسیارى از فتاواى او در دسترس است که عباتند از :
1. منتخب الاحکام (با ترجمه انگلیسى)
2. مختصر الاحکام (با ترجمه عربى و اردو)
3. توضیح المسائل (این کتاب بیش از هشتاد بار به چاپ رسیده و به زبانهاى اردو، چینى، ترکى آذرى و ترکى لاتین ترجمه شده است).
4. مجمع المسائل، 3 جلد و در برگیرنده تمام ابواب فقه از طهارت تا دیات است.
5. مناسک حج (با ترجمه عربى، اردو، روسى و انگلیسى)
6. احکامى از حج.
7. سؤال و جواب درباره مسائل حج.
8. آداب و احکام حج.
9. دلیل الحاج.
10. احکام عمره.
11. هدایة العباد (به عربى و در برگیرنده حاشیه ایشان بر عروة الوثقى، وسیلة النجاة، توضیح المسائل و برخى از استفتائات در دو جلد.
12. رساله امر به معروف و نهى از منکر و مسائل اجتماعى اسلام.
13. مسائل نماز خوف و مطارده و احکام جبهه.
مبارزات سیاسى
آیت الله العظمى گلپایگانى از بدو حرکت شجاعانه روحانیت به رهبرى امام راحل، به مبارزات پیگیر و بى امان خویش با دیو استبداد پرداخت و نخستین اعلامیه اعتراض به لایحه ننگین «انجمنهاى ایالتى و ولایتى» در مهرماه 1341 ش از سوى ایشان صادر شد و به دنبال آن بود که پیامها و بیانیه هاى ایشان تا سقوط رژیم پهلوى ادامه یافت (بسیارى از آنها در جلد اول کتاب «اسناد انقلاب اسلامى» گرد آمده است.)
برخى از اقدامات آن جناب در برابر رژیم منحوس شاه عبارتند از: سرباز زدن از ملاقات با شاه و نخست وزیران و فرستادگان دربار، تحریم برنامه اوقاف و اعلامیه علیه معاملات و همکارى با سازمان اوقاف، قطع شهریه کسانى که با اوقاف همکارى مى نمودند و تحریم امامت جماعت و گوش دادن به سخنرانى آنان، حرام شمردن خرید و فروش و مصرف و توزیع گوشتهاى وارداتى از خارج و قبول نکردن وجوهات فروشندگان آنان (هر چند مى شد تحت عنوان مال مخلوط به حرام خمس آن را پذیرفت)، اعتراض شدید و پیام کوبنده علیه تغییر تاریخ هجرى به تاریخ منحوس شاهنشاهى، مخالفت صریح با حزب رستاخیز و تحریم شرکت مسلمانان در آن، مخالفت صریح با طرح امتحان دولت از طلاب و انکار صلاحیت آنان براى این امر که باعث عقب نشینى دولت وقت و مصون ماندن حوزه از این طرح ننگین شد. اعتراض شدید علیه گسترش بى بند و بارى و فساد و فحشا و رواج منکرات و فرستادن نامه سرگشاده به شاه و تذکر عواقب وخیم آن، اعتراض و مخالفت بسیار شدید علیه سینما در شهر قم و تعطیل نمودن درس و نماز جماعت خویش به مدت یک هفته، مخالفت و اعتراض علیه تاجگذارى شاه و انتخاب ولیعهد، پیام در جهت تجلیل از مقام شهید سعیدى و اعلام مجلس ختم براى ایشان در مسجد امام، تجلیل از مقام مرحوم حاج آقا مصطفى خمینى و تشکیل دو مجلس ختم در مسجد اعظم و شکستن سدّ رعب و ممنوعیت برپایى مجالس بزرگداشت و مطرح شدن نام حضرت امام در آن مراسم، پى جویى حال تبعید شدگان و سرکشى به خانواده هاى آنان، حمایت از مقام و موقعیت حضرت امام خمینى و بویژه در برابر اهانت روزنامه اطلاعات به امام راحل و تاکید بر مقاومت روحانیت و پیگیرى اعتراضها و راهپیماییها و صدور اعلامیه هاى روشنگرانه و کوبنده در لحظات حساس (به گونه اى که امام بدیشان فرموده بودند : اعلامیه هایى که حضرت عالى به تنهایى صادر مى کنید، نقش بسزایى در پیشبرد مبارزات ملت مسلمان دارد) و دلجویى و تأیید علماى مبارز شهرستانها.
این اقدامات باعث شد که مزدوران رژیم براى لطمه زدن به ساحت ایشان از هیچ کارى فرو گذار نکنند و دوبار (سوم فروردین 1342 در مدرسه فیضیه و 19 اردیبهشت 1357 ش) به سوى ایشان حمله کرده، قصد ضرب و جرح آن مــرجـع بـزرگوار را داشـتـند کـه لطـف خـــدا و جانفشانیهاى اطـرافیان بـاعث حـفظ ایشـان شد.
تقویت نظام جمهورى اسلامى
پس از پیروزى انقلاب نیز هماره در جهت تأیید کامل مواضع حضرت امام و تقویت موقعیت ایشان به عنوان رهبر نظام و فرا خواندن مرد آیه پیروى کامل از حضرت امام، توصیه به افراد صالح براى شرکت در مناصب دولتى، طرح مباحث مورد نیاز حکومت اسلامى در درس خارج فقه (قضا، حدود و شهادات)، شرکت در مراسم انتخابات و صدور پیامهاى گوناگون مبنى بر شرکت مردم در انتخابات، تقویت دولت اسلامى و حرام شمردن مخالفت با دستورها و مقررات دولت و نهى از فروش اجناس قاچاق، حمایت مادى و معنوى از رزمندگان اسلام در طول جنگ تحمیلى و ارسال هیأتهاى مختلف به جبهه هاى نبرد و اجازه مصرف ثلث در مصرف جبهه ها و بر عهده گرفتن ساختمان مراکز درمانى و بهداشتى استانهاى زلزله زده در زلزله خرداد 1369 و دهها اقدام دیگر فعال بودند.
ویژگیهاى اخلاقى
مرجع بزرگ شیعه دربردارنده فضایل اخلاقى و کمالات نفسانى بود. ویژگیهاى بارز ایشان عبارتند از : زهد و بى اعتنایى به جلوه هاى دنیا، تواضع، بهرهورى از فرصتها،تجلیل از مقام فقها و مراجع معاصر، تشویق عالمان و نویسندگان، اهتمام بسیار به حفظ و قرائت قرآن (به طورى که در هر شبانه روز با تمام گرفتاریها دو نوبت قرآن تلاوت مى فرمود)، عشق به ساحت مقدس ائمه اطهار (به گونه اى که سالها - حتى پس از مرجعیت - به منبر تشریف برده، اخبار آل محمد(صلى الله علیه وآله)، را به گوش مردمان مى رساندند و روزهاى عاشورا را روضه مى خواندند و در عزاى امامان بشدت مى گریستند و به زیارت مرقد آنان مکرر مشرف مى شدند. تقیّد بسیار به مستحبات و ترک مکروهات آن جناب زنده کننده مراسم اعتکاف در سراسر ایران و ترویج کننده عزادارى فاطمیّه دوم یاد مى شود. احترام بسیار به استاد (که همیشه پیش از درس فاتحه اى براى استادش قرائت مى فرمود و به استادزاده خویش مرحوم آیت الله حاج آقا مرتضى حائرى - با اینکه شاگردش بود - بسیار احترام مى نهاد).
مؤسسات
مرجع بزرگ شیعه علاوه بر تدریس و تربیت عالمان دین، تألیف، فتوا، رهبرى و روشنگرى جامعه شیعه به بنیان نهادن دهها مؤسسه فرهنگى و دینى در گوشه و کنار جهان و آبادانى صدها مسجد و مدرسه در سراسر کشور دست یازید که برخى از آنها عبارتند از :
1. دار القرآن الکریم : اولین مؤسسه قرآنى کشور است که در سال 1352 پا گرفت و به کار چاپ و نشر قرآن مجید، ترجمه دقیق قرآن، بررسى اغلاط ترجمه هاى موجود و تصحیح آنها، تشکیل موزه قرآن، گرد آورى نسخه هاى خطى و چاپى قرآن، تشکیل کتابخانه تخصصى قرآن، چاپ و توزیع کتابهاى قرآن، نشر مجله «رسالة القرآن و پیام قرآن» و تشکیل «کنفرانس علوم و مفاهیم قرآن» و چاپ مجموعه مقالات و سخنرانیهاى آن پرداخته است.
2. بیمارستان : که با بخشهاى قلب، جراحى، زایمان، اورژانس، داخلى، اطفال، اعصاب و رادیولوژى یکى از بزرگترین بیمارستانهاى کشور به شمار مى رود و تاکنون منشأ خدمات بسیار به روحانیون و مردم و رزمندگان اسلام در طول جنگ تحمیلى بوده است.
3. کتابخانه : که با داشتن حدود یکصد هزار جلد کتاب چاپى و دوازده هزار جلد کتاب خطى یکى از غنى ترین کتابخانه هاى کشور به شمار مى رود.
4. مجمع جهانى اسلامى در لندن
5. مرکز معجم المسائل الفقهیة
6. مسجد عظیم و با شکوه - در قم
7. بیمارستان زنان و زایشگاه حضرت ولى عصر(عج) - در قم
8. مدرسه علمیه در گلپایگان
9. مدرسه امام مهدى (علیه السلام) در قم
10. مدرسه علمیه که اینک در کنار مسجد اعظم و مدرسه فیضیه، سه قطب عمدة تدریس در حوزه علمیه قم به حساب مى آید و روزانه صدها طلبه در آنجا به تحصیل فقه و اصول مى پردازند.
11. دارالایتام
12. مؤسسه خیریه حضرت ولى عصر(عج)
در گذشت
سرانجام آن عبدصالح خدا پس از عمرى سرشار از توفیق و پر بار از خدمات دینى و علمى و پس از طى بیمارى کوتاه مدت، در 96 سالگى در شامگاه روز پنجشنبه 18 آذر 1372 (24 جمادى الثانى 1414 ق) نداى حق را لبیک گفت و فقدانش قلب تمام مسلمین جهان را در هم فشرد.
مردم در سوگ آن مرجع بزرگ از صمیم قلب به سوگوارى پرداختند و از سوى دولت هفت روز عزاى عمومى و یک روز تعطیل اعلام گردید و مجالس بزرگداشت مقام علمى ایشان در گوشه و کنار جهان و جاى جاى کشور اسلامى مان تا مدتها ادامه یافت. پیکر پاک آن مرجع بزرگ روز جمعه نخست در تهران با حضور صدها هزار نفر و با شرکت رهبر معظم انقلاب تشییع شد و پس از پنج ساعت راهپیمایى به قم انتقال یافت و سپس در روز شنبه 20 آذر با حضور خیل عظیم و پر شکوه مردم قم تشییع و نماز به امامت حضرت آیت الله آقاى حاج شیخ لطف الله صافى گلپایگانى - داماد آن مرحوم - برایشان خوانده شد و آنگاه در مسجد بالا سر مرقد مطهر حضرت معصومه (علیها السلام)، در جوار تربت استادش به خاک سپرده شد.
رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آیت الله خامنه اى در بخشى از پیام خویش چنین فرمودند:
این شخصیت والاى کهنسال، در میان مراجع عظام تقلید، یکى از موفق ترین و سعادتمندترین ها بودند.
32 سال مرجع تقلید، حدود 70 سال مدرّس حوزه علمیه قم و حدود 85 سال سرگرم فراگرفتن و آموختن فقه آل محمد(علیهم السلام)بودند.
«اولین مدرسه علوم دینى به سبک جدید را ایشان در قم تأسیس نمودند. اولین مؤسسه بزرگ قرآنى را ایشان در قم بنیان نهادند. اولین فهرست بزرگ فقهى و حدیثى با استفاده از دانش و اختراعات جدید بشرى را ایشان پدید آوردند. صدها مدرسه و مسجد و مؤسسه تبلیغ دین در سراسر کشور و در کشورهاى دیگر بنیاد کردند هزاران شاگرد را از فقه پخته و عمیق خود بهره مند ساختند بسیارى آراء و نظرات فقهى که حاکى از روشن بینى و ذهن نوگراى ایشان بود ارائه کردند و بالاتر از همه با منش و رفتار پرهیز کارانه و با طهارت و تقوایى که مى توانست براى علما و فقها، الگویى زنده و ملموس باشد، عمرى پربرکت را به نزاهت کامل گذرانیدند.
آن بزرگوار یکى از اسطوانه هاى انقلاب و نظام جمهورى اسلامى ایران به شمار مى آید. در دوران اختناق و در مقابله با حوادث سهمگین سالهاى تبعید امام خمینى - قدس سره - مواردى پیش آمد که صداى این مرد بزرگ تنها صداى تهدید کننده اى بود که از حوزه علمیه قم برخاست و به نهضت شور و توان بخشید. پس از پیروزى انقلاب همواره در قضایاى عمومى کشور حضورى بارز و پشتیبانى صریح از نظام جمهورى اسلامى و از مقام منیع رهبرى و شخص شخیص امام راحل (قدس الله نفسه الزکیه) داشت و مورد تکریم و احترام بلیغ آن حضرت بود. فقدان این بقیة السلف اعاظم و این ملجأ و مرجع مؤمنان ثلمه اى بزرگ و ضایعه اى جبران ناپذیر است».
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه