كلمات كليدي : مرابطين، قبيله، بربر، شغل، سقوط
نویسنده : یدالله حاجیزاده
در نیمه دوم قرن پنجم هجری و با کم رنگ شدن سلطه مسلمین بر دریای مدیترانه، جنگ و دشمنی قبایل "بربر" با یکدیگر در مغرب اسلامی (شمال آفریقا) شدت گرفت، در این روزگار دولتی به نام «مرابطین» در مغرب ظهور کرد که توانست از نیمه قرن پنجم به بعد بر بخشهای وسیعی از شمال آفریقا و اندلس مسلط شود. ابن اثیر در مورد خاستگاه این قبیله مینویسد:
«مرابطین قبایلی بودند منسوب به "حمیر"،حرکت آنها از یمن در زمان ابوبکر (خلیفه اول) بود. ابوبکر آنان را به شام روانه ساخت، آنها از آنجا به مصر نقل مکان کردند و با "موسی بن نفیـر" به مغـرب (شـمال
آفریقا) داخل شدند».[2]
به این نکته باید توجه داشت که از لحاظ سیاسی شمال آفریقا در این زمان به صورت "قبیلهای" اداره میشد. قبیله «زناته» توانسته بود در رقابتهای قبیلهای بر سایر قبایل غلبه کند، حکومت این قبیله حکومتی بود متشکل از بزرگترین قبایل "بربر"[3] که گاهی از امویان اندلس و زمانی از فاطمیان پیروی میکرند.[4] در این دوره اکثر قبایل شمال آفریقا مسلمان بودند، هر چند دین اسلام و آموزههای اسلامی به طور کامل در میان تمامی قبایل رواج پیدا نکرده بود، ابن اثیر مینویسد:
«مردم قبایل لمتونه (از قبایل ساکن شمال آفریقا) پس از اینکه عبدالله بن یاسین عقاید و فرائض اسلام را برای آنها یاد کرد، گفتند: آنچه از نماز و زکات بیان کردی به آنها ملتزم هستیم، اما اینکه گفتی هر کس بکشد کشته میشود، هر کس بدزدد دستش قطع میشود و هر کس زنا کند تازیانه میخورد یا سنگسار میشود کارهاییاست که نمی توانیم به آنها ملتزم شویم».[5]
مرابطین که بیشتر به شغل دامداری مشغول بودند[6] به جنوب مغرب اسلامی یعنی صحرا آمدند و در ناحیه سنگال مستقر شدند، آنان به ملثمین (نقابداران) مشهور بودند چرا که طبق گفته ابن خلدون، نقاب بر چهره میانداختند.[7] "محمد تیفاوت لمتونی" مرابطین را که به صورت پراکنده زندگی میکردند متحد کرد.[8] پس از او "یحیی بن ابراهیم گلالی" رهبری آنها را بر عهده گرفت و تصمیم گرفت پیروان خود را با اسلام آشنا کند.[9]
مدتی بعد "عبدالله بن یاسین جزولی" یکی از عالمان مالکی مغرب به منظور آشنایی بیشتر آنها با اسلام، ابتدا رباطی را در کنار رود سنگال بنا کرد[10]و ریاست دینی آنها را بر عهده گرفت، پس از او رباطهای دیگری توسط سران آنها ساخته شد و ابن یاسین آنها را "مرابطین" نامید.[11]
از این پس مرابطین به گسترش اسلام و جنگ با کافران پرداختند،مؤسس این دولت "یوسف بن تاشفین بن ابراهیم" میباشد، که در جنگهای قبل از تأسیس حکومت، فرماندهی سپاهیان را بر عهده داشت، منابع تاریخی وی را فردی پرهیزکار، زاهد، دلیر و دوراندیش معرفی کردهاند کسی که هیچ گاه از حال رعیت و جهاد با کافران غافل نبود.[12]
او در سال 454 هجری به امیری مرابطین رسید مهمترین شهری که وی ابتدا تصرف کرد «فاس» پایتخت مغرب الاقصی بود.[13]وی سپس خود را "امیر المسلمین و ناصرالدین" خواند و دستور داد در خطبهها از وی به این نام یاد کنند.[14]
وی پس از آنکه جایگاه خود را در شمال آفریقا محکم کرد بسیاری از قبایل را به پیروی خویش واداشت و پایتخت خویش را مراکش قرار داد.[15] مرکز فرماندهی یوسف و جانشینان او، این شهر تازه تأسیس بود، یکی از مهمترین اقدامات یوسف حمله به اندلس و فتح آنجا بود.[16]
شاهان مسلمان اندلس که از فشار "آلفونس" پادشاه کاستیل به تنگ آمده بودند از او تقاضای کمک کردند و یوسف با مشورت فقهای شمال آفریقا به آن سوی آب شتافت و در نیمه ربیع الاول سال 479 جنگ مهم «زلاقه» را آغاز کرد و اندلس را فتح کرد.
پس از "یوسف بن تاشفین" پسرش "علی" در سال 500 هجری به حکومت رسید.[17] دولت مرابطین در عصر وی به اوج قدرت رسید، حوزه حکومت مرابطین در این زمان دو ولایت بزرگ یعنی "اندلس" و "مغرب" بود که هر یک به چند استان تقسیم میشدند و هر استانی توسط یک والی اداره میشد.[18]
برخی از مورخین دوره مرابطین را عصر شکوفایی اقتصادی در مغرب دانستهاند،[19]در این دوره صنایع و بازرگانی اهمیت زیادی پیدا کرد و ضرابخانههای مختلفی در شهرها احداث شد.[20] علاوه بر این کشاورزی در مغرب رونق یافت و انواع میوهها کشت میشد،[21] توسعه اقتصادی و ثروت تعدادی از مردم و حاکمان، باعث شد تا سطح زندگی از جمله لباس و غذا تغییر کند و حتی ادوات و موسیقی لهو و لعب نیز رایج شود.[22] پس از فوت علی بن یوسف در سال 533 پسرش "تاشفین" جانشین او شد.
سقوط مرابطین:
در حقیقت قیام ابن تومرت زمینه براندازی مرابطین را در شمال آفریقا فراهم کرد، این قیام با گسترش نفوذ خود در میان بربرها باعث بر چیده شدن مرابطین به دست موحدین شد.[23]