بصيرت، فتنه، نهج البلاغه، قرآن
هادی الیاسی
خبرگزاری رسا _ در باب فتنه و فتنه گران، بسیار سخن رفت اما چه باید کرد برای برون رفت از فتنه؟ بصیرت هم از به فتنه افتادن جلوگیری می کند و هم تنها راه برون رفت از فتنه است.
بصیرت به معنى دانایى، بینایى، بینایى دل، هوشیارى، زیرکى و یقین است. بصیرت در لغت به معنای: عبرت، ثبات در دین، حجت و استبصار در چیزی، علم و خبره، زیرکی و گواه، و همچنین به معنای عقیدة قلب و یقین میباشد.
بصیرت در اصطلاح، روشنایی و نور خاصی است که در نتیجة استضائه از چراغ وحی و امامت در عمق جان انسان پدید میآید و چراغ وحی و امام مقدمة چراغ بصیرت در عمق وجود انسانند. اشخاص فاقد بصیرت، فاقد حیات انسانی هستند؛ چون اندیشهی آنان در تاریکی است و حقیقت را نمیبینند و به همین دلیل راه رشد و سعادت را هم نمیشناسند.
1. بصیرت در قرآن
بصیرت در اصطلاح قرآنی به معنای ادراک حقایق و رؤیت چیزها چنان که هست، میباشد. بصیرت در نگرش قرآنی جز با عمل به آموزه های وحیانی و تزکیه نفس پدید نمیآید. با این همه اهل بصیرت در مسیر رشد و کمال است نه آن که به کمال رسیده و از دام خطر رسته باشد، بلکه هر آن ممکن است که سقوط کرده و در دام شیطان افتد. اهمیت بصیرت در آنجاست که وقتی انسان در طریق هستی قرار میگیرد و نیل به تکامل پیدا میکند، بصیرت رنگ دیگری به افعال او میدهد. صاحب اندیشه و بینشی الهی میگردد و طریق مستقیم را از ضلالت میشنانسد. قرآن در مورد کسانی که صاحب این چراغ بصیرت درونی هستند و کسانی که فاقد این نوراند، بدین شکل به مقایسه پرداختنه است: « أَوَ مَنْ کانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یَمْشی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ لَیْسَ بِخارِجٍ مِنْها کَذلِکَ زُیِّنَ لِلْکافِرینَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ؛ آیا کسى که مرده بود، سپس او را زنده کردیم، و نورى برایش قرار دادیم که با آن در میان مردم راه برود، همانند کسى است که در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟! این گونه براى کافران، اعمال (زشتى) که انجام مىدادند، تزیین شده (و زیبا جلوه کرده) است».
2. بصیرت در نهج البلاغه
امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در معرکة فتنه سه دسته را میداندار مینامند. سه دستهای که صاحب سه ویژگی خاص باشند: «لایَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلاأَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ بِمَوَاضِعِ الْحَق؛ در این معرکه کسانی میتوانند میدانداری کنند که اهل بصیرت، اهل صبر و شناخت مواضع حق باشند».
موضعگیریهای امام علی (علیه السلام) را نسبت به بصیرت میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
الف. تجهیز همگانی به سلاح بصیرت: امام در برخورد با اصحاب فتنهگر جمل خود را مسلح به سلاح بصیرت معرفی میکند: « أَلا وَإِنَّ الشَّیْطَانَ قَدْ جَمَعَ حِزْبَهُ وَاسْتَجْلَبَ خَیْلَهُ وَ رَجِلَهُ وَ إِنَّ مَعِی لَبَصِیرَتِی مَا لَبَّسْتُ عَلَى نَفْسِی وَ لالُبِّسَ عَلَیَّ؛ آگاه باشید که شیطان حزب خود را فراهم ساخته، و سوار و پیادهاش را فراخوانده، و ـ به سوى شما ـ تاخته. حقیقت بینى من با من است (در برخورد با جنود شیطان بصیرت دارم)، نه حق را از خود پوشیده داشتهام، و نه بر من پوشیده بوده است».
حضرت در سخنی دیگر فرموده است: «فَمَنْ تَبَصَّرَ فِی الْفِطْنَةِ تَبَیَّنَتْ لَهُ الْحِکْمَةُ؛ کسی که در هنگام وقوع فتنه بینش داشته باشد، درهای حکمت به روی او باز میشود». نتیجه به کارگیری بصیرت جلوگیری از سقوط است. آنجا که ایشان فرموده است: «فَإِنَّمَا الْبَصِیرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَکَّرَ وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ ثُمَّ سَلَکَ جَدَداً وَاضِحاً یَتَجَنَّبُ فِیهِ الصَّرْعَةَ فِی الْمَهَاوِی؛ اهل بینش کسی است که بشنود و بیندیشد و با بینش در آن درنگ کند و از رخدادها پند گیرد و بهره مند شود و خود را از پرتگاهها نگاه دارد».
ب. برخورد قاطع با اصل و ریشة فتنه: آنچه از سیرة امام علی (علیه السلام) اتخاذ میشود، این است که حضرت در برخورد با جریان فتنه به دو شیوه عمل مینمود. برخورد قاطع با سران و فتنهگران که ذرهای هم در آن ملایمت و تردید وجود نداشت. شیوه دوم؛ برخوردی نرم همراه با آگاهی بخشی با بدنة جریان فتنه و غافلان و جاهلان آن بود. امام در حوزة نخست قبل از شروع جنگ جمل فرموده است: «گردابی برای آنها به وجود آورم که در آن غرق شوند، هرگز نتوانند بیرون آیند و از آن بگریزند و هرگز خیال بازگشت نکنند». بعد از پایان فتنه نهروان نیز فرمود که من چشم فتنه را درآورم و جز من کسی جرأت و جسارت چنین کاری را نداشت. اما در حوزه دوم و بالا بردن بصیرت و هوشیاری مردم نیز کوشش مینمود و مراقب بود، تا آنجا که به یاران و دوستان خود برای روشنگری توصیه مینمود. سیرة امام در این حوزه نهایت مدارا بود و تمام تلاش حضرت این بود که آنها از بین نروند، بلکه بیدار شوند. وقتی شنید برخی از لشکریانش به اصحاب معاویه دشنام میدهند فرمود: «من خوش ندارم که شما دشنام دهنده باشید، اما اگر کردارشان را توصیف و حالات آنان را بازگو میکردید به سخن راست نزدیکتر بود. خوب بود به جای دشنام آنان میگفتید خدایا خون ما و آنها را حفظ کن، بین ما و آنان را اصلاح فرما و آنان را از گمراهی به راه راست هدایت کن تا آنان که جاهلند حق را بشناسند و آنان که با حق ستیز میکنند پشیمان شده، به حق باز گردند».
ج. تمسک به کشتی نجات ولایت در امواج فتنهها: « أَیُّهَا النَّاسُ شُقُّوا أَمْوَاجَ الْفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجَاةِ؛ ای مردم امواج فتنه را با کشتی نجات درهم شکنید». امام فتنهها را تشبیه به امواج مخرب و هولناک دریا نموده که در این مواج کشتیهای بزرگ و نجات دهند میتوانند موجها را بشکافند. به استناد کلام پیامبر (صلی الله علیه وآله) اهل بیت کشتی نجاتاند. امروز هم سفینة النجاه حضرت صاحب العصر (عجل الله فرجه) میباشد و در عصر غیبت ولی فقیه عام جانشین اوست.
خلاصه آنکه بدون شک راه برون رفت از فتنهها بصیرت است. در خط مقدم جبهة بصیرت خواص و علمداران دین قرار دارند. حال اگر خواص به دور از بینش و بصیرت عمل نمایند، مسلم فاجعه آفرین خواهند بود. اما از آنجا که وابستگیها و تعلقات خواص به مقام، دنیا و... از عامة مردم بیشتر است، شناخت و بینش صحیح برای آنها دشوارتر از خواص مینماید. از همین جاست که در بروز فتنهها گاهی عوام به سادگی و روشنی راه را میجویند، ولی خواص نه.
3. بصیرت در کلام رهبری
رهبر معظم انقلاب از سال ها پیش مردم و جامعه را به دو خصوصیت صبر و بصیرت ملزم میکردند. ایشان نخستین بار در تیرماه سال 68 در دیدار و بیعت مدرسان، فضلا و طلاب حوزه علمیه مشهد بر لزوم برخورداری علما از بصیرت و علم به زمان اشاره کرده و بیبصیرتی علما را عامل بروز مشکلات بزرگ در طول تاریخ تشیع دانستند.
دعوت به کسب بصیرت در سخنان رهبری، در طی گذشت سالهای و در فراز و نشیبهای حوادث کشور بارها و بارها به چشم میخورد. اما در چند سال اخیر و به ویژه در حوادث پس از انتخابات سال 88، بصیرت تنها راه نجات از فتنه عنوان شد.
مقام معظم رهبری در دیداری که گروه کثیری از دانشجویان و دانشآموزان، به تشریح ابعاد بصیرت امام علی پرداخته و از امکان تقلید از امام علی(علیه السلام) در دو صفت «بصیرت» و «صبر» سخن گفتند. ایشان در آن سخنرانی تمام مشکلات افراد و جوامع بشری را در فقدان بصیرت یا صبر ریشهیابی کرده و فرمودند: «امروز هم در دنیا کسانی که در راس قدرتهای سیاسی زورگو و مداخلهگر، یا در راس کمپانیهای اقتصادی، یا در راس دستگاههای سرطانگونه تبلیغاتی و شبکههای عظیم سودجوی تبلیغات قرار گرفتهاند، از طریق یکی از این دو خصوصیت بر ملتها حاکم میرانند و زورگویی میکنند. یا سعی میکنند ملتها را در غفلت نگه دارند و بصیرت آنها را بگیرند اگر هم نتوانند به کلی از آنها بصیرت را سلب کنند، در یک مورد که یک مساله خاص برایشان مهم است، سعی میکنند بیداری ملتها و بصیرت انسانها را در آن جامعه سلب نمایند یا آنها را دچار بیصبری کنند».
رهبر انقلاب در سال 88 در سه مقطع به تبیین اهمیت بصیرت پرداخت:
الف. توصیه به داشتن بصیرت: «بلاهایی که برملتها وارد میشود، در بسیاری از موارد براثر بیبصیرتی است. اگر چه از نخبگان انتظار میرود کمتر خطا کنند، اما گاهی خطاهایشان اگر از نظر کمی، بیشتر نباشد، از نظر کیفی بیشتر از خطاهای عامه مردم است و این از بیبصیرتی است.»
مقام معظم رهبری در آن دیدار هشدار دادند: «در عرصه سیاسی هم اگر بصیرت نباشد و دوست و دشمن را نشناسند، یک وقت آتش توپخانه تبلیغات و گفت و شنود و عمل به طرف قسمتی است که آنجا دوستان مجتمعند نه دشمن. لذا بصیرت و تبیین لازم است. نقش نخبگان و خواص هم این است که این بصیرت را نه فقط در خودشان، بلکه در دیگران هم به وجود آورند.»
ب. بصیرت راهی برای تغییر رفتارها و سخنها و اهمیت نقش نخبگان بابصیرت: رهبری انقلاب در این سخنرانی با اشاره به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم فرمودند: «آنچه انسان از نخبگان جامعه و جریانات و گروههای سیاسی انتظار دارد، این است که با این حوادث و با این خطوط دشمن با بصیرت مواجه شوند. اگر بصیرت و عزم مقابله وجود داشت، خیلی از رفتارهای ما ممکن است تغییر پیدا کند. آن وقت وضعیت بهتر خواهد بود. بعضی از کارها از روی بیبصیرتی است.» ایشان در بیانات خود، سکوت کردن، کنار کشیدن و حرف نزدن را گاهی کمک به فتنه عنوان نموده و گفتند: «در فتنه همه باید روشنگری کنند و همه باید بصیرت داشته باشند».
ج. بصیرت چراغ هدایت در غبارآلودی فضای فتنه: رهبری انقلاب در دیدار عمومی مردم چالوس و نوشهر اظهار داشتند: «وقتی بصیرت باشد، غبارآلودگی فتنه نمیتواند ملت را گمراه کند و آنها را به اشتباه بیندازد. اگر بصیرت نباشد، انسان هر چند با نیت خوب، گاهی قدم در مسیری جز صراط حق میگذارد».
به طور خلاصه مقام معظم رهبری داشتن بصیرت کامل نسبت به دشمن را تنها راه نجات کشورهای اسلامی از زورگویی، اشغال و سلطهگری استکبار جهانی و بازگشت به اسلام ناب محمدی میدانند و تاکید دارند ملتهای مسلمان باید ترفندهای استکبار را درک کنند. رهبر معظم انقلاب در بسیاری از بیانات سالهای اخیر خود به بحث بصیرت پرداختهاند و ضمن این بیانات به تبیین شاخصههای بصیرت، آفات بیبصیرتی، مخاطبان بصیرت، اهمیت و فواید بصیرت، الگوهای بصیرت و بزنگاههای مهم بصیرت پرداختهاند. شاید علت تاکید ایشان را باید در پیچیده شدن توطئهها و نقشههای دشمنان انقلاب اسلامی در سالهای اخیر دانست که ایشان از آن با عنوان جنگ نرم یاد میکنند. در جنگ نرم، طراحی دشمن به قدری پیچیده خواهد بود که بعضا خواص هم در تشخیص دقیق حق و باطل دچار گمراهی و اشتباه میشوند و در همین مقاطع حساس است که نیاز به بصیرت خود را نشان میدهد.