27 دی 1395, 2:23
قرآن كريم به طلبكاران ميگويد: در مواردي كه بدهكاران سخت در تنگنا قرار دارند اگر بدهي آنان بخشوده شود، از هر نظر براي شما بهتر است. (أن تصدّقُواْ خيرٌْ لّكم) . و ان كان ذُو عُسْرهٍ فنظِرهٌ الي ميسره». (280 بقره) . قرآن کریم میفرماید: در قرض و وام اگر طرف به سختي ميافتد، بر او سخت نگيرند و به او مهلت بدهند، نه يك ماه و دو ماه، كه تا هنگام آساني و گشاده دستي. [1] يكي از اموري كه اسلام بدان تأكيد بسياري نموده، موضوع قرض دادن به نيازمندان است تا جايي كه در روايات ما آن را از صدقه برتر دانستند. [مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 71، ص 104] اما بايد توجه داشت در برخي از موارد ما به وظايفمان و آداب و شرايطي كه وجود دارد عمل نميكنيم و از اين جهت زيانهايي بر ما وارد ميشود، ولي آگاهانه يا ناآگاهانه گناه آن را بر گردن ديگران مياندازيم. براي قرض الحسنه، اين سنت پسنديده، شرايطي بيان شده است كه در طولانيترين آيه از قرآن بدان اشاره شده است: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هنگامى كه بدهى مدتدارى (به خاطر وام يا داد و ستد) به همديگر پيدا ميكنيد، آن را بنويسيد و بايد نويسندهاى از روى عدالت، (سند را) در ميان شما بنويسد و كسى كه قدرت بر نويسندگى دارد، نبايد از نوشتن خوددارى كند. پس بايد بنويسد، و آن كس كه حق بر عهده اوست، بايد املا كند و از خدا كه پروردگار اوست بپرهيزد، و چيزى را فروگذار ننمايد!...».
[بقره، 282] در روايات نيز به اين مهم تأكيد شده است. [حر عاملي، وسائلالشيعة، ج 17، ص 11].
در آموزههاي ديني ما قرض دادن به برادران مؤمن، آداب و شرايطي دارد كه برخي از آنها چنين است. 1.قرض همراه با اخلاص باشد. 2. با دل خوش و رضايت كامل باشد. 3. قرض از مال حلال باشد. [كليني، اصول كافي، كمرهاي، محمد باقر، ج، ص 843]. 4. قرض مكتوب شود [بقره، 282]. 5. كسي كه به مؤمني قرض داد، منتظر بماند تا پرداخت قرض براي او امكانپذير شود؛ يعني همانطور كه جايز نيست بدهكار با فرض توانايي، پرداخت مال را به تاخير بيندازد، همين طور نيز اگر طلبكار ميداند بدهكار توانايي ندارد، جايز نيست او را تحت فشار قرار دهد [شيخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 138]. آيه 280 بقره دربردارنده يك دستور مالي و حقوقي است كه در آن به طلبكار توصيه شده در صورت سررسيد زمان دريافت طلب، در صورتي كه امكان پرداخت براي بدهكار وجود نداشته باشد؛ طلبكار نبايد او را تحت فشار قرار دهد؛ بلكه بايد به او مهلت دهد. (إِن كان ذُو عُسْرهٍ فنظِرهٌ إِلي ميسرهٍ) . حتي در قوانين اسلام كه در واقع تفسيري است براي آيه فوق، تصريح شده كه هيچگاه نميتوان خانه و وسايل ضروري زندگي افراد را براي بدهي آنها توقيف كرد يا از آنها گرفت؛ بلكه طلبكاران تنها ميتوانند از اضافه بر آن، حق خود را بگيرند و اين حمايت روشني از حقوق قشرهاي ضعيف جامعه است. [تفسير نمونه 2/377 ]. در ادامه با توصيهاي اخلاقي، بحث حقوقي سابق را تكميل ميكند. قرآن كريم به طلبكاران ميگويد: در اينگونه موارد كه بدهكاران سخت در تنگنا قرار دارند اگر بدهي آنان بخشوده شود، از هر نظر براي شما بهتر است (أن تصدّقُواْ خيرٌْ لّكم)، احساس كينهتوزي و انتقام را به محبت و صميميت مبدل ميسازد و افراد ضعيف جامعه را به فعاليت مجددي كه نتيجه اش نصيب همگان ميشود، وا ميدارد و اضافه بر اينها، صدقه و انفاقي در راه خدا محسوب ميشود كه ذخيره روز پسين خواهد بود [همان 2/378].
در آيات و روايات، پاداشهای بسياري براي قرضالحسنه برشمرده شده است. اين پاداشها مادي و معنوي و نيز دنيوي و اخروي است. مهمترين پاداش قرض الحسنه در همان اصل قرض دادن نهفته، زيرا شخص وامدهنده با خداوند معامله ميكند و كسي كه قرض ميگيرد در حقيقت خداوند است [ بقره، آيه 245؛ مائده، آيه 12]. ديگر آنكه خداوند خود ضمانت بازپس دادن وام را كرده و بيگمان خداوند شاكر و سپاسگزار است [ تغابن، آيه 17] و با بركت قرار دادن در مال شخص او را بينياز خواهد كرد و به فضل خود بر مال او ميافزايد. از اين رو در بيان سود و پاداش حاصل از قرض دادن به نيازمندان و محتاجان ميفرمايد كه خداوند پاداش نامحدود و بيشماري را در نظر گرفته است [بقره، آيه 245، حديد، آيات 11 و 18]. خداوند در اين آيات از پاداش و اجرت كريمانه خود سخن ميگويد؛ بنابراين ميبايست پاداشي عظيم و نيكو و بزرگوارانهاي باشد كه خداوند براي وامدهنده در نظر گرفته است. اين پاداشها تنها اختصاص به دنيا ندارد بلكه در آخرت هم به او تعلق خواهد گرفت و نيز مادي و معنوي خواهد بود. [همان]. از آثار و بركات اجتماعي و كاركردهاي دنيوي قرض الحسنه ميتوان به ايجاد محبت بين مردم و تحقق انسجام و وحدت اسلامي اشاره كرد. امام صادق (ع) ميفرمايد: سه چيز است كه محبت آورد: قـرض دادن و فـروتنـي و بخشـش[ تحف العقول، ص 316]. از جمله آثار قرض الحسنه ميتوان به محو سيئات و تبديل آن به حسنات اشاره كرد [ مائده، آيه 12]. بنابراين، وامدهنده با اين كار خويش، گويي تازه از مادر متولد شده و نقش كار او همانند توبه، تأثيرگذار است و مشكلاتي كه به سبب گناه گرفتار آن است برطرف ميشود. پس ميتوان گفت كه وام دادن، موجب جلب منفعت و دفع و رفع بلا و گرفتاري نيز است. خداوند در آيه 12 سوره مائده از جمله پاداشهاي بزرگ قرض الحسنه را دستيابي به فوز عظيم و كاميابي در بهشت جاودان دانسته است. پس ميبايست اين عمل را از اعمال صالح و نيكي دانست كه تضمينكننده بهشت براي آدمي است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان