كلمات كليدي : تاريخ، طاهريان، خراسان، طاهريان، خراج، كشاورزي، اقتصاد، عبدالله بن طاهر
نویسنده : سيد احمد موسوي
در زمان حکومت طاهریان استان خراسان مهمترین و وسیعترین استانهای ایران به شمار میرفت و شامل همه شمال شرقی ایران آن روز تا مرز چین بود. حاکم نشین آن نخست شهر مرو بود و سپس نیشابور شد که تازیان به آن نسابور میگفتند. آن را به این نواحی تقسیم میکردند: بست، رخج یا رخد، کابل، زابلستان، طبس، قهستان (کوهستان یا کهستان)، هرات، طالقان، بادغیس، فرشنگ یا بوشنج و یا فوشنج و یا پوشنگ (زادگاه خاندان طاهری)، تخارستان یا طخارستان، طارقان، بلخ، خلم، مرو رود مرو الرود، چغانیان، واشگرد، بخارا، طوس، فاریاب، ابرشهر، سمرقند، چاچ یا شاش، فرغانه، اسروشنه یا سروشنه یا استروشنه، سغد، خجنده، خوارزم، اسبیجاب یا اسفیجاب، ترمذ، نسا، ابیورد، مرو، کش، نوشجان، بتم، اخرون، نسف یا نخشب.[1]
مالیات خراسان در زمان طاهریان
جمع کل خراج خراسان؛ شامل همه نواحی که در فرمان عبدالله بن طاهر بود به 44846000 درهم میرسید، و گذشته از آن 13 اسب گرانبها و دو هزار گوسفند و دو هزار غلام غز از اسیران جنگی بود که بهای آنها در آن زمان 600000 درهم حساب میکردند، و 1187 توپ کرباس کندجی و 1300 ورق صفحه آهن که یک نمیه از هر کدام باشد.
عبدالله بن طاهر و جمعآوری مالیات سرزمین خراسان
بذل توجه طاهریان به مساله خراج باعث شده بود تا عبدالله نیز از نظر شعرا در مورد مالیات و خراج، شخصی عالم و بصیر معرفی شود. کمک طاهریان مخصوصا عبدالله به مردم سیستان در وقت قحطی و تنگدستی و همچنین توجه او به رونق کشاورزی و مدارای با بزرگان، سیاست مطلوبی را برای دریافت خراج می طلبید. به همین دلیل گزارش منابع پیرامون مقدار خراج شهرهای مختلف خراسان در زمان عبدالله بن طاهر با توجه به خشنودی از سیرت نیکو و عدل و داد وی،[2] نشانه رضایت آنان از میزان خراج است.
على ابى العباس عبدالله بن طاهر براى دو سال (دویست و یازده) و (دویست و دوازده) مأمور جمعآورى خراج خراسان و دیگر نواحى و مناطق مربوطه گشت: رى ده میلیون درهم، قومس دو میلیون و صد و هفتاد و شش هزار درهم، جرجان (گرگان) با شهرهاى آباد و دهستانها و آبخورهائى که داراست، ده میلیون و صد و هفتاد و شش هزار و هشتصد درهم، کرمان پنج میلیون درهم و وسعت منطقه کرمان صد و هشتاد فرسخ در صد و هفتاد فرسخ است و براى کسراها (ساسانیان) شصت میلیون درهم خراج مىدادند، خراج سجستان پس از کسر خراج دهکدههاى مورق و رخج و سرزمین داور و زابلستان که از مرزهاى طخارستان به شمار مىآید و نهصد و هفتاد و شش هزار درهم است، شش میلیون و هفتصد و هفتاد و سه هزار درهم باشد، طبسین صد و سیزده هزار و هشتصد و هشتاد درهم و اضافه بر آن از طبسین پانزده هزار و سیصد و هفتاد درهم از برداشت دوم محصول به دست مىآید، قهستان هفتصد و هشتاد و هفت هزار و هشتصد و هشتاد درهم و از برداشت دوم محصول نیز صد و بیست و یک هزار و هشتصد و هفتاد و نه درهم و از غلات کمکى دو هزار و ششصد درهم، نیشابور چهار میلیون و صد و هشت هزار و نهصد درهم و از برداشت دوم محصول هفتصد و پنجاه و هشت هزار و هفتصد و بیست و چهار درهم و همچنین از غلات کمکى هشت هزار درهم، طوس هفتصد و چهل هزار و هشتصد و شصت درهم که صد و سى و نه هزار و بیست درهم از برداشت دوم محصول و هفت هزار و هفتصد درهم از غلات کمکى است، نسا هشتصد و نود و سه هزار و چهار صد درهم که صد و شصت هزار و سیصد و سى و یک و یک سوم و یک پنجم درهم آن از برداشت دوم محصول است.[3]
ابیورد هفتصد هزار درهم که سیصد و هفده هزار و هفتصد و چهار درهم آن از برداشت دوم محصول است، سرخس سیصد و هفت هزار و چهارصد و چهل درهم که دویست و نه هزار و ششصد درهم آن از برداشت محصول است، مروشاهجان یک میلیون و صد و چهل و هفت هزار درهم که شصت و هفت هزار و چهل و چهار و یک سوم درهم آن از برداشت دوم محصول است، دوانیق که از جنگل و بیشهزارهاى آن چهل و هشت هزار و ششصد و شصت و نه و ثلث و یک پنجم درهم حاصل مىشود، مرورود چهارصد و بیست هزار درهم که سیصد و هفده هزار و دویست و بیست و پنج و نیم درهم آن از برداشت دوم محصول است، بادغیس چهار صد و چهل هزار درهم که شصت هزار درهم آن از برداشت دوم محصول است، هرات و اسفزار و اسفیدنج یک میلیون و صد و پنجاه و نه هزار درهم که چهل و پنج هزار و چهار صد و پنجاه و چهار درهم آن از برداشت دوم محصول است، پوشنگ پانصد و پنجاه و نه هزار و سیصد و پنجاه درهم که هشتاد و نه هزار و صد و پنجاه و چهار درهم آن از غلات کمکى است.
طالقان بیست و یک هزار و چهار صد درهم، گرجستان صد هزار درهم و از گوسفندان دو هزار گوسفند، کور طخارستان زم صد و شش هزار درهم، فاریاب پنجاه و پنج هزار درهم و جوزجان صد و پنجاه و چهار هزار درهم است.
خطلان، بلخ و سعدخره و کوهستانهایش صد و نود و سه هزار و سیصد درهم، خلم دوازده هزار و سیصد درهم، قبروغش چهار هزار درهم، ترمذ دو هزار درهم، روب و سمنگان دوازده هزار درهم، ششصد درهم، ریوشاران ده هزار درهم، بامیان پنج هزار درهم، برمخان و جومرین و بنجار دویست و شش هزار و پانصد درهم و ترمذ چهل و هفت هزار و صد درهم است. بینقان سه هزار و پانصد درهم، کران چهار هزار درهم، شقنان چهل هزار درهم، وخّان بیست هزار درهم، مندجان دو هزار درهم، أخرون سى و دو هزار درهم، کست ده هزار درهم، نهام بیست هزار درهم، چغانیان چهل و هشت هزار و پانصد درهم، باسارا هفت هزار و سیصد درهم، واشجرد هزار درهم، عندمین و زمثان دوازده هزار درهم و سیزده رأس چهارپا، کابل دو میلیون و پانصد درهم و از اسراى غز هزار تن که ارزش آنان ششصد هزار درهم است.[4]
کابل و حومه
در این زمان کابل از مرزهاى طخارستان است و فارواف و ازران و خواس و خشک و خبرة از شهرهاى کابل است و در کابل به علت مجاورت با هند، عود (چوب خوشبو)، لیس، بجید (سنگى همانند یاقوت) و نارگیل و زعفران و هلیلج به دست مىآید. نسف نود هزار درهم، «کس» صد و یازده هزار و پانصد درهم، بتم پنج هزار درهم، باکبکین شش هزار و دویست درهم، رستاق جاوان هفت هزار درهم، رستاق رویان دو هزار و دویست و بیست درهم، افنه چهل و هشت هزار درهم، خوارزم و لردر چهارصد و هشتاد و نه هزار درهم خوارزمى و آمل دویست و نود و سه هزار و چهارصد درهم است. ماوراءالنهر بخارا که داراى قهندژ (قندوز)است، یک میلیون و صد و هشتاد و نه هزار و دویست درهم غطریفیه و سغد و دیگر کورهائى که در کنترل نوح بن أسد است سیصد و بیست و شش هزار و چهارصد درهم که دویست و هشتاد هزار درهم محمدى از فرغانه و چهل و شش هزار و چهارصد درهم خوارزمى و مسیبى از شهرهاى ترکستان است و از کرباسهاى ضخیم کندجى نیز هزار و صد و هشتاد و هفت پیراهن و از ورقهاى آهن هزار و سیصد قطعهاى دو نیمه که مجموعا دو میلیون و صد و هفتاد و دو هزار و پانصد درهم محمدى مىگردد، یک میلیون و هشتاد و نه هزار درهم محمدى آن از سغد و معدن در بتم حاصل آید و معدن نمک در کس و خراج کس و نسف و بتم و دیگر کورهاى سغد مىباشد. خراج اشروسنه پنجاه هزار درهم که چهل و هشت هزار درهم آن محمدى و دو هزار درهم دیگر مسیبى است، شاش و معدن نقره ششصد و هفت هزار و صد درهم مسیبى و خجند صد هزار درهم مسیبى است.[5]
مجموع در آمد حکومت خراسان
مجموع خراج خراسان و آنچه براى ابى العباس عبدالله بن طاهر از کورها و دیگر بخشهاى مربوطه گردآورى شد، عبارت از چهل و چهار میلیون و هشتصد و چهل و شش هزار درهم و از چهارپایان مخصوص براى سوارى، سیزده رأس و از گوسفندان دو هزار گوسفند و از اسراى غز دو هزار تن به ارزش ششصد هزار درهم و از کرباسهاى کندجى هزار و صد و هشتاد و هفت پیراهن و از ورقهاى آهن هزار و سیصد قطعه دو نیمهاى بود.[6]
درآمد خراسان
باید توجه داشت که هر چند دولت طاهریان یه حکومت نیمه مستقل بوده است و مشروعیت و احکام خویش را از خلیفه عباسی دریافت مینمودند، لیکن تمام درآمدهای حاصل از مالیات، خراج و غنائم را در همان سرزمین خراسان به مصرف میرساندند[7] و حتی برخی اوقات بودجههایی را نیز از مرکز خلافت دریافت مینمودند.
اقتصاد و تجارت خراسان در روزگار طاهریان
کشاورزی در روزگار طاهریان چون بسیاری از دورههای دیگر تاریخ ایران و خراسان، اساس حکومت و ستون اقتصادی جوامع را تشکیل میداد. اکثر مردم خراسان کشاورز بودند و منبع عمده درآمد آنها از زمین بود. وابستگی مردم به کشاورزی اشکال مختلفی از مالکیت را موجب شده بود. عباسیان املاک خالصه را به خود اختصاص دادند خلفا تا زمان طاهریان، بسیاری از این اقطاعات خود را در طبرستان و ماوراء النهر حفظ کرده بودند، به گونهای که مستعین از خالصات خود در طبرستان، تیولهایی را به محمد بن عبدالله بن طاهر واگذار کرده بود.[8] همچنین ضیاع و عقاری که معتمد در ماوراءالنهر داشت، به محمد بن طاهر بن عبدالله انتقال داده شد.[9]
یعقوبی در مورد مقدار خراج طاهریان از خراسان مینویسد:
«خراج خراسان در هر سال از همه نواحى بجز خمسهایى که از مرزها بدست مىآمد، به چهل میلیون درهم مىرسید و آل طاهر همهاش را در راهى که صلاح مىدیدند مصرف مىکردند و علاوه بر اینها از عراق هم بجز هدیهها سیزده میلیون درهم بدست ایشان فرستاده مىشد»[10]
کشاورزی خراسان در زمان طاهریان
با روی کار آمدن طاهریان بسیاری از این زمینهای خالصه در اختیار آنان قرار گرفت و یا بوسیله آنان تصرف شد. هر چند که عباسیان همواره ادعای مالکیت آن را داشتند املاک وقفی، جزیی دیگر از مالکیتهای این عصر بود، به گونهای که عبداله بن طاهر قصبه اسدآباد از روستاهای نیشابور را خرید و وقف ابناء السبیل کرد ابن حوقل نیز در سفرنامه خویش از وقف رباطهای بسیار در ماوراءالنهر توسط افراد نیکوکار یاد میکند.[11] در این زمان، املاک وسیع متعلق به زمینداران بزرگ نیز وجود داشته است، چنان که طاهر بن حسین از آنها به عنوان خداوندان خاندانهای شریف یاد میکند.[12] ثروت و درآمد این افراد که به طور قطع از طریق املاکشان حاصل می شد، آنها را جزو اشراف بزرگ خراسان در زمان طاهر بن حسین در آورده بود. عبدالله بن طاهر از روستاییان در مقابل این گروه از مالکان حمایت میکرد.
مرغوبیت و موقعیت تمامی زمینهای کشاورزی خراسان بستگی به وجود آب داشت، زیرا وضع اقلیمی خراسان و وجود کم آبی و مشکل آن در زراعت از روزگاران کهن ایجاب میکرد که به آب و امور مربوط به آبیاری اهمیت فراوان داده شود. به همین علت در دوره ساسانی برای استفاده قنات احکام و قوانین خاصی وضع شده بود.[13] آبیاری به عنوان اساس کشاورزی از نظر طاهریان نیز قابل توجه بود، چنان که عبدالله بن طاهر که بیش از دیگران به رفع مشکلات مربوط به آبیاری در عصر خود اهتمام می ورزید و همه فقهای خراسان را گرد آورد تا کتابی در احکام آبیاری و قنات بنویسند به نام کتاب القنی. اهتمام و تلاش وی در امر آبیاری سبب شد تا وی یک میلیون درهم برای ایجاد یک قنات هزینه کند علاوه بر این برای ایجاد یک آبراهه بزرگ استان چاچ در نزدیکی تاشکند کنونی برخلاف میل باطنی خلیفه معتصم دو میلیون درهم کمک مالی از او گرفت.[14]
وضعیت تجاری خراسان در روزگار طاهریان
موقعیت جغرافیایی خاص خراسان، موجبات رونق تجارت را از قدیم الایام در این منطقه فراهم ساخته بود. راه ابریشم که قدیمیترین راه ارتباطی خراسان با نواحی شرقی و غربی بود، در مسیرهای مختلف از شهرهای خراسان عبور میکرد. راههای هرات، نیشابور، و ری که خود به شاخههای مختلف تقسیم میشد، رونق قابل توجهی به مناطق خراسان داده بود. بسیاری از این راههای ارتباطی در زمان طاهریان همچنان مورد استفاده بود. آبادانی راههای خراسان به همراه توجه طاهریان به ایجاد امنیت و آسایش برای کاروانیان از جمله عوامل رونق تجارت در عصر طاهری محسوب می گردد.[15]