13 مهر 1394, 13:51
کرامتى در باغ نقیب
ابن فهد در سالهاى آخر عمر به کربلا هجرت کرد و در آن دیار خونرنگ مرجعى پرنفوذ و والامقام یاد شده است. بررسى استفتاءات مختلفى که از او شـده نشانگر والایى موقعیت و منزلت وى در آن زمان است. او از زیارت سید الشهداء(علیه السلام) و فیوضات آن پاک بهره مند بوده ادب محضر را هرگز از دست نداد. عشق، ادب و معرفت او نسبت به مقام نورانى ولایت او را به خضوعى غیر قابل توصیف واداشته بود. در این باره گفته اند : ابن فهد هرگز زمین کربلا را به قضاى حاجتش آلوده نکرد تا حرمت حرم را حفظ کرده باشد و حریم آن پاک و معطر بماند.([1]) آن معرفت کیش در کربلا براى اینکه اوقاتش در رابطه با مردم کمتر ضایع شود باغى داشت که به باغ نقیب علویان معروف بود و در آن، با تولید محصول پاکیزه اى که خود کشت مى کرد زندگى مى گذرانید. روزى در باغ بود که شخصى یهودى وارد شد و گفت : شما مى گویید پیغمبرتان گفته عالمان امت من از انبیاى بنى اسرائیل برترند؟ احمد بن فهد جواب داد. آرى! یهودى گفت : نشانه این ادّعا چیست؟ موساى کلیم عصا را اژدها مى کرد. در این حـال ابن فهد نیز بیلى که در دست داشت به زمین انـداخت و بى درنگ مارى مهیب شد! سپس آن را گرفته، دوباره به شـکل بیل درآمد. یهودى گفت : شما از این نظر در رتبه آنان هستید (نه برتر از آنان). ابن فهد گفت : براى موسى چنین خطاب آمد «لاتخف» (نترس) ولى ما نترسیده، آن را مى گیریم!([2])
[1]- تاریخ العلماء، محمد رضا حکیمى، چاپ بیروت، 1403، ص 31 و 32.
[2]- ترجمه عدّة الداعى، حسین فشاهى، چاپ کتابفروشى جعفرى مشهد، 1379 ق، ص 8.
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان