4 شهریور 1397, 0:0
انسان مانند طبیعت، بهار، تابستان، خزان و مرگ دارد. همان گونه که این فرآیند در طول عمر اتفاق میافتد، هر روز نیز به شکلی در زندگی انسان تکرار میشود؛ با این تفاوت که در طول عمر این فرآیند در جسم تحقق مییابد و برآیند از میان رفتن فعالیتهای جسمی بشر است، ولی روزانه ما با روان و جان خود چنین معامله ای داریم و حالات چهارگانه در ما ایجاد میشود. لحظاتی که با طراوات و شادابی میگذرد، دمی که به فرح و خوشحالی میگذرد، زمانی که پژمرده میشویم و به خود فرو میرویم و وقتی که دلمرده میشویم و حال و حوصله خودمان را نیز نداریم.
روان آدمی، همان جان و روح مجردی است که در کالبد جسمانی قرار گرفته و لذا میان نفس و جسم ارتباط تنگاتنگی است و هریک بر دیگری تاثیرات مستقیمی را به جا میگذارد. پس اگر روان آدمی و نفس او، دلمرده باشد، جسم، رنجور و بیمار میشود و اگر روان به سبب کارهای مقبول الهی مسرور و شاد باشد، جسم به پرواز در میآید.
درمقابل، اگر جسم به هر دلیلی بیمار و رنجور باشد، روان نیز پژمرده میشود و اگر جسم با تغذیه مناسب و شرایط خوب، در سلامت باشد، روان نیز شاد و مسرور میشود.
انسان وقتی در محیط مناسب و سازگار با جسم قرار میگیرد، روان آدمی نیز به وجد میآید.
از این رو در روایات آمده که برخی از امور موجب چشم روشنی دل میشود، مثلا آب، سبزه، قرآن و زیبارو، تن و روان آدمی را به وجود میآورد و موجب جوانی و شادابی تن و روان میشود.
آدمی وقتی در کنار آب، سبزه و قرآن و پریچهرگان و خوشرویان قرار میگیرد، به گونهای دگرگون میشود که تن و روان، حالتی بهتر از آن در خود نمی یابد. آدمی در سر سفره بهاری، آب، سبزه، قرآن نورانی الهی و پوشش رنگارنگ شاداب و مسرور میشود و تن و روان از هر دلمردگی و پژمردگی و بیماری و رنجوری بدر میآید.
خوشی و شادی که انسان تحت تاثیر عوامل بیرونی به دست میآورد، امری است که در نوروز بهاری بسیار تجربه کرده ایم. در بهار، آدمی با دیدن آب و سبزه و رنگارنگی طبیعت و گلها چنان به وجد میآید که روان میخواهد به پرواز درآید و تن را با خود به آسمان بالاببرد.
ما همان گونه که رستاخیز طبیعت را پس از مردگی آن میبینیم، با دیدن آن رستاخیز و تحول و دگرگونی، دلمردگی درون ما نیز از میان میرود و دوباره شادی و سرور در دل ما جوانه میزند و از خاک سرد دلمردگی رهایی مییابد.
فصل بهار به ما این فرصت را میدهد دریابیم که میتوانیم دلمردگیها و پژمردگیهای خود را چگونه به شادی و سرور تبدیل کنیم و با لاحول ولاقوه الابالله گفتن، حول و تحول خود را در درون با مهر نورانی قرآن و آموزههای آن تجربه کنیم. از این رو قرآن را بر سر سفره هفت سین در کنار آب و سبزه و ماهی میگذاریم تا حیات و زندگی را در آب نورانی آسمان دوباره در خود تجربه کنیم.
خداوند آب را آسمانی میداند و آن را از آسمان فرو میباراند تا زمین مرده را زنده کند؛ قرآن نیز آب حیات و زندگانی روان آدمی است تا با بارش آن بر زمین روان آدمی، آن را دوباره زنده کند.
ماهی در آب نه تنها زندگی را به نمایش میگذارد بلکه نمایشی از تناسل و دوام آدمی است؛ چرا که بهار فصل رویش گیاه و زایش ماهی حیات در طبیعت است و آدمی رویش و زایش را میبایست دراین زمان در تن و روان خود تجربه کند. لازم است از بهار طبیعت و رستاخیز آن و هفتهای هفت سین سفره نوروزی عبرت زندگی بیاموزیم و همچنان که جسم را به شادی مشغول میداریم، روان را به حقیقت بسیار مهمتر رهنمون سازیم.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان