كلمات كليدي : تاريخ، امام حسين(ع)، كربلا، ائمه اطهار(ع)، امام حسين(ع)، گريه، عزاداري
نویسنده : یدالله حاجیزاده
پیشوایان دینی ما تلاش میکردند همواره یاد و خاطره امام حسین(ع) و شهدای کربلا را زنده نگاه دارند. آن بزرگواران با برپایی مجالس روضه و گریه بر امام حسین(ع)، تشویق شعرا و مداحان به ذکر مصائب شهدای کربلا و ... تلاش میکردند، حادثه کربلا برای همیشه زنده بماند. پیشوایان معصوم، علی رغم محدودیتهای زیادی که از طرف حکومتهای اموی و عباسی برای آنها ایجاد شده بود، توانستند با اتخاذ شیوههای صحیح و موضعگیریها مناسب و با استفاده از شیوههای موثر از فرهنگ عاشورا و دستآوردهای آن پاسداری کنند.
توجه دادن به حاثه کربلا و مصائب سیدالشهدا(ع) حتی قبل از شهادت آن بزرگوار نیز وجود داشته است. پیامبر گرامی اسلام بارها به مصائب امام حسین(ع) اشاره کرده و بارها برای آن حضرت اشک ریخته است آن حضرت به گریه بر امام حسین(ع) و زیارت قبر آن حضرت سفارش کرده است. در کتاب کامل الزیارات از حضرت امام باقر(ع) روایت میکند که فرمود: هر گاه حسین(ع) نزد پیغمبر خدا مىآمد، رسول خدا(ص) او را به خود مىچسبانید و به حضرت امیر(ع) میفرمود: حسین(ع) را نگاهدار. آن گاه امام حسین(ع) را مىبوسید و گریه میکرد یک بار امام حسین(ع) به پیامبر خدا(ص) گفت: چرا گریه میکنى؟ فرمود: اى پسر عزیزم من جاى شمشیرهائى که بر بدن تو وارد خواهد شد، میبوسم و اشک میریزم. حسین(ع) گفت: پدر جان آیا من شهید میشوم؟ فرمود: آرى، به خدا قسم که پدر و برادرت نیز کشته خواهند شد. امام حسین(ع) گفت: آیا قبور ما پراکنده خواهد بود؟ فرمود: آرى اى پسر عزیزم. امام حسین(ع) گفت: چه کسى از امت تو قبر ما را زیارت خواهد کرد؟ فرمود: غیر از صدیقین امت من، مرا و پدرت و برادرت و تو را زیارت نخواهند کرد.»[1]
ابن عباس میگوید: من با امیرالمومنین علی(ع) در مسیر صفین به نینوا رسیدیم. حضرت به من فرمود: ای ابن عباس آیا این مکان را میشناسی عرض کردم: نه حضرت فرمود: اگر آن گونه که من این سرزمین را میشناسم، تو نیز میشناختی از آن نمیگذشتی جز آن که همانند من گریه میکردی. سپس حضرت گریه کرد و فرمود: وای وای آل ابوسفیان را با من چه کار؟ مرا با آل حرب چه کار؟ همانها که حزب شیطان و اولیاء کفرند ای اباعبدالله[2] صبر پیشه کن. چرا که پدرت نیز از این گروه همان میبیند که به تو میرسد.[3]
پس از شهادت امام حسین(ع) نیز هر یک از ائمه به نحوی در زنده نگاه داشتن و بزرگداشت حادثه کربلا سهم داشتهاند. ما در این جا به برخی از تلاشهای آن بزرگواران در این رابطه اشاره میکنیم.
امام سجاد(ع) و بزرگداشت حادثه کربلا
امام سجاد(ع) به منظور زنده ماندن یاد و خاطره شهدای کربلا و پدر بزرگوارش امام حسین(ع)، همواره گریه میکرد. آن حضرت یکی از بکائین(بسیار گریه کنندگان) عالم بود.[4]
آن حضرت میفرمود: «انی لم اذکر مصرع بنی فاطمه الا خنقتنی العبرة.»[5] هر زمان که به یاد قتلگاه فرزندان فاطمه(س)(کربلا) میافتم، گریه گلویم را میگیرد.
وقتی کاروان اسرای کربلا در راه بازگشت از شام به نزدیکی مدینه رسیدند، امام سجاد(ع) به منظور توجه دادن مردم مدینه به شهادت امام حسین(ع)، به بشیربن جذلم فرمود: ای بشیر خدا پدرت را رحمت کند او شاعر بود تو هم شعر میتوانی بسرایی؟ بشیر میگوید: عرض کردم: بله یابن رسول الله من هم شاعرم. حضرت فرمود: «ادخل المدینه وانع ابا عبدالله»[6] وارد مدینه شو و خبر شهادت امام حسین(ع) را اعلام کن.
بشیر میگوید: من سوار بر مرکبم شدم و وارد مدینه شدم. وقتی به مسجد پیامبر رسیدم، صدا را به گریه بلند کردم و این شعر را سرودم:
یا اهل یثرب لامقام لکم بها قتل الحسین فادمعی مدرار
الجسم منه بکربلا مضرج والراس منه علی القناة یدار[7]
بشیر سپس خبر ورود امام سجاد(ع) و کاروان اسرا را اعلام کرد و اهل مدینه همگی به استقبال آنها رفتند.[8]
امام باقر(ع) و بزرگداشت حادثه کربلا
امام باقر(ع) به منظور بزرگداشت حاثه کربلا برای امام حسین(ع) اقامه عزا میکرد و به شیعیان دستور میداد، برای آن حضرت عزاداری کنند. علقمه حضرمی نقل میکند: امام باقر(ع) در روز عاشورا برای امام حسین(ع) در خانهاش اقامه عزا میکرد. «امام باقر(ع) بر امام حسین(ع) میگریست و به افرادی که در خانه بودند و از آنان تقیه نمیکرد، میفرمود: بر آن حضرت سوگواری کنند ... و به آنان میفرمود: در مصیبت امام حسین(ع) به یکدیگر تسلیت بگوئید.[9]
امام صادق(ع) و بزرگداشت حادثه کربلا
امام صادق(ع) نیز همواره تلاش میکرد یاد و خاطره امام حسین(ع) را زنده نگاه دارد. نوشیدن آب به یاد ابا عبدالله(ع)، سفارش به شعرا به سرودن شعر برای آن حضرت و برپایی مجالس عزاداری برای امام حسین(ع) از جمله اقدامات آن حضرت در این زمینه میباشد. امام صادق(ع) به «داوود رقی» فرمود: «انی ما شربت ماء باردا الا و ذکرت الحسین(ع)»[10] من هرگاه آب سردی مینوشم به یاد حسین(ع) هستم. سپس فرمود: هر بندهای که آب بنوشد و به یاد حسین(ع) باشد و قاتل آن حضرت را لعن کند، خداوند صد هزار حسنه برای او مینویسد و صد هزار گناه را از او پاک میکند و صد هزار درجه بر درجات معنویاش میافزاید و چنان باشد که صد هزار بنده آزاد کرده باشد، و در روز قیامت شاد و خرّم مبعوث گردد.[11]
هارون مکفوف میگوید به محضر امام صادق(ع) شرفیاب شدم. حضرت فرمود: برایم مرثیه بخوان. من اشعاری برای آن حضرت خواندم. امام(ع) فرمود: نه همان گونه که در قبر آن حضرت میخوانید، بخوان. و من خواندم:
امرو علی جدث الحسین فقل لاعظمه الزکیه
حضرت به گریه افتاد. من سکوت کردم . حضرت فرمود: ادامه بده. و من ادامه دادم:
یا مریم قومی و اندبی مولاک و علی الحسین فاسعدی ببکاک...
ای مریم برخیز و برمولای خود ندبه کن. و با گریه ات برحسین رستگاری طلب کن. حضرت و بانوان منزل گریه کردند. وقتی آرام شدند حضرت فرمود: ای ابا هارون هر کس در مورد امام حسین(ع) شعری بسراید و و ده نفر را بگریاند بهشت برای او واجب میشود.[12]
عبدالله بن حماد میگوید: امام صادق(ع) به من فرمود: به من خبر رسیده که در نیمه شعبان گروهى از ساکنین اطراف کوفه و دیگر نقاط، بر مزار امام حسین(ع) در کربلا گردهم مىآیند و زنانى نیز براى آن حضرت نوحهگرى مىکنند، و از این جمعیّت گروهى قرآن مىخواند و گروهى دیگر حوادث کربلا را بازگو مىکنند و جمعى نوحىگرى کرده و برخى نیز مرثیه مىخوانند. گفتم: فدایت شوم، من نیز بخشى از آنچه را مىفرمایید، دیدهام. امام(ع) فرمود: سپاس خداوندى را که در میان مردم گروهى را قرار داد که به سوى ما مىآیند و براى شهداى ما مرثیه مىخوانند.[13]
از عبدالله بن سنان روایت شده که در روز عاشورا بر امام جعفر صادق(ع) وارد شدم در حالی که جمع زیادی اطراف ایشان را فراگرفته بودند و ایشان چهرهای اندوهناک و غمگین و اشک بار داشت. عرض کردم: یا بن رسول الله از چه میگریید؟ فرمود: مگر نمیدانی در چنین روزی حسین(ع) به شهادت رسید. گریه به او امان نداد تا سخن بیشتر بگوید و همه مردم به گریه افتادند.[14]
در نقلی آمده است: کمیتِ شاعر و برادرش در ایام تشریق[15] خدمت امام صادق(ع) رسیدند. کمیت به امام عرض کرد: اجازه میفرمایید اشعاری را که سرودهام بخوانم؟ پس از اجازه امام، کمیت اشعاری در رثای امام حسین(ع) خواند و امام در حق او دعا کرد و برای او آمرزش طلبید.[16]
امام رضا(ع) و بزرگداشت حادثه کربلا
امام رضا(ع) به منظور بزرگداشت حادثه کربلا، گریه بر امام حسین(ع) را موجب بخشش گناهان بزرگ شمرده است. آن حضرت در حدیثی میفرماید: «بر شخصیتی همانند امام حسین(ع)، گریه کنندگان باید گریه کنند چرا که گریه بر حسین(ع) گناهان بزرگ را از بین میبرد.»[17] امامان شیعه حتی تباکی (حالت گریه به خود گرفتن) را به عنوان ارزشی والا در مصیبت امام حسین(ع) تلقی کردهاند.[18] امام رضا(ع) نیز در حدیثی میفرماید: کسى که یاد آور مصیبت ما شود و براى آن ستمهائى که در حق ما شده گریه کند، درجه وى فرداى قیامت نظیر درجه ما خواهد بود. کسى که متذکر مصیبت ما گردد و گریان شود و دیگران را هم گریان کند چشم وى در آن روزى که همه چشمها گریانند گریان نخواهد بود. اگر کسى در مجلسى بنشیند که امر دین ما خاندان در آن زنده و تقویت شود قلب او در آن روزى که عموم قلبها مىمیرند، نخواهد مرد.[19]
دعبل خزایی میگوید: ایام شهادت امام حسین(ع) به محضر امام رضا(ع) رسیدم. حضرت محزون و اندوهگین بود. وقتی مرا دید فرمود: خوش آمدی ای دعبل. آفرین برکسی که با دست و زبانش ما را یاری کند. سپس حضرت مرا در کنار خویش نشاند در حالی که یارانش نیز گرد آن حضرت بودند و فرمود: ای دعبل دوست دارم امروز برای ما مرثیه بخوانی چرا که این ایام، ایام اندوه ما اهل بیت است. حضرت از اهل بیت خویش نیز خواست که پشت پرده بنشینند و در مصائب جدشان گریه کنند. سپس حضرت به دعبل فرمود: اشعاری بخوان و وی نیز مرثیه ای را در ماتم امام حسین(ع) و اهل بیتش خواند. که بخشی از آن چنین است:
أَفاطِمُ لَوْ خِلْتِ الْحُسَیْنَ مُجَدَّلًا وَ قَدْ ماتَ عَطْشاناً بِشَطِّ فُرات... [20]
ای فاطمه اگر پیکر به خاک و خون غلطیده حسین(ع) را که تشنه کام کنار شطّ فرات به شهادت رسیده، به خاطر آورى در آن هنگام کنار آن پیکر، به چهرهات لطمه مىزنى و اشک چشمانت را بر رخسارت سرازیر مىسازى اى فاطمه اى دختر بهترین مردم، برخیز و بر ستارگان آسمانها در آن صحراى خشک ناله بزن... آرى، تا آن زمان که خورشید در عالم پرتو افشانى مىکند و نداى مؤذّنى براى نماز بلند است و مادامى که خورشید طلوع و غروب مىکند و به هنگام شبانگاهان و صبح گاهان بر آنان مىگریم.
امام رضا (ع) درحدیثی به منظور توجه دادن به روز عاشورا فرمودند: «کسى که روز عاشورا به دنبال کارى نرود خدا حاجتهاى دنیا و آخرت او را روا خواهد کرد. کسى که روز عاشورا روز مصیبت و حزن و گریه او باشد خدا روز قیامت را روز فرح و خوشحالى وى قرار خواهد داد و چشم او در بهشت بما روشن خواهد شد.»[21]
سفارش ائمه(ع) به زیارت امام حسین(ع)
ائمه اطهار(ع) همواره به منظور زنده نگاه داشتن یاد و خاطره کربلا، شیعیان را تشویق میکردند که به زیارت امام حسین(ع) مشرف شوند. در روایتی امام صادق(ع) میفرماید: هر کسی در روز قیامت آرزو میکند که از زائران قبر امام حسین(ع) باشد از فزونی آنچه از کرامت آنان نزد خداوند مشاهده میکنند.[22] در حدیث دیگری آن حضرت میفرماید: هر کس دوست دارد روز قیامت در کنار سفرههای نور الهی بنشیند باید از زائران امام حسین(ع) باشد.[23] در این رابطه روایات بسیار زیادی وارد شده است. ائمه شیعی برای بزرگداشت حماسه کربلا حتی تربت امام حسین(ع) را قطعهای از خاک بهشت و متبرک و موجب شفای از دردها معرفی کردند.[24]
فلسفه بزرگداشت حماسه حسینی توسط ائمه(ع)
بدون شک ائمه اطهار(ع) تلاش کردهاند حماسه حسینی همواره جاوید بماند و به عنوان مشعلی جاودان فراروی انسانهای آزاده باشد. شهید مطهری(ره) در این رابطه مینویسد: ائمه دین خواستند قیام امام حسین(ع) به صورت یک مکتب و به صورت یک مشعل فروزان همیشه باقی بماند. این یک چراغی است از حق، از حقیقت از دوستی و از حقیقت خواهی. این یک ندایی است از حق طلبی از حریت و آزادی، این مکتب آزادی و این مکتب مبارزه با ظلم را خواستند برای همیشه باقی بماند در زمان خود ائمه این دستور صادر شد، سبب شد که جریان زنده و فعال و انقلابی به وجود آید. نام امام حسین(ع) شعار انقلاب علیه ظلم گشت یک عده شاعر انقلابی به وجود آمدند؛ مانند کمیت اسدی، دعبل خزایی، سید حمیری. کمیت اسدی میدانید کیست؟ همان کسی که با اشعارش از یک سپاه بیشتر برای بنی امیه ضرر داشت.[25]